eitaa logo
مـیــثــــاق
2.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
15هزار ویدیو
32 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1277689893C3e7a8a1f84 🌱 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ الله الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ سلام بر تو ای پیمان محکم خدا که از مردم گرفت و سخت محکمش کرد..🌷 ارتباط با ما @MN5286
مشاهده در ایتا
دانلود
رسیدیم کربلا خدا خودت به خواهرم رحم کن.mp3
4.28M
▪️رسیدیم‌ کربلا خدا خودت‌ به‌ دخترم‌ رحم‌ کن ▪️رسیدیم‌ کربلا خدا خودت‌ به‌ خواهرم‌ رحم‌ کن کاروان به کربلا رسید.
10.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر چه گفتم شهادت بده نداد! صابر خراسانی
🏴🏴🍃روی کار آمدن یزید و آغاز نهضت امام حسین: 🍀 یزید پس از به قدرت رسیدن ابتدا از حاکمش ولید بن عتبه ابن ابی‌سفیان خواست تا از مردم مدینه برای خلافت او بگیرد و برای این کار نیز از حسین شروع کند. در برخی از منابع نیز آمده است که اگر حسین بیعت نکرد ،او را بکش. 🍀ولید امام حسین و ابن‌زبیر را که در مسجد نشسته بودند، به دارالاماره فراخواند. آن دو دریافتند که باید اتفاقی مانند مرگ معاویه رخ داده باشد . امام حسین به منزل آمد ،لباس پوشید، وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و همراه نوزده نفر از طایفه و عشیره خود به دارالاماره رفت و به آنان فرمود: چنانچه اوضاع وخیم گردید (مثلاً سروصدای بلند شد)، آماده باشید. 🍀 وقتی نزد حاکم مدینه از بیعت با یزید سخن به میان آمد، امام فرمود: بر خلاف بیعت علنی بیعت مخفیانه بی‌فایده است.حضرت بدین طریق خود را از آن وضعیت رهانید. 1⃣
مـیــثــــاق
🏴🏴🍃روی کار آمدن یزید و آغاز نهضت امام حسین: 🍀 یزید پس از به قدرت رسیدن ابتدا از حاکمش ولید بن عتبه
🍀صبح روز بعد وقتی مروان با امام روبرو شد، امام را به بیعت با یزید فراخواند ،ولی ایشان فرمود:انا لله و انا الیه راجعون و علی الاسلام السلام! بحث میان آنان بالا گرفت و امام فرمود: از پیامبر شنیدم که حکومت بر آل ابوسفیان مطلقا است. مروان گفت:تو باید با یزید بیعت کنی، آن هم درحالی‌که در حالت قرارداری. وی سپس به نزاع تاریخی میان بنی‌هاشم و بنی‌امیه اشاره کرد، اما امام فرمود: یا مروان! الیک عنی فانک رجس و انا اهل‌بیت الطهاره. 🍀 امام حسین شبانه به مکه عزیمت کرد تا حکومت برای او مزاحمتی پیش نیاورد. به گزارش ابن اعثم،امام حسین به هنگام خداحافظی با قبر مادر و پیامبر ،آن حضرت را به خواب دید که بدو فرمود:ای حسین! نزدیک است که در سرزمین کرب و بلا از سوی گروهی از امتم مقتول و شوی. 2⃣
مـیــثــــاق
🍀صبح روز بعد وقتی مروان با امام روبرو شد، امام را به بیعت با یزید فراخواند ،ولی ایشان فرمود:انا لل
🍀امام در برای برادرش- که تنها در فتوح ابن اعثم آمده- هدف اصلی از قیام خود را چنین بیان کرد:" من از روی هوس و جاه‌طلبی قیام نکرده ام.خروج و قیام من به منظور اصلاح امت جدم است .می‌خواهم که به نیکی امر کنم و از بدی نهی نمایم و به روش جدم و پدرم علی‌بن‌ابیطالب رفتار کنم." 🍀حضرت به هنگام خروج از مدینه در شب شنبه بیست و هفت رجب سال شصت هجری این آیات را تلاوت می‌کرد: " پس (موسی) از آن دیار ترسان و نگران بیرون شد و گفت: "پروردگار من! مرا از گروه ستمگران رهایی بخش." 🍀 امام حسین در سوم شعبان وارد شد و به خانه عباس بن عبدالمطلب درآمد. ایشان بیش از چهار ماه (از سوم شعبان تا هشتم ذی‌حجه) در مکه ماند. با ورود حضرت، اهالی مکه در هر صبح و شب پیرامونش جمع می‌شدند. 3⃣ 📗گزیده حیات سیاسی و فکری امامان شیعه،رسول جعفریان
آن وقتی که خیلی ها نسبت به رزاق بودن خداوند تردید کردند، و فرزند کمتر را به زندگی بهتر!!!! گره زدند!!!! کارمان به اینجا رسید!!!!! در باور ما خدایی که 7 سال _در دولت فشل لیبرال مسلک که این همه تنگنای اقتصادی و معیشتی را به مردم تحمیل کرده _ روزی ایشان را تامین کرده است، تامین مابقی آن هم برای سهل است و البته هر یاریگری وسیله است که بار خیر خود از این ارتزاق را پر می کند. ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از حرکت خزنده ها در این روزها که مشغول عزاداری برای حضرت ابا عبدالله هستیم غافل نباشیم، که تمام هدف قیام حضرت برای برپا نگه داشتن نام و رسم اسلام بود، در حالی که شهرداری نظام جمهوری اسلامی در تهران ، به اسلامیت جمهوری نظام، التزامی ندارد! ✍️قاسم پروینی
مـیــثــــاق
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷خون دلی که لعل شد زندگینامه مقام معظم رهبری 🌷فصل یازدهم صد و بیست و هشت ماقوت 🌷وقتی در
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀 🥀خون دلی که لعل شد زندگینامه مقام معظم رهبری 🥀فصل یازدهم قسمت صد و بیست و نه دفاعیه در دادگاه نظامی 🥀پرونده من در این زندان در دادگاه نظامی مطرح بود دادگاه نظامی هم در وسط پادگان قرار داشت و رابطه من با این دادگاه در طول مدت زندان برقرار بود 🥀 یا دادگاه من را برای پاسخگویی به سوالات احضار می کرد یا من در اعتراض به یک رشته مسائل به دادگاه نامه مینوشتم و درنتیجه دادگاه من را برای پاسخ به اعتراضاتم احضار می کرد 🥀 اعتراض کردم که چرا مرا با کفالت آزاد نمی کنند در حالی که قانون چنین اجازه ای را می دهد؟! اعتراض کردم که چرا اجازه نمی دهند با خانواده و دوستان ملاقات داشته باشم ؟به نگه داشتنم در سلول انفرادی علی‌رغم تکمیل مراحل بازجویی اعتراض کردم و می دانستم که دادگاه قادر نیست که هیچ یک از چیزهایی را که خواسته بودم برایم تامین کند اما قصدم بود که در برابر تخلفات غیر قانونی آنها موضعی از طرف خود داشته باشم 🥀 به یاد دارم که یک بار رئیس دادگاه در پاسخ به یکی از درخواست‌هایم گفت باید به ساواک مراجعه کنید البته این حرف ناخواسته از زبانش در رفت و من از آن علیه او استفاده کردم با اظهار تعجب از حرف او پرسیدم چطور ممکن است دادگاه زیر نفوذ ساواک باشد؟ او حرفش را عوض کرد و شروع کرد به تعریف و تمجید و ذکر فضای رئیس ساواک مشهد! 🥀 روز محاکمه تعیین شد و پرونده ام را برای بازنگری و تهیه دفاعیه خواستند دادگاه برای من یک وکیل مدافع نظامی تعیین کرده بود اما می‌دانستم که دفاع صوری و ظاهری است و خاصیت و اثری بر آن مترتب نیست 🥀 دفاعیه ای در سی صفحه نوشتم روز محاکمه وارد صحنه دادگاه شدم در صحن دادگاه رئیس و دو قاضی و دادستان و وکیل مدافع مستقر بودند همگی آنها نظامی بودند و با درجات نظامی براقی که بر شانه و نشان هایی که بر سینه داشتند با باد و فیس تمام نشسته بودند و با آهنگی دری و لحنی قاطع لایحه دفاعیه را خواندم این لایحه هم مانند لایحه قبلی که در زندان سابق تهیه شده بود به شدت بر مواد قانونی استناد داشت و به صورت منطقی تنظیم شده بود 🥀 انتظار نداشتند از یک طلبه علوم دینی چنین سخنانی بشنوند و یا از او چنین موضوعی را مشاهده کنند تصویری که در ذهن آنها از دین و روحانیون نقش بسته بود تصویری عقب مانده و مسخ شده بود من در میان اعضای دادگاه نشانه‌های تحسین و تبادل نگاه های گویا و پر معنا را میدیدم . ادامه دارد.... @Misaagh_Amin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلا از زایشگاه تا قبرستان نباید امام حسین فراموش بشه تاتو زمین سجده ای سر به هوا نمی شوم
مـیــثــــاق
🎇°•○●﷽●○•°🎇 ✨هر روز یک صفحه با کتاب حسین پسر غلامحسین 🌺زندگینامه شهیدی که حاج قاسم وصیت کرد در کن
🎇°•○●﷽●○•°🎇 ✨هر روز یک صفحه با کتاب حسین پسر غلامحسین 🌺زندگینامه شهیدی که حاج قاسم وصیت کرد در کنار او دفن شود. 🍃 محمد حسين به روایت حسین متصدی 💫 چای و چفیه یکی از خصوصیات بچه های اطلاعات قدرت ابتکار آنها بود. در هر شرایطی سعی می کردند تا با امکانات موجود بهترین بازده کاری را داشته باشند. در این میان شهید یوسف الهی از خلاقیت بیشتری برخوردار بود، چه در مسائل مهم عملیاتی و چه در مسائل جزئی پشت جبهه. بارها اتفاق می افتاد که در کار ما گرهی ایجاد می شد و بچه ها هر چه سعی می کردند موفق نمی شدند آن را رفع کنند. در این موقع محمد حسين يوسف الهی می آمد و با طرحی که می داد، مشکلات را حل می کرد. گاهی اوقات شبانه روز در یک محور تلاش می کردیم و کار پیش نمی رفت، اما ایشان می آمد و یک شبه ماموریت را تمام می کرد. در جاده سیدالشهدا من و حسینی با هم به شناسایی می رفتیم. یک شب موقع برگشتن قطب نمای ما که ضد آب نبود، از کار افتاد؛ به همین دلیل ما مجبور شدیم از شب بعد برای خودمان نشانه و راهنمایی بگذاریم که معبر را گم نکنیم. برای این کار ریسمانی جلوی کانال بستیم. چند شب بعد دوباره ریسمان را هم گم کردیم و هر چه گشتیم، نتوانستیم آن را پیدا کنیم. روز بعد به جستجویش رفتیم، اما هیچ اثری ندیدیم. قضیه را با محمد حسين يوسف الهی در میان گذاشتیم، ایشان گفت: کار شما نیست باید حتما خودم بروم. شب بعد به همراه محمدرضا کاظمی رفتند و بعد از مدت کوتاهی آمدند. وقتی برگشتند ریسمان را پیدا کرده بودند، کاری که ما چند روز نتوانسته بودیم انجام بدهیم، آنها در یک شب یا بهتر بگویم در چند ساعت انجام دادند. نکته جالب اینجاست که این روحیه فقط مختص مأموریت های شناسایی نبود، حتی در کارهای عادی پشت خط نیز خلاق و مبتکر بود. یک بار حدود دویست، سیصد نفر از خانواده های شهدا برای بازدید از منطقه به مقر لشکر آمده بودند. رسیدگی و پذیرایی در آن شرایط کار خیلی مشکلی بود. ما همه مانده بودیم که چه کنیم. یوسف الهی مسئولیت خدمات آنها را بر عهده گرفت و به کمک هندوزاده کارها را مرتب کرد. یادم است که می خواستیم به این خانواده ها چای بدهیم، اما هر چه امکاناتمان را بررسی کردیم، دیدیم نمی توانیم در آن واحد به سیصد نفر چای بدهیم. دوباره مشکل را با محمدحسین در میان گذاشتیم، ایشان آمد و گفت: «یک قابلمه بزرگ آب کنید و بگذارید روی اجاق بعد یک چفیه تمیز و نو از تدارکات گرفت و آورد. آن را شست و یک بسته چای خشک وسط آن خالی کرد و آن را گره زد و داخل قابلمه که آبش جوش آمده بود، گذاشت و به این ترتیب یک قابلمه چای صاف و تمیز درست کرد که به راحتی برای تمام سیصد نفر کافی بود. شهر خالی است ز عشاق بود کز طرفی/ مردی از خویش برون آید و کاری بکند/ ادامه دارد 🖋️ @Misaagh_Amin
6.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 به قولت عمل کن ... 📎 ویژه شب سوم محرم ، شب 🎙 محمود کریمی
37.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واحدترکی | یارالی جان یارالی.. بامداحی: حاج مهدی رسولی شب اول محرم الحرام ۱۴۴۲ پنجشنبه سی‌ام مردادماه ۱۳۹۹ هیئت‌ثاراللّه‌(رهروان‌امام‌وشهدا)