eitaa logo
مصباح‌الهدی۲🚩🏴
177 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
7.5هزار ویدیو
66 فایل
لینک کانال @MesbaholHuda2 ارتباط با ادمین @yabnazahra313
مشاهده در ایتا
دانلود
برگی از تاریخ قسمت دوم: «آتش در کشتی» در قسمت اول خواندیم که واسکودوگاما با و بدمستی احمدبن ماجد راه رسیدن به هند را یافت و آغازی بر بود اما ادامه داستان...... دو سال بعـد ، واسکو دوگاما دوباره راهی شـد . گاما هنگامی که به کالیکوت نزدیک می شد ، با یک کشتی پر از مسلمان که از مکـه بـه هنـد برمی گشتند ، رودررو شد . کشتی حامـل3800 مسـافـر مـرد و زن و بچه بود . گاما دستور داد کشتی را در وسط دریا متوقف کنند و از مسافران دوازده هزار دوکا ( واحـد پـول پرتغال ) بگیرند . پرتغالی ها سپس کالاهایی را که حدود ده هزار دوکا ارزش داشت از مسلمانان گرفتند و بعد همه آنها را با کشتی شـان زدند . گاما با این اقدام پیغامی ترسناک برای شاهزاده کالیکوت فرستاد تا در مذاکرات بعدی موفق تر باشد . هنگامی که گاما به کالیکوت رسید ، شاهزاده گروهی را برای مذاکره با او اعزام کرد . گاما پاسخ داد که قبل از هر اقدامی باید از شهر شوند. او هنوز خاطره تجار عرب را که مردم را به نخریدن اجناس پرتغالی ها تشویق می کردند ، در ذهن داشت . شاهزاده زیر بار نرفت . گاما هم شهـر را با توپ هـای کشتی هایش زیر گرفت. از سویی ، ورود تمام کشتی های بازرگانی به بندر را ممنوع کرد. گاما سپس راهی کوشن شد. راجه کوشن ، که پیش از این در رقابت با شاهزاده کالیکوت همکاری گسترده ای با پرتغالی ها داشت ، با ورود آنها دچار وحشت شد. گاما از او خواست به او حق داده شود که هر قدر ادویه که می خواهد ، با هر قیمتی که خود تعیین میکند ، بخرد ؛ همچنین راجه با احداث قلعه پرتغالی ها و نمایندگی تجاری آنها در کوشن موافقت کند ! از سوی دیگر ، شاهزاده کالیکوت با یک ناوگان قوی راهی کوشن شده بود . راجه کوشن ، که این امتیازهای سنگین را به پرتغالیها داده بود و به دوستی آنها می نازید ، از آنها تقاضای کمک کرد ؛ اما واسکودوگاما عقب نشینی را عاقلانه تر تشخیص داد و راجه کوشن را به حال خودش واگذاشت و با محموله گران بهایی از ادویه به سوی پرتغال بازگشت. 📚سرگذشت استعمار جلد اول، صفحه 33
برگی از تاریخ قسمت دوم: «آتش در کشتی» در قسمت اول خواندیم که واسکودوگاما با و بدمستی احمدبن ماجد راه رسیدن به هند را یافت و آغازی بر بود اما ادامه داستان...... دو سال بعـد ، واسکو دوگاما دوباره راهی شـد . گاما هنگامی که به کالیکوت نزدیک می شد ، با یک کشتی پر از مسلمان که از مکـه بـه هنـد برمی گشتند ، رودررو شد . کشتی حامـل3800 مسـافـر مـرد و زن و بچه بود . گاما دستور داد کشتی را در وسط دریا متوقف کنند و از مسافران دوازده هزار دوکا ( واحـد پـول پرتغال ) بگیرند . پرتغالی ها سپس کالاهایی را که حدود ده هزار دوکا ارزش داشت از مسلمانان گرفتند و بعد همه آنها را با کشتی شـان زدند . گاما با این اقدام پیغامی ترسناک برای شاهزاده کالیکوت فرستاد تا در مذاکرات بعدی موفق تر باشد . هنگامی که گاما به کالیکوت رسید ، شاهزاده گروهی را برای مذاکره با او اعزام کرد . گاما پاسخ داد که قبل از هر اقدامی باید از شهر شوند. او هنوز خاطره تجار عرب را که مردم را به نخریدن اجناس پرتغالی ها تشویق می کردند ، در ذهن داشت . شاهزاده زیر بار نرفت . گاما هم شهـر را با توپ هـای کشتی هایش زیر گرفت. از سویی ، ورود تمام کشتی های بازرگانی به بندر را ممنوع کرد. گاما سپس راهی کوشن شد. راجه کوشن ، که پیش از این در رقابت با شاهزاده کالیکوت همکاری گسترده ای با پرتغالی ها داشت ، با ورود آنها دچار وحشت شد. گاما از او خواست به او حق داده شود که هر قدر ادویه که می خواهد ، با هر قیمتی که خود تعیین میکند ، بخرد ؛ همچنین راجه با احداث قلعه پرتغالی ها و نمایندگی تجاری آنها در کوشن موافقت کند ! از سوی دیگر ، شاهزاده کالیکوت با یک ناوگان قوی راهی کوشن شده بود . راجه کوشن ، که این امتیازهای سنگین را به پرتغالیها داده بود و به دوستی آنها می نازید ، از آنها تقاضای کمک کرد ؛ اما واسکودوگاما عقب نشینی را عاقلانه تر تشخیص داد و راجه کوشن را به حال خودش واگذاشت و با محموله گران بهایی از ادویه به سوی پرتغال بازگشت. 📚سرگذشت استعمار جلد اول، صفحه۳۳
💸 دنیا‌ در حال ورود رسمی به فاز جدید برای از مبادلات ارزی‌ست. 💥 شتاب حذف دلار در جنوب‌شرق آسیا 📝 و برای کنارگذاشتن دلار در تجارت دوجانبه توافق‌نامه امضا کردند. 💥 هم به فکر حذف دلار افتاد! 👤 وزیر تدارکات مصر: در تلاش برای کاهش نیاز به دلار هستیم و به‌طور جدی در حال بررسی تجارت با ارزهای شرکای تجاری خود از جمله چین، و روسیه هستیم. 💸 ضرر ۷۵۰ میلیارد دلاری از تعامل کشورها با ارزهای دیگر غیر از دلار 👤 کندی، نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا از حزب دموکرات، در سخنرانی تبلیغاتی خود درباره حرکت کشورهای جهان برای استفاده از ارزهایی غیر از دلار هشدار داد. ✔ او با اشاره به توافق و برای استفاده از واحد پول چین گفت: «می‌دانید اگر [دلار] ما دیگر به ارزهای جهانی سلطه نداشته باشد، چه هزینه‌ای برای کشور دارد؟ ۷۵۰ میلیارد دلار در سال! این هزینه‌ای است که به‌مرور زمان بدتر هم خواهد شد». 💥 خیز و برای حذف دلار 🗞 راشاتودی: برنامۀ گسترده کشورها برای حذف دلار از مبادلات جهانی ادامه دارد و در تازه‌ترین اقدام، آرژانتین یک قراداد سوآپ ارزی با چین امضا کرده که براساس آن پرداخت‌های خود را به‌جای دلار، با یوآن انجام می‌دهد. 👤 : دلار و آمریکایی در حال فروپاشی هستند! ✔ تورمی که خانوارهای آمریکایی با آن مواجه هستند بدترین نیم قرن گذشته است. بانک‌های آمریکایی در حال هستند و به‌زودی دیگر دلار ارز معیار نخواهد بود و این بزرگترین شکست ما در ۲۰۰ سال گذشته است. 👤 وزیر خزانه‌داری آمریکا: ، چین و روسیه دنبال کنارگذاشتن دلار هستند! ✔ اقتصادی روسیه و سایر کشورها سلطۀ دلار را به خطر می‌اندازد؛ زیرا کشورهای هدف به دنبال جایگزین هستند. این تمایل در چین، و ایران برای یافتن جایگزینی برای وجود دارد. 👤 رییس جمهور بحران‌زده: باید وابستگی‌ به آمریکا را کم کند. ✔ اروپا باید در برابر فشار برای تبدیل شدن به دنباله‌روی آمریکا مقاومت کند. ✔ اگر تنش‌ها بین آمریکا و چین بیشتر شود، ما زمان و منابع لازم برای تأمین مالی استقلال راهبردی خود را نخواهیم داشت و به نوکر تبدیل خواهیم شد. اروپا باید حتی وابستگی خود به فراسرزمینی‌‌بودنِ را کاهش دهد. @MesbaholHuda
استاد حجت الاسلام تهرانی میگفت دوران نوجوانی در محضر سیدعبدالکریم کشمیری بودیم این داستان از زبان خود ایشون شنیدیم. آیت الله کشمیری می‌فرمود در یه مرتاضی بود، این توانایی رو داشت که اگر اسم شخص و مادرش رو بهش میگفتیم، بهت میگفت که طرف زنده‌س یا مرده و کجا دفنه، ازش چندنفر رو پرسیدیم کاملا درست جواب داد. مثلا آیت الله بروجردی رو پرسیدیم، گفت: کُم کُم. منظورش قم بود. یعنی قم هستش پرسیدیم زنده‌س یا مرده، گفت مرده. آیت الله کشمیری اهل کشمیر بود و زبان هندی رو بلد بود. این مرتاض این توانایی رو داشت که بفهمه منظور ما چه کسی هست. چون مثلا اسمها خیلی مشترک هستش، شاید تو کل دنیا چندهزار آدم وجود داشته باشه که اسمش محمد باشه و اسم مادرش هم مثلاً فاطمه. ولی این شخص می فهمید معنا و منظور چه کسی هست. این قدرت رو داشت که شرق و غرب عالم رو ببینه و میگفت شخص کجاست و آیا روی خاک هست یا زیر خاک! آیت الله کشمیری گفت دیدیم وقت خوبیه ازش درباره (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بپرسیم ببینیم حضرت کجاست و مرتاض چی میگه. گفتیم مهدی فرزند فاطمه. یکم صبر کرد و گفت چنین کسی رو متوجه نشدم. اونی که منظور شماس این اسمش نیست. ماهم دیدیم اشتباه گفتیم، اسم امام زمان محمد هستش، مهدی لقب حضرته، مادر حضرت مهدی هم باید نرجس بگیم نه حضرت زهراء (سلام الله علیها)، به مرتاض گفتیم، محمد فرزند نرجس، دیدیم مرتاض بعد از چند لحظه مکث، رنگ و روش عوض شد و یِکَم جا خورد و کمی عقب رفت چند بار گفت این کیه؟ این کیه؟ گفتیم چطور مگه؟ اینجای تعریف کردن داستان که رسید آیت الله کشمیری شروع کرد به گریه کردن، به مرتاض گفتیم این امام زمان ماست. گفت هر جای عالم که رفتم این شخص حضور داشت، همه جا بود. جایی نبود که این شخص نباشه!!! *اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر* 🍃 🦋🍃
استاد حجت الاسلام تهرانی میگفت دوران نوجوانی در محضر سیدعبدالکریم کشمیری بودیم این داستان از زبان خود ایشون شنیدیم. آیت الله کشمیری می‌فرمود در یه مرتاضی بود، این توانایی رو داشت که اگر اسم شخص و مادرش رو بهش میگفتیم، بهت میگفت که طرف زنده‌س یا مرده و کجا دفنه، ازش چندنفر رو پرسیدیم کاملا درست جواب داد. مثلا آیت الله بروجردی رو پرسیدیم، گفت: کُم کُم. منظورش قم بود. یعنی قم هستش پرسیدیم زنده‌س یا مرده، گفت مرده. آیت الله کشمیری اهل کشمیر بود و زبان هندی رو بلد بود. این مرتاض این توانایی رو داشت که بفهمه منظور ما چه کسی هست. چون مثلا اسمها خیلی مشترک هستش، شاید تو کل دنیا چندهزار آدم وجود داشته باشه که اسمش محمد باشه و اسم مادرش هم مثلاً فاطمه. ولی این شخص می فهمید معنا و منظور چه کسی هست. این قدرت رو داشت که شرق و غرب عالم رو ببینه و میگفت شخص کجاست و آیا روی خاک هست یا زیر خاک! آیت الله کشمیری گفت دیدیم وقت خوبیه ازش درباره (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بپرسیم ببینیم حضرت کجاست و مرتاض چی میگه. گفتیم مهدی فرزند فاطمه. یکم صبر کرد و گفت چنین کسی رو متوجه نشدم. اونی که منظور شماس این اسمش نیست. ماهم دیدیم اشتباه گفتیم، اسم امام زمان محمد هستش، مهدی لقب حضرته، مادر حضرت مهدی هم باید نرجس بگیم نه حضرت زهراء (سلام الله علیها)، به مرتاض گفتیم، محمد فرزند نرجس، دیدیم مرتاض بعد از چند لحظه مکث، رنگ و روش عوض شد و یِکَم جا خورد و کمی عقب رفت چند بار گفت این کیه؟ این کیه؟ گفتیم چطور مگه؟ اینجای تعریف کردن داستان که رسید آیت الله کشمیری شروع کرد به گریه کردن، به مرتاض گفتیم این امام زمان ماست. گفت هر جای عالم که رفتم این شخص حضور داشت، همه جا بود. جایی نبود که این شخص نباشه!!! *اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر* 🍃 🦋🍃