#خاطره
🔶️نشسته بودم بغل دست حاجی، یڪ دفعه زد روی پایش، از صدای نالهاش ترس برم داشت ! گفتم: حاجی چیزی شده؟ مشکلی پیش اومده؟ گفت: من سه چهار روزه ازحال #آقا بیخبرم....
پدرش فوت ڪرده بود ، میان سنگینی غم از دست دادن پدر، قلبوفڪرش پیش #حضرت_آقا بود. فقط سه چهار روز بود جویای حالش نشده بود. آنوقت اینطور آه میڪشید. اینطورخودش را سرزنش میڪرد...
#مرد_میدان
#حاج_قاسم
#ولایت_پذیری
📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
🔸 یمن را دریاب ... ! 🔸
📝#خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر
پدر داشت روزهای پایانی را میگذراند. دکترها برایش اصطلاحِ «سپسیس عفونی» را بکار میبردند. «سپسیس» یک بیماری خطرناک و مرگبار است که بر اثر واکنش شدید سیستم ایمنی بدن در برابر عفونت شدید ایجاد می شود. «سپسیس شدید» منجر به «شوک سپتیک» می شود. این شوک، فشار خون پدر را کمتر از ۷ کرده بود. بوسيله دارویی که دائم و بهتدریج به بدن تزریق میشد، سعی در جلوگيری از اُفت شدید فشار داشتند.
این حالات، پدر را در خوابی عمیق و متفاوت فرو میبرد؛ حالتی اغماء گونه ...
از شب، نوبت حضور من بالای سرشان است. حالتی رفت و برگشت دارند. بیهوش و هوشیار در نیمههای شب نگاهی به من کردند. «علی بیا !». بعد بلافاصله گفتند: «از یمن چه خبر؟!». متعجب نگاه میکنم. «با موشک کجا را زده؟». گویی نظارهگر واقعهای بوده که من از آن بی خبرم. میگویم: «خواب دیدید؛ ما الآن در بیمارستان نمازی هستیم». رویش را برمیگرداند. «نه، خواب نبود! یمن را دریاب. اخبار یمن را پیگیر باش. آخرالزمان از یمن آغاز میشود. از شلیک اولین موشکها !» بعد سکوتی طولانی کرد. دوباره میگوید «علی بیا!».
اشاره میکند که «سرت را جلو بیار». سرم را میچسبانم به دهانش. باصدای بیجوهرهای میگوید: «ان شاء الله تو ظهور را درک میکنی!» مو به تنم سیخ میشود. میگویم «ان شاء الله» و در دل، همۀ این فضا را حمل بر حال اغماگونه او میکنم و عبور میکنم ... تا اینروزها که اولین موشکها با جسارتی وصفناشدنی از یمن به سمت تمام منافع اسرائیل و آمریکا شلیک میشود ... و تنگهای که لقب مهمترین آبراهۀ جهان را یدک میکشد برای همه کشتیهای اسرائیل و آمریکا ناایمن شده. یمن یک تنه دارد صفآرایی و آبروداری میکند.
باز صدای پدر را میشنوم: «یمن را دریاب ...!»
https://eitaa.com/Misaagh_Amin
#خاطره
#کرامت۱۵۸
#ارسالی_مخاطبین
سالها بود که دلم میخواست برای خودم عقیقه کنم اما نمیتونستم. امسال (۱۴۰۴) تصمیم داشتم هر طور شده عقیقهام رو #عید_غدیر انجام بدم و باهاش به نیازمندان غذا بدم. که هم #عقیقه هم #اطعام_غدیر رو انجام داده باشم.
چون همیشه آرزوم بود برای عید غدیر اطعام بدم اما شرایطم جور نمی شد..
دیگه خیلی تلاش کردم به چند نفر گفتم که برای چند روزی مقداری بهم قرض بدن، اما متاسفانه هیچکدوم نتونستن. اصلا نمیتونستم از این نیتی که به دلم افتاده بود بگذرم..
چندین مشکل دیگه هم داشتم، گفتم مولا جان خودت کمک کن..🥺
مخاطبین گوشیم رو نگاه میکردم ببینم به چه کسی میشه رو زد. یک دفعه به این اسم رسیدم:
« ❤️عشقم❤️»
شماره ۰۲۵۳۷۱۷۵۷۷۷
زیارت تلفنی خانوم جان حضرت معصومه سلام الله علیها ..
بیدرنگ زنگ زدم و درخواست کمک کردم، گفتم: ای دختر مولا امیرالمؤمنین علی، نظری کن..💔
عصر همون روز بالاخره تصمیم گرفتم تنها طلایی که داشتم ( حلقه ازدواجم ) که نگه داشته بودم برای روز مبادا، رو بفروشم. انگشتر رو برداشتم رفتم طرف بازار، نزدیک طلافروشی پسرم رو دیدم، وقتی ماجرا رو شنید گفت: برو قیمتش کن. قیمتش نزدیک ۸ تومان بود. پسرم گفت من ازت میخرمش. خلاصه ۱۰ تومان ازم خریدش ! و انگشتر رو به خودم هدیه داد!😍
(ناگفته نمونه پسرم هم مشکلات مالی زیادی داشت و برای ادامهٔ کارش سخت به پول نیاز داشت.
یک طلبی از سالها پیش از کسی داشت که خداروشکر روز قبل بهش داده بودند.)
خلاصه بلطف آقا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، هم پول عقیقه و اطعام عید غدیر جور شد، هم انگشتر به خودم برگشت، هم پسرم مشکل مادیش حل شد! 😊
خدا همه چی رو از قبل دقیق و زیبا چیده بود فقط میخواست ببینه تا کجا پای اعتقاداتمون هستیم مثل ماجرای حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل ..!🌹
در ضمن یاد خاطره عقیقه کردن برای پسرم افتادم، سالها پیش ی زوج سید بیسرپرست، برای شام عروسیشون در روز میلاد حضرت علی علیهالسلام به مشکل خوردن. ما هم دو گوسفند عقیقه پسرم و دخترم رو دادیم ب این زوج سید و خداروشکر بلطف مولا، ولیمه عروسی شون با گوشت عقیقه بخوبی برگزار شد. 🎉😍
اهل بیت علیهمالسلام مدیون و بدهکار کسی نمی شند. اینطور نیست که برای اهل بیت قدمی برداریم سختی بکشیم، مگر اینکه دهها برابر روش میذارند و برمیگردونند..
"نه فقط بنده به ذات ازلی مینازد
ناشر حکم ولایت به ولی مینازد
گر بنازد به علی شیعه ندارد عجبی
عجب اینجاست خدا هم به علی مینازد"
«رَبِّ اجْعَلْنی مُقیمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاء»؛
اى پروردگار من، مرا و فرزندان مرا برپاىدارندگان نماز گردان. اى پروردگار ما، دعاى مرا بپذیر
💫برای عاقبت بخیری همه بچه هامون التماس دعای ویژه💫
✍🏼خادم بخش کفشداری
به کانال میثاق بپیوندید 🌸
@Misaagh_Amin