؛﷽
🔵 راهپیمایی نمازگزاران در محکومیت اقدام نشریه فرانسوی
🔹شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در اطلاعیهای، ضمن محکوم کردن اهانت نشریه فرانسوی به ساحت مقدس رهبر معظم انقلاب و مرجعیت شیعه،
نمازگزاران جمعه را به برگزاری راهپیمایی پس از اقامه نماز جمعه این هفته دعوت کرده است.
@majmaemahdiiaranmajazi
🌿🌾🌿
🎯احسان و تکریم به پدر و مادر در کتاب الهی
🎀خداوند
❄️همواره پس از بیان حکم وجوب پرستش خدای یگانه،
❄️به احترام و تکریم پدر و مادر اشاره کرده و حکم میکند:
✍قرآن در آیه 83 سوره بقره احسان به پدر و مادر را به عنوان پیمان خداوند با بنی اسرائیل یاد کرده است و میفرماید:
🎋و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل لاتعبدون الاالله و بالوالدین احسانا؛ 🎋
🎋و هنگامی که از بنی اسرائیل پیمان و عهد گرفتیم که جز خدا را نپرستند و به پدر و مادر احترام گذارند و احسان و نیکی کنند.🎋
🌟پرستش خدای یگانه
🌟و احسان به والدین در کنار هم آمده
🌟تا مردمان از جایگاه پدر و مادر آگاه شوند.
🌟پدر و مادر به عنوان واسطه فیض وجود و نعمتهای خداوندی بر انسان، باید مورد احترام و احسان قرار گیرند.
🌿🌾
@majmaemahdiiaranmajazi
🌾🌿🌾
#حڪـایــت
#خـدمــــتبـــهمـــــــادر
آورده اند كه در مجلس شيخ ابوالحسن خرقانی سخن از كرامت مي رفت و هر يک از حاضران چيزي مي گفت.
شيخ گفت: كرامت چيزي جز خدمت خلق نيست.
چنان كه دو برادر بودند و مادر پيري داشتند. يكي از آن دو پيوسته خدمت مادر مي كرد و آن ديگر به عبادت خدا مشغول مي بود.
يک شب برادر عابد را در سجده، خواب ربود. آوازي شنيد كه برادر تو را بيامرزيدند و تو را هم به او بخشيدند.
گفت: من سالها پرستش خدا كرده ام و برادرم هميشه به خدمت مادر مشغول بوده است، روا نيست كه او را بر من رجحان نهند و مرا به او بخشند.
ندا آمد:
آنچه تو كرده اي خدا از آن بي نياز است و آنچه برادرت مي كند، مادر بدان محتاج...
🌾🌿🌾
@majmaemahdiiaranmajazi
چقدر اين متن دلنشينه... 👌
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﯾﻪ نفر ﻣﯿﺮنجی... ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪیش... ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﻪ ﺩﻟﺖ میمونه...
ﮐﯿﻨﻪ ﻧﯿﺴﺖ...
ﯾﻪ ﺟﺎﯼ ﺯﺧمه...
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻣﺜﻞ ﻗﺒﻞ ﺑﺸﻪ..!
ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻼﺵ ﮐﻨﯽ و ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺑﺰﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺑﮕﯽ ﻧـــﻪ... ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﺳﺖ!
ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﯾﻦ ﻭﺳﻂ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺟﺎﯼ ﺧﺎﻟﯿﺶ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﻪ..!
ﯾﻪ ﭼﯿﺰ سنگين مثل...
"ﺣــــﺮﻣـــــﺖ"
مواظب باشیم ناخواسته حرمت یکدیگررونشکنیم ❤️
┄┅═✼✿✵♥️✵✿✼═┅┄
🤍
••🌸 #هـرچۍ_تـو_بخواے
✨ #پارت65
دلم واقعا براشون تنگ شده بود...
محکم بغلشون کردم.امیرمحمد پسر علی شش سالش بود.گفت:
_عمه حالت خوب شد دیگه؟
بالبخند گفتم:
_بهترم عزیزم.دعا کن خوب بشم.
ضحی که الان پنج سالش بود گفت:
_عمه ما اینقدر برات دعا کردیم که زود خوب بشی.
چشمهام پر اشک شد...
حتی بچه ها هم بخاطر من ناراحت بودن.گفتم:
_بخاطر دعاهای شما بود که خدا کمکم کرد.
حنانه هم که نزدیک دو سالش بود خودشو انداخت بغلم و با دستهای کوچولوش نوازشم میکرد.
مهر ماه شد...
دانشگاه ثبت نام کردم.ترم آخرم بود. باشگاه هم میرفتم.سرمو شلوغ کرده بودم که زندگیم عادی بشه. ولی هنوز از ماشین امین استفاده میکردم. وقتی تو ماشین مینشستم بوی امین میومد.
دیگه میخندیدم،شوخی میکردم،زندگی میکردم ولی ظاهری...
تو دلم غمی بود که تموم شدنی نبود.
هشت ماه از شهادت امین گذشت...
از باشگاه میرفتم خونه،با ماشین امین.تو خیابان یه دفعه یه ماشین خارجی از پارک در اومد و محکم خورد به ماشین من.
ای وای ماشین امینم..
پیاده شدم ببینم ماشینم چی شده.در سمت کنار راننده کلا رفته بود داخل. راننده ی اون ماشین که پسر جوانی بود تا دید راننده خانومه و چادری، شروع کرد به فرافکنی.
با دعوا گفت:
_خانم چکار میکنی؟حواست کجاست؟ماشینمو خراب کردی.کلی خسارت زدی.
الان وقت اقتدار و قاطع بودنه.با اخم نگاهش کردم.گفت:
_چیه؟یه جوری نگاه میکنی انگار من مقصرم.
خیلی پررو بود... اطرافمون جمع شدن و ترافیک شد.رفتم سمت ماشینم.گوشیمو برداشتم و به پلیس زنگ زدم.تا متوجه شد به پلیس زنگ زدم از پشت بهم حمله کرد که گوشی رو بگیره.گوشیم از دستم افتاد و شکست.
منم جا خوردم یکی محکم زدم تو ساق دستش.فریاد بلندی زد.گفتم:
_چته؟ چرا حمله میکنی؟مگه نمیگی من مقصرم؟خب بذار پلیس بیاد خسارت بگیری.
با فریاد گفت:
_تو چته؟وحشی..دستم شکست.
با عصبانیت داد زدم:
_تو حمله کردی.گوشی منم شکستی.
مردم سعی میکردن آروممون کنن. گفت:
_هم به ماشینم خسارت زدی هم دستمو شکستی. باید عذرخواهی کنی تا شاید ببخشمت.
پوزخند زدم و به آقایی گفتم:
_لطفا زنگ بزنید پلیس بیاد
رو به پسره گفتم:
_تا ببینم کی مقصره.
مردم به پسره میگفتن تو مقصری ولی زیر بار نمیرفت.چند نفری هم به من میگفتن تو کوتاه بیا.گفتم:
_باید معلوم بشه کی مقصره و مقصر عذرخواهی کنه.
چند دقیقه گذشت...
پسره زیر فشار بود.هم همه بهش میگفتن معلومه که تو مقصری،هم دستش درد میکرد،هم از اینکه داشت کم میاورد عصبی بود.داد زد:
_خیلی خب،برو.خسارت نمیخوام.
با خونسردی به جمعیت گفتم:
_زنگ بزنین پلیس بیاد،چرا ایستادین نگاه میکنین؟ مگه نمیخواین راه باز بشه؟
چند نفری پسره رو کنار کشیدن و چیزی بهش گفتن که آروم شد.نمیدونم چه ریگی به کفشش بود که نمیخواست پلیس بیاد!
اومد سمت من و آروم گفت:
_هر چقدر پول میخوای نقدا همینجا میدم.فقط تمومش کن.
با اخم نگاهش کردم و گفتم:
_اولا به پولی که موقع تصادف طرف مقصر پرداخت میکنه میگن خسارت.
ثانیا خسارت نمیخوام.همونکه قبلا گفتم.مقصر باید معلوم بشه و عذر خواهی کنه..
ادامه دارد..
کپے پارت هآے ࢪمان ممنو؏❌😊🖐🏾
┈••✾•✨☘✨•✾••┈•
•┈••✾•✨☘✨•✾••┈•
••🌸 #هـرچۍ_تـو_بخواے
✨ #پارت66
اخم کرد و داد زد:
_خیلی پررویی بابا.فکر کردی کی هستی؟زنگ بزن پلیس بیاد.
با تمسخر گفتم:
_اگه گوشیمو نشکسته بودی تا الان پلیس اینجا بود.
عصبانی تر شد.رفت پیش ماشینش.اون چند نفری که باهاش صحبت کرده بودن و آروم شده بود،اومدن پیش من.گفتن:
_اونکه قبول کرده مقصره.شما دیگه کوتاه بیا.میگی خسارت هم که نمیخوای،پس برو دیگه.
گفتم:
_مقصر باید عذرخواهی کنه.
یکیشون که داغ کرده بود گفت:
_اصلا میدونی اون کی هست؟اون پسر..
اسم یکی رو آورد که من نمیشناختمش. گفتم:
_پس برای همین نمیخواد پلیس بیاد.
گفتن:
_آبروش میره.صحبت آبروی مؤمنه.
-من با آبروی باباش کاری ندارم.مثل بچه ی آدم قبول کنه مقصره و عذرخواهی کنه.
وقتی دیدن من کوتاه نمیام دوباره رفتن سراغ پسره.ترافیک سنگینی شد.مردم هم غرغر میکردن.
بعد مدتی پسره دوباره اومد پیش من،خیلی مؤدبانه گفت:
_سرکار خانم،من مقصرم و عذرخواهی میکنم.
سریع روشو کرد اونور که بره.بهش گفتم:
_همون چیزی که بخاطرش مغرور بودی،باعث شد الان غرور تو بذاری زیر پات.
ایستاد و بااخم به من نگاه کرد. خیلی خونسرد رفتم سوار ماشین شدم و حرکت کردم.
شب به باباومامان گفتم تصادف کردم و طرف مقصر بوده ولی چون عذرخواهی کرد ازش خسارت نگرفتم... مامان به محمد گفت ماشین منو ببره صافکاری.
چند وقت بعد یه روز مریم باهام تماس گرفت که بریم هیئت.
قبل از ازدواج من و امین،گاهی با محمد و مریم میرفتم هیئت.چندبار هم با امین رفتم. یه مداحی داشت که گاهی مداحی میکرد ولی وقتی روضه میخوند مجلس پر از گریه و ناله میشد. حتی مداحی سینه زنی هم که میخوند،خیلی ها اشک میریختن.سوز عجیبی داشت.
سریع قبول کردم.اومدن دنبالم...
اون شب هم همون مداح بود.مجلس خیلی شور و ناله داشت.
وقتی تموم شد،من و مریم و بچه ها تو ماشین نشسته بودیم.منتظر محمد بودیم.مریم گفت:
_امشب دوست محمد هست.ممکنه طول بکشه تا محمد بیاد.
گفتم:
_پس من و ضحی میریم مغازه خوراکی بخریم.
با ضحی از مغازه اومدیم بیرون.
آقایی ضحی رو صدا کرد. ضحی بدو رفت پیشش. بهش میگفت عمو.اون آقا خم شد و با ضحی صحبت میکرد.آقا رو نشناختم.رفتم نزدیکتر و ضحی رو صدا کردم.آقا ایستاد و سلام کرد.بدون اینکه نگاهش کنم خیلی رسمی جواب دادم.رو به ضحی گفتم:
_بریم.
ضحی به اون آقا نگاهی کرد و از خوراکی که داشت بهش تعارف کرد.آقا هم بامهربانی یه کم برداشت و از ضحی تشکر کرد.
همون موقع محمد از پشت سرم اومد.رضوان بغلش بود.به من گفت:
_اشکالی نداره نیم ساعت دیگه بریم؟
گفتم:نه.
-پس برو پیش مریم،نیم ساعت دیگه میام که بریم.
-ضحی؟
-با منه.
-باشه.
سوار ماشین شدم.به مریم گفتم:
_اون آقا که ضحی رفت پیشش دوست محمد بود؟
-آره.عاشق بچه هاست.الان محمد بچه ها رو برد پیشش....امشب ایشون مداحی کرد.
-خوش بحال محمد که با همچین مداحی دوسته.
-البته کارش این نیست.همکار محمده و گاهی مداحی میکنه.
با مریم صحبت میکردیم که محمد اومد. تو راه مریم به محمد گفت:
_نگفته بودی آقا وحید هست.
-نمیدونستم،یعنی نبود.گفت تازه رسیده، اومده مجلس روضه گوش بده،یکی شناختش و به همه گفت.اونا هم فرستادنش پشت میکروفن.
باتعجب گفتم:
_یعنی بدون آمادگی اینقدر خوب خوندن؟؟!!
-آره.البته وحید همیشه برای خودش روضه میخونه، اونم تمرینه براش.
-چه جالب! خوش بحال خانومش.
مریم گفت:
_از کجا فهمیدی متأهله؟
-نمیدونم،حدس زدم...اصلا به من چه.
نسیم خنکی می وزید.بوی گل نرگس پیچید. همیشه برای امین گل نرگس میاوردم،دوست داشت.با امین درد دل میکردم.از وقتی شهید شده راحت حرف دلمو بهش میگم.وقتی بود مراعات میکردم چیزی که ناراحتش میکنه نگم. تحمل دلتنگی و جای خالی امین تو زندگیم برام خیلی سخت بود.برام عادی نمیشد.
دو هفته ی دیگه یک سال از نبودن امین میگذشت، ولی من مثل روزهای اول غم داشتم. ولی پیش دیگران به روی خودم نمیاوردم.هیچ وقت....
ادامه دارد...
کپے پارت هآے ࢪمان ممنو؏❌😊🖐🏾
•┈••✾•✨☘✨•✾••┈•
•┈••✾•✨☘✨•✾••┈•
Shab25Ramazan1400[05].mp3
2.7M
⬆️⬆️⬆️
#بند6⃣5⃣
📝#بند_56استغفار امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
(از استغفار 70 بندی امیرالمؤمنین "علیه السلام")
🎤 حاج میثم مطیعی
🍃🍂🍁🥀🍃🍂🍁🥀🍃🍂🍁🥀🍃
بند 6️⃣5️⃣
🌹اَللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یُوجِبُ سَوَادَ الْوُجُوهِ یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهُ أَوْلِیَائِکَ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهُ أَعْدَائِکِ إِذْ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ یَتَلاوَمُونَ فَقِیلَ لَهُمْ لا تَخْتَصِمُوا لَدَیَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْکُمْ بِالْوَعِیدِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ🌹
ترجمه🔽
🌸بارخدایا! و از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که باعث روسیاهی در آن روزی میشود که چهره دوستانت سفید و چهره دشمنانت سیاه میشود، آن زمانی که گروهی یکدیگر را ملامت میکنند، پس گفته میشود که «نزد من با همدیگر مخاصمه نکنید، چه من پیش از این وعیدم را به شما رسانده بودم». پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و اینگونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان🌸
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
💠
╰┅┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅┅╯
هدایت شده از مصباحالهدی۲🚩🏴
- حاج مهدی! حتی اگر آمریکاییها را بیرون کرده بودیم، با قلبها و ارادههای آمریکازده چه میتوانستیم بکنیم؟ کی می توانستیم برای همیشه از شرّشان خلاص شویم؟
+ هیچ وقت!
- و این یعنی شکست انقلاب پس از انقلاب.
+ نه! من هم همین گلایه را به امام داشتم. گزارشهایی می دادم که فلانی چنین میکند و چنین می گوید. امام گفت: «خالص شدن انقلاب جزئی از فرآیند انقلاب است. هرکسی تحمل انقلابی ماندن را ندارد. جدا شدن تدریجی پشیمانها و درماندهها، جزئی از ابتلاء انقلاب است. ما اجازه نداریم قصاص قبل از جنایت کنیم، باید زمانش فرا برسد.»
...به حرفهای امام فکر میکنم و به تصویری که از چشمهای آرامَش در ذهن و جانم نگه داشتهام. آنچنان آرام که گویی نوبت فرا رسیدن همه چیز را از پیش میدانست و برای رخ دادن هیچ رخدادی نگران نبود. این پرسش برای بسیاری همچنان باقی است که او چگونه در متن بحرانیترین حوادث آنچنان آرام بود که گویی مسافری بعد از سفر طولانی در کویر، پایش را در نهر آب خنکی فرو برده و خستگی در میکند!
📚
🔸️بخشی از رمان ارتداد(یامین پور) ابراز ارادتی از عمق جان به چشمهای ابر مرد ستیزنده، خمینی بزرگ تکرار نشدنی.
#ارتداد
#امام_خمینی
http://eitaa.com/MesbahalHuda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مقام_والای_مادر
از زبان شهيد حاج شيخ احمد كافے
امام صادق(ع) فرمود:
نیکی به پدر و مادر نشانه شناخت شایسته بنده خداست. زیرا هیچ عبادتی زودتر از رعایت حرمت پدر و مادر مسلمان به خاطر خدا انسان را به رضایت خدا نمی رساند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جواز شکستن نماز در اجابت خواسته مادر #منبر
🌿🌾🌿
#نیایش_شبانگاهی
جانا ! جاده های نیایش را با شوق تزیین کرده ام ، تو با زمزم کرامتت طراوت ببخش.
میدانم تو پیمانهُ امیدواران را سیراب میکنی ، من به مهر تو یقین دارم ...
امروز باورهای غلط را به دور انداخته ام،تو هم جسارت تکرار و تمرین در ساختن باورهای درست را.... برمن نازل کن.🍀
🌿🌾🌿
🌷🌷 مبحث ۱۰۴۰ دی ۱۴۰۱ شمسی
با نام خدای مومن و عرض سلام به محضر انسان نفاق ستیز💝
💖 نفاق ممنوع ، منافق هرگز!!
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
💠 حدیث انذار 💠
🙊 چهار صفت منافقین از منظر امیر المومنین ، امام علی علیهالسلام :
أُوصِيکمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أُحَذِّرُکمْ أَهْلَ النِّفَاقِ فَإِنَّهُمُ الضَّالُّونَ الْمُضِلُّونَ وَ الزَّالُّونَ الْمُزِلُّونَ
✳️ اى بندگان خدا!
شما را به پرهيزکارى سفارش میکنم
و از دو رویان و شکاف داران شخصیتی،
بیم داده و دور میدارم.
زيرا تحقیقا آنها :
۱. گمراه هستند ( راه گم کرده)
۲. در نتیجه گمراه کننده اند ( با دادن نشانی غلط باعث گمراهی دیگران میشوند)
۳. خطاکار (خودشان لغزنده اند)
۴. به خطا انداز ( لغزاننده دیگران)
هستند
📚 خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه
•┈┈••✾••┈┈•
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
آیه اخطار :
😱حال به آیه معطوف به عملکرد منافقان توجه لازم بفرمائید:
فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَاللَّهُ أَرْكَسَهُم بِمَا كَسَبُوا أَتُرِيدُونَ أَن تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا
ﭼﻪﺗﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﮤ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﺩﭼﺎﺭ ﺩﻭﺩﺳﺘگی ﺷﺪﻩﺍﻳﺪ؟!
ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪﺳﺰﺍی ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺯﺷﺘﺸﺎﻥ ﺳﺮﻧﮕﻮﻧﺸﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﻳﻌنی ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻛﺴﺎنی ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ؟!
ﻛﺴﺎنی ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﻫﺎ ﻛﻨﺪ، ﻫﻴﭻ ﺭﺍهی ﺑﺮﺍی ﻧﺠﺎﺗﺸﺎﻥ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍهی ﻛﺮﺩ! (نساء ٨٨)
🙈 سرانجام منافقان :
إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا
ﻣﻨﺎﻓﻖﻫﺎ ﺩﺭ ﻗﻌﺮ ﺟﻬﻨﻢﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻ ﻳﺎﻭﺭی ﺑﺮﺍﻳﺸﺎﻥ ﻧﺨﻮﺍهی ﻳﺎﻓﺖ (نساء ١٤٥)
🌷سیروس کامران گیلانی🌷
🌷محبت فاطمه (س) اکسیر دنیا و آخرت!؟
*
🌷رسول اکرم صلی الله علیه و آله: سلمان! محبت به فاطمه(س) در یکصد جا به درد مىخورد: از جمله آنها هنگام مرگ، برزخ، ميزان، محشر، پل صراط و محاسبه اعمال.
«فرايدالسمطين،ج 2،ص67 - بحارالانوار،ج27،ص ۱۶
♦️ساده زیستی و اوج معنویت در زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها )*
*🔸باز خوانی اندیشه های امام خمینی(291)*
*🔻ما یک کوخ چهار پنج نفری در صدر اسلام داشتیم، و آن کوخ فاطمه زهرا- سلام الله علیها- است. از این کوخها هم محقرتر بوده لکن برکات این چی است؟*
*برکات این کوخ چند نفری آن قدر است که عالم را پر کرده است از نورانیت و بسیار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد.*
*🔻این کوخنشینان در کوخ محقر، در ناحیه معنویات آن قدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتیها هم به آن نمیرسد؛*
*و در جنبههای تربیتی آن قدر بوده است که هر چه انسان میبیند برکات در بلاد مسلمین هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اینها از برکت آنهاست.*
*▪️سایت جامع امام خمینی؛ گزیده موضوعی ،کلید واژه(ها): حضرت زهرا سلام الله علیها ؛( ۱ فروردین ۱۳۶۲)-با ویرایش جزئی
دیگر فاطمه بعد از پدر ( ناحلة الجسم، منهدة الرکن، باکیّه العین، محترقة القلب ) اشک چشمش خشک نشد، سوز قلبش آرام نگرفت و روز به روز لاغرتر می شد. اگر کسی پیش او می رفت می دید که امروزش با دیروزش به کلی فرق کرده است💔
بحارالانوار،ج 43، ص181؛ مناقب، ج3، ص362.
◾️
◾️هر کس عبادت خالص خود را بهسوی خداوند بالا فرستد (و پیشکش آستان او کند)، خدا هم بهترین مصلحت خود را بر او فرو میفرستد. (منْ أَصْعَدَ إِلَى اَللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اَللَّهُ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ)
[ #حضرت_زهرا سلام الله علیها ]
📚 تنبيه الخواطر و نزهة النواظر ج۲ ص۱۰۸
🌷روایت شده که وقتی روز قیامت بر پا می شود ، پیامبر(ص) به مولا علی (ع) می فرمایند: که به زهرا بگو، برای شفاعت و نجات امت چه داری؟ مولا پیام حضرت رسول را به خانم فاطمه زهرا (س) می رسانند و ایشان در پاسخ می فرمایند که: 👈 "یا امیر المؤمنین ! کفانا لاجل ِ هذا المقام ِ الیدان ِ المَقطوعتان ِ مـِـن ابنی العباس" 👈ای امیر المؤمنین! دو دست بریده پسرم عباس برای ما در مورد شفاعت کافی است.... کتاب معالی السبطین، جلد 1، ص 452
nf00807002-2_۱۰۰۱۲۰۲۳.mp3
4.72M
﷽
زن، مظهر اسم هو الخالق
حسن رحیم پور ازغدی
#امام_زمان
#میلاد_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#روز_مادر
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
🌺هدیه ای ویژه به والدین در شب جمعه/نمازی که والدین فوت شده آرزو می کنند زنده شوند و پای فرزندشان را ببوسند
💢کیفیت نماز هدیه به والدین:
♦️هر کس این نماز را بخواند چنان چه پدر, مادر و عزیزان او زنده باشند مورد رحمت خداوند رحمان و رحیم قرار میگیرند.
♦️چنان چه والدین فوت کرده باشند مورد آمرزش خداوند کریم قرار می گیرند.
♦️این نماز چنان موجب شادی پدر و مادر می شود که آرزو میکنند زنده شوند و زانوی فرزند خوبشان را ببوسند.
♦️خواندن آن موجب گشایش درهای رحمت الهی می شود.
-به خاطر سوره نوح آیه 24 هر مهمانی که وارد منزل می شود مورد لطف خدای منان قرار می گیرد.
♦️این نماز انسان را در افسرگی های بسیار شدیدی که بر اثر مصیبت های سنگین بوجود می آید آرامش می بخشد.
🌹بهتر است که این نماز در شب جمعه ترک نشود
طریقه خواندن نماز هدیه به والدین
این نماز دو رکعت است:
در رکعت اول :
بعد از حمد به جای خواندن سوره ,10 مرتبه آیه 41 سوره ابراهیم خوانده می شود، یعنی آیه زیر:
" رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ "
پروردگارا، مرا و بر پدر و مادرم و همه مومنان را ببخشاى در روزى كه حساب برپا مىشود.
در رکعت دوم:
بعد از خواندن سوره حمد 10 مرتبه آیه 28 سوره نوح خوانده می شود، یعنی آیه زیر:
" رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمَن دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ "
پروردگارا بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه در سرایم درآید و بر مردان و زنان با ایمان ببخشاى.
پس از سلام نماز بدون تغییر حالت نماز , ده مرتبه آیه 24 سوره اسرا خوانده می شود:
" رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّیَانِی صَغِیراً "
پروردگارا: همچنان که پدر و مادر مرا به مهربانی از کودکی پرورش دادند. تو نیز در حق آنها مهربانی نموده و رحمت خود را شامل حالش بفرما.
📚مفاتیح ص ٤٠٩
🍃🌺🍃
سلام و نور و برکات / عید با سر سعادت میلاد صدیقه ی طاهره حضرت زهرای مرضیه بزرگ بانوی دو سرا کوثر نور نبی مصطفی کفو علی مرتضی مادر امامت و امتِ اسلام ،سلام الله علیها بر پیروان صدیق حضرتش مبارک ومسعود / دعاگویتان هستیم / مشمول توجهات و عنایات خاص حضرت مادر سلام الله علیها باشید/ان شاءالله /التماس دعای خیر💐
خیر مقدم به سروران تازه وارد 🍃🌷🍃