eitaa logo
مدافعان حرم ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
19.4هزار ویدیو
207 فایل
🔹﷽🔹 کانال مدافعان حرم ولایت با متنوع ترین مطالب روز؛ آموزشی_اقتصادی_نظامی_مذهبی وسرگرمی. ♡ ارسال بهترین وجذابترین رمان‌ها پیام بصورت پست ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17359336874500 ارتباط با ادمین @MAHDy_Yar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الشـھــ🕊ـــدا🥀 و الصدیقینیازدهمین چله ی کانال بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت 1403/04/10 💫 امروز "یکشنبه" متعلق است به امیرالمومنین (ع)🌺 و خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌺 🌷⃟ *صَلِّي اَللَّهُ عَلَيْكَ يا اميرالمُومنِينَ 🌷⃟ *صَلی اَللّهُ عَلَیکِ یا فاطِمهُ الزَّهرَاءُُ 📌 "سی و نهمین" روز از چله دور یازدهم با 313🌺صـــــلـوات _ زیارت عاشورا 💫وحدیث کساء 💫 متوسل میشویم به چـهـارده معصــوم (ع) و شهید امروز "شهید ناصر رازی" 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌤صبحتون متبرک به نور شهدا🥀 🇮🇷شهید امروز: شهید ناصر رازی 💐🕊🌺💐🕊🌺💐🕊🌺💐 نام : ناصر نام خانوادگی: رازی   نام پدر: محمد   تاریخ تولد: 1349/3/8   میزان تحصیلات: چهارم ابتدایی   تاریخ شهادت: 1361/7/17   محل شهادت: جوانرود 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌤زندگینامه شهید ناصر رازی: شهید نوجوان ناصر رازی فرزند محمد، متولد هشتم آذرماه سال 1349 در بندرگناوه واقع در استان بوشهر است. در دامن مادری مهربان و دلسوز و پدری زحمتکش پرورش یافت و دوران تحصیلات خود را تا سال چهارم دبستان ادامه داد چون علاقه زیادی به امام و انقلاب داشت با وجود اینکه ایشان سن کمی داشت به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت. او در سن 12 سالگی در 17 مهر ماه سال 1361 بر اثر اصابت ترکش به شکم در جوانرود به شهادت رسید. 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن کامل وصیت نامه شهید ناصر رازی اینجانب محل محراب و سجده در برابر پروردگار حق تعالی را به چشم می‌بینم و باز ای مسلمانان و ای کسانی که پشت جبهه‌ها را تقویت می‌کنید امام را فراموش نکنید. به رهنمودهای او گوش کنید و قلب بزرگوارش را نرنجانید که خداوند سبحان شما را نخواهد بخشید. مادر ای فرشته نجات، ای کسی که بهشت زیر پای شماست، مرا ببخش که نتوانستم خدمتی برایتان انجام دهم مادرجان مبادا به خاطر من اشکی بریزی. دیگر عرضی ندارم التماس دعا 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩هم نوا برای تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🕯✨313🌺صـــــلـوات _ 🤲زیارت عاشورا💫و حدیث کسا، به نیت چـهــــارده معصــوم (ع) و شهید والامقام ناصر رازی✨ 📀فایل صوتی زیارت عاشورا https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/36776 💿فايل صوتی حدیث شریف کساء با صداي علي فاني https://eitaa.com/Modafeane_harame_velayat/9710 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت نوزدهم سینی چای را که دور گرداندم، لعیا با مهربانی گفت: «قربون دستت الهه جان! زحمت نکش!» و من همچنانکه ظرف رطب را مقابلش روی میز می‌گذاشتم، با لبخندی پاسخ دادم: «این چه حرفیه؟ چه زحمتی؟» که مادر پرسید: «لعیا جان! چرا تنها اومدی؟ چرا ابراهیم نیومد؟» دستی به موهای براق و مشکی ساجده کشید و گفت: «امروز انبار کار داشت. گفت دیرتر میاد.» سپس خندید و با شیطنت ادامه داد: «منم دیدم موقعیت خوبیه، بابا و ابراهیم نیستن، اومدم با شما صحبت کنم.» مادر خودش را کمی روی مبل جلو کشید و با لحنی لبریز اشتیاق و انتظار پاسخ داد: «خیر باشه مادر!» که لعیا نگاهی به من کرد و گفت: «راستش اون هفته که اومده بودین خونه ما، یکی از همسایه هامون الهه رو دیده بود، از من خواست از شما اجازه بگیرم بیان خواستگاری.» پیغامی که از دهان لعیا شنیدم، حجم سنگین غم را بر دلم آوار کرد و در عوض خنده‌ای شیرین بر صورت مادر نشاند: «کدوم همسایه‌تون؟» و لعیا پاسخ داد: «نعیمه خانم، همسایه طبقه بالایی‌مون.» به جای اینکه گوشم به سؤال و جواب‌های مادر و لعیا پیرامون خواستگار جدیدم باشد، در دریایی از غم فرو رفتم که به نظر خیلی از اطرافیانم از بخت سنگین من رنگ و بو گرفته بود. در تمام این شش سالی که فارغ التحصیل شده بودم و حتی یکی دو سال قبل از آن، از هر جنسی برایم خواستگار آمده و بذر هیچ کدام حتی جوانه هم نزده بود. یکی را من نمی‌پذیرفتم، دیگری از دید پدر و گاهی مادر، مرد زندگی نبود و در این میان بودند کسانی که با وجود رضایت طرفین، به بهانه‌ای نه چندان جدی، همه چیز به هم می‌خورد. هر کسی برای این گره ناگشودنی نظریه‌ای داشت؛ مادر می‌ترسید شاید کسی نفرین کرده باشد و پدر همیشه در میان غیظ و غضب‌هایش، بخت سنگینم را بر سرم می‌زد. مدت‌ها بود از این رفت و آمدها خسته شده بودم و حالا لعیا با یک دنیا شوق، خبر از آغاز دوباره این روزهای پُر از نگرانی آورده بود، ولی مادر خوشحال از پیدا شدن خواستگاری رضایت بخش، به محض ورود پدر، شروع کرد: «عبدالرحمن! امروز لعیا اومده بود.» پدر همچنانکه دستانش را می‌شست، کم توجه به خبر نه چندان مهم مادر، پرسید: «چه خبر بود؟» و مادر همزمان با دادن حوله به دست پدر، مژدگانی‌اش را هم داد: «اومده بود برای همسایه‌شون اجازه بگیره، بیان الهه رو ببینن.» پدر همچنانکه دستانش را با دقت خشک می‌کرد، سؤال بعدی‌اش را پرسید: «چی کاره‌اس؟» که مادر پاسخ داد: «پسر نعیمه خانمه، همسایه طبقه بالایی ابراهیم. لعیا می‌گفت مهندسه، تو شیلات کار می‌کنه. به نظرم گفت سی سالشه. لعیا خیلی ازشون تعریف می‌کرد، می‌گفت خانواده خیلی خوبی هستن.» باید می‌پذیرفتم که بایستی بار دیگر لحظات پُر از اضطرابی را سپری کنم؛ لحظاتی که از اولین تماس یا اولین پیغام آغاز شده و هر روز شدت بیشتری می‌گیرد تا زمانی که به نقطه آرامش در لحظه وصال برسد، اگرچه برای من هرگز به این نقطه آرامش ختم نمی‌شد و هر بار در اوج دغدغه و دلواپسی، به شکلی نامشخص پایان می‌یافت. مادر همچنان با شور و حرارت برای پدر از خواستگار جدید می‌گفت که صدای درِ حیاط بلند شد. حالا مادر گوش دیگری برای گفتن ماجرای امروز یافته بود که ذوقی در صدایش دوید و با گفتن «عبدالله اومد!» پشت پنجره رفت تا مطمئن شود. گوشه پرده را کنار زد، اما ناامید صورت چرخاند و گفت: «نه، عبدالله نیس. آقا مجیده.» از چند شب پیش که با خودم و خدای خودم عهد کرده بودم که هر روزنه‌ای را برای ورود خیالش ببندم، این نخستین باری بود که نامش را می‌شنیدم. نفس عمیقی کشیدم و دلم را به ذکر خدا مشغول کردم، پیش از آنکه خیال او مشغولم کند که کسی با سرانگشت به درِ اتاق نشیمن زد. پدر که انگار امروز حسابی خسته کار شده بود، سنگین از جا بلند شد و به سمت در رفت و لحظاتی نگذشته بود که با چهره‌ای بشاش بازگشت. تراول‌هایی را که در دستش بود، روی میز گذاشت و با خرسندی رو به مادر کرد: «از این پسره خیلی خوشم میاد. خیلی خوش حسابه. هر ماه قبل از وقتش، کرایه رو دو دسته میاره میده.» و مادر همانطور که سبزی پلو را دم می‌کرد، پاسخ داد :«خدا خیرش بده. جوون با خداییه!» و باز به سراغ بحث خودش رفت: «عبدالرحمن! پس من به لعیا می‌گم یه قراری با نعیمه خانم بذاره.» و پدر با جنباندن سر، رضایت داد ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865 🆔https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 🔴جهت دسترسی به قسمتهای قبل لطفا گزینه زیر را انتخاب کنید وبا فلش🔺🔻 قسمتهای قبلی را به راحتی پیدا کنید. .
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت بیستم ابراهیم و لعیا برای بدرقه میهمانان که به بهانه همسایه بودن به نوعی با هم رودربایستی داشتند، به حیاط رفته بودند و پدر با سایه اخمی که بر صورتش افتاده بود، تکیه به مبل زده و با سر انگشتانش بازی می‌کرد. از خطوطِ در هم رفته چهره‌ام خوانده بود که خواستگارم را نپسندیده‌ام و این سکوت سنگین، مقدمه همان روزهای ناخوشایندی بود که انتظارش را می‌کشیدم. چادر را از سرم برداشتم و به سمت اتاقم رفتم که عبدالله میان راهرو به سراغم آمد و با شیطنت پرسید: «چی شد؟ پسندیدی؟» از کنارش رد شدم و به کلامی کوتاه اما قاطع پاسخش را دادم: «نه!» از قاطعیت کلامم به خنده افتاد و دوباره پرسید: «مگه چِش بود؟» چادرم را بی‌حوصله روی تخت انداخته و از اتاق خارج شدم. در مقابل چشمان عبدالله که هنوز می‌خندید، خودم را برایش لوس کردم و گفتم: «چیزیش نبود، من ازش خوشم نیومد!» به خیال اینکه پدر صدایم را نمی‌شنود، با جسارتی پُر شیطنت جواب عبدالله را داده بودم، اما به خوبی صدایم را شنیده بود. به اتاق نشیمن که رسیدم، با نگاهی پُر غیظ و غضب به صورتم خیره شد و پرسید: «یعنی اینم مثل بقیه؟» ابراهیم و لعیا به اتاق بازگشتند و پدر با خشمی که هر لحظه بیشتر در چشمانش می‌دوید، همچنان مؤاخذه‌ام می‌کرد: «خُب به من بگو عیبش چیه که خوشت نیومده؟» من ساکت سر به زیر انداخته بودم و کس دیگری هم جرأت نمی‌کرد چیزی بگوید که مادر به کمکم آمد: «عبدالرحمن! حالا شما اجازه بده الهه فکر کنه...» که پدر همچنانکه روی مبل نشسته بود، به طرف مادر خیز برداشت و کلام مادرانه و پُر مِهرش را با نهیبی خشمگین قطع کرد: «تا کِی می‌خواد فکر کنه؟!!! تا وقتی موهاش مثل دندوناش سفید شه؟!!!» حرف نیش‌دار پدر آن هم مقابل چشم همه، بغضی شیشه‌ای در گلویم نشاند و انگار منتظر کلام بعدی پدر بود تا بشکند: «یا به من میگی مشکل این پسره چیه یا باید به حرف من گوش بدی!» حلقه گرم اشک پای چشمم نشست و بی‌آنکه بخواهم روی گونه‌ام غلطید که پدر بر سرم فریاد کشید: «چند ساله هر کی میاد یه عیبی می‌گیری! تو که عُرضه نداری تصمیم بگیری، پس اختیارت رو بده به من تا من برات تصمیم بگیرم!» بغض سنگینی که گلویم را گرفته بود، توان سخن گفتنم را ربوده و بدن سُستم، پای رفتنم را بسته بود. با نگاهی که از پشت پرده شیشه‌ای اشکم می‌گذشت، به مادر التماس می‌کردم که از چنگ زخم زبان‌های پدر نجاتم دهد که چند قدم جلو آمد و با لبخندی ملیح رو به پدر کرد: «عبدالرحمن! شما آقای این خونه‌اید! حرف، حرفِ شماس! اختیار من و این بچه‌هام دستِ شماس.» سپس صدایش را آهسته کرد و با لحنی مهربانتر ادامه داد: «خُب اینم دختره! دوست داره یخورده ناز کنه! من به شما قول می‌دم ایندفعه درست تصمیم بگیره!» و پدر می‌خواست باز اوقات تلخی کند که مادر با زیرکی زنانه‌اش مانع شد: «شما حرص نخور! حیفه بخدا! چرا انقدر خودتو اذیت می‌کنی؟» و ابراهیم هم به کمک مادر آمد و پرسید: «مامان! حالا ما بریم خونه یا برا شام وایسیم؟» و لعیا دنبالش را گرفت: «مامان! دیشب ساجده می‌گفت ماهی کباب می‌خوام. بهش گفتم برات درست می‌کنم، میگفت نمی‌خوام! ماهی کباب مامان سمانه رو می‌خوام.» مادر که خیالش از بابت پدر راحت شده بود، با خوشحالی ساجده را در آغوش کشید و گفت: «قربونت برم! چَشم! امشب برای دختر خوشگلم ماهی کباب درست می‌کنم!» سپس روی سخنش را به سمت عبدالله کرد و ادامه داد: «عبدالله! یه زنگ بزن به محمد و عطیه برای شام بیان دور هم باشیم!» از آرامش نسبی که با همکاری همه به دست آمده بود، استفاده کرده و به خلوت اتاقم پناه بردم. ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865 🆔https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615 🔴جهت دسترسی به قسمتهای قبل لطفا گزینه زیر را انتخاب کنید وبا فلش🔺🔻 قسمتهای قبلی را به راحتی پیدا کنید. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
23.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نظر مردم آمریکا درباره دکتر جلیلی😎 تعجب آمریکایی‌ها جالب بود مگه میشه؟ مگه داریم؟ تا میتونید منتشر کنید ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
روح‌الله در خبرگزاری فارس نوشت: در این ان‌شاءالله محکم و مطمئن، به دکتر رأی می‌دهم مجموعاً پنج جلسه با دکتر قاضی‌زاده هاشمی، چهار جلسه با دکتر و یک جلسه با دکتر زاکانی داشته‌ام و آقایان قاضی‌زاده هاشمی و را عمیق و تمدنی دیدم؛ امّا به عنوان یک مقلّد منتظر نظر امام بودم، که دیروز حجت بر من تمام شد. ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
⭕️توهین قایم مقام ستاد پزشکیان به مردم ایران 🔹آذری جهرمی قایم مقام ستاد پزشکیان در توهینی آشکار مردم ایران را طالبان نامید. 🔹آذری جهرمی همراه با موج تخریب و توهین به دکتر جلیلی که از سوی حامیان پزشکیان آغاز شده، در شبکه اجتماعی x نوشت: نخواهیم گذاشت ایران به دست طالبان بیافتد. 🔹این اظهارات آذری جهرمی در حالی مطرح شده است که 38 درصد رای دهندگان انتخابات 8 تیر رای خود را به دکتر جلیلی داده اند. 🔹توهین به مردم البته از سوی حامیان پزشکیان مسبوق السابقه است. حسن روحانی از حامیان اصلی پزشکیان در زمان ریاست جممهوری خود بارها به مردم ایران توهین کرد به گگونه ای که طی این مدت حدود 100 توهین علیه مردم ایران به کار برد. ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
طبق حدیث امام صادق علیه السلام به کی رأی بدیم⁉️ ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد🔻 🇮🇷@Modafeane_harame_velayat
🐓دم خروس زد بیرون: حمایت رسانه انگلیسی گاردین از 🔹روزنامه انگلیسی گاردین ضمن تشریح زندگی، سوابق و مواضع مسعود پزشکیان، وی را گزینه مطلوبی برای تغییرات اساسی در سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران دانست. ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
♦️این پوستر رو تاجایی که میتونید منتشر کنید ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 اظهارات جالب‌توجه پروفسور فروزان‌نیا فوق تخصص جراح قلب درباره پزشکیان ♦️برسونید دست کادر درمان عزیزمون که توجیهشون برای رای به پزشکیان، پزشک بودنش بود. ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨درختی که ۲۰ سال میوه نداد دیگه میوه نمیده، آقای پزشکیان دیگه نمیتونه کارشناس بشه..! ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد🔻 🇮🇷@Modafeane_harame_velayat
🚨فوری فوری 🚨 و ترین علیه دکترجلیلی، و نادیده گرفتن وکتمان کارنامه درخشان ایشان توسط رقبای انتخاباتی است 🟢۳۵سال مسئولیت دروزارت خارجه 🟢مشاور رئیس جمهور 🟢عضو شورای راهبردی بسیج مستضعفین 🟢۱۷سال دبیری شورای عالی امنیت ملی 🟢رئیس تیم مذاکره کننده هسته ای 🟢بادریافت حکم مستقیم ازرهبری؛ ۱۷سال نمایندگی امام خامنه ای درشورای امنیت ملی 🟢بادریافتِ حکم مستقیم ازرهبری؛ مدیریت دفتربررسی های جاری دفتر مقام معظم رهبری 🟢بادریافت حکم مستقیم ازرهبری؛ عضویت حقیقی درمجمع تشخیص مصلحت نظام 🟢بادریافتِ حکم مستقیم ازرهبری؛ عضویت درشورای راهبردی روابط خارجی 🟢رئیس اداره بازرسی وزارت امورخارجه 🟢معاون وزارت خارجه 🟢معاون اروپا وآمریکای وزارت امورخارجه 🔴برکناری ۱۷سفیر مُتخلّف 🔴پیگیری پرونده فساد ۳هزارمیلیارد تومانی وبازگرداندن پولهابه بیت المال واعدام مفسداقتصادی 🔴صدور دستور دستگیری عبدالمالک ریگی باوجود فشارها ومخالفتهای مسئولین نفوذی 🔴پشتیبانی وهماهنگیهای لازم درجهت تقویت جبهه مقاومت درلبنان، فلسطین، سوریه و… 🔴حمایت ازتشکیل، قوام بخشی، گسترش وتعمیق فعالیت سازمان پدافند غیرعامل که در واقع مقاوم کردن کشور درمقابله باهرگونه حوادث غیر مترقبه وحمله دشمن درشرایط غیرجنگی است 🔴پیگیری وجلوگیری ازاجرای قرارداد کرسنت به دلیل فساد وهدر رفت منابع کشور 🔴ایجاد دبیرخانه مبارزه باپولشویی دروزارت اموراقتصادی ودارایی 🔴یکپارچه سازی بانکهای اطلاعاتی اقتصادی در وزارت اموراقتصادی ودارایی 🔴پیگیری وصول معوقات ابربدهکاران بانکی وپای کار آوردن همه دستگاههای اطلاعاتی ونظارتی درمقابله بارانت خواران 🔴ایجاد بهترین وقوی‌ترین مناسبات باقوای ۳گانه درشورای عالی امنیت ملی، حتی راه اندازی کمیته مبارزه بافساد اقتصادی، آنهم زمانیکه قوا بایکدیگر اصطکاک جدی داشتند 🔴پیگیری راه اندازی سامانه جامع 🔴راه اندازی کمیته مقابله وخنثی سازی تحریمهای اقتصادی 🔴راه اندازی سامانه کنترل شده برای درخواست ارزو واردات کالاهای ضروری، همچنین نظارت وشفافیت بازار ارز 🔴برخورد باموسسات مالی غیرمجاز 🔴تنوع بخشی به منابع ارزی کشور 🔴پیگیری برنامه حذف ارز واسط، فعال کردن دستگاههای اقتصادیِ مسئول درمدیریت بازار ارزوسکه ومهار افزایش قیمتها 🔴سامانه رصدالکترونیکی همچنین احصاء کالاهایی که ورود آنهابه کشور، غیرضروری بودو در داخل، امکان تولیدش وجود داشت. ممنوعیت واردات آنها وجلوگیری ازخروج ارز ازکشور 🔴ساماندهی کارتهای بازرگانی 🔴مبارزه باقاچاق سوخت 🔴جلوگیری ازپایمال شدن رأی مردم درفتنه۸۸ 🔴مذاکرات موفق ورفع ۶مسئله حقیقی باآژانس اتمی 🔴آماده سازی وبه ثمررساندن طرح توافق جامع عزتمندانه با5+1 درمذاکرات مسکو(که دولت روحانی آنرا کنارزد وبه برجام تن داد) 🔴پیگیری وارائه طرح خود کفایی بنزین درجهت بی اثرکردن تحریم سوخت 🔴پشتیبانی ازتولید سوخت راکتور هسته ای تهران باغنی سازی20% درجهت مقابله باتحریم رادیوداروها همچنین افزایش تولید سانتریفیوژ ازیک به۱۹هزار سانتریفیوژ 🔴مدیریت اقتصادی وپیگیری تأمین ذخایر کالاهای اساسی مورد نیازمردم، ذخایراستراتژیک وخودکفایی درامنیت غذایی ازجمله باتولید کافی گندم، دانه های روغنی و... درشرایط تحریمهای سخت دشمنان 🔴مدیریت وپیگیری راههای دورزدن وخنثی سازی تحریمها 🔴ارائه طرح کنترل مسئله خروج آبهای مرزی ازکشور که مشکل بخش قابل توجهی از کم آبی کشور را حل میکند 🔴اعلام مخالفت عالمانه وتخصصی بابرجام 🔴نقد قراردادهای نفتیIPC وپیگیری اصلاح آنها توسط وزارت نفت 🔴نقدو روشنگری آسیبهایFATF 🔴مقابله باصیدترال وتضییع حقوق ماهیگیران محلّی 🔴ارائه طرح پتروپالایشگاه به مجلس وممانعت ازخام فروشی نفت 🔴ارائه طرح“وان“به مجلس که نحوه سهمیه بندی بنزین را عادلانه میکرد 🔴آماده سازی طرح تبدیل کشوربه محور ترانزیت کالا وانرژی درمنطقه خاورمیانه 🔴طرح ساماندهی کولبران وتبدیل آنهابه صادرکنندگان محصولات وتولیدات داخلی 🔴ارائه طرح مالیات بر عایدی سرمایه 🔴آماده سازی طرح شبکه ملی اطلاعات ودولت الکترونیک 🔴تکمیل طرح خانواده-مسجد-مدرسه 🔴ارائه طرح مدیریت راهبرد فرهنگی کشور 🔴مدیریت وتنظیم بازارکالاهای اساسی دردولت وقت 🔴مبارزه باگرانفروشی اقلام معیشتی دردولت وقت 🔔۱۴۰سفر به شهرها، روستاها ومناطق محروم کشور جهت شناخت واقعی مشکلات مردم، شناخت فرصتهای بیکران در کشورو در نهایت؛ ارائه برنامه عملیاتی مبتنی برحضور میدانی 🔔 ۱۱سال فعالیت دردولت سایه وتقویت نقاط قوت دولتها وکمک به رفع ضعفا 🔔 ۱۱سال تحقیق، بررسی وبرنامه ریزی بر عملیاتی شدن شعار انتخاباتی «یک جهان فرصت،‌ یک ایران جهش، هرایرانی یک نقش جهانی 👈 نشر دهید ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat
45.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 تحلیل / جبهه انقلاب موفق به جلوگیری از تغییر آنچه پیش بینی میشد خواهند شد؟ / تحولات انتخابات ایران / این حرف‌ها ممکن است درد داشته باشد، فقط هواداران معقول قالیباف و جلیلی ببینند / امروز مسعود پزشکیان و جلیلی همان طور که پیش‌بینی شده بود به دوره دوم رفتند / دو نقطه ضعف سعید جلیلی و تیمش که باید در هفته پیش رو بر طرف شود / قسمت ۱۶۱۷ ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد🔻 🇮🇷@Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹طلاب اگر برای انتخابات کار نکنند نزد خدا مسئولند 🎙امام خمینی (ره) ⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇 🇮🇷 @Modafeane_harame_velayat