13.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 دوستان بزرگوار در صورت امکان این کلیپ رو ببینیم ... و اگر ممکن شد، چند بار ببینیم...!!!
شاید با یکبار دیدن، به عمق محتوای آن پی نَبریم...!!!
🔷گفتوگویی است با برادرمان آقاسید ابوالفضل کاظمی (فرمانده دلآور گردان میثم و راوی کتاب کوچه نقاشها) ... که چندی قبل به رفقای شهیدش پیوست... (رحمه الله علیه و حشره الله مع اولیائه و اوصیائه).
ببینیم که افق و نگاهِ دیروز کجا؟، و برخی کُنش ها و رفتارهایِ صادره امروز کجا؟!!
🌹هنرمندی و نگاهِ زیبایِِ انسانهای بزرگی همچون شهید چمران بود که در مکتبِ تربیتی حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه )، آدمهای مختلف را متحول نمود، و از آنان مجاهدان راستین و شهیدان والآمقام ساخت.
⚪ یک دوره جذب، انسانسازی، کارآمدی، مُزَین به تلاش مضاعف و خستگی ناپذیر و فدآشدن برای اسلام عزیز و انقلاب توحیدیِ و اصیلِ خمینی کبیر "رضوان تعالی علیه".
سلام و درود خدا بر "شهیدان" و "امام شهیدان" - حضرت روح الله -
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
40.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیرک خنده ی ترکیبی وطن فروشها در فرانسه و شاهکار شعاری که تهران را لرزاند
روز گذشته فیلم ها و تصاویری از سیرک خنده ی مشترک وطن فروشها و تجزیه طلبها از فرانسه منتشر شد که قطعا و یقینا حکومت اگر بتواند آرزو میکند که هر هفته یک بار همین ماجرا تکرار شده تا همه سرگرم شوند و او هم مخالفینش را از طریق خودشان بهتر به همه معرفی کند...
╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗
@Modafeane_harame_velayat
╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
🔻حمید فرخنژاد که به رهبر انقلاب میگفت دیکتاتور😁👆
╔═••••🌎🇮🇷🌏🇮🇷🌎🇮🇷🌍••••═╗
@Modafeane_harame_velayat
╚═••••••••••••••••••••••••••••••••═╝
☀️مقام معظم رهبری در یکی از فرمایشات خود در تاریخ ۱۳۷۶/۱۱/۱۴ در مورد "شهید نواب صفوی" اشاره دارند که: "من شاید پانزده یا شانزده سالم بود که مرحوم "نواب صفوی" به مشهد آمد، مرحوم نواب صفوی برای من خیلی جاذبه داشت و به کلی مرا مجذوب کرد. از بس پرشور و با اخلاص، پر از صدق و صفا و ضمنا شجاع و صریح و گویا بود... به مبارزه سیاسی به معنای حقیقی، از زمان آمدن مرحوم نواب که بعدها با شهادتش غوغایی در دل جوانان بوجود آورد، علاقه مند شدم..."
شهید نواب صفوی(ره): مرجعیت باید بیدار، آگاه و شجاع باشد و به وظایف ذاتی خود به موقع عمل نماید!.
🌷 اگر با کاشتن گندم بر پشت بام خانه ها، میتوانی رفع احتیاج از بیگانه کنی، بهتر است بر این کار، اقدام کنی... تا اینکه دست گدایی بسوی دشمنان اسلام دراز کنی...
🌷خواب امام حسین (ع) رودیدم؛ حضرت بازوبندی روی دست راستم بستند که روی بازوبند نوشته شده بود: (فدائیان اسلام)... به همین دلیل اسم گروهمون شد، فدائیان اسلام...
☀️تصویب کاپیتولاسیون، تبعید حضرت امام خمینی و... به عنوان نخستین گام اجرای روش او در اداره کشور محسوب می شد. در ساعت 10 صبح روز اول بهمن 1343 هنگامی که حسنعلی منصور با غرور تمام قصد پیاده شدن از اتومبیل در جلوی درب ورودی مجلس شورای ملی را داشت، هدف گلوله شهید محمد بخارایی از اعضاء شاخه اجرایی هیئت مؤتلفه اسلامی قرار گرفت و چند روز بعد به هلاکت رسید. می گویند وقتی در دادگاه از محمد بخارایی سؤال می کنند که با دو گلوله اول منصور زنده نمی ماند ولی چرا سومین گلوله را به گلوی او شلیک کردی؟ آن جوان رشید در پاسخ گفت: حنجره ای که از آن به روحانیت اهانت شده، باید دریده شود...
☀️ امام خامنهاي درباره اين شهدا فرمودهاند: شايد اين تعبير درباره شهدای چهارگانه (اماني، هرندي، نيك نژاد، بخارائي) درست باشد كه بگوئيم نورالله في ظلمات الارض. به هرحال اينها ستارگان و برجستگاني بودند كه در راه خدا رفتند. راهي را انتخاب كردند و نتيجه اين شد كه مشاهده مي كنيد يعني حاكميت اسلام در دوران سيطره كفر و استكبار بر عالم چيزي كه به افسانه شبيه است. اين شهداي چهارگانه حقيقتا در دوران ظلمات نور خدا بودند كه درخشيدند، فضا و دلها را روشن كردند، راه را به خيلي ها نشان دادند... #فدائیان_اسلام
شهیدان نواب صفوی، اماني، هرندي، نيك نژاد، بخارائي ،
#کتاب_زندگی_به__سبک_شهدا
#ناصرکاوه
2.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سردار فدوی: در اغتشاشات اخیر کسانی که باطن شان خراب بود، خود را لو دادند
جانشین فرمانده کل سپاه:
🔹هیاهوی باطل خیلی زیاد است. یک از اهداف هیاهوی زیاد جبهه باطل این است که حق جویان را از جبهه حق منصرف و منحرف کند.
🔹فتنهها خوب است چون سره را از ناسره و منافق را از مومن مشخص می کند.
🔹آنهایی که باطن شان خراب است به محض اینکه هیاهوی باطل بلند می شود خودشان را لو می دهند در این ۱۲۰ روز دیدیم که در ایران چه کسانی خودشان را لو دادند.
💠🔹🔸 چند عمل ساده
برای چند صد برابر كردن ثواب نمازها
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔹 ۱- گفتن أذان و إقامه
باعث می شود دو صف از فرشتگان ، پشت سر مؤمن نماز بخوانند.
📚 ثواب الأعمال صدوق ص٧٢
🔸 ۲- ركوع كامل
باعث نداشتن وحشت قبر می شود.
📚 ثواب الأعمال صدوق ص٧٣
🔹 ۳- انگشتر عقيق
دو ركعت نماز با عقيق ، معادل هزار ركعت بدون آن است.
📚 عدة الداعي ابن فهد حلي ص٢٢٠
🔸 ۴- مسواك زدن
دو ركعت نماز با مسواك ، بهتر از هفتاد ركعت نماز بدون مسواك است.
📚 من لايحضره الفقيه - شیخ صدوق
🔹 ۵- خواندن سوره قدر
خواندن سوره قدر در يكی از نمازها ، باعث آمرزش گناهان می شود.
📚 ثواب الأعمال ص ٢٦٧
🔸 ۶- استنشاق و مزه مزه کردن آب در وضو ،
باعث آمرزش و غلبه بر شيطان است.
📚 ثواب الأعمال صدوق ص٤٣
🔹 ۷- استعمال عطر
باعث می شود ، ثواب نماز هفتاد برابر شود .
📚 ثواب الأعمال ص ١٢٠
🔸 ۸- تسبيحات حضرت زهرا (س)
بهتر از هزار ركعت نماز ، نزد حضرت صادق (عليه السلام) است.
📚 فلاح السائل ص ۱۵۵
🔴يك لقمه و فروختن دين
🏷فضل بن ربيع گفت : روزي شريك بن عبدالله نخعي بر مهدي عباسي سومين خليفه بني العباس وارد شد . مهدي گفت : بايد يكي از اين سه كار را بپذيري : يا منصب قضاوت را قبول كني يا اولاد مرا تعليم دهي و يا از غذاي ما بخوري .
شريك فكر كرد كه تعليم فرزندان خليفه مشكل و امر قضاوت سخت است ، خوردن غذا آسان است ، لذا سومي را انتخاب كرد . مهدي عباسي به آشپز دستور داد چند نوع غذاي لذيذ از مغز استخوان شكر سفيد تهيه كند .
وقتي غذا حاضر شد ، نزد شريك آوردند و او به مقدار كافي خورد . متصدي آشپزخانه به خليفه گفت : اي امير اين شيخ بعد از اين غذا خوردن هرگز رستگار نخواهد شد .
فضل بن ربيع گفت : بخدا سوگند شريك پس از آن طعام مجالست و هم نشيني با بني العباس را اختيار نمود و قضاوت و تعليم اولاد ايشان را هم پذيرفت . روزي حواله اي براي شريك از بابت حقوقش به صرافي نوشتند ، شريك به صراف مراجعه كرده سخت مي گرفت كه بايد نقد بپردازي . آن مرد گفت : كتان و لباس قيمتي نفروخته اي كه اين قدر سخت مي گيري .
شريك در جواب او گفت : بخدا قسم از كتان با ارزشتر يعني دينم را فروخته ام .
📚پند تاریخ ج۴ ص۸۶
📚مروج الذهب ج ۳ ص۳۲۰
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
1.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماز جماعت مجاهدین خلق😂
🔹یاد نماز لشکر یزید افتادم
🔹وضوی نمازشون رو هم با خون ١٧هزار شهید گرفتند🔺 فیلمی که از نماز گروهک منافقین در شبکه های اجتماعی در مسجدِ فتنه ای که در تیرانا ساخته اند در حال دست به دست شدن است...
عجب نمازی میخوانند.
احتمالا در قنوت نمازشان آن موقع که در عراق بوده اند میگفتند:
اللهم احفظ امامنا وقائدنا صدام...
حالا هم میگویند:
اللهم احفظ امامنا وقائدنا سیدنا مولانا بن سلمان ...
جماعت وطن فروش ، اگر دلقک بازیتان تمام شد بگویید: فرض محال اگر یک روز پایتان به ایران برسد و بر سر قدرت با چاهزاده رضا ربع پهلوی دعوایتان شود قرار است چه کنید؟ دوباره میخواهید دنبال یک صدام بگردید و علیه میهن با آن متحد نمیدونم
مدافعان حرم ولایت
🦋ای در دام عنکبوت #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت۹۰ 🎬 درست میدیدم علی بود . ازنگاه خیره خودم خجالت کشی
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج:
🦋ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۹۱ 🎬
ببین سلماجان ،من باید تورابرسانم جای امنی وبرگردم سرپستم,هرچی میگم خوب گوش کن وبه خاطربسپار وفعلا هم هیچ سوال نکن به وقتش خودم همه چی را برات توضیح میدهم.
جایی که میریم اپارتمانی ازیک مجتمع بزرگ است,تو اونجا هانیه هستی دختر شمعون یهودی تازه با هارون یهودی ازدواج کردی ویک ماهی هست که ساکن اونجایی ,باهمسایه ها امدورفت نداری ,هیچ کس رانمیشناسی وکسی هم اطلاعاتی ازت نداره ,اگه احیانا کسی در زد ,درراباز نمیکنی ,متوجه شدی؟؟
بااینکه حرفهاش برام گنگ بودم بازم سرم رابه علامت مثبت تکون دادم.
علی یک گوشی ساده به سمتم داد وگفت:تلفن خونه را جواب نمیدی واگه کارت داشتم ,به این گوشی بهت زنگ میزنم ,فقط حواست باشه ,من را به اسم صدا نزن,عماد را به اسم صدا نزن ,سعی کن خیلی بی سروصدا باشی......
گیج شده بودم .....درسته فراری بودم اما نمیفهمیدم اینهمه احتیاط برای چی؟اصلا خونه ی یک یهودی برای چی؟
ساکنان خونه خودشون کجان؟
ذهنم پراز سوالات جورواجوربود که علی کنار یک مجتمع ایستاد ,عماد رابغل کرد وگفت پشت سرم بیا.....
#ادامه_دارد...
💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
🦋ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۹۲ 🎬
همینطور که پشت سر علی میرفتم ،اهسته گفتم پس الان تو کی هستی؟چی صدات کنم؟
وارد اسانسور شدیم ,علی دکمه طبقه ۴را زد وهمینطور که دماغ عماد را فشارمیداد وباهاش بازی میکرد ,چشمکی به طرفم زد وگفت:خوب معلومه ,من هارون هستم،هانیه خانم گل... ☺️
تمام تنم داغ شد....نمیدانم ازشوق بود یا از ترس اینده ای مبهم وگنگ....
جلوی واحد ۱۵ایستاد ودر راباز کرد...
داخل که شدیم ,بلند بلند شروع به صحبت کرد وگفت:هانیه جان....استراحتی بکن،من شب برمیگردم,رفت طرف اشپزخانه ویک لیوان ابی ریخت خورد ودوباره بیرون زد.
نگاهی کردم به خونه ,اپارتمان جم وجور وتروتمیزی بود,اثاثیه اش کاملا نو وخیلی هم زیبا ,هال واشپزخانه ویک اتاق خواب,همینطور که همه جا را دید میزدم چشمم افتاد به عماد که خیره به تلویزیون بود...
چادرم را دراوردم وخیلی بی صدا عماد رابغل کردم وبوسه ای از گونه اش گرفتم,کاناپه روبروی مبل,نشاندمش وتلویزیون را براش روشن کردم....بمیرم براش که چندین روز اززندگی طبیعی وعادیش وتلویزیون نگاه کردنش ,دورافتاده بود.
رفتم طرف اشپزخانه تا ببینم چی هست برای صبحانه عمادبیارم....
یاد ناریه وچند ساعت پیش افتادم...
#ادامه_دارد ..
💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
🦋ای دردام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۹۳ 🎬
صبحانه عمادرا دادم,بعدازنزدیک به یک ماه در خانه ای تنها بودم واحساس ارامش بهم دست میداد اما اینقدر ذهنم مشغول اتفاقات اخیر بود که حس این ارامش برام قابل درک نبود.
هنوز هم بابت کشته شدن ناریه ناراحت بودم اما یک حس درونیم میگفت که بیش ازاین حقش بود ,نمیدونستم سرفیصل چی میاد,درسته پوست وگوشت واستخوانش از وهابیهای سعودی وخونخواران داعش بود منتها هنوز,بچه است گناهی ندارد.
عماد غرق تماشای تلویزیون بود .بهترین موقعیت برای من که یک سرکی به کل اپارتمان بکشم.
هال واشپزخانه اش راکه دیدم ,رفتم سراغ اتاق خواب،یک تختخواب دونفره با میزتوالت و... داخل کمد لباس رانگاه کردم ,چیزی نبود خالی خالی ,گوشه ی اتاق هم دوتا چمدان بسته ,انگار ساکنان خونه قصد سفرداشتند,ازاینکه داخل خونه ای بودم که بهم تعلق نداشت ,احساس بدی داشتم اما وقتی به این فکر میکردم که علی من رااینجا اورده ,احساسم چیز دیگه ای میگفت من به علی وطارق وکارهاشون ایمان داشتم ,میدونستم کاری که خلاف خواست خدا باشه ,محاله انجام بدهند.
دست به چمدانها نزدم چون نمیدونستم واقعا اجازه دارم یانه،از اتاق امدم بیرون ورفتم برای نهار چیزی درست کنم,یخچال خونه برخلاف چمدانهای بسته,پروپیمان بود,مطمینم کارعلی است,دوست داشتم غذای مورد علاقه عماد را بگذارم تا بعدازمدتها دربه دری وزجر وشکنجه, یک امروز احساس راحتی کند وخوش باشد....
نهار که ماهی سوخاری باکلی سیب سرخ شده بود,اماده شد کشیدم داخل ظرف ورفتم که عماد را بغل کنم وبیارم سرمیز تاباهم بخوریم,اخه اولا علی گفته بود باعماد حرف نزنم وصداش نکنم,حتما موردی داشته که تذکر داده وثانیا علی گفت که تا شب نمیاد پس ما نتها باید غذا بخوریم.
همونطور که عماد رابغل گرفتم وبی صدا گونه اش رابوسیدم,گوشی موبایل که علی بهم داده بود زنگ خورد.
#ادامه_دارد ...
💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
🦋ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۹۴ 🎬
عماد راگذاشتم روی صندلی اشپزخونه وگوشی رابرداشتم:الو...سلام ع...یکدفعه به خودم اومدم ,من نمی بایست اسم علی رابگم
سلام اقا هارون بفرمایید..
علی:هانیه جان نهارتون را بخورید واهسته گفت برو داخل اتاق خواب ,اونجا میتونی راحت صحبت کنی...
همینطور که حرف میزدم رفتم داخل اتاق خواب برای اطمینان در راپشت سرم بستم .
من:الان اتاق خواب هستم چی شده؟
علی:ببین داخل هال واشپزخونه میکروفن کارگذاشتند اما اتاق خواب پاکسازی شده,هرچی میگم گوش کن وبه خاطربسپار ,البته همه اش برای احتیاطه,نترسی هااا
الان غذاتون رابخورید بعداززغروب افتاب اذان را که گفتند باعماد بیا تواسانسور ومستقیم برین زیرزمین ,داخل زیرزمین سمت چپت ردیف اول را نگاه کنی یک بی ام و بارنگ بژ میبینی که روی شیشه ی عقبش پرچم داعش را زدیم, درش بازه وسوییچ روش ,سوار شو ادرس داخل داشتبرد روی جلد بیسکویت سوم هست،خیلی بااحتیاط میای بیرون وبه محل مورد نظر که رسیدی ,سه بار پشت سرهم ،زنگ میزنی بدون فاصله ,اونجا که بری همه چی رامیفهمی...کاری نداری عزیزم؟
با گفتن عزیزم علی...تنم داغ شد وگونه هام گر گرفت ,خیلی دستپاچه گفتم:نه نه ممنون وگوشی راقطع کردم...
تمام تنم غرق عرق بود.
رفتم اشپزخونه,عماد خیره به یکجا نشسته بود ,روی زانوم نشاندمش ولقمه لقمه غذا دهنش کردم,مثل زمانی که پدرم زنده بود.
بعداز نهار ظرفها راشستم عمادرابغل کردم وبردم تواتاق خواب,اینجا ازادانه میتونستم باهاش حرف بزنم,یه بوسه بزرگ ازگونه اش گرفتم وگفتم:عمادم میخوای روی تخت بازی کنی؟عمادباخوشحالی سرش راتکون داد.
من:پس بیا باهم یک حمام دبش وگرم بریم بعدش میایم هرچی دوست داری بازی کن...
بعدازمدتها،فارغ از دنیای بیرون باعماد کلی اب بازی کردیم وخوش گذروندیم اما نمیدونستم این اخرین باری هست که باعماد اینجور خوشم...
#ادامه_دارد ..
💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦🌧💦
#کپی_فقط_با_لینک_زیر_و_نام_نویسنده_مورد_رضایت_است.
🆔 @Modafeane_harame_velayat
🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️