💐عیدقربان مبارک💐
أعياد سعید قربان و فطر، دو عید بزرگی است که ائمه اطهار(ع)در روایات برای آن ها جایگاه ویژه ای دیده اند و به حدی آن را حائز اهمیت میدانند که نماز این دو عید را واجب دانسته و فرموده اند: «صَلاةُ الْعِیْدِینِ فَریضَةٌ؛ نماز عید فطر و قربان واجب است.» اما فقهاء عظام این نماز را در عصر غیبت، واجب نمی دانند زیرا که امام باقر (ع) فرمودند: «لَا صَلَاةَ یَوْمَ الْفِطْرِ وَ الْأَضْحَی إِلَّا مَعَ إِمَام؛ نماز دو عید فطر و قربان فقط در عصر حضور امام معصوم(ع) واجب است».
فلسفه عید قربان، به مسلخ بردن شهوات نفسانی است که باید آن را به قربانگاه برد و در پیشگاه معبود آن را قربانی کرد. ما در نهم ماه ذیحجه با خواندن دعای عرفه معروف به دعای امام حسین(ع) در روز عرفه به شناخت خود نزدیکتر میشویم و از خدا آمرزش می طلبیم تا در دهم ذیحجه نفس و آمال دنیوی خود را قربانی کنیم و وسیله تقرّب به خدای متعال را فراهم سازیم.
از آنجا که درک بهتر این آئین توحیدی نیاز به درک اسرار و مناسک حج دارد،
ابتدا به پیشینه قربانیکردن که یکی از اعمال حج است می پردازیم، در قرآن مجید آیه ۲۶ سوره مبارکه مائده آمده: «إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ»؛ (وقتی که هابیل و قابیل قربانی تقدیم کردند، از هابیل پذیرفته شد و از قابیل قبول نشد). در این داستان ابعاد مختلف آن قابل بررسی است که فقط به دو بعد آن اینجا پرداخته می شود. اول اینکه از ابتدای شکلگیری ارتباط خدا با انسان، قربانی کردن مورد توجه قرار گرفته و بخشی از آداب و شعائر ارتباط انسان با خداوند شمرده شده است و دوم اینکه در قربانیکردن، انسان نیز باید بخشی از خود را قربانی کند تا قربانی کامل شده و خداوند آن را بپذیرد.
بُعد اول که اشاره به قدمت این موضوع و اهمیت و جایگاه آن نزد خداوند متعال و همچنین در دستورات ادیان آسمانی دارد و مشخص است که خداوند به قربانی کردن بهعنوان یکی از رفتارهای مهم مخلوق خود مینگرد. در روایتی از امیرمؤمنان علی(ع) است که فرمودهاند: اگر مردم میدانستند در قربانی (چه آثار و برکاتی) است، قطعاً قرض کرده و قربانی میکردند، اولین قطرهای که از خون قربانی بر زمین ریخته میشود، گناهان صاحب آن قربانی آمرزیده میشود. اما بُعد دوم همان حقیقت قربانی کردن است؛ عید قربان یادآور تقدم وظیفه انسانی بر غریزه او و اهمیّت دادن و پوشاندن لباس عمل به چنین طرز تفکری است. چرا که حضرت ابراهیم(ع) رضایت الهی را به عشق به فرزند خود مقدم داشت و به سمت انجام دستور الهی حرکت کرد و در حقیقت حضرت ابراهیم(ع) در حال قربانیکردن توجه به دو چیز داشت؛ یکی دستور خداوند و قربانی کردن حضرت اسماعیل(ع) بود که خداوند به جای اسماعیل(ع) قوچی را به قربانگاه فرستاد. دوم منیتها و هواهای نفسانی بود که حضرت ابراهیم(ع) به راستی آن را در قربانگاه ذبح کرد و رضایت تام و تمام الهی را بدست آورد.
چرا ما امروز بعد از این همه سال به تبعیت از سنت ابراهیمی دست به قربانی کردن میزنیم و این قربانی چه دستاوردی برای قربانی کننده دارد؟
حقیقت قربانیکردن، گذشتن از منیتها و خواسته ها و دستورات نفس است که در برابر اراده و خواست خداوند قربانی میشود و ما این روز را پس از چند هزار سال جشن میگیریم تا هم به خود یادآوری کنیم که کمال فردی و رضایت خداوند با قربانی کردن دیو نفس به پای دستورات الهی حاصل میشود و در چنین روزی جشن بندگی را برپا میکنیم و به یاد دستور الهی که قربانی کردن قوچ باشد، ما نیز با راهنمایی پیامبران و امامان(ع)، حیوان حلالگوشتی را ذبح میکنیم و بین فقرا و مستنمندان تقسیم می کنیم. خداوند در آیه ۳۷ سوره مبارکه حج میفرماید: «وقتی شما قربانی میکنید آنچه که متعلق به خدا است، تقوا و خدایی شدن شماست نه گوشت و پوست قربانی».
آیا می توان قربانی کردن را مترادف با تسلیمبودن محض به پروردگار دانست؟
قربانیکردن، حکمتها، مقاصد و فواید بسیاری دارد. قربانیکردن یکی از طرق مبارزه با شیطان است، قربانیکردن، راه میانبر قبولی در آزمونهای دنیا و تمرین خالصکردن نیت است، تمرین بخشش، انفاق و ایثار است و حرکت جمعی مسلمانان در امر قربانیکردن، تمرین وحدت و همدلی در پیروزی اکبر که همان پیروزی بر نفس است. به واقع مهمترین حکمت عید قربان، تمرین تسلیمشدن و تسلیمبودن در برابر خداوند است و اینکه جز اراده او نمیتواند تأثیر و تأثری بر کل و جزء زندگی افراد داشته باشد و وظیفه و تعالی شخص تسلیم محض در برابر اراده و خواست خداوند است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند دقیقه شاد باشید و حلال بخندید
http://eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
[حضرت علی(ع) غوّاص دریای معرفت الهی]
غدير خم پس از بعثت پیامبر(ص)سالها بود که انتظار ميکشيد تا راز خلقتش را دراين بيابان خشک بيابد، تا آن که کاروان آمد و در کنار او توقف کرد. پيامبر(ص) به سخن درآمد و جمعيتي انبوه به نوشيدن کلامش ايستاد. نسيم کلام پيامبر صلي الله عليه و آله، منادي وحي الهي و رسول پيامهاي خدايي، همه جا را از عطر ستايش خدا پر کرد. آن گاه علي عليهالسلام را به سوي خود خواند. دست او را بالا برد و بر مردم نشان داد، از فضايلش سخنها گفت و پيغام خدا را رساند که: بعد از من خدا او را انتخاب کرده است. انگار که خلقت دوباره آغاز شود، روح زنده بودن در تار و پود وجود دميد. وحي خدا بود و امامت و بیعت با او حکم الهي بود و همه از مرد و زن بيعت کردند و غدير خم بر خود ميباليد.
اسلام ولايي
اسلام کشتي نجات است اگر ولايت ناخداي آن باشد و مسلماني اگر به حلقه ولايت متصل باشد ریسمان رهایی است. اسلام نسيم حيات است اگر از سمت وادي ولايتپذيري بوزد و مسلماني زلال زندگي است اگر از سرچشمه ولايت بتراود. اسلام کاملترين ديني است که خالق عالم براي انسان پسنديد، اگر از کمال ولايت لبريز شود. اسلام پربارترين نعمت الهي است، اگر به گوهر ولايت مزين باشد و سرانجام، اسلام باران رضايت خداست، اگر از ابر سرشار از رحمتِ ولايت فرو بارد.
ولايت، لطف الهي
در وادي اسلام هميشه زلال حيات بخش ولايت جاري است و خدا هرگز اين بوستان سبز را در خشکي و عطش نبودن مولا و سرپرست و رهبر وا نمينهد. در ديار مسلماني نسيم خوش بوي ولايت هنوز هم پس از سالهاي سال از جانب غدير خم ميوزد و دل و جان را زنده ميدارد. آن که راه بر اين نسيم ببندد و عشق به ولايت را از دل بيرون کند، راه زنده بودن بر خود بسته است. راه جاودانگي عشق را بر خود بسته است، امّا حيات بخشي ولايت همواره جاري است.
کليد گنج قرآن
قرآن مجيد گنجينهای است در آفرینش بيهمتا، سرشار از گوهرهاي گرانقدر و دُر دانههاي ارزشمند. امّا کسي بايد باشد که دَرب اين گنجينه را بگشايد و به هر کس به قدر ظرف و جودش ببخشد. قرآن دريايي است ژرف و بيکران، سرشار از مرواريدهاي معرفت، که بايد غوّاصي باشد تا توان غوص در اين ژرفا را داشته باشد و مرواريدها را بيابد و عرضه دارد. پس از پيامبر صلی الله علیه و آله، علي عليهالسلام قرآن ناطق است. کليد درب گنجينه قرآن، کلام مبارک اوست. روح بلند علي عليهالسلام است که تحمل ژرفاي قرآن را دارد و دست فهم بلند اوست که مرواريد را از صدف کلام الهي بيرون ميکشد. حقايق را از غير حق باز ميشناسد و راه را از بيراهه باز ميشناسد. پس چگونه است اگر بعد از پيامبر صلی الله علیه و آله علي عليهالسلام نباشد؟
💐عید ولایت و امامت بر همگان مبارک باد.💐
محمدحسین روحی یزدی
[ شاگردان شیطان در غدیر]
قصههای شنیدنی تاریخ وقتی سودمند است که تاثیرگذار و مایۀ عبرت عملی باشد. شاید هیچ داستان واقعی تاریخی بهاندازۀ تعیین و نصب دو خلیفۀ الهی در زمین، عبرتآموز نباشد.
اولی «آدم» بود که شیطان از ابتدا، کرامت و عنایت ویژۀ الهی در حق او را تاب نیاورد، تکبر کرد و حسد ورزید و خود را منافقانه دوست و خیرخواه او جلوه داد. با نقشۀ شوم و زیرکانۀ او، آدم از بهشت رانده شد و پروژۀ غمبار شقاوت و گمراهی انسان کلید خورد.
دیگربار در غدیر و با نصب امیرالمؤمنین علیهالسلام بهعنوان خلیفۀ خدا و رسول، باب نجات به روی بشر گشوده شد. شیطان، از درد ناکامی ناله سرداد و ناامید به گوشهای خزید. این بار شیطانصفتان به مدد او آمدند و همان نقشه را دوباره اجرا کردند. کسانی که نسبت به فضایل بیحد وحصر «علی» علیهالسلام در آتش حسادت میسوختند، و از قبل برای حکمرانی شوم خود بعد از پیامبر برنامهریزی کرده بودند، در غدیر نیز منافقانه، در چهرۀ دلسوز و همراه ظاهر شدند. اولین کسانی که با امیرالمومنین بیعت کردند، با مکر و مغالطه در سقیفه مسیر غدیر را منحرف و بشر را به پرتگاه شقاوت و هلاکت ابدی کشاندند. جالب آنکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در خطبه غدیر به این دو واقعه هشدار میدهد:
«مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْلیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَی الْأَرضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُالله عَزَّوَجَلَّ، وَکَیْفَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ أَعْداءُالله؛
هان مردمان! بهراستیکه شیطان، آدم را با حسد از بهشت رانده، مبادا شما به علی حسد ورزید که اعمالتان نابود و گامهایتان لغزان خواهد شد. آدم به خاطر یک اشتباه به زمین هبوط کرد و حال آن که برگزیدۀ خدای عزّوجلّ بود. پس چگونه خواهید بود شما و حال آن که شما شمایید! و دشمنان خدا نیز از میان شمایند.»
http://eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
[بمناسبت ۲۴ ذیحجه، #روز_مباهله]
مباهله از ریشه «بهل» به معنای رها ساختن و نیزبه معنی ملاعنه و نفرین متقابل آمده است. مباهله از زبانهای عبری و سریانی وارد زبان عربی شده است و در اصطلاح به عملی گفته میشود که دو یا چند نفر که در مساله مهم دینی با یکدیگر اختلاف دارند، در یک جا جمع شوند و با اصرار و تضرع به درگاه خداوند، از او بخواهند آن را که بر باطل است، رسوا و مجازات کند. آیتالله مکارم شیرازی می فرماید: مباهله در آیه مباهله به معنى نفرین کردن دو نفر به همدیگر است. به این صورت که وقتى استدلالات منطقى سودى نداشت، افرادى که با هم درباره یک مسأله مهم دینى گفتگو دارند، در یک جا جمع مىشوند و به درگاه خدا تضرع مىکنند و از او مىخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند. در حدیثی از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده که حضرت فرمود: «خداوند عزوجل به من خبر داده که پس از مباهله عذاب بر گروه باطل نازل میشود و حق را از باطل مشخص میسازد.»
۲۴ ذیحجه یادآور ماجرای تاریخی مباهله در سال نهم هجری قمری و در اواخر عمر شریف پیامبر است که در آیه ۶۱ سوره مبارکه آل عمران به آن اشاره شده و سندی از رفتارهای منطقی و عقلانی پیامبر اعظم(ص) محسوب می شود.
مسیحی ها می گفتند عیسی(ع) خدا و عده ای می گفتند پسر خدا و گروهی قائل به تثلیث بودند که پیامبر(ص) برای هدایت آنان و اصلاح عقایدشان مبنی بر اینکه حضرت عیسی(ع) نه خداست و نه پسرخدا، بلکه مخلوق خداست، تلاش فراوان کردند اما چون نتیجه نداد کار به مباهله کشید.
مبانی دین مبین اسلام بر اساس تعقّل و تدبّر است و نبی گرامی اسلام(ص) رسالت خويش را بر پایه منطق و عقلانیت پیش برده است از جمله اقدامات ماندگار و سنت حسنه آن حضرت ماجرای مباهله است که ریشه در عقلانیت و تفکر دارد و این قبیل آثار نبوی سند عقلانیت فرهنگ قرآنی است.
مباهله سند عقلانیت و تعقل سنت نبوی است زیرا پس آن که پیامبر با منطق و استدلال عقلی برای هدایت مسیحی های نجران به نتیجه نرسیدند، پیشنهاد مباهله دادند و این قوی ترین سند بر عقلانیت اسلام و مکتب پُرفروغ آنست.
در مکتب نورانی و جهان شمول اسلام ابتدا انسان ها را دعوت به تفکّر، تدبر و تعقل می نماید. اساساً آغاز دینداری با فکر و تعقّل بوده است، از این رو اسلام لازم می داند آشنایی و شناخت دین و اصول آن برمبنای استدلال و شناخت فردی باشد. یعنی هر کس بر اساس شناخت شخصی باید خدا را بشناسد و استدلال اصل نبوت و معاد را در حد درک خویش بداند و پس از آنکه اصول برای او اثبات شد در فروع دین اگر خود مجتهد و صاحب نظر نیست تقلید کند.
«نجران» سومین شهر یمن در منطقه مرزی حجاز و یمن میباشد، که ۷۳ دهکده داشت و تنها منطقه مسیحینشین و مرکز صنعت نساجی در حجاز بود و برخی هم میگویند: نجران شهر کوچکی میان عدن و حضرموت در ناحیه کوهستانی است.
سلام دوستان؛ نگرانی بسیارجدّی و بجا اینست که در روزهای تاسوعا و عاشورا بی حرمتی نسبت به حریم اباعبدالله الحسین(ع) با طرح و نقشه جدید صورت پذیرد.
از قرار معلوم به دستور بدخواهان ایران اسلامی، کسانی که برای آنان اسلام و اهل بیت(ع) و مقدسات اهمیتی ندارد و عنان زندگی و معیشت خود را به مزدورانِ بیگانگان سپرده اند، قرار است در روز تاسوعا و عاشورا با کشف حجاب به جمع عزاداران حسینی پیوسته و خود را از نسبت بی دینی تطهیر کنند و اینگونه نشان دهند؛ که ما علیرغم کشف حجاب دوستدار امام حسین(ع) هستیم. این جماعت با این کار قصد دارند عده ای را به طرفداری و حمایت از خود جذب و بین عزاداران دو دستگی ایجاد کنند.
در پاسخ به ندای امام حسین(ع) که فرمود: "هَل مِن ناصر یَنصُرُنی و هَل مِن مُعین یُعینُنی و هَل مِن ذابّ یَذُبّ عَن حَرَمِ رسولِ الله"، تکلیف شرعی دفاع از حریم امامت و جلوگیری از حرمت شکنی و حضور حرمت شکنان در جمع عزاداران است.
حقوق بشر و کرامت انسانی
از مهم ترین موضوعاتی که پیوندی ناگسستنی با «حقوق بشر» و تعریف و نوع نگاه به آن دارد، بحث از «کرامت انسانی» است. موضوعی که پیامدهای حقوقی و اخلاقی فراوانی دارد و پایه و اساس بسیاری از حقوق و امتیازات و تکالیف انسانی می گردد و به همین دلیل توسعه و پیشرفت در هر جامعه ای، ارتباط قوی با آن دارد. امکان ندارد بدون بحث از جوانب مختلف کرامت انسانی و ترسیم حدود و ثغور آن، ارزش های اصیلی چون عدالت و آزادی و برابری و صلح، معنای دقیق و مشخصی یابند و آرمان تشکیل اُمّت واحد جهانی، قابل تحقق باشد.
"کرامت" در لغت: معانی مختلفي دارد. از میان مهم ترین آنها می توان به «ارزش»، «حرمت»، «حيثيت»، «بزرگواری»، «عزّت»، «شرافت»، «انسانيت»، «شأن»، «مقام»، «موقعيت»، «درجه»، «رتبه»،
«جايگاه»، «منزلت»، «پاکی از فرومايگی» و پاک بودن از آلودگی ها»، «احسان و بخشش» و «جوانمردی و سخاوت» اشاره کرد.
انواع کرامت: دقت در معنای لغوی کرامت انسانی نشان می دهد که این واژه بیانگر دو نوع صفت در انسان است. برخی از این ویژگی ها بیان کننده درجه و رتبه و موقعیت اجتماعی یا سیاسی یا دینی فرد می باشند که به عنوان ارزش هایی قابل اکتساب، افزایش یا کاهش در آنها متصور است. اما برخی دیگر مانند «انسانیت» ذاتی انسان اند و نه می توان آنها را در شخص خاصی وضع کرد و نه می توان از شخصی دیگر سلب شان نمود. اینجاست که دو نوع «کرامت» برای آدمی قابل تصور می گردد و آموزه های اسلام نیز آنها را متمایز می داند.
کرامت ذاتی: این نوع از کرامت، ذاتی انسان و برآمده از حیثیت طبیعی انسان ها به عنوان انسان است؛ البته ما دامی که با اختیار خود مرتکب خیانت یا جنایتی علیه خویشتن یا دیگران نشود و این حیثیت را از خود سلب نکند. به عبارت دیگر کرامت ذاتی به آن نوع شرافت و حيثيتی گفته مي شود که تمام انسان ها به جهت استقلال ذاتی، توانايي اخلاقی و وجهه و نفخه الهی که دارند، به طور فطری و يک سان از آن برخوردار هستند. دلایل وجود این کرامت نزد انسان از دیدگاه اسلام بسیار فراوانست که به عنوان نمونه می توان این موارد را برشمرد:
اول: آیه ۷۰ سوره إسراء که در آن تصریح می شود: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ...»؛ (به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم). اين آيه با صراحت بیان می کند که خداوند، فرزندان آدم، یعنی انسان بماهو انسان را کرامت داده است.
دوم: در حدیثی از حضرت علي(علیه السلام) خطاب به مالک اشتر می خوانیم: «در عمق دل خويش مردم را دوست داشته باش. براي مردم چون درنده ای مباش که خوردن آنان را غنيمت شمارد؛ چون مردم دو دسته اند: يا برادر دينی تواند يا اگر مسلمان نيستند، در خلقت مانند تو يک انسان هستند». آنچه از اين حديث به دست مي آيد اين است که انسان بما هو انسان، حرمت و کرامت دارد و از نظر حقوق اجتماعی، مسلمانان با غیر آنها فرقی ندارند و از حقوقی یکسان بهره می برند. ايمان اگرچه مؤلفه ای دخیل در کمال یافتن انسان و نزدیکی اش به خداست، اما در زندگی اجتماعی به عنوان یک شهروند عادی، همه از حقوق مساوی برخوردارند.
به دلالت این بیانات قرآنی و حدیثی و مخصوصا آیه «آية وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ...»، تا وقتی که عنوان «انسان» یا «بنی آدم» بر کسی قابل صدق باشد، کرامت او باید ذاتی تلقی شود و احترامش واجب است و کسی حق تعرّض به حریم او ندارد.
http://eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻یادی از شهید شیخ فضلالله نوری؛
🎬 موشن گرافیک| اسلام زیر بیرق کفر نخواهد رفت
◻️شهید شیخ فضل الله نوری، مجتهد و مبارز بزرگ معاصر در سال ۱۲۵۹ هجری قمری متولد شد. شیخ فضل الله پس گذراندن تحصیالت حوزوی خود در شهر نجف و شاگردی بزرگانی مثل میرزا حبیب الله رشتی و شیخ راضی آل یاسین، با اشاره استادش میرزای شیرازی برای هدایت و ارشاد مردم، به تهران مهاجرت نمود.
http://eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا شیخ فضلالله نوری زیر دِین روسها نرفت؟
http://eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
صدور هشدار و فرمان #آمادهباش توسط سردار سلامی
دشمن بدنبال فتنهانگیزی در سالگرد حوادث ۱۴۰۱ است
همانطور که قبلا پیشبینی کردیم، ظاهرا دشمن از مردهخواری #مهسا_کومله دستبردار نیست و رصد تحرکات رسانهای اخیر آنها نیز گویای همین مطلب است!
لذا در این فرصت باقیمانده لازم است تمام دلسوزان ایران و انقلاب، خود را مجهز به سلاح جهادتبیین کنند؛ تا با روشناییبخشی به شعاع پیرامونی خود، محدودیت دشمن در بهرهگیری از ظلمت جهل و تاریکی شبهات، رقم بخورد
بدین منظور؛ انتشار و اکران مواردی مثل کلیپ دروغپدرمهسا ، مستند بهبهانهآزادی و کارگاه بررسیتطبیقیاغتشاشات را پیشنهاد میکنم
[پند لقمان]
لقمان حكیم به پسرش گفت:امروز روزه بگیر و غذا نخور و هرچه بر زبانت جاری شد را بنویس. با فرا رسیدن شب، تمام آن چیزی را كه نوشتی، برایم بخوان. آنگاه روزهات را باز کن و غذایت را بخور. پسر در شبانگاه، هر آنچه که نوشته بود را خواند. دیروقت شد برای همین نتوانست غذایش را بخورد. آن پسر در روز دوم هم نتوانست هیچ غذایی بخورد. او در روز سوم نیز، گفته هایش را نوشت و پس از خواندن نوشته هایش، آفتاب روز چهارم طلوع كرد در حالیکه او هیچ غذایی نخورده بود. آن پسر در روز چهارم، هیچ حرفی نزد. پدرش در زمان شب، از او خواست تا كاغذهایش را بیاورد و نوشته هایش را بخواند. پسر در جواب پدر گفت: امروز هیچ حرفی نزده ام که آن ها را بخوانم. لقمان گفت:پس بیا و از این نان كه داخل سفره است بخور و بدان آنان كه كم گفته اند، در روز قیامت، چنان حال خوشی دارند كه اكنون تو داری.
۱۴۰۲/۵/۱۲
بمناسبت نهم مرداد ۱۲۸۸ سالروز شهادت شهید شیخ فضل الله نوری (ره).
روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری (۹ مرداد ۱۲۸۸)، کیفیت غسل و کفن و دفن ...
در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد
جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه می خواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می انداختند
به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا .....
تحویل جنازه
عده ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند. سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکر هایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشهای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مجاهد ما را راهی کردند.
جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد.
بعد کفن کردیم و بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم.
سر مجاهد ها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم.
یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند.
صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه کردیم و رویش را گچکاری کردیم.
دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم.
کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشتدیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. از گوشه و کنار پیغام میدادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود. بازاری ها بخیال میافتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان.
حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند ، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست.
همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم.
شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبرهای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد
نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده می خواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت.
" وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سَبیلِ اللهِ اَمواتاً بَل اَحیاء عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُون."
این آیه ای است که روی قبر شهید حاج شیخ فضل الله نوری نوشته شده است .
منبع: کتاب سرّ دار به قلم تندرکیا نوه شیخ شهید، نشر صبح، ۱۳۸۹/ چاپ سوم ،ص ۵۲
۱۴۰۲/۵/۱۲
[۱۸ مرداد روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم]
جوانانی که جهت انجام وظیفه، برای دفاع از حریم اهلبیت علیهم السلام، جان خود را سپر کردند، آمادهی فداکاری شدند و به شهادت رسیدند، نهفقط افتخار خانواده و شهر خویش، بلکه افتخار دنیای اسلام و دنیای تشیّع هستند. هر مکتبی که بتواند انسانها را تربیت کند تا در هنگام احساس نیاز و احساس ضرورت در میدان حاضر باشند، جانشان را در راه خدا، در راه هدف فدا کنند، آن مکتب، مکتبی موفّق است.
شهدای مدافع حرم؛ با فداکاری خود نشان دادند و اثبات کردند که مکتب اسلام و تشیّع یک مکتب انسانساز، پویا، به روز و موفّق است. حقوق این شهداء غیور آن قدر بزرگ است که در قالب الفاظ و یادداشت نمی گنجد، بسیاری از این عزیزان در حالی به دفاع از حرم پرداختند که کمتر کسی مخاطرات پیش روی را می دانست. وصیّتنامهها و نامههای آنان حقیقتاً مایهی افتخار است که انسان ببیند جوانهایی اینجور روشنضمیر، با بصیرت، فداکارانه، شجاعانه، از سرزمین معنوی خود دفاع میکنند، آنان از آب و خاک ایران، افغانستان، عراق، سوریه و لبنان دفاع نمیکنند بلکه از حریم اسلام دفاع میکنند، از حقیقت و هویّت تشیّع دفاع میکنند، از حریم اهلبیت علیهم السلام دفاع میکنند که همه مایهی افتخار است. جوانهای آزاد اندیش و بلندنظر، واقعاً چهرهی درخشانی از اسلام را نشان داده اند. کمتر دورهای بوده که اینهمه جوان مؤمن و با عزم و اراده، وارد میدان شوند؛ بعضی حرف میزنند ولی حرف با عملشان متفاوت است. جوانان مدافع حرم، حرف و عمل را یکی کردند، بلکه حرف هم نزدند و فقط عمل کردند.
مدافعین حرم کارهای بزرگی انجام دادند که توانستند نقشههای آمریکا را که برای کلّ منطقه، از جمله برای ایران و برای دیگران خطرناک بود از بین ببرند، هر چند هدف اصلی جمهوری اسلامی ایران بوده است. انشاءالله بعد از این هم جمهوری اسلامی به کمک این مردم پُرشور و مؤمن خواهد توانست نقشهها را از بین ببرد.
در کشورهای اسلامی هستند کسانی که به مبانی، ارزشها و اصول انقلاب به معنای واقعی کلمه معتقدند. به این دلیل که حاضرند جانشان را در این راه بدهند.
خداوند روح پاک شهدای مدافع حرم را با روح مطهر اباعبدالله(ع) محشور و به خانواده عزیزشان صبر و اجر عنایت فرماید.
http://eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
[ لباس زن مسلمان چگونه باید باشد؟]
امام جعفر صادق علیهالسلام:
لا یَنْبَغی لِلْمَراَةِ اَنْ تُجَمِّرَ ثَوْبَها اِذا خَرَجَتْ مِنْ بَیْتِها
شایسته نیست که زن مسلمان، آنگاه که از خانه خویش بیرون میرود، لباس خود را وسیله جلب توجّه دیگران نماید.
آدرس: کافی ج ۵، ص ۵۱۹، ح ۳
مساله حجاب و عفاف یک مساله عمیقی است که خواهران ما، فرزندان ما، دختران ما بدانند؛ هیچ کس مصلحت ما را به اندازه آفریدگار ما نمی داند. (الشّعر احد الجمالین)، «مو» یکی از دو زیبایی است. چهره، جمال است؛ مو، جمال است.
آنکه ما را خلق کرد و زیبا آفرید و چهره زیبا و موی زیبا داد، به ما گفت: این #حرم_امن شماست، این را حفظ بکنید. هیچ کس بهتر از آفریدگار ما خیر ما را نمی خواهد. ما مثل درخت نیستیم که بعد از یک مدّتی بپوسیم، ما آن مرغ پرواز کننده ایم که با مرگ از بدن پرواز می کنیم و برای ابد زندهایم.
آیت الله جوادی آملی
۱۴۰۲/۴/۱۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«قرار نیست دوتا تیر از تفنگ اومده من قانون خدا رو زیر پا بزارم»
روایت دختربچه دهه نودی حاضر در حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ(ع)
http://eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ویدیو مربوط به اختتامیه سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۶ می باشد .
▪️ زمانی که خیلیها رشیدپور را نمیشناختند، آقای حاتمی کیا بخوبی او رو معرفی کرد!
و همچنیان مدیران صدا و سیما در حال دعوت وی هستند ...
انتشارش با شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون تعارف با خادم فداکار حرم حضرت شاهچراغ که تروریست داعشی را زمینگیر کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(فیلم رصد و رهگیری ناو نیروهای تروریستی آمریکایی در تنگه هرمز و خلیج فارس.)
http://eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
(متن سخنرانى آیت الله میرزا جواد تبریزی (ره) در حرم حضرت رقیه علیها السلام در سال ۱۳۸۱ شمسی:)
مزار کنونى حضرت رقیه بنت الحسین (ع) در شام، از اول مشهور بوده، گویا حضرت امام حسین (ع) نشانى را از خود در شام به یادگار سپرده است تا فردا کسانى پیدا نشوند و به انکار اسارت خاندان طهارت (ع) و حوادث آن بپردازند، این دختر خردسال گواه بزرگى است بر اینکه در ضمن اسیران حتى دختران خردسال نیز بوده اند، ما ملتزم به این هستیم که بر دفن حضرت رقیه (ع) در این مکان شهرت وجود دارد، حضرت رقیه (ع) در این مکان جان سپرده و دفن شده است. ما به زیارتش شتافتیم و باید احترام او را پاس داشت.
دفن این طفل خردسال در شام گواه بزرگ و نشان قوى از اسارت خاندان طهارت و ستم روا داشته بر ایشان می باشد، آن ستمى که تمام پیامبران از آدم تا خاتم بر آن گریستند تا آنجا که خدا عزاى امام حسین (ع) را بر آدم خواند، ازاین رو احترام این مکان لازم است، به سخنان فاسد گوش فرا ندهید و به سخنان باطلى که می گویند: رقیه (ع) طفلى خردسال بیش نبود، گوش فرا ندهید، مگر علی اصغر (ع) کودک خردسال نیست که در روز قیامت شاهدى خواهد بود و موجب آمرزش گنه کاران شیعه خواهد شد ان شاءالله تعالى.
بنابراین بر همه واجب است احترام این مکان (محل دفن حضرت رقیه -ع-) را داشته باشند و به سخنان فاسد و بیهوده ای که از گمراهى شیاطین است، گوش فرا ندهند و اعتناء نکنند. ما با زیارت دختر امام حسین (ع) جناب رقیه خاتون -ع-) به خداوند متعال تقرّب می جوییم، آن دخترى که خود مظلوم بود و خاندان وى نیز همه مظلوم بودند.
http://eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر قشنگ بود این نماهنگ اربعین
پر از نکات تربیتی
احسنت به امیرکرمانشاهی
🔶 سیاست از نگاه امام مجتبی (ع)🔶
امام حسن مجتبی علیه السلام:
هِيَ أَنْ تَرْعى حُقُوقَ اللهِ، حُقُوقَ الأحْياءِ، وَحُقُوقَ الأمواتِ فَأمّا حُقُوقُ اللهِ فَأداءُ ما طُلِبَ وَاجْتِنابُ عَمّا نُهِىَ.وَأمّا حُقُوقُ الأحْياءِ: فَهِىَ أَنْ تَقُومَ بِواجِبِكَ نَحْوَ إخْوانِكَ، وَلا تَتَأخَّرَ عَنْ خِدْمَةِ أُمَّتِكَ وَأَنْ تُخَلِّصَ لِوَلِىِّ الأمْرِ ما أَخْلَصَ لاُِمَّتِهِ وأنْ تَرْفَعَ عَقِيرَتَكَ فِى وَجْهِهِ إذا ما حادَ عَنِ الطَريقِ السوي.وأمّا حُقُوقُ الأمواتِ: فَهِىَ أنْ تُذْكَرَ خَيْراتِهِمْ وَتَتَغاضى عَنْ مَساوِئِهِمْ فَإنَّ لَهُمْ رباً يُحاسِبُهُمْ
✅ سياست، رعايت حقوق خدا، مردم و اموات اين مردم است.
اما حق خداوند: انجام دادن فرائض (واجبات) و دورى كردن (محرّمات) از آنچه ما را نهى كرده است.
اما حقوق مردم: اين كه وظيفه خود را نسبت به مردم انجام دهى و هرگز از خدمت به جامعه خود باز نمانى، همان طورى كه زمامدار با تو با صداقت رفتار میكند تو هم بايد با حقيقت و اخلاص رفتار نمايى و چون اقوام و بستگانت از راه راست منحرف شدند، آنها را به راه راست رهنمون باشى.
اما حقوق اموات: آن است كه از خوبيهاى آنان سخن گوييد و از زشتيهايشان چشمپوشى كنيد، زيرا براى آنان خداوندى است كه حساب آنها را رسيدگى خواهد كرد.
منبع: مجموعه وَرّام، ص۳۰۱