eitaa logo
سیدمحمد معاونزاده
715 دنبال‌کننده
179 عکس
117 ویدیو
0 فایل
مشاوره مذهبی پاسخگویی به شبهات و سوالات دینی اندکی نویسنده، جرعه ای شاعر وابسته و دلبسته به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران آی دی جهت ارتباط: 👇 @SMMoaven «در اسرع وقت پاسخگو خواهم بود»
مشاهده در ایتا
دانلود
چیزی که از امشب توی قسمت واقعی براتون مینویسم، اتفاقاتی هست که از نزدیک در جریانشون قرار گرفتم...قطعا بعضی از قسمت هارو بخاطر دلایلی صلاح نبودن بیان یک اتفاق و یا اینکه نیاز به توضیحاتی داره که نمیشه گفت حذف میکنم اما تلاش میکنم به اصل داستان آسیبی وارد نشه🌺 تازه وارد مدرسه شده بودم، دوستای جدید و حال و هوای جدید و اینکه احساس میکنم دارم کم کم شخصیت مستقلی پیدا میکنم برام خیلی جذاب بود...آخه مدرسه ام شبانه روزی بود و توی یک شهر دیگه... از همون اول صبح که برامون جلسه گذاشتن و شرایط مدرسه و قوانین رو بیان کردن فهمیدم خیلی زود ذوق زده شدم کلی مسئول و بزرگتر داریم که باید بهشون جواب پس بدیم. بیرون رفتن و اومدن، ساعت خواب و بیداری، حضور سر کلاس درس و ساعت های مطالعه بعد از ظهر و ساعت غذا و...خلاصه کلی چیزای دیگه... بین خودمون بمونه ی مقداری هم حس کردم اومدم سربازی... ولی خب من قدم اولم رو برای مرد مستقل شدن برداشته بودم! سرویس بهداشتی مدرسه توی سالن بالا بود، آشپزخونه طبقه پایین بود، سالن غذاخوری توی زیرزمین بود، ی دونه حموم هم بیشتر نداشتیم که اونم کنار زیرزمین بود...خدایاااا این همه آدم ی دونه حموم؟!؟! گفتن دارن حموم های جدید می‌سازن و تا چند وقت دیگه آماده میشه، گفتم پس جای شکرش باقیه. من از سمت غرب کشور اومده بودم شمال، هوا خیلی گرم بود، شب خواستم برم سمت زیر زمین دیدم یکی از بزرگترای مدرسه که ما بهشون می‌گفتیم «ارشد» سر راهمو گرفت! گفت کجا میری؟! گفتم حموم! گفت از بعد نماز مغرب حموم رفتن ممنوعه... یعنی چی؟! حموم رفتن هم ساعت داره؟! گفت تا حموم های جدید ساخته نشده بعله...از لحن صحبتش فهمیدم ی داستانایی هست که به ما تازه واردا نمی‌خوان بگن...با خودم حساب کردم دیدم حموم جدید که ساخته بشه توی طبقه همکف همچین مشکلی نخواهد داشت؛ پس اینکه حموم قدیمی بعد نماز مغرب ممنوع هست حتما بخاطر موقعیت مکانیش باید باشه که کنار زیرزمین هست! ولی من که از زیر زمین و تاریکی و این چیزا نمی‌ترسم... تا اینکه نصف شب ما تازه واردا که توی سالن اجتماعات که نزدیک پله های زیرزمین خوابیده بودیم، یهو با صدای دویدن شدید ی نفر توی راه پله ها از خواب پریدیم... ... @Moavenzadeh_SM
💥 تفاوت طلسم و تسخیر چیست؟! ✍ تقریبا دارم مختصر و مفید عرض میکنم, دنیای ما و دنیای اجنه توام هست اما نه اونها اجازه دارن توی دنیای ما دخالتی داشته باشن، نه ما اجازه داریم...طلسم نوشته ای هست که توسط دعانویس یا جن گیر نوشته میشه، و در واقع حکم گذرنامه ای رو داره برای ورود اجنه به دنیای ما که توسط یک انسان باید داده بشه. این فرآیند اعطای گذرنامه به اجنه بصورت یک به یک معمولا اتفاق میفته.. اصطلاحی هست برای ورود دسته جمعی اجنه بنام باز شدن دروازه؛ که این اتفاق در زمان حضرت سلیمان نبی اتفاق افتاد و نبردی خاص و سخت بین انسان و جن اتفاق افتاد. پس از شکست اجنه توسط حضرت سلیمان علیه‌السلام، و بررسی های صورت گرفته متوجه شدند این دروازه ها توسط دسته ای از ساحران و جن گیران با ابزار خاصی که ساخته بودن و پیدا کرده بودن از گذشتگان، باز شده...اون اسباب رو حضرت سلیمان زیر تخت خودش در بیت المقدس دفن کرد. حالا پس از هزاران سال یهود دوباره با حفر زیر بیت المقدس به اون ابزار دست پیدا کرده و دروازه های تردد دسته جمعی اجنه رو باز کردن. این که چه اتفاقی پس از باز شدن این دروازه ها افتاده رو عرض خواهم کرد... ... ✍ سیدمحمدکاظم معاونزاده https://eitaa.com/joinchat/463143203C3e12ffda58