eitaa logo
مصباحیه ...
131 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
493 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 یه کاری کنید جدی از خدا بخواهید یک ناصحی به شما عطا بفرماید!! به خدا راست بگیم! خدا یک موجودی نیست که آدم بتواند باهاش شوخی کند! 💬 آیت الله آقا مرتضی تهرانی رحمت الله علیه
✳️ درس تفسیر اجتماعی قرآن ✅ محمود رجبی، شاگرد دیرین آیت الله مصباح و رییس موسسه امام خمینی. 🕓 زمان: چهارشنبه ها ساعت ۱۶ مکان: قم، بلوار جمهوری، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، طبقه دوم، سالن جلسات مشاهده مجازی از طریق سایت ایشان ممکن است.
🔹هفته‌ی بزرگداشت عالم انقلابی و علامه‌ی ذوالفنون، حسن حسن‌زاده‌ی آملی 🔸شنبه ۱۷ مهر تا پنج‌شنبه ۲۲ مهرماه، قم المقدسه پخش زنده https://eitaa.com/salek_towhidi 🔹با سخنرانی اساتید برجسته حوزه‌ی علمیه قم (شاگردان معظم‌له) و حضور بیت معظم‌له @salek_towhidi 💢ستاد مردمی بزرگداشت علامه حسن‌زاده آملی
🍀 عرفان حافظ شيرازى و مولوی، مُخّ اسلام است ‏ به طور كلّى كلمات اولياى خدا و عرفاى بالله داراى رموز و اشارات و كناياتى است كه فهم آنها اختصاص به خود آنها و همطرازانشان دارد. از اشارات و رموز عارف عاليقدر اسلام خواجه حافظ شيرازى كسى ميتواند اطّلاع پيدا نمايد كه هم درجه و هم مقام با او باشد. امّا صد حيف و هزار افسوس كه ما قدر و قيمت اين بزرگان را ندانستيم، و معانى اشعارشان را به امور مبتذل حمل كرديم، و يا اگر شرحى در احوال آنها نگاشتيم نتوانستيم از عهده شرح و شكافتن آن معانى و اسرار برآئيم؛ تا خارجيان و كفّار آمدند و براى خود عرفان ساختند، و عرفان را از اسلام جدا پنداشتند، و مقام عظيم عرفان و عرفا را كه مخّ و اسّ و ريشه اسلام است امرى مباين با تعليمات دينى وانمود كردند، و براى ما عرفان ايرانى و هندى و رومى ساختند، و همه را خطّى در برابر خطّ اسلام، و راهى غير از مسير دين نمودار نمودند، و ريشه عرفان مولوى معنوى و حافظ شيرازى و مغربى و أمثالهم را عرفان ايرانى قلمداد كردند كه با روح اسلام سازگار نباشد. اينها همه و همه نتيجه جمود و تحجّر و يك چشمى به مسائل دين نگريستن است؛ و حساب توحيد را از عالم امر و خلق جدا نمودن و به أئمّه و لواداران عرفان به نظر موجودات ساخته شده بدون تكليف و مأموريّت نگريستن است كه ما را دچار اين مصيبت عظمى نمود؛ تا جائيكه اينك براى آنكه از آنها عقب نمانيم و در اين بازى، محكوم و سرافكنده نگرديم، بايد با هزار دليل اثبات كنيم كه عرفان حافظ و مولانا متّخَذ از روح قرآن و روح نبوّت و ولايت است. شما به يك يك از غزلهاى حافظ بنگريد و ببينيد چگونه آن لطائف و حقائق معنوى را در كسوت عبارات گنجانيده، و با چه دقائق و اشاراتى ميخواهد آن حقيقت منظور و مراد خود را ارائه دهد. رضوانُ الله علَيه رضواناً شاملًا. 🔹علامه طهرانی، روح مجرد، ص: 519
🌺 درک کتابهای مثنوی و حافظ با ادبیات فارسی تا انسان به كتب عرفا آشنا نباشد، آنهم نه به كتابهاى فارسى كه كار ادبياتى ‏هاست (ادبياتى‏ هاى ما مى ‏روند چهار تا ديوان شعر را مى‏ خوانند، خيال مى ‏كنند كه با رموز عرفانى آشنا هستند)، تا انسان كتب علمى عرفانى را- چه آنها كه در سير و سلوك نوشته شده و چه آنها كه در عرفانِ به اصطلاح فلسفى نوشته شده مثل كتابهاى محيى الدين- درست نخواند نمى‏ تواند مثنوى يا حافظ را بفهمد، محال و ممتنع است، اصلًا درك اينها كار اديب و ادبياتى به هيچ شكل نيست. 📙 مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏23، ص: 428
🔹مقام معظم رهبری: 🌸اشعار قله های شعر فارسی، آکنده از اخلاق، عرفان و اسلام ناب است 🔹قلّه‌های شعر فارسی چه کسانی هستند؟ ، ، ، ؛ اینها قلّه‌های شعر فارسی ‌اند. شما ببینید شعر اینها که قلّه‌ی هنر شعریِ طول تاریخ ما است، در چه جهت هایی به کار رفته! سعدی یک بوستان دارد که بهترین اثر هنری او است -گلستان بعد از بوستان قرار میگیرد- در بوستان شما نگاه کنید، [می‌بینید] این هنر فاخرِ فوق‌العاده برجسته همیشه در خدمت اخلاق، در خدمت تعلیم، در خدمت تعهّد [است]؛ از اوّل تا آخرِ بوستان این جوری است [یعنی] هنر شعر در خدمت اخلاق است. سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمّد بس است و آل محمّد یا: به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالَم که همه عالَم از اوست 🔹 [همین طور]؛ البتّه عقیده‌‌ی بنده این است که شعر زمینی در دیوان حافظ هست امّا بلاشک شعر عرفانی، شعر برجسته و شعر ممتاز است؛ بزرگانی مثل مرحوم علّامه‌ طباطبائی شعر حافظ را برای بعضی از شاگردانشان تفسیر می کردند که اینها نشسته‌اند آن تفسیرها را نوشته‌ اند و جمع کرده‌ اند و تدوین کرده ‌اند؛ یعنی عرفانِ شعر حافظ این [جور] است. عشقت رسد به فریاد گر خود بَسان حافظ قرآن زبر بخوانی با چارده روایت حافظ این [جور] است؛ قرآن را حالا از رو هم ما به سختی میخوانیم [امّا او] از بَر میخواند آن هم با چهارده روایت که هفت قاریِ معروفِ صاحبانِ سبکند که هر کدام دو راوی دارند، میشود چهارده روایت؛ یعنی اینها این جوری‌ هستند، این قلّه‌ی شعر است. 🔹 [همین طور]؛ فردوسی، «حکیم فردوسی» است؛ شما توجّه کنید، در بین شعرای ما «حکیم فردوسی» [مطرح] است؛ حکمت فردوسی حکمت الهی است. در عمق داستانهای فردوسی، حکمت گنجانده شده؛ تقریباً در همه‌ی داستانها یا بسیاری از داستانهای فردوسی، حکمت هست؛ لذا به فردوسی میگویند «حکیم فردوسی»؛ ما به کمتر شاعری در طول تاریخ حکیم میگوییم امّا اسم او حکیم فردوسی است. 🔷 که دیگر وضعش معلوم است؛ مولوی که یکسره و و و و خالص [است]؛ او هم این [گونه] است. اینها قلّه‌های شعر فارسی‌اند؛ اگر چنانچه بنا باشد که ما تصوّر کنیم که جنبه‌ی هنری و زیبایی‌شناختی شعر از جنبه‌ی معنوی و رسالتی و پیامیِ او جدا است، باید همه‌ی اینها را از دایره‌ی شعر بیرون بریزیم، بگوییم اینها شعر نیست؛ در حالی که برترین شعرهای زبان فارسی، اینها است. 🎙آیت الله خامنه ای 30/ 2/ 1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖ سالک باید همیشه به دنبال مقرّبات باشد و از مبعّدات بگریزد، مبعّد آنست که حال[معنوی] انسان را از بین می‌برد. ❖ مرحوم قاضی می‌فرمودند: دنبال حال بگردید، هرجا حال پیدا می‌کنید، آنجا را مغتنم بشمارید. ✍ علامه طهرانی، جزوه نفحات نفس یار (مسموعات استاد رضایی تهرانی از علامه طهرانی)
💠به مناسبت ششم ریبع‌الاول؛ سالروز درگذشت مرحوم آیت‌الله سیدعلی قاضی طباطبایی(ره) 🔹از مشایخ مکتب تربیتی نجف بزرگان زیادی را می‌توان نام برد؛ اما به شهادت تاریخ آنچه اکنون از این مکتب به دست ما رسیده است -اگر نه تمامش- عمده‌اش از طریق جناب آیت‌الله سیدعلی قاضی طباطبایی(رض) بوده است. 🔹مرحوم قاضی(۱۳۶۶هـ.ق) در خاندانی متولد شد که همگی از علما و اهل فضل بودند. پدر ایشان (سیدحسین قاضی طباطبایی) سال‌ها از درس مرحوم میرزای شیرازی بهره برده بود. مرحوم سیدحسین مدتی تحت تعلیم و تربیت امامقلی نخجوانی(رض) بوده است. امامقلی نخجوانی از زهاد بزرگ آن عصر بود که طریقۀ مشایخ او به آقامحمدبیدآبادی و قطب‌الدین نیریزی(ره) می‌رسیده است. بدین ترتیب روشن میشود که چرا مرحوم سیدعلی آقای قاضی اولین استاد خود را پدر خود آقاسیدحسین دانسته. 🔹مرحوم قاضی پس از مهاجرت به نجف در سال ۱۳۱۳.ق از علمای عصر خود نظیر شیخ الشریعه اصفهانی و محمدحسن مامقانی(ره) بهره برد و در فقه و حدیث به درجات عالی علمی دست یافت. همزمان از بزرگان طریقۀ ملاحسینقلی همدانی بهره می‌برد و نام ایشان در میان شاگردان آسیداحمد کربلایی، سیدمرتضی کشمیری و شیخ محمدبهاری(ره) دیده میشود. 🔹چنانکه از فهرست اساتید ایشان پیدا است، مرحوم سیدعلی قاضی را باید یکی از جامع‌ترین اساتید کل سلسلۀ مشایخ مکتب دانست؛ که یکباره تمام حوزۀ معرفتی و توحیدی اسلام را گردآورده و عملاً آن را پیاده نموده بود. همین جامعیت و ظرفیت وجودی بود که ایشان را همچون وارث خلف اولیا و اوصیا(ع) در جایگاه تربیت تعداد زیادی از علمای اسلام قرارداد. ایشان ورود و احاطه‌ای عمیق به ظرایف عرفان ابن‌عربی و حکمت اسلامی داشت، و همین‌طور استفاده‌هایی بدیع از آیات و روایات می‌فرمود. همین مطلب باعث شد تا به پشتوانۀ جامعیت ایشان، ذائقه‌ای نو شکل بگیرد و در آثار و اندیشۀ شاگردان بزرگ او امتداد بیابد. 🔹همّ اصلی ایشان تربیت شاگرد بود و در این کار هم به نهایت توفیق دست یافت. برای ایشان چیزی در حدود ۵۰ شاگرد ذکر شده است؛ بزرگانی نظیر علامه سیدمحمدحسین طباطبایی(رض) و برادر ایشان مرحوم سیدمحمدحسن الهی طباطبایی، شیخ علی‌اکبر برهان، آیت‌الله شیخ محمدتقی بهجت، سیدهاشم حدّاد، سیدمحسن حکیم، شهید سیدعبدالحسین دستغیب، شیخ عباس قوچانی، سیدعبدالکریم کشمیری و شیخ علی‌اکبر مرندی(رحمت‌الله علیهم). 📚 این مطلب از کتاب "درآمدی بر مکتب تربیتی علامه طباطبایی(ره)" انتخاب شده است که بزودی منتشر خواهد شد. ☑️ کانال جلوه نور علوی 🆔‌‌‌‌‌‌‌@jelvehnooralavi
—سیرۀ سعادت— 🔹هنگامی که علامه طباطبائی (ره) در مدرسۀ حجتیه درس می فرمود، کفِ مسجد زیلو بود، برای ایشان عبا پهن کردیم که روی آن بنشینند ولی ایشان در کنار عبا (نه روی آن) نشستند و فرمودند: 🔸ناراحت می شوم که خود را از دیگران ممتاز ببینم ✍️از خاطرات فقیه عارف حضرت آیة الله سعادت پرور (قدس سره)
قال رسول الله(ص): 🔸طُوبَى لِمَنْ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ وَ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِه‏(تحف العقول، ص30) خوشا به حال کسی که نسبت به زیادی مالش بخشنده، و نسبت به زیادی سخنش بخیل باشد [و از زیاده گویی پرهیز کند].
✅ عالم ربّانی، حکیم الهی، نابغه ی جهانی، دانشمند کم نظیر، کوه ایمان، نادره ی دوران، فخر زمین و زمان، افتخار طبرستان، اعتبار ایران، مرد میدان، الهی گوی کوی جانان، شکوه اسلام و شیعه، جامع معقول و منقول، فقیه، مفسّر، متکلّم، حکیم، فیلسوف، عارف، منجّم، ریاضی دان، طبیب، شاعر و ادیب فارسی و عربی، نویسنده چیره دست و زیبانویس، خوشنویس ماهر، صاحب آثار روشنگر و نورانی و کتب و رسالات مبارک و ملکوتی، آخرین ذخایر ملایان کتابی و عالمان مکتبی، غوّاص قهّار علوم ظاهری و باطنی و غریبه، جامع تدریس و تحقیق و تصحیح و تالیف، جمال السالکین، بقیه السلف الصالحین، جامع علم و عمل و سلوک نظری و عملی، مفسّر ظاهر و باطن قرآن، شارح کبیر ابن عربی و ملاصدرا، انسان شناس قَدَر (معرفت نفس)، مسلّط بر علوم غریبه و تسخیر شیاطین و اجنّه، فقیر الی الله، شیفته آل الله، ناصح خلق الله، وارسته از دنیا و ماسوا، آراسته به شهود خدا، کاشف عالم معنا، عرش نشین خلوت گزین، سورنشین کوی آه، سحرنشین شکسته دل، غزل خوان کعبه دل، بیدار دل همیشه بیتاب، صائم دایم رجب و شعبان و رمضان، اقیانوس آرام و عمیق توحید و توحّد، جلیس غار حرای ایرا، سالک ساکن ملکوت، سائر مجذوب محبوب، واجد مقام عندیّت، مبتهج به لذات روحانی، صاحب مکاشفات سبحانی، منوّر به اربعینیات کلیمی، مستقیم بر ریاضات عرفانی، زاده ی عشق الهی، مست می ازلی، سوخته ی وصال الهی، شوریده ی شراب طهور قرآنی، گوهر شیدای عرشی، عبد معتوق لاهوتی، عارف عاشق فانی، علامه ی ذوالفنون، مصباح الهدایه، فلک الافلاک، نجم الدین، ابوالفضائل، راحل رستگار، آیت الله حسن آملی 🌹🌹🌹
400-7-9 masjed hazrate allamh=.mp3
13.93M
🌺 سوگواره « عالم ربانی و سالک توحیدی » « حضرت ابوالفضائل علامه حسن زاده آملی (ره ) » 🌷 با افاضات « استاد صمدی آملی » ▪️ آمل - مسجد حضرت علامه (ره ) ( سبزه میدان ) ▪️جمعه - ۹ مهر ۱۴۰۰
Darse eshgh-12-7-1400@ostadayoobi.mp3
37.45M
◼ شخصیت حضرت علامه حسن زاده آملی ▫️ایشان بی اندازه در مقابل استاد خاضع بودند ▫️حضرت علامه جامع در امور عقلی و نقلی بودند ✅سخنرانی عارف گرانقدر استاد . 📆  ۱۲ مهر ۱۴۰۰ 🔹 حوزه‌ی علمیه جامعة الامام المنتظر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🕋 @ostadayoobi
4_5994556215181445563.mp3
1.59M
🌷 خاطره استاد حجت الاسلام قادر فاضلی از علامه حسن زاده آملی از علامه طباطبایی درباره حافظ
🖤🖤 به یاد استادم علامه حسن زاده آملی ⚫🖋️پروفسور دکتر سيد حسن امين؛ ( استاد بازنشسته حقوق دانشگاه گلاسکو اسکاتلند و شاگرد علامه در درس اسفار ) يكی از بزرگ ترین موهبت‌ ها و سعادت‌ هايی كه در زندگی نصيب من شده است، توفیق شاگردي نزد استادانی همچون علامه حسن‌زاده آملي بود، «جهانی بنشسته در گوشه ای» در یک کلمه؛ میراث دار ١٤٠٠ سال مواریث عقلانی و عرفانی ایران اسلامی و یکی از برترین حکیمان و عارفان قرن اخیر در جهان تشیع ... 👇👇👇
من از سال ١٣٤٥ یعنی در تمام دوره دانشجویی کارشناسی و ارشد و بعد سربازی و کارأموزی قضایی، در تهران نزد استادان فلسفه ، به خواندن دروس فلسفه پرداختم. پدرم سید علینقی امین و آقا مهدی حایری یزدی هر دو در مدرسه سپهسالار قدیم یک درس فلسفه و یک درس فقه داشتند و من در درس فلسفه و فقه پدرم به طور منظم و در درس اقا مهدی حایری بعضی روزها شرکت می کردم. پدرم صبح زودتر اول منظومه و بعد قوانین در اصول و شرایع در فقه می گفت. أقا مهدی با فاصله برای تدریس اسفار و مکاسب می أمد و بسا که من أن ساعات باید در دانشگاه می بودم. من در درس شبانه هفتگی سیار جواد مصلح هم که متن فارسی ترجمه و شرح اسفار خودش را درس می گفت ، شرکت می کردم. به فاصله ای اندک در اواخر سال ١٣٤٥ شبی در انجمن ادبی کمال در تهرانپارس به دیدار دوست و همراه موافق و صادقم استاد منوچهر صدوقی سها که در أن تاریخ دانشجوی سال اول دانشکده الهیات بود، نایل شدم و ما به عنوان محصل فلسفه و طالب عرفان به هم پیوند خوردیم، بویژه که استاد صدوقی سها سال بعد به دانشکده حقوق أمد و تحصیلات دانشگاهی و فلسفی و نیز علایق عرفانی و ادبی ما به مسیر واحد افتاد. به همراهی بلکه گاهی به پیشگامی صدوقی سها، ما به محضر استادان دیگر فلسفه از جمله سید محمد کاظم عصار ، حکیم شیرازی ، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی و اقران و اماتل ایشان رسیدیم و لی بیش از همه به طور منظم و به درس ممتد نزد حاج آقا يحيي طالقاني و آقا رضي شيرازي فلسفه خواندیم، چنان که پس از فراغ از درس مشاعر ملا صدرا با هم‌درس دانشمندم استاد منوچهر صدوقي‌سها، من کتاب کوچکی با عنوان " برداشتی از مشاعر ملاصدرا " را به وسیله انتشارات کانون عابدی به مدیریت استاد محمدعلی عابدی منتشر كردم كه در حقيقت حاصل تقرير دروس حاج آقا يحيي طالقانی بود که او و أقا مهدی حایری یزدی بهترین شاگردان أیت الله خمینی در فلسفه و عرفان نظری بودند و هر دو پس از انقلاب با ایشان زاویه پیدا کردند. چند و چون آن داستان ها دراز است و ورود به آنها مناسب این مقال نیست. من و استاد صدوقی سها هر دو پس از اخذ مدرک لیسانس حقوق قضایی و گذراندن خدمت سربازی به كار قضاوت پرداختيم. استاد صدوقي‌ سها به قزوين ماموریت یافت و من اول به اراک و بعد به قم رفتم و باز در أنجاها هم دروس فلسفه را دنبال کردیم. من در اراک نزد آقا سید محمد کاظم میریحیی که پدرش از علمای مخالف فلسفه بود، بخش هایی از منظومه را ادامه دادم و در قم به محضر استاد حسن‌زاده آملي در مدرسه سعادت حاضر شدم. ايشان با تسامح پذيرفت كه طالب علمي غيرمعمم كه در زي طلبگي نبود، در درس اسفار ايشان شركت كند. همان زمان بخشي از مباحث نفس اسفار ايشان را در مطبوعات زمان منتشر كردم، از جمله يك بار ايشان در مطاوي درس به مقايسه هفت‌خوان رستم در شاهنامه فردوسي با اطوار سبعه قلبيه اهل معرفت و هفت وادي عشق مندرج در منطق‌الطير عطار پرداختند. من آن را با مباحث هانري كربن درباره مباحث عرفاني سهروردي و بحث تصعید و ارتقاء و استعلاء حماسه های پهلوانی به حماسه های عرفاني در أثار شیخ اشراق مقايسه كردم و به صورت نوشتاري جذاب در مجله " سخن " معتبرترين نشريه علوم انساني پيش از انقلاب با سردبيری استاد نامدار دكتر پرويز ناتل خانلري ( وزیر سابق فرهنک و سناتور وقت ) فرستادم که چاپ شد. من همچنين برخي از مكتوبات و منشات استاد حسن‌زاده أملی را در همین زمینه ها در مجله «وحيد» با مديريت و سردبيری زنده‌نام دکتر سيف‌الله وحيدنيا ( نماینده مجلس در آن زمان ) منتشر كردم و مقدمه ای جامع نیز در معرفی استاد که در أن زمان هنوز در مجامع دانشگاهی و روشنفکری ناشناخته بود، نوشتم. از ویژگی های علامه حسن زاده أن بود که نسبت به استادان خودش در حیات و ممات ایشان بسیار احترام می کرد. خوشبختانه من هم افتخار ديدار اكثر استادان علامه حسن‌زاده را داشتم، از جمله مرحوم آيت‌الله سيد ابوالحسن رفيعي قزويني كه در زمان دانشجويي ما در مدرسه جامع بازار تهران، شبستان مرحوم حاج ميرزا عبدالله چهل ستوني حلقه درسي داشتند و بسياري از علما و فضلا به درس ايشان مي‌رفتند. در اين محضر هر علاقه‌مندي چه مكلا و چه معمم اجازه حضور داشت. ديگر اساتيد علامه حسن‌زاده که من سعادت دزدار و درک محضرشان را داشته ام، عبارت بودند از: علامه ابوالحسن شعراني كه آقاي حسن‌زاده در ادبيات و فقه و سمعيات و عرفان و نجوم و تفسير خود را مديون ايشان مي‌دانست. علامه حسن زاده، تفسير مجمع‌البيان امين‌الاسلام ابوعلي طبرسي را نزد مرحوم علامه شعراني خوانده بود. ديگر استاد علامه حسن‌زاده، آيت‌الله شيخ محمدتقي آملي، پسر آخوند ملامحمد آملي بود.
آخوند ملامحمد از ياران و اصحاب شيخ فضل‌الله نوري بود كه بعد از بر دار شدن شیخ نوری، مشروطه طلبان باعث زحمت‌ همه طرفدارانشان از جمله أخوند ملا محمد أملی و حاج میرزا علی هسته ای در تهران و متحدان او در ولایات از جمله حاج میرزا حسین علوی در سبزوار شدند. أخوند ملامحمد با آنكه ساكن تهران بود، پس از سقوط محمدعلي شاه و تبعيد و فرارش به روسيه، به مسقط‌الراس خودش در آمل تبعيد شد. اما شيخ محمدتقي آملي در تهران ماند و پس از چندي تهران را به نجف ترك كرد. او از علماي بزرگي بود كه اگرچه واجد همه شرايط بود، با سماحت و كرامت از اينكه رساله عمليه بدهد و خودش را در مرتبه مراجع تقليد قرار دهد، پرهيز كرد و اين نشانه نهايت صداقت و امانت و ترفع او از مسائل رياستي و جاه و جلال است. آخر ما يخرج من قلب الصديقين، حب الجاه. از ديگر استادان علامه حسن‌زاده، فاضل توني مدرسه فلسفه و حكمت در حوزه و دانشگاه بود. علامه نزد ايشان بخشي از مباحث فلسفي و منطقي ابن سينا را خواند. همچنين نزد مرحوم محي‌الدين الهي قمشه‌اي، مدرس فلسفه و عرفان حوزه و دانشگاه، متون زيادي را خواند. علامه حسن‌زاده در سال 1342 بعد از اينكه در معقول و منقول صاحب‌نظر و مجتهد شد، به قم رفت و سال‌ها از محضر درس علامه طباطبايي صاحب الميزان استفاده كرد. آنچه علامه حسن‌زاده آملي را از تمامي اطرافيان بالاتر مي‌برد، جامعيت ايشان در همه زمينه‌هاي سمعيات، عقليات، ادبيات و حتي علوم است. او توانست از جهت علوم ظاهري همه رشته‌ها را به حد كمال دنبال كند و از جهت علوم باطني و معارف حقه هم در سلوك معنوي داراي مراتب بسيار والايي بودند. خودم شبي را در آمل در محضر ايشان بودم كه آن ديدار كرامتي داشت كه بيان آن دشوار است و در اين مجمل نمي‌گنجد. من در ١٣٥٤ پس از دیدار امام موسی صدر در بیروت، به دمشق رفتم و در زینبیه شاهد تجسد ارواح شدم. از لندن این تجارب روحی را به قم به استاد نوشتم و راهنمایی خواستم. ایشان نیز دستور سلوکی برای من نوشت🔅 و به من به لندن فرستاد.‌ بعدها ايشان برنامه‌هاي سلوك خود را در كتابي با عنوان نامه‌ها و برنامه‌ها به سال ١٣٧٤ از طریق انتشارات پیام قم منتشر کرد و‌ دستور سلوک مرا نیز در آن جای داد. من اكنون بعد از چهل و اندي سال، هنوز از مطالعه آن دستور سلوک در راه حق و عبادت و بندگي خدا، منقلب مي‌شوم. دیگران بعدا اين نامه استاد به این شاگرد را در كتابي با عنوان تازيانه سلوك تجديد چاپ كردند و من هم آن را با مقدمه و موخره‌اي در مجله کلک‌ به مدیریت کسری حاج سید جوادی تجديد چاپ كردم. آنچه از علامه در ذهن من ماندگار شده است، آگاهی ها و دانسته هایم پيرامون زندگي و انديشه‌هاي حاج ملاهادي سبزواري حكيم الهي قرن سيزدهم هجري را تداعی می کند. بعد از مطالعه منظومه حاج ملاهادي سبزواري و نگارش كتاب مستقلي درباره او و تصحيح ديوان اشعار حاج ملاهادي، همواره اين سوال در ذهن من بود كه اگر در زمان حاج ملاهادي سبزواري زندگي مي‌كردم، او را چگونه مي‌يافتم؟ با ديدن علامه حسن‌زاده آملي دريافتم كه استاد حسن‌زاده آملي، از نظر جامعيت بين ظاهر و باطن شخصيتي همانند حاج ملاهادي سبزواري دارد. وقتي به مرحوم حكيم ابوالحسن جلوه فيلسوف الهي معاصر حاج ملاهادي سبزواری مي‌گويند كه شما در تهران پایتخت و مركز ايران هستيد، چرا مثل حاج ملاهادي سبزواري که در شهر دورافتاده سبزوار ساکن است، طالبان علم به شما جذب نمي‌شوند؟ حكيم جلوه در پاسخ مي‌گويد: من درس فلسفه مي‌دهم، اما آن باطني را كه در تعريف فلسفه گفته‌اند، ندارم. حكماي قدما در تعريف حكمت و فلسفه گفته‌اند: «الحكمه هي صيروره الانسان عالما عقليا مضاهيا للعالم العيني» يعني حكمت به معناي تطور و شدن انسان به صورت عالمي عقلي مشابه عالم عيني است. درحالي‌كه حاج ملاهادي سبزواری علاوه بر صاحب‌نظر بودن در فلسفه و تدريس حكمت متعاليه ملاصدرا از جهت سلوك معنوي و باطني كامل مكمل است. علامه حسن‌زاده آملي هم در عصر ما همتا و همپاي حكيم سبزواري در عصر خود بود كه نظير خويش بنگذاشتند و بگذشتند. مرحوم حاج شیخ ولی الله اسراری از اسباط حاج ملاهادی سبزواری از قول یکی از شاگردان حکیم سبزواری برای من نقل کرد که گفته بود؛ کسی که محضر حکیم سبزواری را درک کرده باشد، مثل أن است که خدمت جمیع انبیا و اولیا رسیده باشد. من نیز به ضرس قاطع می گویم که کسی که محضر علامه حسن زاده أملی را درک کرده باشد، مثل آن است که همه فلاسفه و حکمای متقدم و متاخر را از نزدیک دیده باشد. بسیار خوشحالم كه افتخار داشتم در شمار شاگردان علامه حسن‌زاده آملي قرار بگيرم و هذا من فضل ربی... سید حسن امین یازدهم مهر ماه ١٤٠٠
لطفا برای ورود به زوم از لینک زیر استفاده فرمایید https://us02web.zoom.us/j/82352045329 لینک پخش زنده YouTube https://www.micuk.org/live
🌸 کشف با مثال و کشف بی مثال وقتى حضرت استادم علامه آقا سيد محمّد حسين طباطبائى صاحب تفسير عظيم الميزان (رضوان اللّه عليه) از من پرسيدند كه آيا تمثّل بى‏ صورت يعنى كشف بى‏ مثال هم به شما دست مى‏ دهد و روى مى‏ آورد؟ عرض كردم آنچه را كه مشاهده مى‏ كنم همه با مثال‏ اند. و گاهى عظمت نظام هستى آنچنان مرا مى ‏گيرد و مضطربم مى‏ نمايم كه اگر خودم را از آن حال انصراف ندهم، جان از بدنم مفارقت مى ‏كند. آن جناب فرمود: «همين معنى كشف بلاصورت و مثال است، و از اين كه خودت را انصراف مى ‏دهى كارى خوب و محبوب و مطلوب است تا كم‏ كم به عالم ماوراى مادّه و فوق آن انس بگيرى». سپس علامه حسن زاده آملی می نویسد: آنگاه كه سالك، مجذوب عظموت و جلال و جبروت وجود مطلق و كبريائى نظام احسن آن مى‏شود، از آن حالت تعبير به كشف بى ‏صورت و بى ‏مثال مى‏ شود. 📙 هزار و یک کلمه، ج 5 ص 259
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❖ فیلم| گلایه‌های شیرین علامه و ابراز نیاز و ناز با خدا در نامه ای به خداوند؛ و پاسخ خداوند به این نامه اولین فرزندمان را که خدا به ما داد، خواستیم تهران خانه بگیریم به زحمت افتادیم، چون اجاره خانه دربست برای ما مشکل بود نمی توانستیم بگیریم. به هر بنگاه که میرفتیم اولین سوال این بود که بچه داری؟ می‌گفتیم: بله. می‌گفتند: خانه نداریم. برای همین مجبور شدیم به مسافرخانه برویم و برای هر شب پنج تومان می‌دادیم. تا اینکه شکواییه ای به خدا فرستادیم... در حدود ۱۶۰ بیت ... ای خداوندگار سبحانی ای که ناگفته را تو میدانی من به فرمان تو گرفتم زن اوفتادم به کوچه و برزن تو خود ای سرور من آگاهی هر کجایی که بود بنگاهی پاسخ پرسش من از خانه: اولا بچه داری تو یا نه با همه علم و دانش و فرهنگ کج و ماوج شدم‌چو یک خرچنگ! ❗️ گر حسن‌زاده ات گنه‌کار است کین چنین رنج را سزاوار است رحم بر طفل شیرخوارش کن یا به مامای دل فگارش‌کن... 🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ توان علامه حسن زاده در علم نجوم... 🌸🌸🌸🌸🌸
الہي دردمند دل آگاهت پنهاني و دزدڪي مي گرید تا نامَحرمان بہ حرم خانۀ سرّش دست نیابند، و آشڪارا لبخند دارد تا نا بخردان دیوانہ اش نخوانند. 🌸🌸🌸🌸🌸
💠محرومیت از اماکن مقدس... آیت الله : 🔸 در اینکه از این برای ما خسران است تردیدی نیست. اما در این عالم خیلی از نفع و ضررها با هم تزاحم پیدا می‌کنند و باید اهم آنها را تشخیص داد و اهم را نمی‌توان با و عواطف تشخیص داد. 🔹تشخیص اهم در هر چیزی وابسته به نظر آن امر است. وقتی متخصص مسایل پزشکی می‌گوید ممکن است در یک خانواده یک نفر بقیه را مبتلا کند و همه بمیرند، کسانی که باورشان نیست و نمونه‌اش را ندیده‌اند انکار می‌کنند. اما با آن نگاه و تجربه، معلوم می‌شود یک تکلیف واجب با یک امر مستحب تزاحم دارد. ۱۳۹۸/۱۲/۲۸ 🔺مجموعه بیانات حضرت آیت الله مصباح درباره ویروس کرونا با عنوان ۵