#خواندنی
#زنگ_عبرت
💢علت اینکه جوانانیکه زمان شاه را ندیدهاند گمان میکنند ارزانی بوده اینست که قدیمیها نرخهای زمان شاه را برای جوانان بیان میکنند ولی از درامدهای آن زمان صحبت نمیکنند تا جوانان با مقایسهی این زمان با زمان شاه با یک محاسبهی ساده متوجه شوند که چه زمانی قدرت خرید مردم بالاتر بودهاست.
♦️حالا جهت اطلاع جوانان به چند نمونه اشاره میکنیم:سال 49 که پیکان 18 هزارتومان بود حقوق یک کارمند در ماه 200 تک تومانی یعنی دو هزار ریال بود اگر میخواست پیکان بخرد باید حقوق 90 ماه یعنی 7 سال و نیمش را پرداخت میکرد و یا یک معلم که حقوقش 500 تک تومانی بود باید حقوق 36 ماهش را بابت خرید پیکانی که نه کولر داشت نه هیدرولیک بود و نه ترمزش ضد قفل بود پرداخت میکرد در حالی که امروز اگر کارمندی حقوقش حداقل 1 و نیم میلیون تومان باشد بخواهد پراید بخرد با پرداخت 13 ماه و نیم حقوقش صاحب پراید میشود
♦️سال 1350 دلار آزاد امریکا 105 ریال فروخته میشد کارمندی که حقوق ماهیانهاش 200 تک تومانی بود میتوانست با حقوقش تقریباً 20 دلار بخرد در حالیکه کارمندی که امروزه حداقل 1 و نیم میلیون تومان در ماه حقوق میگیرد میتواند با حقوقش 400دلار خریداری کند
♦️در همان سالِ 50 دستمزد روزانهی یک کارگر در شهری مثل فردوس در خراسان جنوبی 25 تا 30 ریال بود یعنی یک کارگر اگر سه روز و نیم کار میکرد میتوانست یک دلار بخرد در حالیکه امروزه مزد کارگر در همین فردوس بین 35 تا 40 هزارتومان است و یک کارگر با مزد روزانهاش قادرست 10 دلار خریداری کند
🔹زمان شاه یک حلب 4 و نیم کیلویی روغن نباتی 29 تک تومانی قیمت داشت و کارگری که مزد روزانه اش درسال ۵۴ ، 60 ریال بود تقریبا مزد 5 روزش را میبایست بابت یک حلب روغن 4 و نیم کیلویی پرداخت میکرد اما امروزه همان روغن 23 هزار تومان فروخته میشود و یک کارگر با کمتر از مزد یکروزش یک حلب روغن میخرد و با مزد 5 روزش قادرست 7 و نیم حلب روغن خریداری کند
♦️سال 54 مرغ منجمد کیلویی 105 ریال فروخته میشد و مزد کارگر در همین فردوس 60 تا 70 ریال بود یعنی اگر یک کارگر تمام مزد روزش را میپرداخت نهایتاً 670 گرم مرغ خریداری میکرد در حالیکه امروزه یک کارگر با مزد روزانهاش حداقل 5 کیلو مرغ میخرد
🔻زمان شاه امریکا بقدری بر ایران تسلط داشت که مادر شاه در خاطراتش میگوید:«روزی پسرم محمدرضا بمن گفت که مردهشور این سلطنت را ببرد که امریکاییها هواپیماهای جنگی ما را بردهاند ویتنام و از من که شاه مملکت هستم اجازه هم نگرفتهاند.»
🌺🇮🇷 @Mobin_rfm
🔆 #خواندنی | شش چرای مهمی که فتنهگران درباره وقایع سال88 بیپاسخ گذاشتند
1️⃣ چرا به اقتدار کشور ضربه زدند؟
🏵 انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 بعد از مقطعی برگزار شد که ایران موفقیتهایی در عرصههای مختلف به دست آورده بود. برای مثال در بحث منطقهای در دوران پس از پیروزیهای جبهه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی بودیم و دوست و دشمن به نقش تعیین کننده جمهوری اسلامی در به ثمر رسیدن این پیروزی، معترف بودند.
✊ از سوی دیگر، پایداری ملت و نظام در پیشبرد دانش هستهای و موفقیتهای غیر قابل تصوری که در این خصوص به دست آمده بود، جمهوری اسلامی ایران را در شرایط ممتازی از نظر طرفهای خارجی قرار داده بود. غربیها به محوریت آمریکا به این نتیجه رسیده بودند رویهای که در رابطه با ایران پیش گرفتهاند موفق نیست و باید آن را عوض کنند؛ شاهد مثال آنکه در چهار سال گذشته منتهی به 88، اروپاییها تصمیم گرفته بودند به لحاظ ارتباطات دیپلماتیک با روش بایکوت کردن، ما را تحت فشار قرار دهند؛ نه تنها وزیر خارجهمان را نمیپذیرفتند بلکه در سطح معاون و مدیرکل وزارت خارجه نیز امکان مراودهای وجود نداشت، اما چند ماه قبل از برگزاری انتخابات، این وضع تغییر کرد؛ مسئول سیاست خارجی اروپا مرتب با طرفهای ایرانی تماس میگرفت، فرانسه از وزیر خارجه کشورمان برای سفر به آن کشور دعوت رسمی کرد، کشورهای دیگر از جمله آلمان هم شروع کردند به دعوت کردن. دولت آمریکا هم که تا پیش از این به گفته وزیر خارجه اسبقش دنبال خشکاندن ریشه ملت ایران بود، در بیسابقهترین شکل، اقدام به تماس با جمهوری اسلامی ایران کرد؛ رئیس جمهور آمریکا در فروردین سال 88 به رهبر معظم انقلاب نامه نوشت و از موضعی نرم خواستار همکاری در عرصههای مختلف شد.
👌 مهمتر از این، نامه اوباما به حضرت آیتالله خامنه ای در بیستم خرداد یعنی دو روز قبل از انتخابات است که به لحاظ زمانی معنای آشکاری دارد. حدسشان این بود که بعد از انتخابات جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله جدیدی از قدرت میشود که دیگر با جمهوری اسلامی قبل از انتخابات، به لحاظ افزایش قدرت فرق میکند.
🔥 ولی یک دفعه ظرف ده روز ورق برگشت، اوباما و غربیها شروع کردند به لُغُز خواندن برای ایران. این تغییر موضع ناشی از حوادث پس از انتخابات در حوزه بینالملل، واقعیتی است که همه کسانی که به نحوی با آن سروکار داشتهاند به آن اذعان دارن؛ به عنوان مثال دبیرکل حزب مردم سالاری میگوید:« پیش از انتخابات سال 88 برای شرکت در اجلاس اقتصادی مرتبط با کشورهای آسیایی و ماوراء قفقاز به لهستان رفتم و یک سال بعد هم نیز مجددا در همان اجلاس شرکت کردم، دیدم نوع نگاهها و مباحث مرتبط با جمهوری اسلامی ایران در سال 89 نسب به سال گذشته فرق کرده است و به خاطر حوادث پس از انتخابات، الکی به مواضع ما گیر میدهند و معلوم بود که آن حوادث به اقتدار ما در حوزه سیاست خارجی خیلی ضربه زده است.»
🤔 چرا ادبیات دشمنان همیشگی نظام بلافاصله پس از انتخابات 88 تغییر کرد؟ چرا همه در برابر قانون تسلیم نبودند تا اقتدار نظام در مجامع بینالمللی دچار خدشه نشود؟
📚 برگرفته از کتاب " فتنه تغلب"
👊 #علیه_قانون
🌺🇮🇷 @Mobin_rfm