هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
✅مؤمن عميقترين لذّتها را مىبرد به شرط آنكه...
🔶استاد علی صفایی حائری:
مؤمن لذّت مىبرد و عميقترين لذّتها را مىبرد:به شرط آنكه به تمامى وجودش برسد و به تمامى نيازهايش فكر كند؛ وگرنه مثل كسى مىماند كه سرش را پوشانده، ولى پاهايش رارها كرده و يا غذا برداشته و از تشنگى به مرگ رسيده يا مثل ماشينى مىماند كه از بنزين پر شده و شيشهها و چراغهايش روبهراه گشته، ولى چرخهايش سوراخ مانده و از كار افتاده است.
تو سعى كن امير دنيا باشى، نه اسير آن. اگر بخواهى امير باشى و در باتلاق نمانى،بايد هدف را فراموش نكنى و از حركت چشم نپوشى.
بايد سنگ راه ديگران نباشى و گرد و خاك بلند نكنى.
📚 #نامه_های_بلوغ ص۱۳۳
🌿 @einsad
✅ خدا مىخواهد تا آدمى حركت كند و از بتها و هوسها بگذرد...
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
راستى كه، انسان چقدر محدود و ضعيف و در ضمن،بىتوجّه و پرمدّعاست. كار خود را فراموش مىكند و كارگاه جهان را فراموش مىكند و بهجاى حركت و اقدام و برخورد، از خدا مىخواهد كه بهجاى او كار كند و بتهاى او و هوسهاى او را نشكند. زيبايى او و قدرت او را افزون كند تا او نمايش بدهد و خودش را به رخ بكشد و در چشمها بنشاند. اما خدا مىخواهد تا آدمى حركت كند و از بتها و هوسها بگذرد و خواهى نخواهى با طاعت يا كراهت ١ گام بردارد. اگر با رغبت آمد، رنج نمىبرد و در هنگام فشارها آرام است. وگرنه با زور و بلاء و ضربهها مىآيد و در بنبستها و پوچىها مىسوزد؛ و براى اين عذابها و رنجها هم پاداش نمىبرد؛ كه اين عذابها، از محدوديتهاى او برخاسته؛ محدوديت هدف و عمل و وجود و محيط . پس بهجاى فرمان و گلايه،بايد محدودهها را بشكند تا محروم و مغبون نشود.
📚 #نامه_های_بلوغ ص۱۱۰
🌿 @einsad
📜 راهی که باید با سر رفت!
▪️تو به همان اندازه كه معرفت و محبّت پيدا كنى، نسبت به احكام مستحبات پاىبند مىشوى.
▪️ خيال نكن كه معرفت و عشق و ولايت، تو را از عمل و بلاء جدا كند؛ كه تو را مؤدب مىسازد. عمل، ميوهى درخت معرفت است.
▪️تو حتّى در برابر احكامى كه علّتش را نمىدانى، بىاعتنا و سرسرى نباش؛ كه انسان به خاطر محدوديتش، به وحى روى آورده است. بر فرض دستورى در ميان نباشد، ادب و توجّه تو بىبهره نمىماند و تو را بهرهمند مىسازد.
▪️بعضىها خيال مىكنند كه از رسول و از على بالاترند؛ چون آنها با عمل و بلاء همراه بودند و اينها مىخواهند با ادّعاى ولايت و محبّت، با علىهمراه باشند.
▪️ راستى كه شيطان بىكار نمىنشيند و سماجت مىكند. آخر چگونه مىشود ريشهى عشق على، عمل معاويه را و ميوهى او را بار بياورد. تو را گول نزنند، كه: معرفت و فكر؛ و محبّت و قلب؛ و عمل و تقوا، مركبهايى هستند كه با بلاى خدا و امتحان او همراه مىشوند و مىرسانند.
▪️اين راه را، حسين با سر رفته، تو چگونه مىخواهى با غرور و بىاعتنايى و با خور و خواب و ولنگارى به انجام برسانى؟
▪️خدايى كه، عشق مقدّس او حسين، با هر تنفس و دمزدن، فوارههاى خونش، از زير حلقههاى زرهاش به آسمان سر مىكشيد، چگونه از من، كه نور چشم شيطان هستم و همراه فوارههاى عُجب و غرور، پذيرايى مىكند؟ و چگونه مرا به ضيافت خويش مىخواند؟!
❛❛ عینصاد
📚 #نامه_های_بلوغ | ص ۳۸
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
▫️einsad