سفرنامۀ حج مرحوم طالقانی
بخش اول: آغاز حرکت
روز هجده ذیالقعده همراه آقای سرهنگ نورالله گنجی و آقای میرزا رجبعلی شهمیرزادی که به وسیلۀ بذل ایشان مستطیع شدم عازم حرکت شدیم. هوا گرم است و مزاج ما و عموم ایرانیان با گرمای عربستان سازگار نیست ولی عشق و علاقه و مسئولیت در مقابل وظیفه، مشکلات را آسان میکند.
دوستان و خویشان و زن و بچه برای بدرقه آمدهاند، هرچه وقت حرکت نزدیک میشود عواطف رقیقتر و احساسات بیشتر میشود. همه با لحنی درخواست دارند که در مواقع استجابت برایشان دعا کنیم. بچهها میخواهند با ما بیایند، بعضی روی صندلی برای خود جا گرفتهاند. سفر عجیبی است. شاید آخرین دیدار خویشان و دوستان باشد و مرگ دیوار بلندی میان ما بکشد و با قیچی خود برای همیشه رشتههای عواطف و محبت را قطع کند.
ساعتی از شب گذشته بود که سوار ماشین شدیم. بدرقهکنندگان آنقدر جعبههای شیرینی و آجیل اطراف ما چیدهاند که جا برای همه تنگ شده. ارزش این هدایا و تعارفات ارزش مادی نیست، محبت و علاقهای است که به این صورتها جلوه میکند.
در ادامۀ مسیر گنبد زرین شاه عبدالعظیم با چراغهای فروزانش چون ستارۀ درخشانی در کنار افق تهران نمایان شد. سر تعظیمی خم کردیم و سلامی دادیم و رد شدیم ... در میان خیالات مبهم و بیم و امید بودیم که از بالای تپه گنبد حضرت معصومه نمایان شد.
صبحگاه به عزم حرکت به گاراژ رفتیم. گاراژدار تمام راهروها و صندلیها را پر کرده ولی هنوز نفْس آزمندش در هیجان و کیسۀ طمعش پر نشده بود. همه از تنگی جا متأثر بودیم، چه باید کرد؟ هنوز اول سفر است، باید بردبار و صبور بود، از این وقایع بسیار در پیش داریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در ایام اعزام حجاج به خانۀ خدا هر شب با برگی از سفرنامۀ مرحوم طالقانی همراه خواهیم شد. این مطالب برگرفته از کتاب «به سوی خدا میرویم» است و شبهای آینده دیگر بخشهای این سفرنامه را در کانال قرار خواهیم داد.
با ما همراه باشید و کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید.
#سفرنامه #حج #طالقانی
YusufiGharawi
💠 قوت غالب
🔹 نزد مرحوم آقای داماد درس صوم بحث زکات فطره میخواندیم. موضوع بحـث این بود که ملاک در پرداخت زکات فطره، قوت غالب شخص است یا قوت غالب بلد.
🔸 درس آقای داماد تمام شده بود. من به ایشان عرض کردم قائل دیگری هم هست که ملاک زکات فطره را قوتِ غالبِ شخص در ماه رمضان میداند. ایشان با تعجّب گفت: نشنیدهام. آقای جوادی آملی هم آنجا بود. گفتم: قاآنی میگوید:
- اگر زکات دهی فطره مرا «مِی» ده
- که قوت غالبِ من باده بوده در رمضان
🔹 آقای جوادی آملی از این تعبیر اینجانب خیلی خوشش آمده بود.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۵۲۱
#آیتاللهسیدمحمدمحققداماد
#آیتاللهسیدموسیشبیریزنجانی
#جرعه_ای_از_دریا ۱۱
🌺🌺🌺🌺🌺
✅ از کرامت خود در جهت اصلاح افراد،
بهره میگرفتند!
من گاهی اوقات متوجه بودم که چرا بعضی از بزرگان ما مثلاً یک گزارش غیبی به یک مراجعه کننده میدادند.
متوجه شدم آن فرد چون گرفتار شبهه دینی شده بود، میخواستند دین او را درست کنند. مثلاً دانشجویی آمد که دست آیت الله بهجت را ببوسد ایشان یواش در گوش او گفتند: جوان! چرا شراب میخوری؟! و آن جوان واقعاً برگشت و بعدها برای ما این جریان را نقل کرد و ما هم از ایشان پرسیدیم و تأیید کردند. اینجوری نبود که هر چیزی را بگویند. خدا به هرکس بخواهد غیب را میدهد نه اینکه به هر کس غیب را بدهد.
عترتنا، مهدی احدی، ۱۴۰۲/۳/۶
sirefarzanegan
#سیره_فرزانگان ۱۹
🌺🌺🌺🌺🌺
✅ با حاجی سبزواری نمیتوان شوخی کرد!
استاد حسن رمضانی:
علامه حسـن زاده آملی میفرمودنـد:
موقعـی کـه مـا شـرح منظومـه را تدریـس میکردیـم، گه گاهـی سربه سـر مرحـوم حاج ملا هادی سـبزواری میگذاشـتیم و از نظـر شـعر و نظـم بـه ایشـان اشـکال میکردیـم کـه این طـوری اگـر باشـد بهتـر اسـت و این گونه خوب نیسـت. مثلا وزن شـعر درسـت نیسـت، سـکت دارد و ابیات و اشـعار ایشـان را اصـلاح میکردیـم. دلمـان هـم خـوش بـود کـه داریـم بـا جناب حاجـی کُشـتی میگیریـم.
تـا اینکـه شـبی ایشـان بـه خـواب مـا آمـد و معلـوم بـود از دسـت مـا ناراحـت اسـت. ایشـان گـوش مـن را کشـید و کشـید، اسـتاد حسـن زاده دستشـان را بردنـد سـمت گوششـان و فرمودند:
آقا کشـید، کشـید. آن قدر شـدید و بد کشـید که گوشـم بـه درد آمـد و مـن از شـدت درد از خـواب بیـدار شـدم.
وقتـی بیدار شـدم هنـوز هم گوشـم درد می کـرد!
بعـد از ایـن واقعـه با خـود گفتم: با ایشـان نمیشـود شـوخی کرد؛ لـذا از نقد و ایـراد ابیات ایشـان دسـت برداشـتم!
حدیث سهر- بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی- ص ۳۲۰، نشر بوستان کتاب قم.
sirefarzanegan
#سیره_فرزانگان ۲۰
🌺🌺🌺🌺🌺
🙏یه پیشنهاد طلایی اگه تا حالا هیچکدومو نخوندی اینو از دست نده نکات آخرش عالیه برای زندگی🙏
باجناغم دیوارای خونهش رو دیروز بعد از سال ها رنگ کرده😄😐
منم به عنوان هدیه یه بسته ماژیک ۵۰ رنگ برای فرزند ۳ سالهش گرفتم 😜😜
هرچی فکر میکنم نمیفهمم چرا به اندازه ای که انتظار میرفت خوشحال نشد😳😳😜😜
به نظرتون چرا نکنه حسوده😄😄
به نام خدای خالق پدر
سلام
🔰#خداوند حکیم در سوره یوسف فرمودند:
إِذْ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ
ای پیامبر یاد آور هنگامی را که برادران یوسف در صدد توطئه بر آمدند و با یکدیگر گفتند: همه می دانیم که یوسف و برادرش بنیامین نزد پدرمان از ما محبوب ترند ، در صورتی که ما گروهی نیرومندیم و همه کارهای پدر به دست ما انجام می شود. قطعاً پدرمان در برتری دادن یوسف و برادرش بر ما در خطایی آشکار است.
(سوره یوسف📖 آیه 8✨)
✍🏻با اندکی دقت می توان به نکات ذیل دست یافت:
🔹1. تبعیض آشکار بین فرزندان باعث حسادت و گاهی شقاوت میشود.
🔹2. نباید به مجرد اختلاف سلیقه طرف را گمراه بدانیم (فرزندان یعقوب او را گمراه دانستند)
🔹3.حسادت ربطی به سن و سال ندارد گاهی بزرگترها به کوچکترها نیز حسادت می کنند
🔹4.همه انسانها دوست دارند محبوبیت داشته باشند و برای کسب محبوبیت تلاش می کنند
🔹5.انسانها از کم توجهی و بی محبتی به خود رنج می برند
🔹6.انسانها در برابر کارهایی که انجام می دهند انتظار واکنش مثبت دارند.
🔹7.نباید زحمت و تلاش دیگران برای خویش را فراموش کنیم
🔹8. زور و قدرت محبت نمی آورد چیزی که برادران یوسف بخاطر داشتنش انتظار محبت بیشتر داشتند
🔹9.یعقوب همه فرزندانش را دوست داشت چون فرزندان گفتند یوسف و برادرش را بیشتر دوست دارد یعنی ما را هم دوست دارد ولی کمتر از آنها
🔹10.اتحاد و با هم بودن باعث احساس قدرت می شود.
🔹11. با هم بودن و اتحاد و تشکیل گروه بدون مدیر و رهبر لایق و الهی موجب انحراف و سقوط می شود
🔹12. انسانها برای انجام کارهای نادرست نخست توحیه می کنند برادران یوسف خود را قوی و پدر را گمراه دانستند بعد تصمیم به قتل یوسف گرفتند
🔹13. جوانان به دلیل فقدان تجربه خود را عاقلتر از پدر قلمداد می کنند.
🔹14. جوانان نباید خود را از والدین برتر بدانند
🔹15. گاهی احساس قدرت باعث کور شدن عقل و سوء استفاده از قدرت می شود.
🔹16. انسانهای خود شیفته عوامل ناکامی خود را به دیگران نسبت می دهند.
🔹17. حسادت باعث می شود مرز نبوت و پدری شکسته شود.
خدایا به ما توفیق دوری از حسد و پرهیز از تبعیض ناروا میان فرزندان و به فرزندانمان توفیق ادب و احترام و اطاعت از والدین عنایت بفرما
khandopand
#خند_و_پند ۲۳
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
خلق، اطفال اند جز مستِ خدا ...
نیست بالغ جز رهیده از هوا ...
( مولوی)
#شعر_عشق ۴
🌸🌸🌸🌸🌸
✅ عالم ربّانی، حکیم الهی، نابغه ی جهانی،
دانشمند کم نظیر، کوه ایمان، نادره ی دوران،
فخر زمین و زمان، افتخار طبرستان، اعتبار ایران، مرد میدان، الهی گوی کوی جانان، شکوه اسلام و شیعه، جامع معقول و منقول،
فقیه، مفسّر، متکلّم، حکیم، فیلسوف، عارف، منجّم، ریاضی دان، طبیب، شاعر و ادیب فارسی و عربی، نویسنده چیره دست و زیبانویس، خوشنویس ماهر، صاحب آثار روشنگر و نورانی و کتب و رسالات مبارک و ملکوتی،
آخرین ذخایر ملایان کتابی و عالمان مکتبی،
غوّاص قهّار علوم ظاهری و باطنی و غریبه،
جامع تدریس و تحقیق و تصحیح و تالیف،
جمال السالکین، بقیه السلف الصالحین،
جامع علم و عمل و سلوک نظری و عملی، مفسّر ظاهر و باطن قرآن، شارح کبیر ابن عربی و ملاصدرا، انسان شناس قَدَر (معرفت نفس)، مسلّط بر علوم غریبه و تسخیر شیاطین و اجنّه،
فقیر الی الله، شیفته آل الله، ناصح خلق الله،
وارسته از دنیا و ماسوا، آراسته به شهود خدا،
کاشف عالم معنا، عرش نشین خلوت گزین، سورنشین کوی آه، سحرنشین شکسته دل، غزل خوان کعبه دل، بیدار دل همیشه بیتاب،
صائم دایم رجب و شعبان و رمضان،
اقیانوس آرام و عمیق توحید و توحّد، جلیس غار حرای ایرا، سالک ساکن ملکوت، سائر مجذوب محبوب، واجد مقام عندیّت، مبتهج به لذات روحانی، صاحب مکاشفات سبحانی، منوّر به اربعینیات کلیمی، مستقیم بر ریاضات عرفانی، زاده ی عشق الهی، مست می ازلی، سوخته ی وصال الهی، شوریده ی شراب طهور قرآنی، گوهر شیدای عرشی،
عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی،
علامه ی ذوالفنون، مصباح الهدایه،
فلک الافلاک، نجم الدین، ابوالفضائل، راحل رستگار، آیت الله حسن #حسن_زاده آملی
🌹🌹🌹
elahi nameh [ghasedoon.blog.ir].docx
108.2K
الهی نامه ؛
لمعات و جلواتی از فتوحات عرفانی
و دلِ بریان، جوشان و خروشانِ
انسانی ساکن ملکوت.
عارف کبیر آیت الله حسن زاده آملی.
🌸🌸🌸🌸🌸
إلهی، به حق خودت حضورم ده
و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده!
#الهی_نامه ۱
#عارف_کبیر_آیت_الله_حسن_زاده
🌸🌸🌸🌸🌸
امام صادق عليه السلام:
🌷مَا مِنْ عَبْدٍ كَظَمَ غَيْظاً إِلَّا زَادَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِزّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة.
هيچ بنده اى خشم خود را فرو نخورد، مگر اين كه خداوند عزّوجلّ بر عزّت او در دنيا و آخرت افزود.
📚 كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص 110،
#حدیث_زندگی ۹۴
🌸🌸🌸🌸🌸