*به وقت رمان✋🏻🌹🌹*
*رمان آنلاین*
*زن زندگی آزادی*
*قسمت یازدهم:11*
ناگهان گوشی سحر زنگ خورد و سحر با شک و تردید دست داخل جیب مانتویش کرد و گوشی را بیرون آورد، چشمش به شماره روی گوشی خیره مانده بود که مأمور روبرویش، گوشی را از دست سحر گرفت و گفت: مگر جلو در گوشی هاتون را ندادین؟
سحر شانه ای بالا انداخت و با من و من گفت: از من نگرفتن...
مامور پلیس اول نگاهی سرسری به گوشی انداخت و ناگهان نگاهی عجیب به سحر انداخت و گفت: از خارج کشور هست... در همین حین ماموری دیگه به آنها نزدیک شد و بدون آنکه بداند چه بحثی بین آنها است نگاه تندی به سحر انداخت و گفت: عه موش معرکه گیر هم که به دام افتاد، با اون میدان داری که میکردی فکر کردم زرنگ تر از این حرفایی و رو به مامور پشت میز گفت: اینو یک راست ببرین بازداشتگاه، خودم شاهد هنرمایی هاش بودم...
سحر که به شانس بدش لعنت می گفت با لکنت گفت: ا... ا... اشتباه میکنید، منو چند تا اراذل دزدیدن چرا باور نمی کنید؟!
در همین حین مامور پشت میز بلند شد و گفت: ببینم همین اراذل نیستن که الان از خارج کشور باهات تماس گرفتن؟!
و سحر دوباره به بخت بدش لعنت گفت، آخه بعد از اینهمه انتظار، درست همین موقعی که گیر پلیس افتاده بود، جولیا هم میباست به او زنگ بزنه؟!
سحر خوب می دانست الان به هر کسی هم قسم بخورد، محال است که پلیس باور کند این زنگ خارج کشور هیچ ربطی به اغتشاش نداره...
سحر با خود فکر می کرد الان اینا فکر میکنن که سحر لیدر اغتشاشات هست که از خارج کشور دستور میگیره اما نمی دانستند...
سحر غرق در افکارش بود که دو تا مامور زن پلیس، انگار یک فرد جانی را گرفته باشند، دو طرف او را گرفتند و به سمت دیگری از کلانتری راهنمایی کردند.
ادامه دارد..
📝به قلم: ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
رمان انلاین
زن زندگی آزادی
قسمت دوازدهم:
سحر با ترس و بهت اطراف را نگاه می کرد، او را وارد اتاقی کردند که هیچ کس نبود، داخل اتاق شد و قبل از اینکه در را ببندند، با پایش مانع بسته شدن در شد و گفت: میشه بگین منو چرا اینجا آوردین؟ چرا مثل بقیه بازجویی نکردین؟ لااقل به خانواده ام خبر بدین...
یکی از مامورین پاکتی را به طرف سحر داد و گفت: این روسری را بپوش لااقل مامورین مرد که برا بازجویی میان، حرمت نگه دارین و مامور دیگر بی انکه جوابی به سوالات سحر بدهد در را بست و قبل از اینکه درب کامل بسته شود گفت: فعلا حرف نزن، برو یه گوشه بشین، عجب اعتماد به نفسی داری تو..
در اتاق بسته شد و صدای چرخش کلید نشان از زندانی شدن سحر میداد.
دخترک نگاهی به اتاق کرد، اتاقی که تقریبا شش متری بود و کف آن با موکت کرم رنگی که جای جایش لکه های سیاه رنگ به چشم می خورد، پوشیده شده بود و پنجره ای بسیار کوچک نزدیک سقف تعبیه شده بود که از آن نور کم جانی وارد اتاق میشد.
کمی جلو رفت و کلید برق را زد و لامپ صد وسط اتاق روشن شد..
سحر گوشه دیوار نشست و همانطور که آه کوتاهی می کشید به سقف خیره شد...
یعنی قرار بود چه بلایی سرش بیاد؟ با خودش می گفت کاش امروز قلم پام میشکست و نمی آمدم راهپیمایی.... کاش لااقل مثل بچه آدم فقط ناظر بودم و جو گیر نمیشدم و میدان داری نمی کردم...
و کاش که جولیا همین امروز زنگ نمیزد... و با یاد آوری اون تماس، پشتش شروع به لرزیدن کرد... یعنی واقعا چه چیزی انتظارش را می کشید؟!
وااای اگر بابا بفهمه درجا سکته میکنه.... اگر بیاد و منو آزاد کنه، حتما یه زهر چشم درست حسابی ازم میگیره و شاید از همه چیز محروم بشم و مجبورم کنه با اولین خواستگار سر سفره عقد بنشینم، اونم تازه اگر خواستگاری وجود داشته باشه...
هزاران فکر به مغز سحر خطور کرده بود و دقایق به کندی می گذشت...
بعد از گذشت ساعتی، صدای چرخش کلید بلند شد، سحر که انگار در عالمی دیگر بود، مانند فنر از جاپرید و قبل از باز شدن درب، صاف سرجایش ایستاد.
در اتاق باز شد، مامور پلیس که خانم و ناآشنا بود، سرش را داخل اتاق کرد و گفت: دنبال من بیا...
سحر آب دهانش را به سختی قورت داد و سرش را به نشانه بله تکان داد و بی صدا به دنبال او راه افتاد..
📝به قلم: ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
سلام و درود خداوند بر شما، صبح پانزدهمین روز اسفند ماه سال ۱۴۰۱ شما بخیر
رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا ۖ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ. سوره ممتحنه/ آیه ۵
پروردگارا! ما را مایه گمراهی کافران قرار مده، و ما را ببخش، ای پروردگار ما که تو عزیز و حکیمی!» آمین یا رب العالمین
ڪـانال ذڪـر روزانہ6مناجاتالشاکرین۩الفتلاوی.mp3
زمان:
حجم:
2.8M
👌 فوق زیبا بسیار دلنشین 💖
🤲 مناجات الشاکرین ( سپاسگزاران )
6️⃣ ششمین مناجات خمس عشر
💠 امام زین العابدین حضرت سجاد (عليهالسلام)
🎙 با نوای احمد الفتلاوی
#مناجات_خمس_عشر
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#حجاب
64BitR📀2MB⏰Time=4:41
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
📖 متن 🤲 مناجات الشاکرین ( سپاسگزاران )
6️⃣ 🍃🌺 ششمین مناجات خمس عشر🌺🍃
💠 امام زین العابدین حضرت سجاد (عليهالسلام)
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️
❇️ إلَهِي أَذهَلَنِي عَن إِقَامَةِ شُكرِكَ تَتَابُعُ طَولِكَ
🔶 خدايا، پياپى آمدن كرمت، بر پا داشتن سپاست را از ياد من برد
❇️ و أَعجَزَنِي عَن إِحصَاءِ ثَنَائِكَ فَيضُ فَضلِكَ
🔶 و فراوانى بخششت مرا از شمارش ستايشت درمانده ساخت
❇️ و شَغَلَنِي عَن ذِكرِ مَحَامِدِكَ تَرَادُفُ عَوَائِدِكَ
🔶 و در پى هم آمدن احسانت مرا از ياد اوصاف نيكت بازداشت
❇️ و أَعيَانِي عَن نَشرِ عَوَارِفِكَ تَوَالِي أَيَادِيكَ
🔶 و پشت هم رسيدن نعمتهايت مرا از گسترش خوبيهايت درمانده نمود
❇️ و هَذَا مَقَامُ مَنِ اعتَرَفَ بِسُبُوغِ النَّعمَاءِ وَ قَابَلَهَا بِالتَّقصِيرِ
🔶 اين است جايگاه آنكه به برازندگى نعمتهاى تو و در برابر آن به كوتاهى خود اعتراف دارد
❇️ و شَهِدَ عَلَى نَفسِهِ بِالإِهمَالِ وَ التَّضيِيعِ
🔶 و به زيان خود به سستى در بندگى و هدر دادن نعمتها گواهى مى دهند
❇️ و أَنتَ الرَّءُوفُ الرَّحِيمُ البَرُّ الكَرِيمُ
🔶 و تويى دلجو، مهربان، نيكوكار كريم
❇️ الَّذِي لا يُخَيِّبُ قَاصِدِيهِ
🔶 کسی كه خواهنده اش را محروم نمى كند
❇️ و لا يَطرُدُ عَن فِنَائِهِ آمِلِيهِ
🔶 و آرزومندش را از درگاهش نمى راند
❇️ بسَاحَتِكَ تَحُطُّ رِحَالُ الرَّاجِينَ
🔶 به آستانت فرود مى آيد بار اميدواران
❇️ و بِعَرصَتِكَ تَقِفُ آمَالُ المُستَرفِدِينَ
🔶 و در درگاه رحمت تو مى ايستد آرزوهاى عطاخواهان
❇️ فلا تُقَابِل آمَالَنَا بِالتَّخيِيبِ وَ الإِيَاسِ
🔶 پس آرزوهايمان را با محروميت و نااميدى روبرو مساز
❇️ و لا تُلبِسنَا سِربَالَ القُنُوطِ وَ الإِبلاسِ
🔶 و جامه نااميدى و دورى از رحمت را بر ما بپوشان
❇️ إلَهِي تَصَاغَرَ عِندَ تَعَاظُمِ آلائِكَ شُكرِي
🔶 خدايا در برابر بزرگى نعمتهايت سپاسم كوچك مى نمايد
❇️ و تَضَاءَلَ فِي جَنبِ إِكرَامِكَ إِيَّايَ ثَنَائِي وَ نَشرِي
🔶 و در كنار اكرامت بر من ستايش و گزارشم از آن خود را پست و ناچيز نشان مى دهد
❇️ جلَّلَتنِي نِعَمُكَ مِن أَنوَارِ الإِيمَانِ حُلَلا
🔶 نعمتهايت از انوار ايمان زينتهايى به من پوشاند
❇️ و ضَرَبَت عَلَيَّ لَطَائِفُ بِرِّكَ مِنَ العِزِّ كِلَلا
🔶 و لطايف نيكى ات خيمه هايى از عزت بالاى سرم افراشت
❇️ و قَلَّدَتنِي مِنَنُكَ قَلائِدَ لا تُحَلُّ
🔶 و عطاهايت گردنبندهاى زيبنده اى به گردنم افكند كه هرگز باز نشود
❇️ و طَوَّقَتنِي أَطوَاقا لا تُفَلُّ
🔶 و طوقهايى بر من آويخت كه به هيچ روى گسسته نگردد
❇️ فآلاؤُكَ جَمَّةٌ ضَعُفَ لِسَانِي عَن إِحصَائِهَا
🔶 عطاهاى انبوهت زبانم را از شمردنش ناتوان ساخته
❇️ و نَعمَاؤُكَ كَثِيرَةٌ قَصُرَ فَهمِي عَن إِدرَاكِهَا
🔶 و نعمتهاى فراوانت فهمم را از دريافتشان كوتاه نموده
❇️ فضلاً عَنِ استِقصَائِهَا
🔶 تا چه رسد به بررسى كامل آنها
❇️ فكَيفَ لِي بِتَحصِيلِ الشُّكرِ وَ شُكرِي إِيَّاكَ يَفتَقِرُ إِلَى شُكرٍ
🔶 سپاسگزارى ات چگونه براى من امكانپذير است در حالى كه سپاسم نسبت به تو خود نيازمند سپاسى ديگر است
❇️ فكُلَّمَا قُلتُ لَكَ الحَمدُ وَجَبَ عَلَيَّ لِذَلِكَ أَن أَقُولَ لَكَ الحَمدُ
🔶 پس هر نوبت كه گفتم تو را سپاس، بر من واجب شد كه به خاطر آن باز بگويم تو را سپاس
❇️ إلَهِي فَكَمَا غَذَّيتَنَا بِلُطفِكَ وَ رَبَّيتَنَا بِصُنعِكَ
🔶 خديا همانگونه كه ما را به لطف طعام دادى و با احسانت پروريدى
❇️ فتَمِّم عَلَينَا سَوَابِغَ النِّعَمِ وَ ادفَع عَنَّا مَكَارِهَ النِّقَمِ
🔶 پس نعمتهاى سرشارت را بر ما به انجام رسان و ناگواريهاى ناخوشايند را از ما دور كن
❇️ و آتِنَا مِن حُظُوظِ الدَّارَينِ أَرفَعَهَا وَ أَجَلَّهَا عَاجِلا وَ آجِلا
🔶 و از بهره هاى هر دو جهان بالاتر و برترش را چه اينك و چه در آينده به ما عنايت كن
❇️ و لَكَ الحَمدُ عَلَى حُسنِ بَلائِكَ وَ سُبُوغِ نَعمَائِكَ
🔶 تو را سپاس بر خوبى آزمونت و بر نعمتهاى سرشارت
❇️ حمدا يُوَافِقُ رِضَاكَ
🔶 سپاسى كه درخور خشنودى ات باشد
❇️ و يَمتَرِي العَظِيمَ مِن بِرِّكَ وَ نَدَاكَ
🔶 و خير وجودت را به جانب ما جلب كند
❇️ يا عَظِيمُ يَا كَرِيمُ بِرَحمَتِكَ يَا أَرحَمَ الرَّاحِمِينَ
🔶 اى بزرگ، اى كريم، به مهربانى ات اى مهربانترين مهربانان
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
﷽
ـ🧎🏻🧎🏼♂️🧎🏻🧎🏼♂️🧎🏻
↶ نماز شبهای بیض↷
ـ🧎🏻🧎🏼♂️🧎🏻🧎🏼♂️🧎🏻
شبهایِ سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم
ماههای رجب، شعبان، رمضان
🟩 حضرت ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪﺍﻟﺴّﻼﻡ فرمودند:
❕به اﻳﻦ ﺍﻣﺖ
❗️سه ماه ﺩﺍﺩﻩ شد که
به دیگر امتها به مانند آن داده نشده
‼️و
آن ﻣﺎﻩ ﺭﺟﺐ ﻭ ﺷﻌﺒﺎﻥ ﻭ ﺭﻣﻀﺎﻥ است.
🔹ﻭ
🔷ﺳﻪ ﺷﺐ به ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ که
به ﺍﻣﺖﻫﺎﻯ ﺩﻳﮕﺮ دﺍﺩﻩ نشده ﺍﺳﺖ
و
آن ﺷﺐ
ﺳﻴﺰﺩﻫﻢ، ﭼﻬﺎﺭﺩﻫﻢ ﻭ ﭘﺎﻧﺰﺩﻫﻢ از هر ماه است.
🔸ﻭ
🔶ﺳﻪ ﺳﻮﺭﻩ به ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ که
ﻣﺜﻞ ﺁﻧﻬﺎ به ﺍﻣﺖﻫﺎﻯ ﭘﻴﺶ داﺩﻩ نشده ﺍﺳﺖ
و
📖آن ﺳـﻮﺭﻩ «ﻳﺲ» ﻭ «ملک» ﻭ «توحید» است
ﭘﺲ
🌀ﻫـﺮ کس میان این سه را ﺟﻤﻊ ﻛﻨﺪ
بهترین چیزهائـی که به این امت داده شده
را ﺟﻤﻊ ﻛﺮﺩﻩ و گرد میآورد
⁉️ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ که ﭼﮕﻮﻧﻪ میان این سه را ﺟﻤﻊ ﻛﻨﺪ؟
پس ﻓﺮﻣﻮﺩ:
در هـر شب از شبهای بیض این سه ماه ↯
ߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊ
🌠 ﺩﺭ ﺷﺐ ﺳﻴـ⓭ـﺰﺩﻫـﻢ
ߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊ
◽️⓶ رکعت ﻧﻤﺎﺯ بگزارد
🔹⇦ در هـر رکعت:
🧎🏻⇇ حمـد
╬ سـوره یٰسٖٓ
╬ سـوره مُلک
╬ سـوره توحیـد ⇉
ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ.
ߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊ
🌠 ﺩﺭ ﺷﺐ ﭼﻬـ⓮ـﺎﺭﺩﻫـﻢ
ߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊ
◽️⓸ ﺭکعت ﻧﻤﺎﺯ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ به ﺩﻭ ﺳﻼﻡ
◽️ ۲ نمازِ ⓶رکعتـی
♦️⇦ در هـر رکعت:
🧎🏻⇇ حمـد
╬ سـوره یٰسٖٓ
╬ سـوره مُلک
╬ سـوره توحیـد ⇉
را بخواند.
ߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊ
🌠 ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘـ⓯ـﺎﻧـﺰﺩﻫـﻢ
ߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊߊ
◽️⓺ ﺭکعت ﻧﻤﺎﺯ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ به سه ﺳﻼﻡ
◽️ ۳ نمازِ ⓶رکعتـی
🔸⇦ در هـر رکعت:
🧎🏻⇇ حمـد
╬ سـوره یٰسٖٓ
╬ سـوره مُلک
╬ سـوره توحیـد ⇉
را بخواند.
ـ↡↡↡↡↡↡↡↡
ﺟﻤﻴﻊِ ﻓﻀﻴﻠﺖ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺭﺍ که گفته شد ، ﺑﻴﺎﺑﺪ
و
هـر گناهـی از او به جـز شرک آمرزیده میشود.
↲📚 اقبالالاعمال، صفحه ۱۵۴
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌸خـود این فریضه را بجای آورید
و
با اشتراک گذاشتن این پیام فرصت عاقبت بخیری به دیگران بدهید
و
در ثوابش با دیگران شریک باشید.
┅┅┅┅┅┅
📢 دوستان امشب شب سیزدهم
ماه شعبان هست اگـر در توانتان هست
این نماز را فراموش نکنید.
┅┅┅┅┅┅
در ضمن میتوانید نمازها را نشسته و از روی قرآن یا صفحه موبایل بخوانید.
┅┅┅┅┅┅┅
ڪـانال ذڪـر روزانہ1_3201041239.mp3
زمان:
حجم:
6.97M
دعای مجیر باصدای مهدی سماواتی
ߊَܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐَܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊܠܦَ̇ــــܝَܥܼܢ🌤
🥀⃟•
13.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نگذارید نیمه شعبان کمرنگ بشود
🔹شما اگر خورشید در پشت ابر را نمی بینید، نمی گویید خورشید نیست. بلکه هست ولی ما او را نمی بینیم، بنابراین نخستین وظیفه عمده ما این است که بدانیم در هر جایی حضرت حجت حضور دارند و امام در اعمال ما نظارت دارند که این تکلیف می آورد.چند پیشنهاد برای شب و روز نیمه شعبان بیرق و چراغ تهیه کنیم تا به دروازه خانههایمان بزنیم یک امامِ حی که بیشتر نداریم
یاوران امام زمان علیه السلام در نهج البلاغه | انصار المهدی(۵)
۱. جمع شدن یاران امام زمان
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «فیجتمعون الیه کما یجتمع قزع الخریف» پس پیرامون او چونان ابر پاییزی گرد آیند.
- سید رضی می گوید: «الْقزع قطع الغیم التی لَا ماء فیها» قزع قطری ابری ایست که آب در آن نیست.
- در نهایه آمده است: از موارد استعمال "قزع" حدیث علی علیه السلام است که می فرماید: در کنار او جمع می شوند همانطور که قزع پاییز جمع می شوند. قزع پاییز یعنی تکه های فصل(ابر) پراکنده اند و متراکم و به هم پیوسته نیستند و پس از آن به یکدیگر می پیوندند(ج ۴ باب القاف مع الزای ص ۵۹ مادة قزع)
- جزری گوید: اینکه حضرت فرمود: «فیجتمعون الیه کما یجتمع قزع الخریف»، یعنی مثل تکه های پراکنده ابر و حضرت پاییز را ذکر کرد به این سبب که پاییز اول زمستان است و ابرها در آن متفرق و غیر متراکم اند و فشرده نیستند. سپس بعد از تکمیل نفرات، بعضی به بعض دیگر ملحق می شوند.
اگرچه شارحان نهج البلاغه در معنای فرمایش امیرالمؤمنین به وادی اختلاف رفته اند، ولی با توجه به روایت امام صادق علیه السلام که آن را از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می فرماید مشعر بر این است که این روایت در مورد ۳۱۳ یار امام زمان است که بدون قرار قبلی و از طریق طی الأرض به امام زمان ملحق می شوند: «لاَ يَزَالُ اَلنَّاسُ يَنْقُصُونَ حَتَّى لاَ يُقَالَ اَللَّهُ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ ضَرَبَ يَعْسُوبُ اَلدِّينِ بِذَنَبِهِ فَيَبْعَثُ اَللَّهُ قَوْماً مِنْ أَطْرَافِهَا [وَ] يَجِيئُونَ قَزَعاً كَقَزَعِ اَلْخَرِيفِ وَ اَللَّهِ إِنِّي لَأَعْرِفُهُمْ وَ أَعْرِفُ أَسْمَاءَهُمْ وَ قَبَائِلَهُمْ وَ اِسْمَ أَمِيرِهِمْ [وَ مُنَاخَ رِكَابِهِمْ] وَ هُمْ قَوْمٌ يَحْمِلُهُمُ اَللَّهُ كَيْفَ شَاءَ مِنَ اَلْقَبِيلَةِ اَلرَّجُلَ وَ اَلرَّجُلَيْنِ حَتَّى بَلَغَ تِسْعَةً فَيَتَوَافَوْنَ مِنَ اَلْآفَاقِ ثَلاَثُمِائَةٍ وَ ثَلاَثَةَ عَشَرَ [رَجُلاً] عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُوَ قَوْلُ اَللَّهِ: أَيْنَ مٰا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اَللّٰهُ جَمِيعاً إِنَّ اَللّٰهَ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ حَتَّى إِنَّ اَلرَّجُلَ لَيَحْتَبِي فَلاَ يَحُلُّ حُبْوَتَهُ حَتَّى يُبَلِّغَهُ اَللَّهُ ذَلِكَ».
در مقابل معنای یاد شده از "قزع" که سید رضی آن را بیان می دارد "صیب" قرار دارد که از ريشه «صوب» به معناي نازل شدن چيزي و قرار گرفتن آن در محل خودش است. بر اين اساس، به باران «صوب» گفته مي شود، چون فرود مي آيد و در جاي خودش (زمين) قرار مي گيرد، چنان كه به ابر حامل باران "صيّب" مي گويند: «أو كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماء».
۲. جام های حکمت
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «ثم لیشخدن فیها قوم شخذ القین النصل تجلی بالتنزیل ابصارهم و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم و یغبقون کأس الحکمه بعد الصبوح» پس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشیر صیقل می خورند. دیده هایشان با قرآن روشنایی می گیرد و در گوش هایشان تفسیر قرآن طنین می افکند و در صبحگاهان و شامگاهان جامهای حکمت سر می کشند.
- علامه مجلسی گوید: «الصبوح با فتحه، شراب صبحگاهی و یا شیری است که اول روز دوشیده شود. الغبوق با فتحه، شراب شامگاهی و یا آن مقدار از شیر که شبانگاه می دوشند» (بحار ج 69)
- شهید مطهری می گوید: امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه میفرماید: «وَ یُغْبَقونَ کأْسَ الْحِکمَةِ بَعْدَ الصَّبوح» صبوح، جام به اصطلاح بامدادی را میگویند و غبوق جامِ شامگاهانه را. آن جامی را که صبح مینوشیدند صبوح میگفتند و جامی را که شب مینوشیدند غبوق می گفتند. امیرالمؤمنین میفرماید صبوح و غبوق اینها جامهای حکمت اند. حکمت یعنی دریافت حقیقت. در مرحله حقیقت یافتن و کشف کردن و حقایق را درک کردن پیش میروند و برایشان تکرار میشود [به طوری که] جامی از حکمت صبح مینوشند و جامی از حکمت شب؛ این جامهای پیاپی همه از حکمت بر آنها پر میشوند(آشنایی با قرآن شهید مطهری)
1.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑ایران رتبه اول دنبا در برابری حق تحصیل در مقاطع ابتدایی و راهنمایی بین دختران و پسران
استاد راجی
🔴