—✧✧🦋✧ ﷽ ✧🦋✧✧— مهمترین عوامل مؤثر در تربیت و تعادل روحی فرزند3⃣ در خانه‌ای که مادر محبوب است و پدر مطاع است، بچه تعادل دارد. دختر چنین خانواده‌ای طبیعتاً شوهردار و مادر خوبی خواهد شد و یکی از نتایجش هم این خواهد بود که رعایت حجاب برایش راحت خواهد بود✅ و پسر این خانه هم طبیعتاً زن‌داری و محبت به همسر را خوب یاد خواهد گرفت و می‌داند نباید با زن برخورد از سر سوءاستفاده و بی‌رحمانه داشته باشد👌 هر چیزی باید سر جای خودش باشد؛ پدر در خانه فرمانده است🔱 و مادر ملکه است👑 و نمی‌شود جای این دو را عوض کرد؛ گرچه هم پدر به عنوان فرمانده محبوب خواهد شد و هم مادر به عنوان ملکه مطاع خواهد شد. به این صورت است که بچه‌ها تعادل خواهند داشت⚖ 🔰ادامه دارد... #تولد_تا_هفت_سالگی #میوه_ی_دل_من #تربیت_فرزند #استاد_پناهیان ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

صبر را معنا و مفهومی به نام زینب است احترام عشق هم از احترام زینب است🥀 داوری بنگر که در بیدادگاه شهر شام با حسین همدست گشتن اتهام زینب است🥀 مشت را کرده گره با هیبت و احساس گفت این حسین فرمانده عالم، امام زینب است🥀 گرچه بین بانوان زهرا مقام اول است بعد زهرا رتبه ی برتر مقام زینب است🥀 ▪️وفات حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) تسلیت باد 🏴 #تولد_تا_هفت_سالگی #میوه_ی_دل_من ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

هم کاردستی هم بازی 🤩 یه قورباغه زیبا که زبونش باز و بسته میشه و میتونه شکار کنه🐸 میتونین سر زبونش رو یه آهنربای کوچیک بچسبونین و چند تا حشره هم با مقوا درست کنین و پشتشون یه سنجاق کوچولو بچسبونین، تا قورباغه حشرات رو شکار کنه😍 #تولد_تا_هفت_سالگی #میوه_ی_دل_من #کاردستی #مادر_خلاق #بازی_سازی ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

قیام حسینی، تبیین زینبی🏴 خیز و ای خفته به صحرا بنگر محشر زینبـ... 🥀 #تولد_تا_هفت_سالگی #میوه_ی_دل_من ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧— آی قصه قصه قصه📚 این داستان: گربه پشمالو🐈 #میوه_ی_دل_من #داستان #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

صفحه1⃣ در یک باغ زیبا و بزرگ، گربه پشمالویی زندگی می کرد. او تنها بود. همیشه با حسرت به گنجشک ها که روی درخت با هم بازی می کردند نگاه می کرد یکبار سعی کرد به پرندگان نزدیک شود و با آنها بازی کند ولی پرنده ها پرواز کردند و رفتند. #میوه_ی_دل_من #داستان #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

صفحه2⃣ پیش خودش گفت: کاش من هم بال داشتم و می توانستم پرواز کنم و در آسمان با آنها بازی کنم. دیگر از آن روز به بعد، تنها آرزوی گربه پشمالو پرواز کردن بود. آرزوی گربه پشمالو را فرشته ای کوچک شنید شب به کنار گربه آمد و با عصای جادوئی خود به شانه های گربه زد. #میوه_ی_دل_من #داستان #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

صفحه3⃣ صبح که گربه کوچولو از خواب بیدار شد احساس کرد چیزی روی شانه هایش سنگینی می کند وقتی دو بال قشنگ در دو طرف بدنش دید خیلی تعجب کرد ولی خوشحال شد. #میوه_ی_دل_من #داستان #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯

صفحه4⃣ خواست پرواز کند ولی بلد نبود. از آن روز به بعد گربه پشمالو روزهای زیادی تمرین کرد تا پرواز کردن را یاد گرفت البته خیلی هم زمین خورد. روزی که حسابی پرواز کردن را یاد گرفته بود، ‌در آسمان چرخی زد و روی درختی کنار پرنده ها نشست. وقتی پرنده ها متوجه این تازه وارد شدند، از وحشت جیغ کشیدند و بر سر گربه ریختند و تا آنجا که می توانستند به او نوک زدند. #میوه_ی_دل_من #داستان #تولد_تا_هفت_سالگی ╭┅───🌸—————┅╮ @MiveiyeDel_man ╰┅───🌼—————┅╯