eitaa logo
میوه دل من
16.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
23 فایل
بسم الله النور انجام کارهای روزمره والدین در کنار بچه ها بازی های مناسب طبایع مختلف شعر و قصه های کاربردی بازی و خلاقیت و... ویژه کودکان زیر۷سال👶 ارتباط با ما:👈 @Rahnama_Javaher زیر نظر کانال طبیبِ جان: @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم کاردستی هم بازی 🤩 بریم با وسایل ساده چند تا تفنگ آب پاش درست کنیم و خانوادگی بازی کنیم☺️ بازی والدین با بچه‌ها براشون خیلی لذت‌بخشه😍 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه نقاشی خلاقانه با دست🖐 دیگه با دستتون چه چیزایی میتونین بکشین⁉️ برامون عکس بفرستین تا توی کانال بذاریم📸 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تأثیر نماز اول وقت در زندگی✅ پیشنهاد دانلود⏯ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم کاردستی هم بازی 🤩 این تیرکمون ساختش خیلی راحت و کم هزینه اس و میتونه کلی بچه ها رو سرگرم کنه☺️ بازی‌های این مدلی میتونه حالت مسابقه‌ای برگزار بشه و تیر هر کسی که به هدف خورد، جایزش خوردن مثلا یدونه بادام یا کشمش باشه اما اگر به هدف نخورد، باید یکی از اسباب‌بازیا رو بذاره سر جاش. اینجوری در قالب بازی کم کم خونه هم مرتب میشه😉 پیشنهاد می‌کنم این بازی رو پدر و فرزند بازی کنن😁 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه نقاشی زیبا با یه دست کوچولو☺️ با هم بکشین و بدین کوچولو رنگش کنه😊 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرازی از دعای بیستم صحیفه سجادیه✨ * فإذا کان عمری متبعا للشیطان فاقبضنی الیک * 🍂 یعنی خدایا اگر بناست عمر من چراگاه شیطان شود، اگر بناست من در دنیا عمرم را صرف گناه کنم، خوب است هر چه زودتر بمیرم. *فاقبضنی الیک سریعا* 🔴 خدا زود مرگ مرا برسان! انسان اگر افتاد در سقوط، آن به آن رو به سقوط است. هر چه زودتر بمیرد بهتر است. چنانچه وقتی افتاد رو به عروج، آن به آن رو به قرب الهی است و هر چه عمر کند، در این دنیا قرب او بیشتر می‌شود. حتی یک وقت می‌رسد به آنجا که دیگر بهشت از برای او چیزی نیست. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قسمتی از کتاب تربیت فرزند از نظر اسلام. ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم کاردستی هم بازی 🤩 با یه هزینه کم یه اسباب‌بازی قشنگ درست کنیم😊 پیشنهاد ما این هست که سایزش رو کمی بزرگتر درست کنین و هر وقت خودتون آشپزی می‌کنین، ببریدش توی آشپزخونه تا کوچولو هم توی آشپزخونه کنار شما بازی کنه☺️ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
میوه دل من
✨آشنایی و آموزش قرآن به کودکان 💠 یک مقداری که بچه‌ها بزرگ‌تر می‌شوند، بتوانند قرآن را از رو بخوانند
💠 منافع آموزش قرآن به کودکان 🍃 همان طوری که اشاره شد، قرآن می‌تواند در ابعاد مختلف و زمینه‌های مختلف در فرزندان ما رشد ایجاد بکند و منافعی برای فرزندان داشته باشد. حتی برای خود ما والدین. 1⃣ رهانیده شدن از آتش 🌸 یکی از آن منافع این است که بالاخره ما در روایاتمان داریم، روایات متعددی هم این بیان شده به شکل‌های مختلف که وقتی فرزندان قرآن می‌آموزند، هم خودشان و هم مربی‌شان و هم والدینشان از آتش رهانیده می‌شوند؛ یعنی این می‌تواند یک بستر و زمینه‌ای باشد برای سعادت فرزندان ما. 2⃣ کمک به تربیت دینی فرزند نکتهٔ دوم این است که قرآن کتاب تربیت است؛ لذا فرزندان ما وقتی انس با قرآن می‌گیرند، انس با مفاهیم قرآن می‌گیرند، انس با داستان‌های قرآن می‌گیرند، قطعا دارد به تربیت آن‌ها هم کمک می‌شود و لذا به تعبیر برخی از بزرگان ما که به صراحت این را بیان می‌کنند که قرآن کتاب تربیت است و برای تربیت انسان‌ها این قرآن نازل شده است، و لذا می‌تواند زمینهٔ تربیت دینی فرزندان ما که مهم‌ترین هدف خلقت انسان هم است را فراهم بیاورد. 🔰ادامه دارد... ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
24.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با عدد 2 و دو تا دایره یه گربه قشنگ بکشیم🐈 نقاشیاتونو بفرستین تا توی کانال بذاریم😊 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧— آی قصه قصه قصه📚 این داستان: زنگوله و بز بازیگوش🐐 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ به نام خداوند بخشنده و مهربان سلام دوستای عزیزم. حالتون چطوره؟🥰 امیدوارم هرجا که هستین حالتون خوب باشه. یه شب دیگه اومدیم و مهمون خونه هاتون شدیم. براتون یه قصه خوشگل آوردم.😍 خیلی منتظرتون نذارم... بریم تا براتون تعریف کنم. صفحه1⃣ 🕊یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود... روزی روزگاری بز بازیگوشی بود که هیچ وقت ساکت و آروم نبود.🐐 گوسفندها و بزها به اون میگفتن کاشکی زنگوله به گردن تو میفتاد.🔔 بز بازیگوش هم می گفت: مگه من چیکار کردم که زنگوله به گردنم بیفته؟!🥺 این بود تا اینکه یکی از روزها چوپان، بز بازیگوش رو گرفت و اون رو به گوشه ای برد و زنگوله رو به گردن اون بست. تا زنگوله به گردن بز بازیگوش بسته شد اون وایستاد و تکون نخورد.🐐 گردن بز اینقدر سنگین شده بود که اون نمی‌تونست تکون بخوره بچه ها😒 گوسفند سفیدی جلو اومد🐑 و پرسید: چی شده بز بازیگوش؟ چرا تکون نمیخوری؟ بز بازیگوش گفت: زنگوله نمیذاره سرم رو تکون بدم. گردنم سنگین شده😟 یکدفعه مگسی اومد🪰 و روی سر بز بازیگوش نشست و بز سرشو تکون داد. زنگوله تکون خورد و دیلینگ دیلینگ صدا کرد.🔔 بز گفت: چه صدایی هم داره! اینجوری صدای زنگوله سرم رو درد میاره.😟 گوسفند قهوه ای گفت: نمیدونی چقدر خوبه... کاشکی چوپان زنگوله رو به گردن من بسته بود.😌 در این وقت چوپان اومد و گوسفندا رو هی کرد؛ یعنی اینکه گوسفندا رو به راه انداخت تا برن. بز بازیگوش هنوز سرجاش وایستاده بود. چوپان اومد و زد به پشت بز بازیگوش.🐐 بز تکون خورد و یه قدم جلو رفت. چوپان باز هم بهش زد. بز جلوتر رفت... خلاصه اونقدر چوپان بز بازیگوش رو جلو آورد تا اینکه اون از همه بزها و گوسفندا جلو افتاد.🐑🐐 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
صفحه 2⃣ حالا بز بازیگوش جلوی گله و بقیه دنبالش بودن. بله عزیزای دلم چند روز گذشت و بز بازیگوش داشت کم کم به زنگوله عادت میکرد. دیگه نمی گفت که زنگوله سنگین شده و گردنم درد میکنه. با این حال هنوز نمی دونست که زنگوله به گردن بز و گوسفندا بستن چه فااایده ای داره.😊 یکی از روزها که گوسفندها و بزها برای چریدن به صحرا رفته بودن، یه دفعه بره ای گم شد.🦙 مادر بره که گوسفند قهوه ای بود پشت سر هم ‌بع بع می کرد و بچه‌ش رو صدا میزد ولی از بره خبری نبود که نبود. چوپان هم از گم شدن بره خیلی ناراحت بود و نمی دونست که چیکار باید انجام بده.🙁 اون هی این طرف اون طرف می دوید و بره رو صدا میزد ولی از بره کوچولو خبری نبود.❗️ یه دفعه چوپان بز بازیگوش رو همراه سگ‌گله برداشت و به راه افتاد. بز بازیگوش مونده بود که چرا چوپان اونو انتخاب کرده بود! مگه اون می تونست بره گمشده رو پیدا کنه⁉️ اونا رفتن تا نزدیک یک کوه رسیدن🏔 در این وقت از پشت کوه صدای بع بع بره رو شنیدن. سگ‌گله چند بار واق واق کرد. 🦮چوپان هم از خوشحالی بالا و پایین پرید. بعد هم اونا باهم پیش گوسفندها و بزها برگشتن... چقدر خوب.😊 گوسفند قهوه ای تا بچه‌ش رو دید خیلی خوشحال شد. بعد رو به بز بازیگوش کرد و گفت چقدر خوب شد که تو همراه چوپان رفتی اگه تو نبودی بچه من پیدا نمیشد. بز بازیگوش گفت چوپان بچه تو رو دید. گوسفند قهوه ای گفت ولی بچه من صدای زنگوله تو رو شنید و اومد.🔔 اگه صدای زنگوله تو نبود اون بچه تو رو پیدا نمی کرد. بله عزیزای دلم... بخاطر صدای زنگوله بود که اون بره کوچولو صدای زنگوله🔔 رو شنیده بود و خودش رو رسونده بود پیش چوپان و بز بازیگوش و سگ‌گله. بز قصه ما کارش رو به درستی انجام داد، کار سختی بود اما از خودگذشتگی کرد و بره کوچولو هم نجات پیدا کرد✅ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
━━ .•👶━━━━━━━━━━━ ❇️ ضرورت فرزندآوری در روایات در روایات اسلامی به مسئله ضرورت و اهمیت فرزندآوری اشاره شده است و برکات و اثرات فراوانی برای آن ذکر شده است. در روایات فرزندآوری را برای والدین و خانواده یک حُسن در نظر می‌گیرند که به چند مورد از این روایات اشاره می‌شود.🔻 نخستین روایت، فرزندان را میوه‌های زندگی انسان بیان می‌کند💖 که این میوه بودن برای انسان در زندگی عبارت است از: نشاط، شادابی، طراوت دادن به زندگی.🌻 در روایات دیگری داریم که اهل بیت (علیهم السلام) فرزندان را زمینه‌ای برای سعادت والدین در آخرت یاد می‌کنند. بدین گونه که در روایت تأکید شده که: چه بسا پدران و مادرانی که به واسطۀ فرزندان خود اهل بهشت می‌شوند.🌷 به طبیبِ جان بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba 👼•۰❀●•۰▬▬▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه بازی خوب برای افزایش تمرکز و هماهنگی بین دست‌ها و چشم‌ها✅ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر رحمت صل‌الله‌علیه‌وآله🌺 هر که غم و اندوهش بسیار شود، استغفار کند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚 میزان الحکمه، ج۸،ص۴۶۳. ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
28.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه می‌توان به تشخیص خود اعتماد کرد⁉️ 💠 نقش محاسبه نفس در زندگی پیشنهاد دانلود⏯ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فصل گرما شروع شد و آب بازی و بازی‌های بیرون از خونه بازارش داغه☺️ یه حباب ساز زیبا با نی و چسب🧃 مایع حباب ساز رو میتونید اینطوری درست کنید⬇️ ۴ پیمانه آب نصف پیمانه شکر نصف پیمانه مایع ظرفشویی اول آب و شکر رو خوب با هم مخلوط کنین و بعد مایع ظرفشویی رو اضافه کنین. به آرامی هم بزنید. نباید کف ایجاد بشه. بعد به مدت چند ساعت یا حتی یک روز در جای خنک و تاریک بذارید. حباب ساز شما حاضر شد. شاد باشید☺️ ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧— آی قصه قصه قصه📚 این داستان: ✨جاروی جادویی💫 ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
به نام خداوند بخشنده و مهربان✨ سلام گلای قشنگ، دخترای مهربون، پسرای خوب😍 امشب براتون یه قصه جادویی آوردم☺️ به نظر شما جادو وجود داره⁉️ برای اینکه جواب درست رو بفهمین، قصه رو تا آخر خوب گوش کنین✅ صفحه1⃣ يكي بود يكي نبود … يك جاروي دسته بلند گوشه‌اي از انباري در مزرعه‌اي زندگي مي‌كرد🌾 وسایل انباري به او سيخي مي‌گفتن. وقتي كشاورز، صبح زود به انبار مي‌رفت تا داس و بيل رو برداره سيخي بيدار مي‌شد و اونجا رو جارو مي‌كرد🧹 به اين ترتيب انباري هميشه تميز بود✨ وسایل انبار هميشه سيخي را تحسين مي‌كردن👏 يك روز كه سيخي درحال تميز كردن انباري بود، يك دسته از سيخ‌هاي جارو به کلنگی كه روي زمين افتاده بود⛏ گير‌كرد و كنده شد و سيخي روي زمين افتاد. وقتي عصر كشاورز برگشت سيخي روي زمين افتاده بود و انبار تميز نشده بود. كشاورز سيخي را گوشه انبار گذاشت و يك جاروي نو و جوان را به انبار آورد🛖 شن‌كش وقتي جاروي تازه را ديد به او گفت: اسم شما چيست❓ جاروي جوان با غرور گفت: من جاروي‌ جادويي هستم. به سرعت مي‌توانم انبار را تميز كنم🪄 بيلچه گفت: تو به كمك سيخي اومدی🧹 جاروي‌ جادويي گفت: من به كمك هيچ كس نيومدم و نيازي هم به كمك ديگري ندارم. كلنگ گفت: ولي ما سيخي را داريم. فقط كمي مجروح شده و كارش هم بسيار عالي است⛏ جاروي ‌جادويي گفت: گفتم كه من جادويي هستم و ديگر نيازي به سيخي شما نيست💫 خاك‌انداز گفت: ولي من دوست دارم با سيخي كار كنم. جاروي ‌جادويي گفت: گفتم كه حتي نيازي به تو هم ندارم. من يك ورد جادويي مي‌خونم و همه آشغال‌ها جمع مي‌شه😉 همه با تعجب شروع به پچ پچ کردن. فردا صبح انبار شلوغ و آلوده بود. كشاورز براي بردن وسایل به انبار اومد و وسایل كشاورزي رو برداشت و رفت👨‍🌾 سيخي تكاني به خود داد. اما مجروح بود و نمي‌تونست كار كنه. سيخي خاك‌انداز رو بيدار كرد و به او گفت: جاروي‌ جادويي رو بيدار كن. خاك‌انداز چند بار جاروي‌ جادويي را صدا زد ولي او بيدار نشد. بعد از دو ساعت جاروي‌ جادويي بيدار شد... ⬇️ادامه ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
صفحه2⃣ خاك‌انداز گفت: خوب شد بيدار شدي. انبار كثيفه و ما از كارمون عقب افتادیم😟 جارو‌ي جادويي با بي‌حوصلگي گفت: الان خوابم مي‌آيد. بعدا با يك ورد همه جا را تمييز مي‌كنم و دوباره خوابيد😴 نزديك ظهر جاروي‌ جادويي بيدار شد🌤 خاك‌انداز گفت: خوب شد بيدار شدي. لطفا ورد جادويي خودت رو بخون🗣 جاروي ‌جادويي گفت: فعلا مي‌خوام از پنجره پريدن پرنده‌ها وگلهاي زيبا رو تماشا كنم. بعدا اينجا را تميز مي‌كنم💐 خاك‌انداز آهي كشيد و گفت: من فكر نمي‌كنم اتفاقي بيافته. بعد از ظهر خاك‌انداز به جاروي‌ جادويي گفت: اگر حالا ورد خود رو نخوني ديگه به درد نمي‌خوره. چون تا چند ساعت ديگه كشاورز خواهد آمد🚶 جاروي ‌جادويي با غرور گفت: حالا خوب به من نگاه كن سپس رو به زباله‌هاي كف انبار كرد وگفت: آبرا - كادابرا🗣 ولي هيچ اتفاقي نيافتاد. دوباره گفت: اجي- مجي- لا ترجي🪄 باز هم هيچ اتفاقي نيافتاد🙁 دوباره ورد ديگري رو امتحان كرد. ولي ... خاك‌انداز گفت: چرا اتفاقي نميافتد🤨 جاروي ‌جادويي گفت: نميدانم. شايد وردش رو يادم رفته است🧐 خلاصه يك ساعت بعد هم هيچ اتفاقي نيافتاد و او هر چه ورد بلد بود، خواند. خاك‌انداز گفت: حالا چكار كنيم؟ سيخي لطفا كاري بكن الان كشاورز مي‌آيد😩 سيخي گفت: من نمي‌تونم. فقط مي‌دونم اگر حركتي نكنيد و اينجا را تميز نكنيد اينجا تميز نخواهد شد.❌ جادوگري و ورد همه افسانه است و وجود ندارد. ما نتيجه تلاش خود را مي‌بينيم💪 جادويي گفت: متاسفم.حالا مي‌فهمم كه چقدر اشتباه مي‌كردم😥 خاك‌انداز گفت: فقط دو ساعت به آمدن كشاورز باقي مانده است. عجله كنيد❗️ جاروي‌ جادويي پيش بندش را بست و شروع به تميز كردن انبار كرد. وقتي كارش تمام شد، انبار خيلي پاكيزه شد و جاروي ‌جادويي از كارش بسيار راضي بود✨ سيخي به او گفت: جادوي اصلي اراده ماست كه باعث انجام كارها مي‌شود✅ جادويي و سيخي از آن روز دوستان خوبي شدند. جادويي از تجربيات سيخي و سيخي از نشاط و جواني جادويي بهره مي‌برد🍃 💠 پایان ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا