eitaa logo
مصباحیه ...
133 دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
9.3هزار ویدیو
528 فایل
مصباحیه ... اَلا ولایحمل هذا العَلَم اِلّا اهل البصر و الصّبر... معرفی شخصیت الهی و جهادی آیت الله #مصباح_یزدی...🌹 همراه با مطالب گوناگون خبری، تحلیلی، بصیرتی، اخلاقی، معرفتی و...🌸🌸🌸 @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
1402.7.1.pdf
2.01M
حساسیت ویژه در قبال مسائل اعتقادی انتشار گزیده‌ای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش هشتاد حجت الاسلام و المسلمین ، از طلاب مدرسه حقانی که در اوج درگیری‌ها با موضوع دکتر شریعتی در مدرسه حقانی وارد آن مدرسه شده می‌گوید: «...در سال 55 که من از شيراز به قم آمدم مدرسه فيضيه بسته شده بود و محل تجمع طلاب و بحث‌های سياسی، مدرسه خان بود و بحث‌های فراوانی درباره دکتر و کتاب صورت می‌گرفت. درخصوص جريان شريعتی، محل تلاقی افکار موافقان و مخالفان او بود. به طوری که در دو مرحله و مجموعاً شش نفر از موافقان و مخالفان داغ او را با اين‌که از طلبه‌های خوب و درس‌خوان بودند اخراج کردند. برای مصون نگه داشتن مدرسه، عذر تعدادی از طرفين را خواست. از طرفداران شريعتی فرزند آقای که نماينده ولی فقيه در سپاه هستند بود و شهيد هم شد و از مخالفان او آقای مسئول مدرسه معصوميه، آقای و آقای را از مدرسه بيرون کردند. آقايان کاظمی و نعمتی‌پور که به طرفداران آيت‌الله مصباح معروف بودند سردسته مخالفان بودند. جناب آقای در آن زمان تقريباً ليدر مخالفين بودند و در يک جلسه اخلاقی که در مهديه خيابان چهارمردان تشکيل شده بود بين طرفين درگيری رخ داد و عده‌ای دستگير شدند...» 🗞متن کامل در : ضمیمه | روزنامه کیهان،1مهر1402، صفحه 6. متن کامل بخش‌های پیشین 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
1402.7.3.pdf
1.92M
تأکید شهید بهشتی بر روشنگری پیرامون نقاط انحرافی انتشار گزیده‌ای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش هشتاد و یکم 🔹به گفته ، در آن وقت و با التفات به برخی اشکالات جدی شریعتی، یکی از علمای مبارز را واسطه قرار داده بودند که پیام انتقادی آنان به مطالب شریعتی را به ببرد: «این مسئله بود که چون روحانیت شیعه بزرگ‌ترین دشمن آمریکا است، چرا شریعتی به روحانیت شیعه بدگویی می‌کند؟ او دارد دشمن آمریکا را می‌کوبد. 🔸باز تکیه آنها روی این مسئله بود که یک جنبه سیاسی داشت. انتقادهای دیگران هم یک جنبه صنفی داشت. چون خودشان روحانی بودند، به آنها برخورده بود که در معرض چنین اتهامی قرار بگیرند. 🔹البته غرض آن‌ها بیشتر مسئله سیاسی بود؛ ولی باز آن مسائلی که مورد توجه بنده بود، غیر از این‌ها بود. آنها بُعد سیاسی مذهب را نگاه می‌کردند و من توجه به بُعد عقیدتی آن داشتم. 🔸توجه من به این بود که شریعتی با چیزهایی که می‌گوید، دارد عقاید اولیه مسلمان‌ها و جوان‌ها را تضعیف می‌کند. با توجه به این مورد در آن زمان من کسی را که به عمق خطری که در افکار شریعتی بود، توجه کرده باشد، نمی‌شناختم.» به زعم شهید بهشتی، آیت ‌الله مصباح در نقد شریعتی مسئله را زیاد بزرگ کرده بود... 🗞متن کامل در : ضمیمه | روزنامه کیهان،3مهر1402، صفحه 6. متن کامل بخش‌های پیشین 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
2764_33104.pdf
1.71M
فعالیت آیت ‌الله مصباح در مدرسه حقانی انتشار گزیده‌ای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش شصت و دوم 🔹 ، با آغاز مبارزات نهضت امام، به دلیل پیروی متولیان و اساتید آن از آرمان و‌اندیشه سیاسی امام، به یکی از کانون‌های مبارزاتی قم تبدیل شد و شاگردان این مدرسه در سال‌های استقرار نظام اسلامی، در زمره کارگزاران موفق نظام قرار گرفتند و خیل عظیمی از آن‌ها تا هم‌اکنون در پست‌های مختلف، به خدمتگزاری مشغول‌اند. 🔸 آیت ‌الله مصباح علاوه‌بر تدریس، در کادر مدیریت و علمی مدرسه حقانی نیز قرار داشت. آیت ‌الله مصباح با تأکید بر خفقان سیاسی پس از تبعید امام و محدودیت شدید در مسیر مبارزات سیاسی، به ضرورت فعالیت‌های فرهنگی و فکری اشاره کرده و به اهمیت ویژه مسائل فرهنگی و کادر‌سازی، به عنوان عقبه و پشتوانه مبارزات سیاسی، می‌پردازد. ایشان در این زمینه چنین می‌گوید... 🗞ضمیمه: روزنامه کیهان،14مرداد1402، صفحه 6. متن کامل بخش‌های پیشین 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نگاهی اجمالی به شاخصه‌های سیره تبلیغی مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی بر اساس کتاب «عمار انقلاب» یادداشت اختصاصی خبرگزاری تسنیم برگرفته از کتاب «عمار انقلاب»/1 مقام معظم رهبری در آخرین سخنان خود خطاب به حوزویان فرمودند: 🔹«با اطلاعاتی که به من می‌رسد از جهات مختلف، نسبت به تبلیغ نگرانم... هم به تبلیغ احتیاج داریم، هم به موعظه احتیاج داریم، هم به تحقیق احتیاج داریم. امروز نگاه رائج در این است که تبلیغ در مرتبه دوم قرار دارد، مرتبه اول چیزهای دیگر است مقامات علمی و امثال این‌ها؛ مرتبه دوم تبلیغ است و ما از این نگاه باید عبور کنیم؛ تبلیغ مرتبه اول است.»(1402.4.21) 🔸با توجه به این سخنان رهبر انقلاب از یک سو و اینکه تبلیغ یکی از شئون والای دینی است که شاخصه‌های ویژه‌ای دارد و بی‌شک مطالعه سیره بزرگانی چون ، و مرحوم ما را به درک صحیح از این شاخصه‌ها نزدیک می‌کند. در این یادداشت نگاهی گذرا به شاخصه‌های سیره تبلیغی مرحوم آیت‌الله مصباح بر پایه کتاب «عمار انقلاب؛ حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی» خواهیم داشت: 🔹1. تبلیغ دانش‌محور جدا شدن تبلیغ از دانش و تورم روشی یکی از آفت‌های عرصه تبلیغ است. هرچند فرد مبلغ می‌بایست به روش‌های اقناع مخاطب مسلط باشد اما خلاصه شدن تبلیغ در به‌کاربستن این روش‌ها و تهی شدن تبلیغ از محتوای متقن و مبتنی بر دانش عوارض جبران‌ناپذیری را در ساحت تبلیغ خواهد داشت. 🔸مرحوم آیت‌الله مصباح را می‌توان یکی از چهره‌های شاخص «تبلیغ اجتهادی» دانست. به این معناست که فرد مبلغ از بالاترین توان علمی و استنباطی، که در حوزه علمیه از آن به‌عنوان «اجتهاد» تعبیر می‌شود، برخوردار است و از این توان برای حلّ مسائل ذهنی مخاطب خویش در عرصه تبلیغ بهره می‌گیرد. مبلغ در ساحت «تبلیغ اجتهادی» در سطح فضلا یا علمای حوزه علمیه تعریف می‌شود کما این‌که مرحوم آیت‌الله مصباح از نگاه امام خمینی چنین جایگاهی داشت. حجت‌الاسلام و المسلمین در بیان خاطره‌ای می‌گوید: 🔹«به یاد دارم یک‌بار در یکی از مناسبت‌ها[ی تبلیغی]، کسی در منزل امام به نزد من آمد و ابراز کرد که برای «جاسبِ قم» نیاز به مبلغ دارند. من خدمت حضرت امام عرض کردم که موضوع از این قرار است. امام فرمود:«ما کسی را در اختیار نداریم شما خودتان کسی را در نظر بگیرید.» در نهایت قرار شد که آقای مصباح را ببرند. البته ایشان منبری و روضه‌خوان محسوب نمی‌شدند و تنها در ابعاد علمی توانا بودند و خوب هم صحبت می‌کردند. خدمت امام رسیدیم تا بگوییم قرار است آقای مصباح به جاسب اعزام شود. مسأله به امام عرض شد و از ایشان خواستیم که در این رابطه دعا کنند. حضرت امام ...[فرمودند] : آقای مصباح از علماست.»(عمار انقلاب، ص140) 🔸بدیهی است با دقت نظری که قدس سره الشریف در به‌کار بردن تعابیر در مورد افراد داشتند این صحبت امام را نمی‌توان مبالغه یا کلامی از قبیل تعارفات مرسوم دانست و این جملات سطح بالای علمی آیت‌الله مصباح را نشان می‌دهد. 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نگاهی اجمالی به شاخصه‌های سیره تبلیغی مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی بر اساس کتاب «عمار انقلاب» یادداشت اختصاصی خبرگزاری تسنیم برگرفته از کتاب «عمار انقلاب»/2 🔹2. آشنایی با علوم جدید آشنایی با علوم جدید یکی از الزامات تبلیغ امروز است. مقام معظم رهبری خطاب به فرمودند: «غربی‌ها با استفاده از علوم مختلف از جمله روانشناسی، پیام‌های صد در صد دروغ را به‌عنوان حرف درست، در ذهن مخاطبان جا می‌اندازند....اگر ما در مقابل تحولات نو به نو در موضوع تبلیغ، غفلت و سستی کنیم دچار استحاله فرهنگی می‌شویم»(1402.4.21) 🔸آیت‌الله مصباح یزدی رحمه‌الله از چهره‌های شاخصی بود که در اوج تحصیلات سنتی حوزوی خود با دانش روز نیز آشنا بود و مطالعات برنامه‌ریزی شده‌ای در زمینه «فلسفه علم»، «متدولوژی»، «جامعه‌شناسی» و حتی «فیزیک» و «شیمی» داشت و فعالیت‌های علمی خود را با همکاری شهید در مدرسه دین و دانش دنبال می‌کرد. آیت‌الله مصباح یزدی هم‌فکری خود با شهید بهشتی پیرامون تشکیل کلاس‌های ویژه طلاب را اینچنین روایت می‌کند: 🔹«با مرحوم آقای بهشتی که آن وقت در قم مدیر دبیرستانی به‌نام بودند، صحبت کردیم و قرار شد به همراه چند نفر دیگر از دوستان که همین احساس را داشتند، در دبیرستان کلاسی تشکیل شود که بعد از تعطیل شدن برنامه روزانه، عده‌ای از طلاب و فضلای حوزه در آن کلاس شرکت کنند و برنامه‌ای مشتمل بر زبان خارجه و مقداری معلومات دبیرستانی و دانشگاهی و رشته‌های مختلف فیزیک و شیمی و فلسفه علم و متدلوژی و جامعه‌شناسی و مسائلی از این قبیل مطرح شود.»(عمار انقلاب، ص143) 🔸ایشان در جای دیگر، یادگیری علوم جدید را ضروری و شرط تأثیرگذاری روحانیت برشمرده است: 🔹«در طول مدتی که مشغول تحصیل علوم طلبگی بودم تا اواخری که حتی به‌عنوان تحقیق در دروس فقه و اصول شرکت می‌کردم. در طول این مدت، وقت زیادی صرف فراگیری زبان انگلیسی، ریاضیات، فیزیک، شیمی، فیزیولوژی، بیولوژی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، و سایر علومی که در دانشگاه‌ها مطرح بود می‌کردم. در انگلیسی، ریاضیات، فیزیک، شیمی و حتی اقتصاد، استادانی داشتم که بعضی از آنان، بعد از انقلاب به مقام وزارت رسیدند. منظورم این است که در عین اشتغال به دروس حوزوی، از این دروس هم غافل نبودم. هم علاقه شخصی داشتم و هم احساس می‌کردم که برای یک روحانی که بخواهد مؤثر باشد، لازم است که با این علوم آشنا گردد.»(عمار انقلاب، ص146) 🔸3. به‌کار بستن ابزارهای تبلیغی متنوع با پیشرفت جوامع بشری رسانه‌های تبلیغی نوین به‌وجود آمده است که آشنایی و بهره‌گیری از آن برای مبلغین ضروری است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز علاوه بر رسانه‌های سنتی نظیر منبر ظرفیت‌های تبلیغی وجود داشت که گرچه پیدایش آن به سال‌ها قبل بازمی‌گشت اما طلاب علوم دینی کم‌تر از آن استفاده می‌کردند. «نشریات و مجلات» یکی از این ظرفیت‌ها بود. 🔹مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی در دورانی که نشریه‌نویسی در میان طلاب چندان مرسوم نبود با نشریاتی نظیر و همکاری داشت و را به‌تنهایی منتشر می‌کرد.(ر.ک: عمار انقلاب، صص294-245) 🔸ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی با استفاده از ظرفیت صدا و سیمای جمهوری اسلامی به مناظره تلویزیونی با سران گروهک‌های التقاطی دهه شصت مبادرت ورزید و در دهه هفتاد نیز به مناظره با برخی چهره‌های شاخص جریان غرب‌زده اصلاحات پرداخت. 🔹4. شفافیت 🔸«تبیین حقایق دینی» یکی از اصلی‌ترین اهداف تبلیغ است. «تبیین» روشن و شفاف ساختن امور مبهم است و بدیهی است که این امر با «مبهم‌گویی» و «دو پهلو سخن گفتن» سازگار نیست. 🔹یکی از ویژگی‌های برجسته مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی صراحت ایشان در تبیین حقایق دینی بود و البته پرواضح است که این صراحت و شفافیت تعارض‌های بی‌شماری را برای ایشان پدید آورد و آن مرحوم با استقامتی مثال‌زدنی از این مسیر بازنگشت و از این روش خود دست نکشید. مقام معظم رهبری در پیام تسلیت خود در پی ارتحال ایشان مرقوم فرمودند:«ایشان... دارای زبان گویائی در اظهار حق و پای با استقامتی در صراط مستقیم بودند.»(1399.10.13) 🔸نقطه مقابل «تبلیغ تبیینی»، «تبلیغ خنثی» است. تبلیغی که به‌جهات مختلف همچون تسامح افراطی، ترس از واکنش‌های احتمالی، مبانی و ذهنیت‌های انحرافی و... خود دارای ابهام و اجمال بوده و در مواردی مخاطب را به مسیرهای انحرافی نیز متمایل می‌کند. 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نگاهی اجمالی به شاخصه‌های سیره تبلیغی مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی بر اساس کتاب «عمار انقلاب» یادداشت اختصاصی خبرگزاری تسنیم برگرفته از کتاب «عمار انقلاب»/3 🔹5. فعالیت تشکیلاتی فعالیت تشکیلاتی ضامن کارآمد بودن تبلیغ در جامعه امروز ماست و پیچیدگی هجمه‌ها و پشتیبانی علوم مختلف از جنگ ترکیبی امروز راهی جز تشکیل تشکیلات باقی نگذاشته است. مقام معظم رهبری نیز در دیدار اخیر خود با مبلغین بر ضرورت ایجاد «کانون عظیم حوزوی» برای تولید مواد تبلیغی، تنظیم شیوه‌های پیشرفته تبلیغی و تربیت مبلغ تأکید کردند.(سخنرانی مقام معظم رهبری، 1402.4.21) با نگاهی اجمالی به سیره مرحوم آیت‌الله مصباح مشاهده می‌شود که ایشان در ساحت تعلیم، تحقیق و تبلیغ اعتقادی راسخ به «کار تشکیلاتی» داشتند. ایشان در ابتدای دهه چهل با «مجمع علمی نجات نسل جوان» که ماهیتی تبلیغی داشت و زیر نظر و در جبهه تقویت مبارزات فرهنگی به‌وجود آمده بود و فعالیتی گسترده و چشم‌گیر داشت همکاری داشتند.(عمار انقلاب، ص294) پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با بهره‌گیری از ظرفیت تشکیلاتی مؤسسه در راه حق، که سال‌ها قبل بخش آموزش آن توسط خود ایشان راه‌اندازی شده بود، به تبلیغ علیه مبانی منافقین و مارکسیست‌ها همت گماشتند.(عمار انقلاب، ص48) علاوه بر موارد ذکر شده «طرح ولایت» نیز یکی از فعالیت‌های تشکیلاتی-تبلیغی مرحوم آیت‌الله مصباح بود. مقام معظم رهبری در رابطه با اهمیت این طرح فرمودند: «اهمیت کار شما و این «طرح ولایت» و این زحمات حقیقتاً ارجمندی که برای این‌گونه کارها کشیده می‌شود، در این‌جاست. شما با آگاهی، وارد عرصه حیات اجتماعی خودتان در دوران جوانی می‌شوید. این معرفت‌ها، این آگاهی‌ها - آشنایی با مبانی دین و مبانی فرهنگ محکم و استوار دینی - چیز خیلی عظیمی است؛ و به نظر من این طرح بایستی فراگیر شود. این‌گونه طرح‌ها آن‌قدر مفید و خوب و سازنده است که هرچه درباره آن سرمایه‌گذاری شود، به نظر من زیاد نیست...»(بیانات در دیدار دانشجویان و دانش‌آموزان بسیجی طرح ولایت، 1378.6.13) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
نگاهی اجمالی به شاخصه‌های سیره تبلیغی مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی بر اساس کتاب «عمار انقلاب» یادداشت اختصاصی خبرگزاری تسنیم برگرفته از کتاب «عمار انقلاب»/4 🔹6. توجه به نیاز مخاطب توجه به نیاز مخاطب یکی از شاخصه‌های سیره تبلیغی مرحوم آیت‌الله مصباح بود و همین مسئله باعث استقبال چشم‌گیر اقشار مختلف به‌ویژه جوانان و دانشجویان از مباحث ایشان بود. به‌طور مثال آیت‌الله مصباح پیش از پیروزی انقلاب اسلامی کتاب «بیست و هشت گفتار اعتقادی، اخلاقی» را نوشت که در حقیقت قسمتی از بحث‌های اعتقادی و اخلاقی آیت‌الله مصباح یزدی بود و برای اولین‌بار در سال 1353 توسط مؤسسه در راه حق و اصول دین به چاپ رسید و پس از نایاب شدن در بازار، مرکز آموزش مدیریت دولتی آن را در سال 1374 با اندک تغییراتی در نحوه تنظیم مطالب به چاپ رسانید و پس از مدت کوتاهی باز هم نسخه چاپی کتاب تمام شده و به چاپ دوم در همان سال رسید.(عمار انقلاب، ص299) 🔸کتاب «خودشناسی برای خودسازی» نیز جزء اولین کتاب‌هایی است که توسط آیت‌الله مصباح یزدی تألیف شده است. حجت‌الاسلام و المسلمین ، فرزند آیت‌الله مصباح می‌گوید: 🔹«مرحوم علامه [طباطبائی] به حاج آقا می‌فرمود: تو در میان شاگردانم همانند انجیر هستی که همه چیز آن قابل استفاده است و چیزی از آن دور ریخته نمی‌شود. و وقتی حاج آقا اولین تألیف خود را با نام «خودشناسی برای خودسازی» به علامه تقدیم می‌کنند ایشان پس از مطالعه آن می‌فرمایند: تو خیلی از مطالب را رندانه در این کتاب آورده‌ای.»(عمار انقلاب، ص300) آیت‌الله فیاضی نیز در خصوص فواید فوق‌العاده این کتاب برای مخاطب می‌گوید: 🔸«درس‌های استاد، به‌خصوص دروس معارف و درس «خودشناسی برای خودسازی» به‌گونه‌ای بود که ما احساس می‌کردیم این مطالب را هیچ جای دیگر حوزه نمی‌شود پیدا کرد و الحمدلله آن درس‌ها برای ما بسیار سرنوشت‌ساز بود.»(عمار انقلاب، ص301) 🔹7. مرزبندی با جریانات انحرافی مرزبندی با جریانات انحرافی یکی از شاخصه‌های ثابت در سیره تبلیغی مرحوم آیت‌الله مصباح بود. انتقادات ایشان از مبانی فکری در حافظه تاریخی نخبگان ثبت شده است. نقدهایی که به‌نحو اجمالی مورد تأیید چهره‌های شاخصی همچون شهید آیت‌الله بهشتی نیز بود گرچه از حیث روشی و رویکردی اختلافاتی نیز وجود داشت.(برای مطالعه تفصیلی ر.ک: عمار انقلاب، 558-429) 🔸ایشان علاوه بر مرزبندی با جریان شریعتی، هیچ‌گاه حاضر به همراهی با منافقین، یا همان آن روزگار نشد و اصرار شخصیت‌هایی نظیر آقای به همکاری ایشان با منافقین نیز در مسیر آن مجاهد بصیر بی‌اثر بود و آیت‌الله مصباح هیچ‌گاه حاضر به همراهی با آن فرقه منحط نشد.(ر.ک: عمار انقلاب، صص576-565) 🔹علاوه بر جریانات یادشده، ایشان با ، و جریان »، «باند » و » نیز مرزبندی شفافی داشتند که پیگیری آن در آثار تفصیلی ممکن خواهد بود.(ر.ک: عمار انقلاب، صص603-576) مطالعه متن یادداشت در خبرگزاری تسنیم 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
1402.4.14.pdf
1.93M
مرزبندی با جریان‌های حوزوی غیـر انقـلابی انتشار گزیده‌ای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش پنجاه نکته مهمی که در تحلیل و بررسی انتشار «انتقام» توسط آیت ‌الله مصباح، دارای اهمیت راهبردی است، تأکید ویژه ایشان بر مرزبندی با جریان‌های حوزوی غیرانقلابی و نزدیک به دربار است که جریان دارالتبلیغ از جمله آنهاست. به نظر می‌رسد عدم مراعات این جهات در تحریریه بعثت، موجب آن شد که آیت ‌الله مصباح ضمن حفظ ارتباط با آن مجموعه، به فکر تأسیس نشریه مستقل دیگری بیفتد... 🗞ضمیمه: روزنامه کیهان،14تیر1402، صفحه 6. متن کامل بخش‌های پیشین 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
2731_32696.pdf
1.29M
نقش ویژه علامه مصباح در تامین محتوای«بعثت» انتشار گزیده‌ای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش چهل و ششم 🔹...آیت ‌الله مصباح یزدی در مورد فعالیت در نشریه بعثت، به جزئیات جالبی اشاره کرده، چنین می‌گوید: 🔸«بعد از این‌که حضرت امام(ره) را به تهران بردند [در سال 42] و مدتی تحت نظر و زندانی بودند، ما به فکر این افتادیم که سعی کنیم نشریه‌ای منتشر کنیم و یک وسیله تکثیری فراهم کنیم. ابتدائاً این کار به وسیله چند نفر دیگر شروع شد و نشریه‌ای به نام نشریه «بعثت» را سامان دادند. من هم به عنوان یکی از همکاران و نویسندگان با آنها همکاری داشتم. گاهی مقاله می‌نوشتم و احیاناً برای توزیع و تکثیرش کمک‌هایی می‌کردم. ولی کار را دیگران شروع کرده بودند. 🔹ارتباط با بعضی از بیوت مراجع [منظور: بیت آقای شریعتمداری] غیر از بیت آقای خمینی هم داشت که چندان برای من خوشایند نبود ولی چون کاری بود که شروع شده بود و نقطه‌های مثبت فراوانی هم داشت، من هم همکاری می‌کردم، قبل از من آقای‌هاشمی با آنها همکاری داشتند. آقای دعایی هم مسئول تکثیر و توزیع بودند. بعد، من توسط آقای‌هاشمی دعوت شدم (یعنی ایشان واسطه بودند) تا ما به جمع این نشریه منتقل شویم.»... 🗞ضمیمه: روزنامه کیهان،3تیر1402، صفحه 6. متن کامل بخش‌های پیشین 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
ماجرای اختلاف نظر آیت‌الله مصباح با شهید بهشتی پیرامون دکتر شریعتی چه بود؟/2 بریده‌‌ای از کتاب «عمار انقلاب» 🔹مرحوم آیت‌الله مصباح می‌گوید: «من به فکر افتادم که اگر بشود یک واحد دیگری در کنار مدرسه [حقانی] تأسیس و از تجربیاتی که در آنجا به دست آمده برای گسترش این برنامه‌ها استفاده بشود؛ ولی من خودم هیچ امکاناتی و موقعیت اجتماعی نداشتم، نه محیطی داشتم و نه کس دیگری که حرف من را بخواند. فقط همین، ایده‌ای در ذهن بود. تا این‌که مسئولین مؤسسه در راه حق و بیش از همه مدرسه آقای دعوت کردند که در مؤسسه در راه حق بیایید تا یک نوع کارهای پژوهشی را شروع کنیم» یا در جایی دیگر می‌گوید: «این موجب شد که تدریجاً همکاری من با دوستان در مدرسه حقانی کمی ضعیف بشود من به دو دلیل به فکر ایجاد یک واحد آموزشی دیگر افتادم: یکی این‌که اصلاً از اول هم هدف بر این بود که ابتدا یک واحد فرهنگی به وجود بیاوریم و با تجربه‌هایی که می‌اندوزیم تدریجاً آن را توسعه بدهیم تا به یک مدرسه منحصر نباشد. بعد توسعه بدهیم تا تدریجاً در حوزه این روش و این برنامه بیشتر گسترش پیدا کند. این از اول هم منظور بود...». 🔸با همین تصور، ایشان دعوت آیت الله خرازی در مؤسسه در راه حق را پذیرفت و آن را در راستای آرزوی دیرینه خود دید و شروع به برنامه‌ریزی آموزشی در آن نهاد علمی نمود. این در حالی بود که آیت الله مصباح هنوز با شهید بهشتی اختلاف جدی پیدا نکرده بود؛ همگان تصریح دارند که اوج اختلاف شهید بهشتی و آقای مصباح در سال 1356 و بعد از فوت دکتر شریعتی اتفاق افتاد. 🔹شواهد و اسناد هم نشان میدهد که عملاً آقای مصباح در سال 1356 به شکل رسمی مدرسه حقانی را ترک کرده است. 🔸کما اینکه در ویژه نامه «حکیم جریان ساز ...» که در اسفند 1399 توسط مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی رحمه‌الله منتشر شده است نیز به این جمع‌بندی رسیده‌اند که آیت الله مصباح از سال 1345 تا 1356 در مدرسه حقانی فعالیت داشته‌اند. 🔹موضوع دیگر درباره اختلاف بین شهید بهشتی و آیت الله مصباح آن است که برخی این اختلاف را شاهدی بر تایید افکار دکتر شریعتی توسط شهید بهشتی می‌آورند. درحالی که باید توجه داشت که و همچنین الله_خامنه‌ای و برخی دیگر، نه تنها افکار دکتر شریعتی را تایید نمی‌کردند بلکه آن را آمیخته به اشتباه می‌دانستند. نیز در سال 1356 به همراه بیانیه‌ای را در نقد افکار شریعتی صادر کردند، البته مدتی بعد، به علت جوّ حاکم بر فضای جامعه، مهندس بازرگان بیانیه‎ای مجدد صادر کرد، و در بیانیه تازه صادر شده‌اش نیز، افکار شریعتی را تایید مطلق نکرد. 🔸شهید قدوسی نیز که با خواست شهید بهشتی، عذر آقای مصباح را از مدرسه حقانی خواسته بود، افکار شریعتی را انحرافی می‌دانست. بنابراین افرادی همچون شهید بهشتی یا آیت الله خامنه‌ای در این زمینه با آقای مصباح هم رأی بودند که برداشت‌های شریعتی از دین اشتباه است، آنچه که شهید بهشتی با آن مخالف بود نحوه بیان آقای مصباح در مجامع بود. شهید بهشتی معتقد بود اینگونه نباید دکتر شریعتی را مورد انتقاد قرار داد چرا که موجب دو دستگی و شکاف در جامعه می‌شود. البته، آیت الله مصباح -همانطوری که در مصاحبه‌هایشان گفته است - بنا نداشته اند با انتقاد از افکار دکتر شریعتی موجب تنش در جامعه شود. به همین جهت در جلسات خود نامی از دکتر شریعتی نمی‌برد. ایشان چه در جلسات سخنرانی در حوزه و چه در نقدهایی که بر آثار شریعتی نوشت، از او اسم نمی برد، چراکه معتقد بود اسم بردن از شخص موجب تنش می‌شود. 🔹بنابراین میتوان گفت که آقای مصباح، در نیت، قصد عامدانه بر ایجاد شکاف در جامعه آن روز را نداشت و از این جهت با آیت الله شهید بهشتی اختلافی نداشت. اگر چه برخی معتقدند که در عمل، کارهای ایشان به این امر منجر می شد. 🔸در هر صورت، دو نکته مهم در این بُرهه از زندگی آیت الله مصباح باید مورد توجه قرار گیرد: اول این که پایه‌گذاری بخش آموزش مؤسسه در راه حق نه به خاطر مخالفت‌های شهید بهشتی با آیت الله مصباح و محدود شدنِ فعالیتِ ایشان در آن مدرسه بود، بلکه به اندیشه فعالیت تخصصی فرامدرسه‌ای آیت الله مصباح بر می‌گردد. 🔹دوم این‌که اختلاف شهید بهشتی با آیت الله مصباح، در پذیرش یا عدم پذیرش افکار شریعتی نبود بلکه بر سر نحوه بیان و موقعیت سنجی مکانی و زمانی آن بود. 🔸این دو نکته، از آن جهت مورد توجه است که در بسیاری از منابع، از اختلافات آیت الله مصباح و شهید بهشتی تبیین درستی ارائه نشده و یا به شکل غیر صحیح از آن نتیجه گیری شده است.(عمار انقلاب، صص435-430) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سنجش عملکرد آیت‌الله مصباح و شهید بهشتی با رویکرد امام/1 بریده‌‌ای از کتاب «عمار انقلاب» 🔹دو گروه [از حوزویان در مواجهه با آراء آقای شریعتی] که شامل و است، هر کدام از جهتی به امام شباهت دارند. 🔸دسته نخست از جهت تأکید بر مرزهای عقیدتی و نقد مطالب ناصحیح، جهت پیشگیری از انحراف در صفوف نهضت (که در جای خود قابل دفاع و حکیمانه است) و دسته دوم از جهت مراعات مصالح مبارزه و مواجهه حکیمانه با پدیده‌های فتنه‌گون. آقای در مورد انگیزه میگوید: 🔹«آقای مصباح در حقیقت می‌شود گفت که یک روحانی آگاه به مسائل زمان خودشان بودند و با احساس مسئولیت مبارزه با شرایط حاکم بر کشور، این یک واقعیت است. در یک مقطعی که مبارزات اوج گرفت و طیف‌های مختلف به مبارزه پرداختند یک نگرانی به وجود آمد، نگرانی این بود که جهت مبارزه و سرانجام مبارزه با آنچه که ما به آن دل بستیم و معتقد هستیم نیانجامد و به همین دلیل این‌ها به این نتیجه رسیدند که ما در عین حفظ مواضع و حمایت از فعالیت‌های مبارزاتی گذشته و ادامه راه گذشته باید از اینکه حامی جریاناتی باشیم که در نهایت آن‌ها اگر پیروز شوند اهداف ما را نخواهند پذیرفت پرهیز کنیم. 🔸... آقای مصباح در این زمینه به قدری وسواس و حساسیت داشت که حتی نوآوری های مرحوم آقای شریعتی را بر نمی‌تابید و آن‌ها را انحرافی میدانست. 🔹حتی در مدرسه حقّانی ایشان به عنوان یکی از مدرسین برجسته مدرسه بودند به این نتیجه رسیده بودند که حرکت مرحوم آقای شریعتی موجش دامن طلاب حقّانی را هم گرفته است یعنی این طلاب گرایشاتی پیدا کردند در جلسات سخنرانی ایشان می‌روند شرکت می‌کنند کتاب‌های ایشان را می‌خوانند و ایشان نگران بودند و موضع داشتند و در موضع‌گیری‌های خودشان با حساسیت‌هایی که باز برخی طلبه‌ها داشتند مواجه شده بودند و گاهی مقاومت می‌کردند». 🔸نمونه‌ای دیگر که امام در جلسات خصوصی نظر خود را در مورد دکتر شریعتی می‌فرمودند خاطره‌ای است که حجت الاسلام و المسلمین نقل کرده‌اند. بر اساس گزارش ایشان که خود در نجف بوده و در جریان درگذشت دکتر شریعتی واسطه میان امام و برای درخواست صدور نامه تسلیت به پدرِ دکتر شریعتی و برگزاری مراسم ختم از سوی امام بوده، امام به هیچ کدام از این دو مورد پاسخ مثبت -نداده است. در واقع این خود شاهدی بر مخالفت امام با شریعتی در روزگاری بود که او از محبوبیت بالایی برخوردار بود...(عمار انقلاب، صص487-486) 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سنجش عملکرد آیت‌الله مصباح و شهید بهشتی با رویکرد امام/2 حجت الاسلام و المسلمین : 🔹«مدتی بعد آقای دکتر یزدی از پاریس آمد و منزل من وارد شد. ما شب‌ها جلسه داشتیم. رفقا می‌آمدند بالای بام جلسه تشکیل می‌دادند. چون هوا گرم بود و جلسات معمولاً تا اذان صبح طول می‌کشید. یک شب آقای دکتر یزدی در آن جمع به ما اعتراض کرد. گفت شما در رابطه با درگذشت شریعتی کوتاهی کردید و آنچه که از دست‌تان برمی‌آمد انجام ندادید. من گفتم: ما چه کار می‌توانستیم بکنیم که نکردیم؟ ایشان گفت دو کار شما می‌توانستید بکنید که الان هم دیر نشده؛ اولاً یک تسلیت‌نامه برای پدر دکتر شریعتی بفرستید؛ ... دوم این‌که در یکی از مساجد نجف یک قاری بگذارید به‌عنوان مجلس ختم و فاتحه، اگر کسی سوال کرد که چرا قرآن می‌خواندی -که شما خودتان هم قهراً حضور خواهید داشت- بگویید برای فوت دکتر شریعتی فاتحه گذاشتیم. آنجا مقداری در رابطه با این که صلاح هست، صلاح نیست، این کار را بکنیم یا این کار را نکنیم صحبت شد. تصمیم گرفتیم که جلسه بعدی بدون حضور آقای دکتر یزدی باشد. خودمان بحث کنیم ببینیم آیا مصلحت هست یا نه. ... به این نتیجه رسیدیم که مصلحت هست تسلیت‌نامه را بنویسیم و مجلس فاتحه هم بگذاریم. ... بعد از این‌که تقریباً اتفاق آراء شد و هنوز رای گیری نشده بود من گفتم: من موافقم به شرط اینکه امام ما را منع نکند. ... یکی از برادرها پیشنهاد کرد که چون آقای یزدی عازمند و می‌خواهند بروند، فردا -پس فردا شما تسلیت‌نامه را بنویس و متن آن را هم به نظر امام برسان. گفتم بسیار خوب. من همان شب آمدم منزل و تسلیت‌نامه مفصّلی نوشتم که وقتی به نظر شهید منتظری هم رساندم ایشان هم تایید کرد، به نظر آقای دکتر یزدی هم رسید ایشان هم تایید کرد. صبح قبل از اینکه امام بیرون بیایند، و کار رسمی‌شان را شروع کنند در اندرونی امام رفتم در زدم، حاج علی که خادم امام بود در را باز کرد. گفتم امام کجاست؟ گفت: بالای بام هستند هنوز پایین نیامدند دارند قدم می‌زنند. من گفتم این نامه را بگذار روی میز امام که وقتی پایین تشریف آوردند ببینند و بخوانند، من بعداً می‌آیم نتیجه‌اش را از شما می‌گیرم. نامه را از من گرفت و رفت، خداحافظی کردم و آمدم. فاصله منزل ما با منزل امام زیاد نبود من منزل رسیدم و می‌خواستم از پلّه‌ها بالا بروم که دیدم یک کسی با عجله و شدت در را می‌کوبد. 🔸برگشتم در را باز کردم. دیدم حاج علی است. گفت: این چه بود دادی دست من؟ گفتم برای چه؟ گفت تا امام نامه را دید گفت: این را چه کسی به تو داد؟ گفتم فردوسی. امام فرمود برو صدایش کن و بگو زود بیاید. دکتر یزدی هم شاهد این گفتگو بود. ... برگشتم و آمدم خدمت امام و دست امام را بوسیدم و نشستم. امام رو کردند به من و گفتند این چیست؟ من واقع قضیه را گفتم و توضیح دادم که آقای دکتر یزدی به ما گفته که شما نسبت به دکتر شریعتی کوتاهی کردید. .... اگر شما اجازه بدهید کار بدی نیست یک تسلیت برای پدر دکتر شریعتی بنویسیم. امام آنجا فرمودند که: دکتر شریعتی خوب می‌نوشت و خوب بیان می‌کرد متأسفانه اشتباهاتی داشت که ای کاش این اشتباهات را نداشت. یکی از این اشتباهات دکتر شریعتی توهین به علما و مراجع بزرگ بود. چند نفر را امام نام بردند. مثل مرحوم ، و چند نفر دیگر را. کسی که به این بزرگان اهانت کند آن هم با این عباراتی که من دیدم این قابل گذشت نیست. اشکال دوم این است که تز از آقای شریعتی است و ما نمی‌توانیم با این تز و با این فکر موافقت کنیم و ایشان را تایید کنیم. مطلب سوم امام فرمودند که نظر ایشان درباره است که نسبت به امامت و ولایت اشتباه کرده و بهترین اصلاحیه و توجیهی هم که کرده در این کتاب امت و امامتش است و در آنجا هم نتوانسته درست مطلب را تصحیح کند. یک اشکال چهارمی هم گفتند که من یادم رفته... 🔹بنابراین شما این متنی که نوشتید، اگر بخواهید پرانتز باز کنید و در داخل پرانتز بنویسید به استثنای این، بقیه مطالب مورد تایید است، مناسب نیست، و این‌جوری هم که شما به‌طور کلی تایید کردید این دروغه و از شما دروغ صلاح نیست. بعد امام فرمود اصلاً این کار چه ثمری دارد؟ گفتم هرچه شما صلاح می‌دانید. اگر صلاح نمی‌دانید نمی‌کنم ولی دوستان گفته‌اند که صلاح است ما این کار را در این شرایط و موقعیت بکنیم. امام فرمودند: صلاح نیست، نکنید.»(عمار انقلاب، صص490-488) ادامه خاطره حجت‌الاسلام و المسلمین فردوسی‌پور در صفحه بعد... 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db