eitaa logo
مدافعان حـــرم
850 دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
11هزار ویدیو
230 فایل
🌱بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊 زنده کردن یاد و خاطره ی شهدا کمتر از شهادت نیست 🥀 "مقام معظم رهبری " ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17332925273420 اطلاعات👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1883046322C1568ca0f84 900_____________🛬_1k
مشاهده در ایتا
دانلود
قبلنا داشتیم زندگیمونو میکردیم یه سری هم به نت میزدیم... حالا همیشه تو نتیم یه سری هم به زندگی میزنیم!!! 😁 قدیما: موی بلند.. ناخن دراز.. واه واه واه الان: موی بلند.. ناخن دراز... ماه ماه ماه !! قدیما: هرکی روزه نبود باید می رفت یه گوشه ای یه چیزی میخورد بقیه نبیننش الان: هر کی روزه ست باید بره یه گوشه مزاحم غذا خوردن بقیه نشه !😊 قدیما مراسم خواستگاری واسه معرفى دخترو پسرا بود ولى حالا فقط واسه معرفى پدر مادرا ست 😀 قدیما مردم الکی حلقه دست میکردن که همه فکر کنن متاًهلن مثلاً کسی مزاحم نشه.. امروز اونا که ازدواج کردن قایم میکنن که موارد جدیدو از دست ندن😀 خدایی چی بودیم چی شدیم😏😏 ﯾﻪ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻪ : . ﻫﻤﻮﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ کس ﺑﻪ ﺯﺷﺘﯽ ﻋﮑﺲ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ‌ﺵ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺷﮕﻠﯽ ﻋﮑﺲ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻠﺶ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ!! مطالب سنگین بود ۱۰ دقیقه هوا خوری😂😂 شاید یه روزی بفهمیم چه اشتباهاتی کردیم ولی کلی پل پشتمون خراب کردیم
❤️بسم الله الرحمن الرحیم ❤️ قسمت چهل و هشتم کیش و مات دست هاش شل و من رو ول کرد … چرخیدم سمتش … صورتش بهم ریخته بود … - چرا اینطوری شدی؟ …سریع به خودش اومد … خندید و با همون شیطنت، پارچ و لیوان رو از دستم گرفت … - ای بابا … از کی تا حالا بزرگ تر واسه کوچیک تر شربت میاره … شما بشین بانوی من، که من برات شربت بیارم خستگیت در بره … از صبح تا حالا زحمت کشیدی …رفت سمت گاز … - راستی اگه کاری مونده بگو انجام بدم … برنامه نهار چیه؟… بقیه اش با من …دیگه صد در صد مطمئن شدم یه خبری هست … هنوز نمی تونست مثل پدرش با زیرکی، موضوع حرف رو عوض کنه … شایدم من خیلی پیر و دنیا دیده شده بودم …- خیلی جای بدیه؟ … - کجا؟ … - سومین کشوری که بهت پیشنهاد بورسیه داده … - نه … شایدم … نمی دونم …دستش رو گرفتم و چرخوندمش سمت خودم … - توی چشم های من نگاه کن و درست جوابم رو بده … این جواب های بریده بریده جواب من نیست …چشم هاش دو دو زد … انگار منتظر یه تکان کوچیک بود که اشکش سرازیر بشه … اصلا نمی فهمیدم چه خبره … - زینب؟ … چرا اینطوری شدی؟ … من که …پرید وسط حرفم … دونه های درشت اشک از چشمش سرازیر شد … - به اون آقای محترمی که اومده سراغت بگو … همون حرفی که بار اول گفتم … تا برنگردی من هیچ جا نمیرم … نه سومیش، نه چهارمیش … نه اولیش … تا برنگردی من هیچ جا نمیرم …اینو گفت و دستش رو از توی دستم کشید بیرون … اون رفت توی اتاق … من، کیش و مات … وسط آشپزخونه …
قسمت چهل و نهم خداحافظ زینب تازه می فهمیدم چرا علی گفت … من تنها کسی هستم که می تونه زینب رو به رفتن راضی کنه … اشک توی چشم هام حلقه زد … پارچ رو برداشتم و گذاشتم توی یخچال … دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم … - بی انصاف … خودت از پس دخترت برنیومدی … من رو انداختی جلو؟ … چطور راضیش کنم وقتی خودم دلم نمی خواد بره؟ … برای اذان از اتاق اومد بیرون که وضو بگیره … دنبالش راه افتادم سمت دستشویی … پشت در ایستادم تا اومد بیرون… زل زدم توی چشم هاش … با حالت ملتمسانه ای بهم نگاه کرد … التماس می کرد حرفت رو نگو … چشم هام رو بستم و یه نفس عمیق کشیدم … - یادته 9 سالت بود تب کردی … سرش رو انداخت پایین … منتظر جوابش نشدم … - پدرت چه شرطی گذاشت؟ … هر چی من میگم، میگی چشم … التماس چشم هاش بیشتر شد … گریه اش گرفته بود … - خوب پس نگو … هیچی نگو … حرفی نگو که عمل کردنش سخت باشه … پرده اشک جلویدیدم رو گرفته بود … - برو زینب جان … حرف پدرت رو گوش کن … علی گفت باید بری … و صورتم رو چرخوندم … قطرات اشک از چشمم فرو ریخت … نمی خواستم زینب اشکم رو ببینه … تمام مقدمات سفر رو مامور دانشگاه از طریق سفارت انجام داد … براش یه خونه مبله گرفتن … حتی گفتن اگر راضی نبودید بگید براتون عوضش می کنیم … هزینه زندگی و رفت و آمدش رو هم دانشگاه تقبل کرده بود … پای پرواز … به زحمت جلوی خودم رو گرفتم … نمی خواستم دلش بلرزه … با بلند شدن پرواز، اشک های من بی وقفه سرازیر شد … تمام چادر و مقنعه ام خیس شده بود … بچه ها، حریف آرام کردن من نمی شدن … ( شخصیت اصلی این داستان … سرکار خانم … دکتر سیده زینب حسینی هستند … شخصی که از اینبه بعد، داستان رو از چشم ایشون مطالعه خواهید کرد …)
22.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻نماهنگ دختر خوب تو 🔻 🔸️کاری از گروه سرود ساقی کوثر 🔹️تهیه کننده:سیدبهنام خدامی 🔹️کارگردان:رضا دهقان 🔹️سرپرست گروه:جواد البرزی 🔹️شاعر:علی عابدی 🔹️آهنگساز :مهدی جهانبخش 🔹️تهیه شده در گروه هنری طاها 🔸️حال دلتون خوش ، هدیه ویژه گروه ساقی کوثر به دختران ایران زمین💥 💥راستی برای دوستانتون ارسال کنید 💚 🩷
دنیا قشنگی هاشو داره 🙃🌹
و اما این کوچولو که گیر من افتاده بود😂😂🌹
و اما جای خوشمزه امروز 😂😂
مدافعان حـــرم
قسمت چهل و نهم خداحافظ زینب تازه می فهمیدم چرا علی گفت … من تنها کسی هستم که می تونه زینب رو به رف
عذر خواهی منو پذیرا باشید✋ وقتی یکی از اعضای خانواده مریض میشه و نتیجش میشه عدم ضبط رمان ها🙈
یکی از کاربرا میخواست امشب ناشناس بزاریم تا حرف بزنیم☺️ بفرمایید این ناشناس و مجاهد👇 https://harfeto.timefriend.net/16840085351512 اگه امشب فرصت نداشت جواب بده حتما فردا شب در تایم خودشون جواب میدن☘
بچه ها من امشب واقعا دیگه نمیتونم بیدار باشم واقعا دارم غش میکنم قول مردونه میدم فردا ظهر همرو پاسخ میدم🌹🫀 ببخشید توروخدا
خوب رفقا دیر وقته شرمنده یکم دیر شد🙃🌿 ان شاءالله ظهور آقا رو ببینیم🌿🚶🏽‍♂ ممنون که با مایید🫀🌱 بودن شما خیلی خوبه و انرژی برای ادامه به ما میده🌿✨ شاید بعضی چیزا بر وفق مراد ما نباشه اما حتما حکمت و صلاحی داره با صدای بلند میگوییم ؛ بُت پرستی زِ خود پرستی بِه! -سلمان‌ساوجی. میفهمی یعنی چی ؟؟؟؟ خیلی حرفه ها بشین فکر کن رفیق نوکرم یا حق 🌿🌱