🍄☘🍄☘🍄
🍄☘🍄
☀️ #تولدتادوسال☀️
#شعر_کودکانه
#الاغ_جونم
الاغ جونم سم داره
دم داره
تو خورجینش دو کیسه گندم داره
صدای عرعرش چقدر بلنده
دوندوناشو نشون میده
شاید داره میخنده
یونجه وشبدر میخوره دولپی
آب میخوره از تو جو هلپ هلپ هلپی
#رسانه_تنها_مسیر
👶تولد تا هفت سال
@tavalodtahaftsalegy
🍄☘🍄
🍄☘🍄☘🍄
🔙۷۳۲🔜
🍄☘🍄☘🍄
🍄☘🍄
☀️ #تولدتادوسال☀️
#بازی
رنگ های انگشتی یا مشابه اون رو داخل زیپ کیف بریزید تا کوچولوتون با دست اونارو پخش کنه و لذت ببره
#رسانه_تنها_مسیر
👶تولد تا هفت سال
@tavalodtahaftsalegy
🍄☘🍄
🍄☘🍄☘🍄
🔙۷۳۳🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍄☘🍄☘🍄
🍄☘🍄
☀️ #تولدتادوسال☀️
#کاردستی
#رسانه_تنها_مسیر
👶تولد تا هفت سال
@tavalodtahaftsalegy
🍄☘🍄
🍄☘🍄☘🍄
🔙۷۳۴🔜
🍄☘🍄☘🍄
🍄☘🍄
☀️ #تولدتادوسال☀️
#لالایی
😴نی نی می خواد بخوابه😴
نی نی میخواد بخوابه😴
خمار تو رختخوابه🛌
مامان کنار اونه💁
لالایی براش می خونه🎼
لالالا گل مینا🌷
شکر میکنم خدا را🙏
عطا نموده بر ما💫
نوگلی ناز و زیبا👼
لالالا گل پونه🌼
بخند یکی یه دونه😊
تویی برای مادر💁
نفس،عزیز دردونه💞
لالالا گل شب بو🌸
چه قدر عزیز هستی تو💞
لالا نوگل مامان👶
همیشه پیشم بمان💏
لالالا کودک من😴
نی نی کوچک من💝
خوابای خوش ببینی💤😴
تو دنیا غم نبینی🙇
لالا عزیز دلبند😴
چشماتو حالا ببند🙈
#رسانه_تنها_مسیر
👶تولد تا هفت سال
@tavalodtahaftsalegy
🍄☘🍄
🍄☘🍄☘🍄
🔙۷۳۵🔜
🌈روزتون
🌼به قشنگی آسمان پر نـور
🌈و لبخـنـدتـون
🌼به زیبـایی گلهای شکفته
🌈از آفرینش هستی
🌼یکشنـبـه تون بـخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# کاردستی
🌈این کاردستی برا تشویق بچهها به مسواک زدن خیلی مناسب است.
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
تولد تا ۷ سالگی⬇️
@tavalodtahaftsalegy
#سه تا پنج سال
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۷۳۶🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
#بازی_سرگرمی
بچهها فکر کردین با لیوان کاغذی یکبارمصرف چه چیزایی میشه درست کرد؟؟؟
مامانای مهربون اين فيلم رو حتماً با بچه ها ببنید و این کاردستی رو درست کنید، منتظر کاردستیهای قشنگ شما هستیم.
#رسانه_تنها مسیر
#شش_تا_هفت_سالگی
🦋❁.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•´¨*•.¸¸.•¸¸.••.¸¸
@tavalodtahaftsalegy
.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•.¸¸.•*´¨*•.¸¸.•❁🦋
🔙٧٣۷🔜
🦋 زیباترین دوشنبه
💛 تابستونی را همراه با
🦋لحظه هایی پراز شادی
💛براتون آرزو می کنم
🦋ان شاءالله مهـر شـادی
💛و لبخند شـیرین
🦋همنشین دائمی تـون باشد
💛روزخوبی پیش رو داشته باشید
#شعر_کودکانه
👶🏻نی نی👧🏼
قد و بالای کوتاه 👶🏻
یه صورت مثل ماه👶🏻
دو تا دست کوچولو👐🏻
یه کله ،چند تار مو👶🏻
ده تا هم انگشت ریز🖐🏻🖐🏻
زیر ناخنهاش تمیز💅🏻
تپل تپل دو تا پا👟👟
چه خوشگله ای خدا👧🏼
دو چشم مثل آهو 👀
ابرو که دیگه نگو🤗
نخودچیه یا بینی👃🏻
توی صورت نی نی
لب داره قد پسته💋
خندونه یا که بسته؟
ریز و کوچیکه گوشاش👂🏻
مراقب نی نی باش...😍
#شعر_کودکانه
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
تولد تا ۷ سالگی⬇️
@tavalodtahaftsalegy
#سه تا پنج سال
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۷۳۸🔜
# داستان💕💕 شکموترین پنگوئن
یکی بود یکی نبود، یه پنگوئن کوچولویی بود که توی یه جزیره ی بزرگ و قشنگ زندگی می کرد. پنگوئن فقط به فکر خوردن بود. اون هی از دریا ماهی می گرفت و می خورد، نه با کسی بازی می کرد و نه به گردش می رفت. اون تمام وقتشو مشغول خوردن ماهی بود.
پدر و مادر پنگوئن کوچولو که خیلی ازین کارش ناراحت بودند، بهش می گفتند: چرا نمی ری با دوستات بازی کنی؟
می گفت: مامان جون وقت ندارم، باید ماهی بگیرم.
مامانش می گفت: یعنی چه طور ممکنه یک بچه پنگوئن بازی کردن رو دوست نداشته باشه
پنگوئن کوچولو یواش یواش چاق میشد و مامان و بابا نگرانش بودند
یک روز بهاری قشنگ، چند تا پنگوئن به جزیره ی پنگوئن کوچولو اومدند. اونا کارای خیلی بامزه ای انجام می دادند، همش میدویدن و بازی میکردن و شاد بودن
یکی از اونها که اسمش بتی بود وقتی گرسنه شد کنارِ پنگوئن کوچولو اومد و گفت:
_ اجازه میدی منم کنارت ماهی بگیرم؟ خیلی گرسنمه
پنگوئن کوچولو یکم جا باز کرد تا او هم بشینه
اون ها باهم چند تا ماهی گرفتند و خوردند و خندیدند و حرف زدند
کمی بعد بتی بلند شد تا به کنار دوستانش برود پنگوئن کوچولو ناراحت شد و گفت:
_ کجا میری؟
بتی گفت:
_ من دیگه نمیخورم اگر بیشتر بخورم هم شکمم گنده میشه و نمیتونم بازی کنم و همم شب میشه و دیگه وقتی برای بازی کردن نمیمونه
پنگوئن کوچولو با غصه سرش رو پایین انداخت و گفت:
_ مگه خوردن کیف نداره؟ چرا میخوای نخوری و بازی کنی؟
بتی دستِ پنگوئن کوچولو را گرفت و گفت:
_ فکر میکنم تو تا به حال مثل ما بازی نکردی که فکر میکنی فقط خوردن خوشحالت میکنه...
و بعد هم او را بلند کرد تا باهم به بازی بروند
پنگوئن کوچولو خیلی از کار اونا خوشش میاومد. اونا خیلی فرز و چابک بودند. برای همین براشون دست می زد و تشویقشون می کرد.
اون هم دلش خواست این بازی ها رو امتحان کنه، اما همین که رفت روی طنابی که پنگوئن ها بازی میکردن ، تلپی افتاد روی زمین
انتظار داشت بقیهی پنگوئن ها به خاطر چاق و خپل بودنش بهش بخندن ولی اونها کمکش کردن و بلندش کردن و بهش بازی رو یاد دادن
پنگوئن کوچولوی بیچاره خیلی خجالت کشیده بود، اما دوستانش آنقدر شادی و بازی کردن که خجالت از یاد همه رفته بود و فقط بازی بود و شادی بود...
پنگوئن کوچولو وقت شام که شد به طرف خونشون رفت
مامان وقتی براش شام کشید پنگوئن کوچولو مثل همیشه پرخوری نکرد و فقط اون اندازهای که سیر میشد خورد و دست از غذا کشید
مامان با تعجب پرسید:
پنگوئن کوچولوی من چرا کم غذا خورد؟
پنگوئن کوچولو به یاد بازی های هیجان انگیز و خوبشون افتاد و گفت:
_ سیر شدم مامان دستتون درد نکنه اگر زیاد بخورم نمیتونم خوب بازی کنم
این را که گفت مامان با خوشحالی نگاهش کرد و پنگوئن کوچولو هم سریع بلند شد دندان هایش را مسواک زد و خوابید تا بدنش خستگی درکند تا فردا بیشتر بتواند بازی کند.
# داستان
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
تولد تا ۷ سالگی⬇️
@tavalodtahaftsalegy
#سه تا پنج سال
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۷۴۱🔜