eitaa logo
مدافعان حرم ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
19.5هزار ویدیو
207 فایل
🔹﷽🔹 کانال مدافعان حرم ولایت با متنوع ترین مطالب روز؛ آموزشی_اقتصادی_نظامی_مذهبی وسرگرمی. ♡ ارسال بهترین وجذابترین رمان‌ها پیام بصورت پست ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17359336874500 ارتباط با ادمین @MAHDy_Yar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ ♥️ دردی سخت وجانکاه بود اما وقتی به این فکر میکردم که قرار است موجود شیرینی را ببینم حلاوتی در جانم میافتاد بالاخره وقت اذان صبح دخترم پا به روی این کره ی خاکی گذاشت ,موجودی زیبا وشکننده,صورتی که مثل خودم بودم وشباهت ظاهریش به مادر عیان بود. اسمش را معصومه گذاشتم,چون هم پاک ومعصوم بود وهم از قدمش, مجاور حرم بی بی شده بودم. معصومه خوش قدم بوددوروز بعدازتولد معصومه امام خمینی به وطن برگشت ودوازده روز بعد انقلاب پیروز شد..... انگار دنیا داشت روی دیگرش را نشانم میداد واینبار بع هرطرف مینگریدم,جشن بود وشادی ... ازخوشحالی درپوست خود نمیگنجیدیم,واقعا به معنای واقعی در زمستان ,بهار امده بود... زندگی روی خوشش را نشانم داده بود,انچه درخواب میدیدم ,درواقعیت محقق شده بود..... معصومه ی کوچک هرروز زیبا وزیباتر میشد ,دعا میکردم سرنوشتش هم به زیبایی صورتش باشد... وواقعا ازبرکت وجود معصومه ی کوچکم بود که عشقهای خفته بیدار شد.... واینبار روزگار عاشقانه تر میچرخید..... معصومه خوشحال روزنامه را به مادرنشون داد.. ماماااان ریاضی تهران قبول شدم زینب,معصومه رادرآغوش فشرد وگفت لیاقتش راداشتی دخترم,ان شاالله تمام تلاشت رابرای خدمت به جامعه بکنی وموفق وپیروز باشی. (ازاینجای داستان ,قصه از زبان معصومه,میباشد) تلفن زنگ زد,بدووو گوشی رابرداشتم ,فک میکردم ریحانه,دوستم باشه , _:الو ……:الو سلام معصومه خانم گل وگلاب ,میدونم که شیری نه روباه,فقط بگو چه رشته ای قبول شدی؟ گفتم:زن دایی,ریاضی,تهران زن دایی زهرا یک افرین محکمی گفت وامرفرمود گوشی رابدهم به مامانم. خداحافظی کردم وگوشی رادادم دست مامان... ودو دوست قدیمی مشغول گپ وگفت شدند..... با دایی عباس راهی تهران شدیم,کارای ثبت نام وخوابگاه و...را یک نفس انجام دادیم . دایی از جاگیرشدن من مطمئن شد,راهی قم شد وسفارش کرد هروقت خواستم بیایم یه زنگ بزنم تاخودش یا محمد بیاد دنبالم.. .. سه تا پسر دایی خیلی خوب با حجب وحیاوسربزیر بودندو من, مثل برادر نداشته دوستشون داشتم. درس ودانشگاه خوب پیش میرفت ,گاهی من میرفتم قم پیش مامان وگاهی مامان میومد به دیدنم, مادرم بعد از شهادت پدربزرگم اقاعزیز که در اخرین روزهای جنگ تحمیلی به شهادت رسید,تنهای تنها زندگی راچرخاند,یه جورزن خودساخته وهنرمندی بود ازخیاطی گرفته تا طراحی روی پارچه وحتی سرودن شعرو...ازهرانگشتش یک هنرمیبارید ,به من هم ازاینهمه هنر نقاشیش رسیده بود. به نقاشی چهره ی افراد علاقه ی خاصی داشتم اما هیچ وقت به طور حرفه ای دنبالش نرفتم،همیشه برای دل خودم طراحی میکردم اما طرحهایی که میکشیدم انقدر جان دار بود که خودم هم از دیدنشان حظ میکردم وهمین طراحها اخرش کار دستم داد... ادامه دارد..... واقعیت نویسنده :ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
♥️ ♥️ سال سوم دانشگاه بودم,امروز قراربود سرکلاس یه استاد جدید بیاد,ترم بالاییهاخیلی ازسختگیریش تعریف میکردن, ناخوداگاه ازش میترسیدم... بعداز دقایقی انتظار کشنده بالاخره اقا تشریفشون را آوردند... خیره شدم بهش پلک نمیزدم اخه تصورات من کجا واین اقا کجا!!!! وای خدای من اینکه خیلی جوون بود ,چقدم خوشتیپ وخوش پوش.. استاد بدون توجه به دانشجوها پشت میزش جاگیر شد وبی معطلی گفت: بهروز خانزاده هستم,سرکلاس من از مزه پرونی ,بی نظمی,غیبت و.... خبری نیست. حالا یکی ,یکی خودتون رامعرفی کنید.. بچه ها خودشون رامعرفی کردندتانوبت من شد,معصومه کریمی هستم.وچون تنها چادری کلاس بودم ,سرم راکه بلند کردم با لبخندی که فک کنم به چهره ی جدیش نمیومد مواجه شدم. همیشه گوشه ی کلاس بغل دیوار جای من بود,با دخترای کلاس خیلی نمیجوشیدم چون از پوشش وحرکات سبک سرانه خوشم نمیومد.آهسته میومدم وآهسته میرفتم،یه جورایی همه فکر میکردند تافته جدا بافته ام واین روز اول جلسه ای که با خانزاده داشتیم شد شروع یک ماجرایی شیرین.. یک روز از خواب پاشدم,دیدم برف همه جا راگرفته,تواین سرمای شدید,فقط اغوش گرم پتو میچسپید ,ولی امروز روز غیبت نبود چون بااستادخانزاده داشتیم ,اگه نمیرفتم تا دماراز روزگارمون نمیکشید ول کن نبود. رفتم دانشگاه یه ده دقیقه ای رودیر رسیدم ,خدا خدا میکردم استاد سرکلاس نرفته باشه.. بدو تو راهرو میرفتم که خوردم به جلوییم اگر نگرفته بودم نقش زمین میشدم,همونطورکه سرم پایین بود(اخه همیشه زمین رامیدیدم عادت نداشتم به طرف روبه روم خصوصا اگرمرد بود نگاه کنم)گفتم :بببخشید به خداعجله داشتم,تقصیر خانزاده است ,اگردیدیدش بگین خسارت راپرداخت کنن... حرکت کردم که برم,ازپشت سرم داد زد,صبر کن ببینم,خسارت راازکدوم خانزاده بگیرم؟! وای چقد صداش اشنا بود ,برگشتم نگاه کردم ,واییییی بلا به دور این که خوده استاد خانزاده بود,یعنی بدشانسی تا این حد؟؟ ازخجالت اب شدم وخودم رابدو به کلاس,رسوندم,اه نصف کلاس خالی بود ,مثل اینکه خیلیا رختخواب گرم رابه خانزاده ترجیح داده بودن,جای منم گرفته بودن نامردا.. اخرین ردیف خالی که کسی توردیف نبود نشستم. به به وقتی کسی نباشه چقدددد ادم راحته هاااا استاد وارد کلاس شد,همینطور که زیرچشمی بچه هارا نگاه میکرد وجواب سلام میداد,چشمش به من افتاد که تک وتنها وغریبانه اون عقب نشسته بودم,یه جوری گوشه ی لبش بالا پرید اما جلو خنده اش را گرفت,یه جورایی حس میکردم نقشه ای تو سرش داره.... ادامه دارد... واقعیت نویسنده :ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
♥️ ♥️ استاد خانزاده بعداز اینکه خوب با نگاهش مرا خورد به غایبین وهمچنین حاضرین انگشت شمار رحم نکرد ودرس را شروع کرد ومن هم که اصلا حال جزوه نویسی نداشتم وبا گلی که داخل راهرو کاشته بودم ذهنم سخت مشغول بود وچون اطرافم هم خالی خالی بود وسوسه شدم تا با کشیدن طرحی از صورت استاد ذهنم را ارام کنم ووقت کلاس هم بگذرد,پس مثل دانشجویی کوشا چنان دفتر را دست گرفتم که هرکس از روبه رو میدید فکر میکرد غرق درس وکلاسم.......خیلی زود طرحم تمام شد وسایه هاش هم زدم کمی دورتراز خودم گرفتمش ونگاهی انداختم,عالی بود و تخته شاهکار شده بود. آهسته سرم رابلند کردم که ببینم استادچی میگه, وای خدای من استاد نبود همه ی دانشجو.سرشون رابرگردونده بودن ومن رانگاه میکردند,باهمون غرور همیشگی بهشون گفتم چیه؟؟آدم ندیدین؟؟ یک دفعه یه صدایی ازکنارم گفت :چرا دیدند اما دانشجو به این فعالی ندیدن,خانم کریمی جزوتون تموم شد؟ کل کلاس منفجرشد وااای خدای من, استاد معلوم نیست ازکی روصندلی کنارمن نشسته وخبرنداشتم.... نمیدونستم چی بگم,اصلا امروز روز بدبیاری من بود,خاک توگورم کنن که هوس نقاشی نکنم استاد برگه رااز زیر دستم کشید وگفت :به جبران خسارت تصادفتون این یاداداشت رابرمیدارم,درضمن ازاین به بعد کاغذ بی خط همراتون باشه که اگر خواستید اینجور دقیق یادداشت برداری کنید ,جالب تربشه..... خدای من از خجالت اب شدم.... چه جوری دوباره سرکلاسش حاضربشم ادامه دارد.... واقعیت نویسنده :ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
♥️ ♥️ از آنروز به بعد استاد خانزاده یه جورایی همیشه سربه سرم میذاشت,یادمه جلسه ی بعدیش,برخلاف همیشه, اخرین صندلی گوشه ی کلاس,نشستم. استادداخل که شد بعداز سلام وعلیک, انگاری یه چیزی گم کرده بود ,توصندلیا هی چشم میانداخت ,تا اینکه نگاهش به من افتاد ,یه لبخند زدوکله اش راتکان داد همونطورکه یه برگه ی آچار دستش بود ,اشاره کرد به من وگفت :به به خانم کریمی ,میخواد چی ازانگشتان هنرمندت فوران کنه که گوشه ای ترین جای کلاس راانتخاب کردی؟؟ راستش رابگو چی تومغزت میگذره که رفتی آخرنشستی, بیا بگیر این برگه را روی این برگه یادداشتهای جنابعالی,جالب ترمیشن.... اونایی که جلسه ی قبل حضورداشتن ,ناگهان زدن زیرخنده... پسره ی خودشیفته منو توکلاس گاو پیشونی سفید کرده بود خلاصه باهرجان کندنی بود اون ترمم تمام شد,پشت دستم را داغ کردم که دیگه باخانزاده ,کلاس برندارم،که انگار خانزاده متوجه این نیتم شده بود واشی برام بار گذاشته بود که یک حلب روغن روش چشمک میزد اخه آخرین امتحانم راکه مزین به قیافه ی استادخانزاده بود دادم,بین امتحان استاد خانزاده, امدبالا سرم وگفت:امتحانت رادادی ,چندلحظه ازوقت گرانبهات رابه من بده ,کارواجب دارم باتعجب نگاش کردم یک دفعه برگشته میگه:چیه خوش تیپ ندیدی؟ وااااا این چرا اینجوری گفت؟مگه من باهاش شوخی دارم؟!! یعنی چکارم داره؟! شاید میخواد برا خاطر اون نقاشیه نمره ام راکم کنه؟!!! نه بابا خیلیم دلش بخواد... یعنی چکارم داره؟ خداازت نگذره, خانزاده ,جواب تمام سوالات ازذهنم پرید. دانشجوها که رفتند,برگه رادادم وگفتم:بفرمایید ,امرتون؟؟ اخه خودتون میدونید که وقتتتم گرانبهاست... خیلی ساده وراحت گفت:ادرس خونه؟؟ من:بببببله؟؟ استاد:الان زوده, برای بله گفتن من:ببببله؟؟ استاد:دختر خوب,ادرس خونه تان رالطف کنید تا با خانوادم برا امر خیر مزاحم خانوادت بشم وااای این چقددد راحته,یعنی داره خواستگاری میکنه؟ خاک توگورم کنن ,الان چی بگم؟!! استاد:چی شد؟ ادرستون را یادت رفته؟؟ حالا فکرات رانکن ,ادرس بده وقت برای فکر کردن, زیاده گفتم:ب ب ببخشید استاد من یه کم غافلگیر شدم استاد:میدونم... اگر مشکلی ندارید ,قبلش یه کم باهم صحبت کنیم؟ گفتم:نه,,نه,,نه...ادرس میدم. اخه درست نیست اینجوری,دوست دارم ,مادرمم باشه... استاد:احسنت,همین حجب وحیات توچشم میزنه,خوشا به حالت که مادر بالا سرته..... از حرفش یه کم دلم گرفت,طفلکی....... ادرس خونه را دادم اما گفتم باید قبلش به مادرم بگم . قرار شد فردا زنگ بزنه وتاریخ تشریف فرماییشون رابه,قم ,اعلام کنم. فوراخداحافظی کردم وبا دستپاچگی از کلاس زدم بیرون,اما استاد بالبخندی دخترکش ,بدرقه ام کرد ادامه دارد....... واقعیت نویسنده :ط_حسینی . 🆔 @Modafeane_harame_velayat ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ 🚨کپی از رمان و حذف لینک کانال مدافعان حرم ولایت پیگرد الهی در بر دارد.⚠️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌎 استعداد ناب ایرانی در دانشگاه بریتیش کلمبیا آمریکا امین فقط ۷ ساعت آموزش گیتار دید! امین طوفانی را بهتر بشناسیم: «امین طوفانی» حالا الگوی بسیاری از ایرانی‌ها در سراسر جهان است. او مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه «بریتیش کلمبیا»، کارشناسی ارشد را از دانشگاه «استنفورد» و دکترای خود را از دانشگاه «هاروارد» گرفته و اکنون به همراه همسرش عضو هیئت مدیره چند شرکت است و کمپانی خصوصی خود را نیز به تازگی تاسیس کرده است. طوفانی با این اجرای تماشایی توانسته به جایزه استعدادیابی در دانشگاه هاروارد برسد. این ویدیو تاکنون بیش از ۱۰۰ میلیون بار در یوتیوب بازدید شده و موجب تحسین بسیاری شده است. نکته خیره‌کننده اینجاست که امین تنها ۷ ساعت آموزش گیتار دیده است. @Modafeane_harame_velayat
10.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴⭕️بخشی از مهم‌ترین هدف ایران در سفر دبیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی: رئیس سازمان انرژی اتمی ایران: 🔸️موضوع پایش عملکرد و وضعیت و ظرفیت صنعت هسته‌ای جمهوری اسلامی، مهم ترین هدفی است که در دستور کار آژانس قرار دارد. 🔸️طرفین متعاهد به تعهدات در برجام اقدام نکردند،جمهوری اسلامی ایران تصمیم به کاهش تعهدات خود گرفت. 🔴گروسی وارد سازمان انرژی اتمی ایران شد. 🔸️آغاز دور دوم مذاکرات اسلامی و مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی 🎥🔴گروسی:اقدام نظامی علیه نیروگاه‌های اتمی محکوم است. 🔸️مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی: هرگونه اقدام نظامی علیه نیروگاه‌های اتمی محکوم و غیرقانونی است،امیدوار هستیم بتوانیم از هر تأسیساتی اتمی دفاع کنیم. 🔸️می‌خواهیم گفتگوی سیستماتیک با ایران داشته باشیم،هنوز کار ما تمام نشده،کار و همکاری با ایران ادامه دارد. 🔴اسلامی:سهم بانوان ایرانی دانشمند هسته‌ای موجب شگفتی گروسی شد. 🔸️پیام واضح همایش شب گذشته این بود که جریان علمی،پژوهشی و فناوری هسته‌ای در ایران، جریانی قدرتمند است و پیام‌آور صلح،مودت و دوستی است. @Modafeane_harame_velayat
0aa1570f-e578-4f05-828b-6426675a99bc.mp3
1.71M
💠زیارت نامه حضرت علی اکبر علیه السلام 💠 ♻️کتاب مصباح المجتهد شیخ طوسی آمده که صفوان جمال از امام صادق علیه السلام برای زیارت امام حسین علیه السلام اجازه خواست و در خواست نمود به او بیاموزد که در زیارت چه بگوید؟ امام گفت:... سپس نزد پای امام حسین برو و بالای سر علی بن الحسین بایست و بگو: ✨السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ نَبِی اللّٰهِ السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمیرِ الْمُؤْمِنینَ السَّلامُ عَلَیک یا ابْنَ الْحُسَینِ الشَّهیدِ السَّلامُ عَلَیک أَیها الشَّهیدُ وَابْنُ الشَّهیدِ السَّلامُ عَلَیک أَیها الْمَظْلُومُ وَابْنُ الْمَظْلُومِ لَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً قَتَلَتْک وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً ظَلَمَتْک وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذٰلِک فَرَضِیتْ بِهِ. سپس خودرا روی قبر بیا فکن و آنرا ببوس و بگو: ✨السَّلامُ عَلَیک یا وَلِی اللّٰهِ وَابْنَ وَلِیهِ لَقَدْ عَظُمْتِ الْمُصیبَةُ وَجَلَّتِ الرَّزِیةُ بِک عَلَینا وَعَلیٰ جَمیعِ الْمُسْلِمینَ فَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً قَتَلَتْک وَأَبْرَأُ إلی اللّٰهِ وَإلَیک مِنْهُمْ حضرت علی اکبر 🆔@Modafeane_harame_velayat
32.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😳خواستگاری از دخترا وسط خیابون! همه چیزو تقصیر شرایط اقتصادی و عوامل بیرونی نندازیم! ‼️گاهی شاید خود ما مقصّریم! [حتماََ ببینید و نشر بدید] @Modafeane_harame_velayat
⭕️استقبال مجسمه صلح برزیل از ناوگروه صلح ایران در حیات خلوت آمریکا ╭━━⊰❀🇮🇷🇮🇷🇮🇷❀⊱━━╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865 ╰━━⊰❀✨♥️✨❀⊱━━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️پدر ول کن نیست! 🔸او مجددا در مصاحبه اخیر با VOA ادعای قتل دخترش را بدون هرگونه سندی مطرح کرد؛ درحالیکه هنگام زنده بودن دخترش، بالای سر او در بیمارستان، ادعای ضربه به سر را رد کرده بود! ✍آیا در این مملکت کسی نیست که این را بخاطر مصاحبه‌هایش با شبکه‌های معاند تروریستی و تشویش اذهان عمومی، محاکمه کند؟ ✍این فتنه هرگز جمع نخواهد شد، مگر اینکه همان منفذی بسته شود که دشمن از آن رسوخ کرده؛ یعنی همزمان باید پدر مهسا محاکمه شود و برخورد قاطع هوشمند با صورت پذیرد ✍محمد جوانی ╭━━⊰❀🇮🇷🇮🇷🇮🇷❀⊱━━╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865 ╰━━⊰❀✨♥️✨❀⊱━━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🚨⚖‏مطابق ماده ۲۸۶ قانون مجازات پخش مواد سمی افساد فی الارض است و اعدام دارد. از الان بدانید تا فردا جاهل یا مغرضی آسمان را به ریسمان نبافد! @Modafeane_harame_velayat