مـیــثــــاق
🎆﷽🎆 هر روز یک صفحه از کتاب سه دقیقه در قیامت ماجرای واقعی مردی که لحظات نزدیک مرگ را تجربه کرده اس
🎆﷽🎆
هر روز یک صفحه از کتاب سه دقیقه در قیامت
ماجرای واقعی مردی که لحظات نزدیک مرگ را تجربه کرده است
قسمت شانزدهم
اما دوباره مشاهده کردم که یکی یکی اعمال خوب من در حال پاک شدن است. دیگر نیاز به سوال نبود. خودم مشاهده کردم که آخر شب با رفقا جمع شده بودیم و مشغول اذیت کردن یکی از دوستان بودیم، یاد آیه ۶۵ سوره زمر افتادم که می فرمود: برخی اعمال باعث حبط (نابودی) اعمال (خوب انسان) میشود.
به دو نفری که در کنارم بودند گفتم: شما یک کاری بکنید!؟ همینطور اعمال خوب من نابود می شود.
سری به نشانه ناامیدی و اینکه نمیتوانند کاری انجام دهند برایم دست تکان دادند. همینطور ورق میزدم و اعمال خوبی را می دیدم که خیلی برای زحمت کشیده بودم، اما یکی یکی محو میشد.
فشار روحی شدیدی داشتم. کم مانده بود دق کنم. نابودی همه ثروت معنوی ام را به چشم می دیدم. نمی دانستم چه کنم.
هرچه شوخی کرده بودم اینجا جدی جدی ثبت شده بود. اعمال خوب من، همه از پرونده ام خارج میشد و به پرونده دیگران منتقل میشد.
نکته دیگری که شاهد بودم اینکه؛ هر چه به سنین بالاتر می رسیدم، ثواب کمتری از نمازهای جماعت و هیئت ها در نامه عمل می دیدم. به جوانی که پشت میز نشسته بود گفتم: در این روزها من همگی نمازهایم را به جماعت خواندم. من در این شبها هیئت رفته ام. چرا اینها در نامه عملم نیست؟
رو به من کرد و گفت: خوب نگاه کن. هر چه سن و سال بیشتر میشد، ریا و خودنمایی در اعمالت زیاد میشد. اوایل خالصانه به مسجد و هیئت میرفتی اما بعدها، مسجد می رفت تا تو را ببینند. هیئت میرفتی تا رفقایت نگویند چرا نیامدی! اگر واقعاً برای خدا بود، چرا به فلان مسجد یا هیئتی که دوستانت نبودند نمیرفتی؟.....
ادامه دارد 🖊
🎆
🎆🌼@Misaagh_Amin🌼
🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆
مـیــثــــاق
⚘⚘⚘⚘⚘⚘ 🔸️برگرفته از کتاب خون دلی که لعل شد ⚘زندگینامه ایت الله العظمی امام خامنه ای(مد ظله العالی)
⚘⚘⚘⚘
🔸️بر گرفته از کتاب خون دلی که لعل شد
⚘زندگینامه آیت الله العظمی امام خامنه ای(مد ظله العالی)
🔸️فصل اول،قسمت سیزدهم
🔸️شما دیگر چرا سیّد؟
🍂تمسخر عمامه و علمای دین در ایران به شیوه های مختلف رایج بود و به صورت یک روحیه عمومی جمعی درآمده بود و همه بخش های جامعه را در بر می گرفت و حتی من هم از این روحیه عمومی در سلامت نماندم
🍂 در محله ما شخص معممی به نام شیخ فائقی بود او مردی فاضل بود که در مجالس روضه میخواند. عمامه بزرگی بر سر میگذاشت و محاسنی کم پشت بر چهره داشت و الاغی کوچک و تند و تیز سوار میشد خانهاش در کوچه مجاور کوچه ما بود.او هر روزه سوار بر الاغش از جلوی خانه ما میگذشت و در کوچه ها با سرعت حرکت میکرد
🍂یک روز با دوستانم مشغول بازی والیبال بودم .من به این ورزش بیش از سایر ورزشها پرداخته ام. هنگامبازی عمامه را برمی داشتم و به پوشیدن همان قبا اکتفا می کردم در حین بازی متوجه شدیم که آقای فائقی سوار بر الاغ از دور با سرعت می آید. بچه ها با هم قرار گذاشتند او را مسخره کنند وقتی نزدیک شد همگی_ از جمله خود من !_ فریاد زدند: آشیخ آشیخ !این کلمه به تنهایی حرف زشتی نیست،چو مخفف آقا شیخ هست اما وقتی دسته جمعی باخنده فریاد می شد نشان از تمسخر داشت وقتی به ما نزدیک شد
🍂 سر الاغ را به سمت ما برگرداند و با عصبانیت به سمت ما آمد بچهها گریختند و من بر جا ایستادم از الاغ پیاده شد و نزدیک من آمد هم مرا و هم پدرم را میشناخت و هم می دانست که من معمم هستم لذا با لبخندی آمیخته به تعجب و گلایه و با نرمی و مهربانی گفت شما دیگر چرا سید عزیز؟!
ادامه دارد...
⚘⚘⚘⚘
@Misaagh_Amin
9.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼🌼۲روز مانده تا ولادت باسعادت امام عصر (عج)و فاصله اش با تولد امام خامنه ای سلام الله علیه...!همش یه هفته است که ان شاءلله دعا کنیم این هفته هفته ی ظهور باشد #نماهنگ ای جانم - ویژه ولادت مولایمان امام خامنه ای 29 فروردین 1399
🌼🌼🌼
🎆﷽🎆
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ
آیه ١۴١سوره بقره
آن گروه پیشین همه درگذشتند، هر چه کردند برای خود کردند و شما نیز هر چه کنید به سود خویش کنید و شما مسئول کار آنان نخواهید بود.
بقــره /ایــه ۱۴۱
🎆
🎆🌼@Misaagh_Amin🌼
🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆
مـیــثــــاق
🎆﷽🎆 تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَ
🎆﷽🎆
پیام ها
1- در كسب خوشبختى، تكيه به گذشتگان و تاريخ پدران، چارهساز نيست. «لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ»
گيرم پدر تو بود فاضل
از فضل پدر، تو را چه حاصل
2- هر امّتى، تنها مسئول عمل خويش است. «لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ»
🎆
🎆🌼@Misaagh_Amin🌼
🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆🎆