eitaa logo
میثم کاوسی
498 دنبال‌کننده
141 عکس
54 ویدیو
3 فایل
به شیرینی دل چسب دهین های نجف سوگند که دل بستن به هر کس جز علی تلخ است پایانش #میثم_کاوسی ارتباط با ادمین: @Meysam_76
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علی باب الحوائج موسی‌بن‌جعفر روحی فداه کلامش واژه واژه خط به خط مثل پیمبر بود به وقت خطبه خوانی روی منبر نیزحیدر بود چنان آئینه‌ی « والکاظمین الغیظ» شد حلمش که در خندیدنش آیات رحمانی مصور بود ربود از خلق عالم دل به حسن خلق و ثابت کرد که تاثیر محبت بیشتر از زور و زیور بود کرامت داشت آنگونه که در هنگام بخشیدن غریب و آشنا در چشم او با هم برابر بود برای آب و نانت هم بخوان باب الحوائج را کسی که روزی عالم به یمن او مقدر بود زبان روزه شب میکرد صبحش را میان بند و شب تا صبح بر روی لبش الله اکبر بود غلط گفتند زندانی شده در اصل باید گفت که زندان خود اسیر حضرت موسی بن جعفر بود یهودی زاده‌ای که دم به دم آزار داد او را میان سینه‌اش بغض علی از فتح خیبر بود شکستند استخوانش را و رویش شد کبود اما تمام غصه‌اش از روضه‌ی پهلو و مادر بود خداراشکر اگر کشتند، جسمش را کفن کردند خداراشکر که رأس شریفش روی پیکر بود 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqootesorkh
هر کس به کسی داده دل و ما به رقیه لا حول و لا قوة الّا به رقیه هرجا گره افتاد به کارم پدرم گفت یا رو به ابالفضل بزن یا به رقیه شد آینه‌ی حضرت زهرا و رسیده‌ست ارثیه از او أم أبیها به رقیه از بس که گرفتند شفا از حرم او باید که بگویند مسیحا به رقیه تا اینکه گره واشود از کار خلایق باید که قسم داد خدا را به رقیه مانند رکابی که دلش بند نگین است دلبسته شده شانه‌ی سقا به رقیه او جان خودش را سر عشقش به پدر داد دلدادگی اصلا شده معنا به رقیه با دلهره شد صبح، شبش بین خرابه آشفته شده بعد عمو خواب رقیه یک شهر تماشاگر اشکش شده بودند حاشا که کسی داد تسلا به رقیه 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @mkavoosi110
هدایت شده از میثم کاوسی
هر کس به کسی داده دل و ما به رقیه لا حول و لا قوة الّا به رقیه هرجا گره افتاد به کارم پدرم گفت یا رو به ابالفضل بزن یا به رقیه شد آینه‌ی حضرت زهرا و رسیده‌ست ارثیه از او أم أبیها به رقیه از بس که گرفتند شفا از حرم او باید که بگویند مسیحا به رقیه تا اینکه گره واشود از کار خلایق باید که قسم داد خدا را به رقیه مانند رکابی که دلش بند نگین است دلبسته شده شانه‌ی سقا به رقیه او جان خودش را سر عشقش به پدر داد دلدادگی اصلا شده معنا به رقیه با دلهره شد صبح، شبش بین خرابه آشفته شده بعد عمو خواب رقیه یک شهر تماشاگر اشکش شده بودند حاشا که کسی داد تسلا به رقیه 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @mkavoosi110
بسم الله الرحمن الرحیم «باب الحوائج» کلامش واژه واژه خط به خط مثل پیمبر بود به وقت خطبه خوانی روی منبر نیزحیدر بود چنان آئینه‌ی « والکاظمین الغیظ» شد حلمش که در خندیدنش آیات رحمانی مصور بود ربود از خلق عالم دل به حسن خلق و ثابت کرد که تاثیر محبت بیشتر از زور و زیور بود کرامت داشت آنگونه که در هنگام بخشیدن غریب و آشنا در چشم او با هم برابر بود برای آب و نانت هم بخوان باب الحوائج را کسی که روزی عالم به یمن او مقدر بود زبان روزه شب میکرد صبحش را میان بند و شب تا صبح بر روی لبش الله اکبر بود غلط گفتند زندانی شده در اصل باید گفت که زندان خود اسیر حضرت موسی بن جعفر بود یهودی زاده‌ای که دم به دم آزار داد او را میان سینه‌اش بغض علی از فتح خیبر بود شکستند استخوانش را و رویش شد کبود اما تمام غصه‌اش از روضه‌ی پهلو و مادر بود خداراشکر اگر کشتند، جسمش را کفن کردند خداراشکر که رأس شریفش روی پیکر بود 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @mkavoosi110 @yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم «علی اکبر» دلارام و دلیر و دلکش و دلبر علی اکبر قیامت رو و جنت جلوه و محشر علی اکبر همین که میگذشت از کوچه‌های شهر، ساعتها به جا میماند از او عطر پیغمبر، علی اکبر محمد را زدم فریاد و پژواک اینچنین برگشت علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر علی، در کودکی استاد او بوده‌ست این یعنی به تنهایی برابر بوده با لشگر علی اکبر رجز میخواند و میپاشید از هم لشگر دشمن که بر رخ داشت از ابرو دوتا خنجر علی اکبر به خلق و خلق پیغمبر، به وقت رزم چون حیدر تمام حسن ها جمعند یکجا در علی اکبر بسوز ای دل که زینب داشت با چشمان خود میدید که میزد زیر تیغ و تیر، بال و پر علی اکبر حسین افتاد از پا آن زمان که پیش چشمانش زمین افتاد از بالای زین با سر، علی اکبر 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @mkavoosi110 @yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم «علی اکبر» دلارام و دلیر و دلکش و دلبر علی اکبر قیامت رو و جنت جلوه و محشر علی اکبر همین که میگذشت از کوچه‌های شهر، ساعتها به جا میماند از او عطر پیغمبر، علی اکبر محمد را زدم فریاد و پژواک اینچنین برگشت علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر علی، در کودکی استاد او بوده‌ست این یعنی به تنهایی برابر بوده با لشگر علی اکبر رجز میخواند و میپاشید از هم لشگر دشمن که بر رخ داشت از ابرو دوتا خنجر علی اکبر به خلق و خلق پیغمبر، به وقت رزم چون حیدر تمام حسن ها جمعند یکجا در علی اکبر بسوز ای دل که زینب داشت با چشمان خود میدید که میزد زیر تیغ و تیر، بال و پر علی اکبر حسین افتاد از پا آن زمان که پیش چشمانش زمین افتاد از بالای زین با سر، علی اکبر @mkavoosi110
هدایت شده از میثم کاوسی
بسم الله الرحمن الرحیم «علی اکبر» دلارام و دلیر و دلکش و دلبر علی اکبر قیامت رو و جنت جلوه و محشر علی اکبر همین که میگذشت از کوچه‌های شهر، ساعتها به جا میماند از او عطر پیغمبر، علی اکبر محمد را زدم فریاد و پژواک اینچنین برگشت علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر، علی اکبر علی، در کودکی استاد او بوده‌ست این یعنی به تنهایی برابر بوده با لشگر علی اکبر رجز میخواند و میپاشید از هم لشگر دشمن که بر رخ داشت از ابرو دوتا خنجر علی اکبر به خلق و خلق پیغمبر، به وقت رزم چون حیدر تمام حسن ها جمعند یکجا در علی اکبر بسوز ای دل که زینب داشت با چشمان خود میدید که میزد زیر تیغ و تیر، بال و پر علی اکبر حسین افتاد از پا آن زمان که پیش چشمانش زمین افتاد از بالای زین با سر، علی اکبر @mkavoosi110