#خاطرات انتظامی شهید اصغر شاکری
🌹روزهای بهاری اردیبهشت ماه و رویش شکوفه های معطر و زیبا، منتظر تولد کودکی بودند که حاصل ازدواج فریدون و پَری بود. چند صباحی از دومین ماه سال نمانده بود که پسری از آنها چشم به جهان گشود. روز ۲۱ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۳ خورشیدی بود که اصغر همچون خورشیدی، خانه ی کوچکشان را نورانی و گرم کرد.
🌹گفتم اصغر، آری اصغر، نامی بود که پدر و مادرش به احترام شش ماهه #کربلا برایش انتخاب کردند. او همچون ابر بهاری، آرام و سریع، به سِنی رسید که باید برای کسب #علم به مدرسه می رفت. اصغر، ایام کودکی را مشغول درس خواندن شد، شرکت در مراسمات و محافل مذهبی به خصوص در ایام الله #محرم و صفر روحش را با معنویت و حقانیت مکتب اهل بیت علیهم السلام عجین ساخت.
🌹در سن ۱۷ سالگی به استخدام نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در آمد و برای تامین امنیت شهری در شهرستان قروه مشغول خدمت گردید. اینک اصغر جوانی برومند شده بود و کم کم آماده تشکیل خانواده می شد که ناگاه برادرش دیده از جهان فروبست و همه ی خانواده را در غم و اندوه رها ساخت. همه در فکر این بودند که بعد از برادر چه کسی سایه همسرش می شود که اصغر، با ازدواج با همسر برادر مرحومش، خیال همه را آسوده ساخت.
🌹این سرباز فداکار ۱۰ سال ، بی وقفه و خستگی ناپذیر، در لباس سبز #امنیت و آسایش، خود را وقف امنیت جامعه و مردم کرد و کراراََ در ماموریت های خطیر، شرکت نمود.
🌹سرانجام پس از سال ها تلاش و مجاهدت، در تاریخ ۱۳۹۰/۶/۱۳ در جاده ی قروه به همدان و در #مبارزه با قاچاقچیان از خدا بی خبر که با قاچاق کالا، امنیت و سلامت #اقتصادی کشور را دچار مخاطره می کنند، توسط خودرو حامل قاچاق، مضروب و به پس از ۵ روز در حالت کُما در تاریخ ۱۳۹۰/۶/۱۸ در بیمارستان جام شیرین شهادت را می نوشد و در زادگاهش در کنار دیگر شهدای انقلاب اسلامی، آرمید.
🌹آری شهید اصغر شاکری همچون سایر شهدای سرافراز نیروی انتظامی، خود را #فدای ملت نمود و با سرخی خونش، آسایش و امنیت را برای همگان به ارمغان گذاشت.
📚منبع: کتاب عاشورائیان
🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
❣#خاطرات
مصطفی سنجرانی، برادر شهید رضا سنجرانی، یکی از شهدای مدافع حرم، با اشاره به اختلاف سنی ۱۸ سال با برادر شهید خود، عنوان کرد: داداش رضا من را بزرگ کرد. قاری بود و اسم من را هم مصطفی انتخاب کرد چون دوست داشت همانند مصطفی اسماعیل شوم و من هم قاری شدم. شش ساله بودم که من را به باشگاه میبرد. خودش کمربند قهوهای در رشته رزمی داشت و به من هم میگفت باید رزمیکار شوی و همپای او من هم رزمیکار شدم. برادر شهید با بیان اینکه رضا ادبیات خاص خودش را داشت، لوتیمنش بود و در هرکاری بهترین بود، اضافه کرد: آقا رضا بهترین مربی آموزش نظامی بود. طوری که بهترین فرماندهان نظامی میگفتند ما شاگرد شاگردان آقا رضا هستیم، بهترین مربی دفاع شخصی، بوکس، بهترین قاری قرآن، بهترین سینهزن و میاندار هیئت اهل بیت(ع)بود، دست من را هم میگرفت به هیئت میبرد و میگفت میخواهم میاندار و سینهزن شوی که آن آرزو هم محقق شد. من هرچه دارم از لطف امام حسین(ع) به وسیله داداش رضام دارم.
•┈┈•❀🕊🌷🕊❀•┈┈•
🛑هنگام عقدمان، شهادت را خواست
لیلا همسر شهید تصریح میکند: من در طول سالها دیدم که او چطور عاشق رزم است. حتی همان لحظهای که در حرم عقد کردیم و با هم به زیارت امام رضا(ع) رفتیم به من گفت تو هم همسر من و هم از این به بعد بهترین رفیق من هستی و یک دوست بهترینها را برای دوستش میخواهد و گفت، برای من دعا کن که شهید بشوم. سال۸۱ هیچ حرفی از جنگ نبود و همان جا این خواسته او را قبول کردم.
🌸#غسل_شهادت_در_آب_فرات
همسر شهید یک هفته قبل از شهادت همسرش طلبیده میشود و به زیارت حضرت زینب(س) مشرف میشود، میگوید: یک هفته پیش از شهادت رضا من به سوریه دعوت شدم، دوماه گذشته بود که او را ندیده بودم، ابتدا اعلام کردند خانوادههای ایرانی نمیتوانند بیایند و رفتنمان به سوریه کنسل شد. رضا با من تماس گرفت و گفت، لیلا خودت میدانی برو پیش امام رضا(ع) نذری بکن و از خودش بخواه اگر قسمتت باشد، میآیی. من به حرم رفتم و از امام رضا(ع) خواستم. روز بعد زنگ زد و گفت اعلام کردند که خانواده کرار هم بیاید (نام مستعار او کرار بود). یک هفتهای با بچههایمان آنجا بودم، سنگ تمام برایمان گذاشت، گویا خودش میدانست که دیدار آخر است، اما به من نمیگفت تا نگران نشوم. شب قبل از شهادت او عملیاتی در کنار رود فرات بود که به دوست و همسنگر خودش میگوید، اینجا کنار رود فرات یعنی چه و بعد میگوید اینجا بودنمان معنی دارد، لباسش را درمیآورد و در رود فرات غسل شهادت میکند که شهادتش هم مصادف با ایام محرم شد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🎁کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت
╔═"═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═''═╗
https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
╚═-═••⊰🥀🕊♥️🕊🥀⊱••═-═╝
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج.
💐🕊💐🕊💐🕊💐🕊💐