eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.7هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 #وصیت‌نامه ازشمامیخواهم اگر #جسدم 💔به دستِ‌تان رسید #قبرم را درست نکنید🍂 وبه حال #خاکی بگذارید. تازمانی‌که #قبرستان‌بقیع💚مرمت‌گردد... #شهیدمحمدحسین_میرشکاری💔
دائم تو مسیر مزار شهدا موندم.mp3
7.04M
دائم تو مسیر مزار شهدا موندم رفتن رفقا دونه دونه و جاموندم💔 حرفای زیادی تو دل واموندم...💔 مداحی سید رضا نریمانی🍃 @modafeaneharaam
📌 #طرح_مهدوی 🌅 #عاشقانه_مهدوی 🔆 و باران کاش خبر از آمدنت می داد... 🖼 #پروفایل @modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشقانه های همسرشهید❤️ قبل از آشنایی با محمد جواد به زیارت حضرت زینب(س) با خانواده ام رفته بودیم.🙂 روبروی گنبد حضرت زینب (س) بودیم و من با بی بی درد و دل میکردم. از او خواستم که همسری به من بدهد که به انتخاب خودش باشد...💓 البته آن روزها نمیدانستم که هدیه ای ویژه از طرف بی بی در انتظار من است و آن هم سرباز خود حضرت زینب(س)،قرار است مرد آسمانی و همسفر بهشتی من شود.😍😌 از سفر که برگشتیم،محمد جواد به خواستگاری من آمد.آن زمانها در یک کارخانه مشغول به کار بود.😊تنها پسر خانواده بود که روی پای خودش هم ایستاده بود.حتی از جوانی و زمانیکه محصل بود،در تابستانهایش کار میکرد.تمام مخارج ازدواجمان از گل مجلس 💐خواستگاری تا خرج مراسم عروسی همه را خودش داد.بعد از آن شروع کرد به ساختن همین منزلی که خانهء من و فرزندانم هست. سر پناهی که ستونهایش را از دست داد.😔تک تک مصالح و نقشهء منزل و رنگ دیوارها و طرح کاشی ها همه وهمه به سلیقهء من بود.آخر محمد جواد همیشه میگفت که تو قرار است در این خانه بمانی...نه من....😔 آری همسر من بی تو در این خانه روزها را شب میکنم،تنها به شوق دیدار تو در زمان ظهور امام زمان (عج)😍😌 شهید مدافع حرم محمد جواد قربانی 🍃🌺🍃 @modaeaneharaam
برشےاز #ڪتاب ســــربلنــد❤️🍂 هر وقت ڪارش جایی گیر مےکرد☝️ و تیرش به سنگ می‌خورد😞،زنگ میزد که برایش قرآن بخوانم☺️. داشتم غذا درست می‌کردم😊،زنگ می‌زد که: مامان یه #‌یـــس برام بخون☺️.کارم رو رها می‌کردم و می‌نشستم جَلدی برایش می‌خواندم.می‌خواست زمینی‌را که پدرش بهش داده بود،بفروشد و جای دیگری خانه بخرد🏡.چهل سوره‌ی حشر برایش نذر کردم❤️.سی‌هشتمی را که خواندم به فروش رفت. وقتی می‌آمد خانه‌مان و می‌دید دارم قرآن می‌خوانم😃، به خانمش می‌گفت😒: ببین مامانم داره قرآن می‌خونه که #شهید نشم💔😔. خون خونش رو می‌خورد😔 و می‌گفت:همین که میان اسمم رو بنویسن،خط میزنن😭 می‌گن #حججے نه.گریه می‌کرد😔 و می‌گفت:نکنه کسی رفته و چیزی گفته،بابا حرفی نزده باشه؟!💔😔 راوے:مادر‌شهید #محسݩ‌حججے💔 #شهیــدبےســــر @modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدافعان حرم 🇮🇷
ابووصال کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافع‌حرم #محمدرضا‌دهقان‌امیری #قسمت‌چهل‌و‌دوم گشاده‌رو شب اول ما
ابووصال کتاب طلبه دانشجو مدافع‌حرم دوست با معرفت ساعت دوازده شب بود🌙 که متوجه شدم من حال خوشی ندارم🤕. سریع خودش را رساند و با موتورش🏍 آمد دنبالم. تا نیمه شب مرا در خیابان ها چرخاند و گپ زد تا حالم بهتر شود☺️. هوا سرد شد❄️ و یک تیشرت فقط تنش بود، داشت میلرزید اما خم به ابرو نیاورد و گله‌ای نکرد 😔 بیشتر از اینکه به فکر خودش باشد به فکر دیگران بود. از معرفت چیزی کم نمیزاشت👌 راوی:دوست‌شهید ... @modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ابووصال کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافع‌حرم #محمدرضا‌دهقان‌امیری #قسمت‌چهل‌و‌سوم دوست با معرفت ساع
ابووصال کتاب طلبه دانشجو مدافع‌حرم دوست وفادار بعد از اتمام دوره خادمی، رفاقتمان در شبکه‌های اجتماعی ادامه داشت. در دانشگاه تهران کنگره‌ی ملی شهدای دانشجو برگزارشد و همان جمع دوستان خادم در دوکوهه را دعوت کردند🍃 تا در این کنگره باز هم به انر خادمی برسند. من متاسفانه نتوانستم خودم را برسانم😔 خیلی منتظرمن بود. برنامه که تمام شد عکس‌های ان را برایم فرستاد👀 که بگوید جایم خالی بوده و مرا فراموش نکرده است🌹🍃 راوی:دوست‌شهید ... @modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ❤️ ختــــم صـــلواتـــــ بـــه نیــــابت از شهید مدافع حرم از شهدای خان طومان🌹 هــــدیــــه بـــه حضـــرت زهــرا (س) و براےســـلامتـــےو تعجــــیل در ظهــور امـــام زمــان (عج)🌺 مهلتـــ صلواتـــ فـــرستــادن تا فـــرداشبـــ ۲۱ تعــداد صلواتـــ هاے خــود را بــه ایــن آیدے بفـــرستین☺️👇❤️ @Jamandekarbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺🍃 امام علی (ع): انسان با هر نفسی که میکشد قدمی به سوی مرگ میرود... @modafeaneharaam 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرانسانے لبخندے از خداوند است ... سلام بر شهیدان  ڪہ زیباترین لبخند خداوندگارند... شهید #سید_رضا_طاهر
برادرم...سلام اجازه‌ی اندکی صحبت...!☝ این روزها هوا گاهی نفس‌ گیر میشود... این روزها گاهی به اوج میرسد... این روزها گویی همه جا ‌‌ است...🍃 برادرم، نمیدانم چقدر دلتنگ شده‌ای برای: "منم باید برم، آره برم بره نزارم هیچ حرومی، طرف حرم بره"☝ نرفته‌ای.... قبول اما در کوچه و بازار این سرزمین هم میشود شد...👌 آری آن هنگام که در اوج چشم میبندی بر روی صورت یعنی 🍃 آن هنگام که بخاطر حیای چشم متلک میشنوی و به خود افتخار میکنی که چشمانت را کنترل کردی 👌🍃 آن هنگام که در مجازی، هیچ "دختری" را "خواهر" خودت نمیدانی ...🍃 آن هنگام که با گریه برای پاک دامنی‌ات دعا میکنی 🌸 یک نکته❗ در پاک بودن شیوه‌ی پیغمبری است.👌👌👌 این روزها زخم‌زبان‌ها که به اوج رسید باید به علیه‌السلام اقتدا کنی...🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشـــــڪ هـاے دختـــر شهیـد مدافــع حــــرم😭😭 این لحظـــه چنـد؟؟؟؟؟ 💔💔😔
برادرشهیـد: محمد خیلی آدم تو داری بود و حرف هیچ کس را به زبان نمی آورد و حتی یکسال که آموزش رفته بود و دوره نظامی می دید از لحاظ رعایت امنیتی☝️ به هیچ کس نگفته بود و از دیگر نکات مثبت محمد این بود اصلا اهل غیبت نبود😌 ولی اهل نماز شب بود☺️ و نماز مغرب و عشاء را در وقت خودش به جا می آورد همزمان با هم نمی خواند. از طرفی هم خانه پدری  محمد کنار دریا است و بیشتر تفریحات محمد ماهگیری🐟🐠 بود و صید خوبی هم می کرد.🐬🐳🐋🐡 از حسنات دیگر محمد که ما از آن بی خبر بودیم و بعد از متوجه شدیم این بود داداش  محمد به طور ماهانه  نصفی از در آمد شغلش را خرج مردم روستای "باشی" و به نیازمندان کمک می کرد و حتی به روستای های همجوار روستای "باشی" به خانواده هایی که تحت پوشش کمیته بودند سرکشی و کمک می کرد.😊🌹 اولین شهیــد مدافـع حــرم بوشهــر روستاے باشـے شهیـد محمـد احمـدے جـوان🌺 🕊🕊🕊 @modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
برخورد آیت الله خامنه ای با یک دوست دختر و پسر‼️‼️ به گزارش تپلک به نقل از سیما فان-سیمافان ، یکی ا
سلام بزرگوار خدا قوت به خاطر مطالب زیباتون❤️ دیروز گفته بودین از عنایت شهدا که براتون اتفاق افتاده بگین منم الان یک عنایت ویژ از شهید محمداحمدی جوان اولین شهید استان بوشهر براتون میگم☺️ قرار بود هفته قبل از طرف بسیج بریم زیارت شهید ولی به علت مساعد نبودن هوا نشد بریم راستش دعوت نشدیم 😔 فرمانده گفت شاید شهید میخواسته یه روز بهتر مارو دعوت کنه خیلی ناامید بودم میگفتم دیگه نمیریم😔 خیلیا منتظر بودن و لحظه شمارے میکردن ولی نشد دیگه گذشت تا یه شب به فرمانده مون پیام دادم گفتم مارو ببر مزار شهید خدایی به همون شهید قسم خیلی دلمون میخواست بریم😭. فرمانده گفت از شهید بخوا تا دعوت کنه وقتی اینو گفت نگاه به عکس شهید فقط با یک نگاه تو حالت ناراحتی گفتم دعوتمون کن خودت میدونستی چقد دلمون خوش بود گفتم هفته دیگه دعوتمون کن😭😭😭اینو به شهید که گفتم نمی‌دونستم هفته دیگه سالروز شهادت شهید هست😭 به فرمانده هم بعد گفتم ان شاءالله هفته دیگه حتما میریم با اطمینان بهش گفتم ولی نمیدونستم چی میشه💔 تا دیشب فرمانده‌مون پیام داد گفت میای بریم مراسم شهید😭😭😭 اول بهش گفتم نه چون شرایطم بهم اجازه نمیداد ولی خدا خودش میدونه که دلم با شهید بود با وجود اینکه نمیدونم میرم یا نه ولی ان شاءالله براتون از مراسم شهید و از مزارشون براتون عکس میفرستم. ناگفته نمونه☺️ حالا هفته دیگه شده و شهید مارو تو روز شهادتش دعوت کرد تو روز آسمونے💔🕊 شدنش. مگه دعوتی شهید بهتر از این روز میشه😭😭💔
مشکلی نیست اگر مبل نداریم و دکور زینت خانه ی ما عکس رخ خامنه ايست... ❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدافعان حرم 🇮🇷
برخورد آیت الله خامنه ای با یک دوست دختر و پسر‼️‼️ به گزارش تپلک به نقل از سیما فان-سیمافان ، یکی ا
سلام.خداقوت🌷 بنده خیییلی پیگیر زندگینامه شهدا بخصوص شهدای مدافع حرم بوده وهستم🌷 دوسال قبل بعد از بیش از بیست سال مستاجری، تصمیم به خرید خانه گرفتیم اما شرایط فراهم کردن پول خرید برایمان فراهم نمیشد و ازطرفی همسرم که مردی مومن و متعهد است امید فراوانی به خرید داشت. یک شب ازفرط ناراحتی خیییلی گریه کردم و به شهدای مدافع حرم توسل کردم تا آنچه صلاحمان بود را برایمان رقم بزنند.در عالم خواب بیرون از هیئت بزرگی منتظر آمدن همسرم که در آن مکان مشغول عزاداری بود بودم تا از او بخواهم قید خرید خانه را بزند و منصرفش کنم .مردی به سمتم آمده وبا چهره ای ناراحت گفت: بعضیا رزقشون لا یَحتسبه و با حالتی عصبانی انگشت اشاره شون رو به سمتم گرفتند و فریاد زدند شک نکن😳ناگهان از خواب پریدم و این صحنه مدام جلوی رویم بود انگار آن مرد را میشناختم از همان لحظه عکسای گوشی ام را مرور کردم تا شاید ایشان از دوستان همسرم باشند خلاصه چند روزی فکرم درگیر خوابم بود و قلبم آرامش گرفته بود و شرایط خریدو حتی تعمیر خانه هم بطور معجزه آسایی برایمان فراهم شد☺️ یک شب به نیت شادی روح شهدای مدافع حرم دو رکعت نماز خوانده و از خدا خواستم صاحب چهره خوابم را که اطمینان داشتم شخص معمولی نیست به من بشناساند🌹خدا میداند در دل تاریکی شب یک لحظه صفحه گوشی ام روشن شد و عکس آن مرد که زیرش نوشته بود شهید مدافع حرم سید مصطفی صدرزاده نمایان شد و من که آن غریبه آشنارا شناختم به پهنای صورت اشک ریختم و از ایشان خواستم که برادر ورفیق شهیدم در همه لحظات زندگی بمانند و خدا میداند هر سعادتی برای زیارت و کارهای خیر پیدا میکنم به محضرشان هدیه کرده و بیشتر از قبل به واجباتم اهمیت میدهم تا لیاقت خواهری آن بزرگوار را داشته باشم چرا که سید ابراهیم بزرگوارم❤️ بتهای ضعف اعتقاداتم به رزق الهی که بی گمان نصیبمان میشد را در قلبم شکسته و از لغزیدن به مسیر شیطانی 👿حفظ کرد تا بیشتر به یاد وذکر خداوند مشغول باشم و بارها در مشکلاتم با ایشان درد دل کرده و برادرانه حاجتم را برآورده نموده اند!😭😭😭