راهبرد بندبازی با انتخابات
✍ محمدجواد اخوان
#سرمقاله #روزنامه_جوان
میگویند کودکی با والدینش قهر کرده بود و هرچه صدایش میزدند سر سفره غذا حاضر نمیشد. در همان حال اصرار و انکار، البته زیرچشمی به سفره و بشقابی که برایش کشیده بودند نگاه میکرد و میگفت: «من که غذا نمیخورم، اما برای هر که ریختهاید، کم ریختید!» این ماجرا تقریباً شبیه سندی است که تحت عنوان «راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات ایران» منتشر شد؛ سندی که آن را میتوان در دو جمله خلاصه کرد «با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن انتخابات!»
از فحشهای سیاسی (!) این بیانیه انتخاباتی - که متداول متون اصلاحطلبان رادیکال است- بگذریم، مخلص کلام آن است که میگویند این انتخابات برای ما جذابیتی ندارد، اما اگر دیدیم مردم تمایل دارند، ما هم میآییم! در واقع به زبان بیزبانی میخواهند بگویند انتخابات آن است که ما بپسندیم و نهایتاً منتی هم سر نظام گذاشتهاند که اگر مردم استقبال کردند، ما هم چنین خواهیم کرد! آیا چارهای جز این هم داشتهاند؟ در واقع اگر چنین کنند برای بقای خودشان است، چراکه معنایی جز پشت کردن به مردم – در واقع انتحار سیاسی- ندارند!
از اسفند ۱۳۸۱ که ستاره بخت اصلاحطلبان غروب کرد تا به اسفند ۱۴۰۲، ۲۱ سال میگذرد و در این ۲۱ سال راهبرد انتخاباتی اصلاحطلبان رادیکال تقریباً همینگونه بوده، هر وقت امیدی به پیروزی نداشتهاند، از صندوقها فاصله گرفتهاند و تقصیر را هم گردن نظارت استصوابی یا چیزهایی شبیه آن انداختهاند. انتخابات در قاموس اینان صرفاً برای پیروزی خودشان تعریف شده و اگر نتیجه جز این باشد «ناانتخابات» است و به قول آن استراتژیست معروفشان نتیجه آن «جمهوری لاجمهور» است. همان شکست اسفند ۸۱ چنان سخت بود که شهردار برخاسته از شورا را به دولت راه ندادند و در انتخابات مجلس هفتم هم هضم شکست رئیس مجلس ششم چنان سخت بود که نمایندگان دوره بعد را به جای نماینده، «راهیافته» خواندند.
انتخابات ریاست جمهوری نهم را هم با آنکه دولت خودشان برگزار کرد، به مذاقشان خوش نیامد، پس علم تشکیک در سلامت آن را برافراشتند. اوج این فرهنگ سیاسی را میتوان «جرزنی انتخاباتی» در انتخابات ۱۳۸۸ دید که از شش ماه پیش از انتخابات، با کلیدواژه «صیانت از آرا» به استقبال جرزنی پساانتخاباتی رفتند و هشت ماه هم پس از انتخابات کشور را درگیر آشوب کردند.
طیف رادیکال اصلاحات همیشه همین بوده و قدرت را تنها برای خود میپسندیده و هیچ تعصبی روی رأی مردم نداشته و بهآسانی از آن عبور کرده است. مردمگرایی را بهسادگی با برچسب پوپولیسم هو میکنند و مگر یکی از چهرههای شناختهشده این جریان سالها پیش ننوشت که «اگر مرگ موش هم رایگان توزیع کنند، این مردم برایش صف میکشند!»
مهمترین مانع در برابر جامعهپذیری اصلاحطلبان رادیکال خودشان هستند که نمیخواهند به آداب مردمسالاری مبادی باشند. میخواهند از مواهب صندوق رأی برخوردار باشند، اما به لوازم آن پایبند نباشند. میخواهند هر وقت خودشان برنده شدند قدرت را دوقبضه در اختیار داشته باشند و حتی جاهای دیگر را «سنگر به سنگر» فتح کنند، اما وقتی مردم از آنها رویگردان شدند دیگر مردم هم نباید روی آرامش ببینند و کام ملت را تلخ میکنند! بلاتکلیفی این طیف اصلاحات کار را برایشان سخت کرده و سختتر هم خواهد کرد. انتخابات اسفندماه هم برگزار خواهد شد، اما روزبهروز از مردم دورتر خواهند شد و با ریزش شدیدتر سرمایه اجتماعی مواجه خواهند بود.
طیف معتدل و عاقل اصلاحات نیک میداند که راهی که رادیکالها میروند به ترکستان است و از همینالان مشخص است که راه خود را از آنها جدا کردهاند. اما نمیتوان انکار کرد که این رفتار فرصتطلبانه را دوستانشان به نام اصلاحطلبی انجام میدهند و در نهایت مخدوش شدن این نمانام سیاسی به همه افراد و جریانات نزدیک به این طیف سیاسی است. بندبازی با انتخابات اگر جواب میداد در ۲۰ سال گذشته جوابگو بود! فرصتها چه زود برای اصلاحطلبان رادیکال دیر میشود!
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
🌤#اللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج🌤
~با انتشار لینک مارا حمایت بفرمایید🌷
#مصباحالهدی
@MesbaholHuda1
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
هدایت شده از صدای ایران | روزنامه اینترنتی
📢 «#صدای_ایران»؛ شماره ۵۶ | خطرناکتر از بمب
🖼#سرمقاله پنجاه و ششمین شماره روزنامه اینترنتی رسانۀ KHAMENEI.IR👇
🔹️ نخستوزیر رژیم صهیونیستی در بحبوحه جنگ ۱۲ روزه، پرده از هدف اصلی تجاوز به ایران کنار زد و گفت که این درگیری میتواند به «تغییر رژیم» در ایران منجر شود. همچنین وزیر جنگ این رژیم هدف حملات را «تضعیف حکومت» معرفی کرد و وزیر دیاسپورا (وزارت امور اقلیتهای یهودی خارج از اسرائیل) هم پا را فراتر گذاشت و خطاب به هستههای خفتهی منافق و سلطنتطلب و مزدور و اراذل و اوباش داخلی نوشت: «از فرصت تاریخی پیشآمده استفاده کنید؛ ما از مبارزه شما حمایت میکنیم». این اعترافات کمسابقه و بیپرده نشان داد که هدف اصلی جنگ، تلاش برای بیثباتسازی ایران از درون بود، نه صرفاً بهانههای هستهای و نظامی کشور.
🔹️ دشمن در رسیدن به این هدف کلیدی خود ناکام ماند اما این پایان ماجرا نیست. شکست در میدان، دشمن را از رؤیای بیثبات کردن ایران منصرف نکرده است و هر متغیر داخلی یا خارجی که به اختلاف و آشوب منجر شود، مطلوبترین سناریو برای دشمن است. تلآویو خوب میداند که نمیتواند ایران را از بیرون شکست دهد؛ بنابراین تمرکز اصلی دشمن بر عملیات روانی و بحرانآفرینی داخلی است.
🔹️در چنین شرایطی، تنها یک حقیقت است که باید مبنای وحدت و اقدام قرار گیرد و آن «دفاع از کشور، دفاع از نظام و دفاع از ایران عزیز است».
🔹️فضاسازیهای پرهیاهو علیه برخی مسئولان و دستگاههای مختلف کشور نه یک نقد سازنده، بلکه آتشی است که بذر بیثباتی را در زمین میپاشد.
🔹️البته که نقد منصفانه، طبیعی و ضروری است، اما هنگامی که برخوردها به سمت مطالبهای سوق داده شود که نتیجه مستقیم آن شکستن ثبات سیاسی و اجتماعی است، آگاهانه یا ناآگاهانه همان نقشهای اجرا میشود که دشمن آرزویش را دارد.
🔹️اگر فکر میکنیم که رفتاری خطاست، نمیشود و نباید با آن، با ارتکاب به خطای بزرگتر برخورد کرد؛ چنین کاری فقط تنش ایجاد میکند و فرصت طلایی را به دشمنی میدهد که هنوز هم در پی خباثت است. اینجاست که پای اولویتها به میان آمده و تعیین آنها در شرایط تهدید خارجی، کار دشواری نیست.
🔹️جنگ ۱۲روزه نشان داد که ملت ایران در بزنگاههای سخت، یکپارچه میایستد. این سرمایه عظیم امروز در دست ماست و مسئولیت همگانی ایجاب میکند که از آن پاسداری کنیم.
🔹️روزنامهنگار، خطیب، مسئول دولتی، روحانی، استاد دانشگاه و جوان دانشجو، هرکدام وظیفهای دارند که نگذارند اختلافنظر طبیعی به بحرانی خودساخته بدل شود.
🔹️دشمن شکستخورده در جبهه نظامی، اکنون چشم به بیثباتی داخلی دوخته است؛ نباید با بیدقتی و هیجان کاذب، همان چیزی را به او هدیه کنیم که در میدان نبرد به دست نیاورد.
🔹️این جنگ هنوز تمام نشده است. ایران امروز، نهفقط با موشکها و توان دفاعی، که با انسجام اجتماعی و بلوغ سیاسی مردمش قدرتمند است.
📥 نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید.
🖼روزنامه #صدای_ایران
📲 @sedaye_iran_newspaper