فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥همه چیز متوقف شده است: خدمات پستی چین اکنون به این شکل است.
🔹تنها در یک روز 37 میلیون نفر در چین به کووید مبتلا شدند. اوضاع در حال خارج شدن از کنترل است...
🌻💦🌻💦
💦 "سنگريزه" ريز است و ناچيز. اما اگر در جوراب يا کفش باشد، ما را از راه رفتن باز میدارد!
در زندگی هم بعضی مسائل ريزند و ناچيز، اما مانع حرکت به سمت خوبیها و آرامش ما ميشوند!
🌼 کم احترامی يا نامهربانی به والدين؛
نگاه تحقيرآميز به فقرا؛
تکبر و فخرفروشی به مردم؛
منت گذاشتن هنگام کمک کردن؛
نپذيرفتن عذر خطای دوستان؛
بخشی از سنگريزههای مسير تکامل ما هستند!
🌼💦 آنها را بموقع کنار بگذاريم تا از زندگی لذت ببریم
🌼💦🌼💦🌼💦🌼💦🌼
🚨 #رسمی
🔴 طبق منابع موثق براندازان ظاهرا سوم دی ماه حمله همه جانبه به ایران رخ خواهد داد و در همین حال براندازان قصد تصرف کشور را دارند و برای فتح الفتوحات اماده میشوند.
(برگرفته از کتاب آخرین پیکنیک)
https://eitaa.com/majmaemahdiiaranmajazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری زیبا از بارش باران و جاری شدن آب از ناودان طلای کعبه
انّ الحسینمصباحالهدی 🚩🏴
🚨 #رسمی 🔴 طبق منابع موثق براندازان ظاهرا سوم دی ماه حمله همه جانبه به ایران رخ خواهد داد و در همین
🚨 #تکمیلی
طبق اطلاعات بدست آمده محرمانه، انقلاب سوم دی ماه به دو علت لغو شده است:
خاموش شدن پیکنیک
برودت و سردی ناگهانی هوا و بارش برف
https://eitaa.com/majmaemahdiiaranmajazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علّت حمله به خانه ی حضرت_زهرا(س)
🎥 از زبان استاد:علی اکبر رائفی پور
‼️ حتمـاََ بِبیـنید و نَشـر بِدیـد ↪️
#یافاطمه🕯🍂'
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲🏻🏴
ـ ـ ـ٭ـــ٭ـــ٭ــــــــ🖤🥀ــــــــ٭ـــ٭ـــ٭ـ ـ ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️☘👌عالیه
👌👌کوتاه و مفید
این مدل کلیپ ها خیلی نیازه
#بصیرت
#سواد_رسانه_ای
#مرگ_آشوبگران
#مرگ_غرب_گرایی
✅ #مرکز_فرهنگی_شهید_آوینی
#جهاد_تبیین یک فریضه است 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 🔴 🔴 تنها راه نجات ☝️ ☝️ ☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فتنه ی بزرگ چیست ؟!!!!!! ☝️☝️
امام على عليه السلام:
دوبهم زنی و سخن چينى را دروغ شمار، نادرست باشد يا درست
أكذِبِ السِّعايَةَ و النَّميمَةَ، باطِلَةً كانَت أو صَحيحَةً
غررالحكم حدیث 2442
💠 رفتار قرآنی با والدین
🔸 وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَة؛
🔹 و بالهاى تواضع خويش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر!»
📖 #اسراء/24
✅ انسان بايد در معاشرت و گفتگوى با پدر و مادر طورى روبرو شود كه پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس كنند، و بفهمند كه او خود را در برابر ايشان خوار مىدارد.
❤️ فرزندانتان را با ایمان تربیت کنید
تا در بهشت به شما ملحق شوند...
📖 سوره #طور - 21
💫حضرت آیتالله ناصری ( ره)
💠انسان صبح که بلند میشود،
تصمیمش این باشد که واجبات را بیاورد، محرمات را ترک کند.
اگر این تصمیم را گرفت خدا هم کمکش میکند.
در آیه شریفه میفرماید:
📖 وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا
(عنکبوت/69)
📖یعنی کسی که طرف ما بیاید ما کمکش میکنیم و زیر بغل او را میگیریم ...
✨﷽✨
🔴تلنگر مذهبی
✍خداوند در #قرآن نفرمود:
کسی که در دنیا کار خوب بکند یا کسی که در دنیا ایمان بیاورد اهل نجات است!
در هیچ جای قران نداریم که فرموده باشد:
«من فعل الحسنه»
بلکه فرمود :
«من جاء بالحسنه»
این یعنی انسان باید یک قدرتی داشته باشد که بتواند این اعمال حسنه را با خود «به سرای باقی» ببرد. یعنی اعمالش در دستش نقد باشد!
این طور نباشد که در دستش کار خیر بگذارد بعد گناه کند، غیبت کند و... که با این کارها افعال خیرش بریزد. این «شیوه اخیر» مصداق همان
«من فعل الحسنه»
است که مورد نظر قرآن نیست.
بلکه انسان باید آنطور باشد که بتواند همه افعال نیک و خوب خودش را به همراه خود ببرد.
لذا در صحنه قیامت
نمیگویند تو در دنیا چه کردی
بلکه میگویند چه با خودت آوردی؟!!
از همین رو خداوند فرمود «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها»
اینکه گفته شد:
به او ده برابر میدهند، اینطور نیست که هر کسی کار خوبی بکند به او ده برابر بدهند!!
بلکه کسی از این نعمت بهرمنده خواهد بود که بتواند آن را حفظ کند و بتواند آن حسنه را نگه دارد.
📚 تفسیر سوره #زمر
#ثقلین
امام صادق عليه السلام:
دنيا را خداوند عزّوجلّ به دوست و دشمنش مى دهد؛ ولى ايمان را جز به كسى كه دوستش دارد، نمى دهد
کافی جلد 2 صفحه 215
🔺سید حسن نصرالله:
مجاهدان و فرماندهان، شهادت را برای امت نمیخواهند! شهادت یک پروژهی شخصی است. این افراد برای امت خیر، زندگی شیرین، خوشبختی در دنیا و آخرت، عزت، کرامت، قدرت، بازدارندگی و زندگی در نعمتهای پاک و حلال خداوند را میخواهند اما پروژهشان در سطح شخصی، شهادت است.
جانفدا
#جانفدا
••🌸 #هـرچۍ_تـو_بخواے
✨ #پارت33
اما بالاخره روز موعود رسید...
قرار بود محمد قبل ظهر برسه.همه خونه ما جمع بودیم.خانواده ما و خانواده
مریم.عمه ها و خاله و دایی هم بودن.من فقط یه عمو داشتم که از بابا بزرگتر بود و زمان جنگ شهید شده بود.یکی از دایی هام هم شهید شده بود.
خونه حسابی شلوغ بود.همه خوشحال بودیم و منتظر.بالاخره زنگ در زده شد و محمد وارد حیاط شد...
اولین کسی که رفت بغل محمد،ضحی بود.رفت که نه،پرید بغل محمد.تا ضحی پرید بغلش،محمد اخمهاش درهم شد.وای نه،خدای من،نکنه زخمی شده؟!!!
جدا کردن ضحی از محمد شدنی نبود. محمد هم معلوم بود درد داره.ولی ضحی رو بغل کرده بود و با بقیه روبوسی میکرد.دیگه طاقت نیاوردم... رفتم جلو و با هر ترفندی بود ضحی رو از بغل محمد گرفتم.بردمش تو اتاق و عروسکی که تازه براش خریده بودم رو بهش دادم.
خیلی دوست داشتم برم محمد رو ببینم و باهاش حرف بزنم ولی فعلا تو اتاق نگه داشتن ضحی واجب تر بود.بعد از نماز،ناهار خوردیم.
مهمان ها کم کم میرفتن که مثلا محمد استراحت کنه.فقط خانواده مریم بودن.ضحی هم روی پای محمد نشسته بود.محمد با آقایون صحبت میکرد و خانم ها هم تو آشپزخونه بودن.منم یه گوشه ایستاده بودم و به محمد نگاه میکردم.
خیلی خوشحال بودم برگشته.من حتی نتوسته بودم با محمد احوالپرسی کنم. داشت به حرفهای ضحی گوش میداد که چشمش به من افتاد.
چند ثانیه نگاهم کرد بعد با اشاره سر بهم فهموند برم تو اتاق.نمیدونستم چرا بهم گفت برم تو اتاق،ولی رفتم.سجاده مو پهن کردم که نماز شکر بخونم.
دستهامو آوردم بالا که تکبیر بگم، گفت:_زهرا
برگشتم سمتش.وای خدا،داداشم بود.سرمو گذاشتم روی شونه ش و فقط گریه کردم. محمد هم هیچی نگفت و صبر کرد تا آروم بشم.نمیدونم چقدر طول کشید.تمام دلتنگی ها و بدو بدو کردن های این مدت و از همه سخت تر مراقبت از امانتی هاش حسابی پیرم کرده بود.گفت:
_چرا اینقدر شکسته شدی؟!! تو مثلا بیست و دو سالته؟
لبخند زدم و گفتم:
_من یه دختر یک قرن و بیست و دو ساله هستم.پیرم کردی محمد. دفعه بعد خواستی بری یه فکری برا زن و بچه هات بکن.من دیگه مسئولیت امانت قبول نمیکنم.
-مریم گفته خیلی به زحمت افتادی.
-زن داداش کم لطفی کرده.زحمت؟!! روزی هزار بار مردم و زنده شدم.
بالبخند گفت:تازه یکی رو پیدا کردم که بتونم با خیال راحت زن و بچه هامو بهش بسپرم.فکرکردی خواهرمن، حالاحالاها زحمت داریم برات.
با اشک و بغض گفتم:...
ادامه دارد...
کپے پارت هآے ࢪمان ممنو؏❌😊🖐🏾
•┈••✾•✨☘✨•✾••┈•
•┈••✾•✨☘✨•✾••┈•
••🌸 #هـرچۍ_تـو_بخواے
✨ #پارت34
با اشک و بغض گفتم:زخمی شدی؟
-چیز مهمی نیست.بالاخره باید یه کاری میکردم که باور کنید جنگ بودم دیگه.
وقتی نگاه نگران منو دید گفت:
_یه تیر کوچولوی ناقابل هم به من خورد.
بالبخند سرشو برد بالا و گفت:
_اگه خدا قبول کنه.
لبخند زدم و گفتم:
_خیلی خب.قبول باشه..برو .مهمانها برای دیدن تو موندن.
رفت سمت در،برگشت سمت من.گفت:
_ممنونم زهرا.بودن تو اینجا کنار مامان و بابا و مریم و ضحی، اونجا برای من خیلی دلگرمی بود. خوشحالم خواهر کوچولوم اونقدر بزرگ شده که میتونم روش حساب کنم و کارهای سخت رو بهش بسپرم.
لبخند تلخی زدم. رفت بیرون و درو بست.رفتم سر سجاده و نیت نماز شکر کردم.
تو دلم گفتم خدایا خودت میدونی که من ضعیفم.اگه تونستم این مدت دوام بیارم فقط و فقط بخاطر کمکهای تو بوده.تو به من عزت دادی وگرنه من کی باشم که کسی بتونه برای کارهای سختش رو من حساب کنه.
همه رفتن.ولی مامان نذاشت محمد و مریم و ضحی برن...
حالا که فهمیده بود مریم بارداره، میخواست بیشتر به مریم و محمد رسیدگی کنه.اتاق سابق محمد رو آماده کرده بود.
محمد روی تخت دراز کشیده بود و ضحی ول کن باباش نبود.به هر ترفندی بود از اتاق کشیدمش بیرون.
دست ضحی رو گرفتم و رفتیم تو آشپزخونه.به ضحی میوه دادم و خودم مشغول تمیز کردن آشپزخونه شدم.یه کم که گذشت،چشمم افتاد به در آشپزخونه. بابام کنار در ایستاده بود و با رضایتمندی به من نگاه میکرد.با چشمهام قربون صدقه ش رفتم.
این نگاه پدرم بهترین جایزه بود برای من.
سه روز از برگشتن محمد میگذشت و بالاخره مامان اجازه داد برن خونه ی خودشون.
سرم خلوت تر بود...
سه ماه بود بهشت زهرا(س)نرفته بودم. گل و گلاب گرفتم و صبح رفتم که زیاد بمونم.
مثل همیشه اول قطعه سرداران بی پلاک رفتم.دعا و قرآن خوندم و بعد رفتم مزار عموم.
اونجا هم مراسم گل و گلاب و دعا و قرآن رو اجرا کردم.
مزار داییم یه قطعه دیگه بود...
دو ردیف قبل مزار داییم،پسر جوانی کنار مزاری نشسته بود و...
ادامه دارد...
کپے پارت هآے ࢪمان ممنو؏❌😊🖐🏾
•┈••✾•✨☘✨•✾••┈•
•┈••✾•✨☘✨•✾••┈•
Shab11Ramazan1400[08].mp3
4.83M
⬆️⬆️⬆️
#استغفار_70_بندی_امیر_المؤمنین
#بند9⃣3⃣
📝#بند_39استغفار امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
(از استغفار 70 بندی امیرالمؤمنین "علیه السلام")
🎤 حاج میثم مطیعی
🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
🌹اَللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ ارْتَکَبْتُهُ بِشُمُولِ عَافِیَتِکَ أَوْ تَمَکَّنْتُ مِنْهُ بِفَضْلِ نِعْمَتِکَ أَوْ قَوِیتُ عَلَیْهِ بِسَابِغِ رِزْقِکَ أَوْ خَیْرٍ أَرَدْتُ بِهِ وَجْهَکَ فَخَالَطَنِی فِیهِ وَ شَارَکَ فِعْلِى مَا لَا یَخْلُصُ لَکَ أَوْ وَجَبَ عَلَیَّ مَا أَرَدْتُ بِهِ سِوَاکَ فَکَثِیرٌ مَا یَکُونُ کَذَلِکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ🌹
ترجمه🔽
🌸بارخدایا! و از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که به کمک عافیتت آن را مرتکب شدم، یا به نعمت فراوانت متمکّن به انجام آن شدم، یا به واسطه رزق واسعت بر آن قدرت پیدا کردم، یا خواستم کار خیری را برای رضای تو انجام دهم، ولی نیّت غیر تو در من وارد شد و کارم را آلوده ساخت، یا گناهی که وبال آن به واسطه اینکه غیر تو را با آن خواستم دامنگیرم شد که بسیاری از موارد همینگونه است. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و اینگونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان🌸
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
💠
╰┅┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅┅╯
02 Mostanade Soti Shonood (1401-03-05).mp3
16.23M
👆👆👆👆👆
🔈#مستند_صوتی_شنود
📣 جلسه دوم
* ادامه داستان....
* عنایتی که در کودکی شامل حالم شد
* نذر مادرم
* نیاتی که داشتم را می دیدم.
* ارزش هر عمل را نشانم می دادند
* احساس بر شکستگی به من دست می داد
* صفر هایی که در کارنامه عمل ردیف می شد
* اعمالی که فکرش را نمی کردم ارزشمند باشد را از من خریدند.
* نظام اعمال وملکوت آن را می دیدم.
* عنایتی که حضرت زهرا سلام الله علیها به من کردند
* جانی که حفظ کردم، جانم حفظ شد.
* ماجرای همسرم واتفاق عجیبی که افتاد
* هیچ عمل خالصی نداشتم
* مثالی جالب برای عمل خالصانه
* شرمندگی که سراسر وجودم را فرا گرفته بود.
* دغدغه ای که خدا از من خرید.
* اگر دوست داشته باشی امام زمان را یاری کنی، در زمره ی یاران حضرتی.
* چه شد که برگشتم.
⏰ مدت زمان: ۳۹:۵۹
#نیت
#عمل
#امام_زمان