برشی از کتاب همسایه آقا📗
در را که باز کردم از لب پاشنه ورودی روی پنجه قد کشیدم ،چند دقیقه ای طول کشید تا از پله ها بالا آمد یک نگاه به لباس هاش کردم😕 و گفتم پس چرا لباس فرم تنت نیست ؟ لبخندی زد و گفت سلام مامان جان☺️، قرار نیست اهل شهر خبر دار بشن که من امروز سر دوشی گرفتم🙂 زیر لب گفتم آخه من خیلی دوست داشتم تو این لباس ببینمت و به بهانه آوردن یک شربت خنک رفتم توی آشپزخانه همین طور که داشتم بین شربت آلبالو🍒 و آب یخ را با چرخش قاشق نقش می انداختم تا وسط حال آمدم ،دیدم رفته توی اتاق و در را بسته یکم دلم گرفت اما به روی خودم نیاوردم و صداش کردم علی شربت برات آوردم🙂 هنوز سرخی شربت با آب دست رفاقت نداده بود که علی میان قاب در اتاقش ایستاد دستش را تا کنار خط ابروش بالا برد و به لبه کلاهش نزدیک کرد،پا کوبید و گفت افسر وظیفه علی آقا عبداللهی در خدمت هستم😂😕 برای لحظه ای نمی توانستم چشم از قد و قامتش بر دارم علی من توی لباس زیتونی رنگ سپاه علی اکبری شده بود که در قامت مجاهد بیشتر ازم دل می برد💔 جلوی سرخ شدن چشمهام را گرفتم،لبخند رو روی تمام صورتم مهمان کردم و زیر لب براش لا حول ولا قوه الا بالله خوندم چقدر شیرین بود حظ این لحظه که پسرم لباس سپاه به تن کرده بود🙂❤️
راوی:مادرشهید
جاویدالاثر مدافعحرم
#شهید_علی_آقاعبداللهی🌹
@Modafeaneharaam
متاسفانه باخبر شدیم که یادگار هشت سال دفاع مقدس سردار حاج محمود باقرزاده دچار سانحه شده اند و هم اکنون در بخش آی سی یو بستری هستند.😔
از درگاه ایزد منان برای همه ی مریضان اسلام به خصوص این جانباز سرافراز شفای عاجل مسئلت داریم🙏
از این سردار سرافراز کتاب چشمان دجله در حال نگارش و آماده سازی است و بزودی توسط نشر ستاره ها چاپ و روانه بازار خواهد شد
@Modafeaneharaam
عاشقی رایج نبود, عباس آن را باب کرد🍃
او دو دستش را کنار علقمه نذر سر ارباب کرد💔
یا ابوالفضل العباس!!!
هرگاه حامد به مراسمی یا هیئتی می رفت، می گفت ای کاش روضه ی حضرت عباس(ع) بخوانند. ارادت عجیبی به حضرت عباس(ع) داشت. در این حدیث شک نکنید👌 که می فرماید هرکس به هرآنچه دل بسته روز قیامت با همان محشور می شود.😍❤️ حامد نیز موقع شهادت شبیه حضرت ابالفضل (ع) شده بود... 😔هم چشمانش را داده بود هم دستانش را؛ اگر به تمام اعضای بدن قمر منیر بنی هاشم تیر زده بودند بدن حامد نیز سر تا پا ترکش بود.😭 حامد در راه و مرام حضرت عباس(ع) بود، 😍مثل ایشان شهید شد و قطعا با خود ایشان نیز محشور می شود.🌺 کسانی که در بیمارستان حامد را دیده بودند، هرکس حالش را میپرسید به آنها می گفتند به مقتل حضرت ابالفضل مراجعه کنید.😔
#سالروز_شهید_حامدرضایی🕊
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت سید الشهدا #امام_حسین(علیه السلام)🌸 مهلت صلوات فرستادن تا فردا شب ساعت۲۱ تعداد
جمع ڪل صلوات👈
❤️56,730❤️
حاجت روا باشید ان شالله بحق امام حسین(علیه السلام)🌹
ختم #صلوات به نیت بیدست ڪربلا
#حضرت_عباس(علیه السلام)🌸
مهلت صلوات فرستادن تا فردا شب ساعت۲۱
تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید⬇️
@Gomnam_98
عمار علاقه زیادی به حوزهی پرواز داشت که زمینه تخصصش هم بود👌. با پشتکاری که به خرج داد در این زمینه به عنوان نفر اول و درجهی استادی شناخته شد.🙂
سید عمار، می خواست همانند عمارِ علی(ع) پای آرمان های رهبرش بایستد.✌️ خودش میگفت: «من اگر کاری میکنم، برای اعتلای این سرزمین است، پس از حمله تکفیری ها به کشور سوریه و حضور مستشاری نیروهای ایرانی در آن کشور، سید عمار پاشنه درب فرماندهی را از جای درآورد😱 و پیگیریهای مکرر او و علاقهاش برای جهت اعزام به جبهههای مبارزه با تکفیریها باعث شد که فرماندهی نیز با وجود سختی اعزام افراد به این نوع ماموریت ها تمام تلاش خود را نمود تا بتواند سید را به کشور سوریه اعزام نماید👌.سرانجام مسئولین با اعزام او به عنوان استاد نیروهای حزب الله و سوری موافقت نمودند.🍃
ردپای سید عمار را در عملیاتهایی همچون آزادسازی حلب، موصل، تدمر، حماء، نبل و الزهرا میتوان یافت.🌹
شهیدمدافع حرم سیدعمارموسوی
#سالروز_شهادت🕊
@Modafeaneharaam
1_55693785.mp3
2.08M
🎤🎤 حاج محمود کریمی
❤️ پریشونی من رازه
🌺 میلاد #حضرت_عباس علیه السلام
🌺 #اعیاد_شعبانیه #صلوات
❤️ سرود بسیار زیبا😍
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
@Modafeaneharaam
بخشی از کتاب دلتنگ نباش📙
مهران خودش را به او رساند و پرسید «چرا هر دفعه میخوای بری دستشویی، لباست رو درمیاری و با زیرپیراهن میری دستشویی😕؟» روحالله خندید و سرش را پایین انداخت مهران همچنان منتظر ایستاده بود تا جوابش را بشنود روحالله به آرم #سپاه🙂 که روی لباسش خورده بود، اشاره کرد☝️ و گفت «آیۀ قرآن روش نوشته وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة » ـ من رفتم پرسیدم، میگن اشکال نداره میدونم اشکال نداره اما من نمیتونم باهاش برم دستشویی، خجالت میکشم😞
شهید مدافعحرم
#روحالله_قربانی🌹
@Modafeaneharaam
گوشی #محسن که زنگ می خورد، با دیدن شماره حرم خوشحال میشد😍 اکثر تلاوتهاش هدیه به امام هشتم علیه السلام بود تلاوت و اذان صبحهای چهارشنبه حرم مال محسن بود☺️ خودش این روز و ساعت را انتخاب کرده بود و به خودش می بالید که روز زیارتی امام، خادم حضرت شده....🍃
سه شنبه شب ها ساعت یک می رسید خونه آن روزها سربازیش، دانشگاهش، تلاوت ها و تدریس هایش حسابی رمق محسن رو می گرفت😞 سه شنبه شب ها اما نشاط و نیروی دیگری می گرفت مامان تا اون وقت شب بیدار می موند تا محسن رو نمی دید چشمش روی هم نمی رفت همان طور که بساط شام رو پهن می کرد بهش می گفت: از ساعت شش صبح می دوی تا ساعت یک نصفه شب ساعت دو و نیم هم که می ری حرم آخه تو خواب و استراحت لازم نداری⁉️
اقلا تلاوت صبح چهارشنبه رو بعد از ظهر چهارشنبه می انداختی...
محسن با خنده می گفت: نمی دونید مامان یه روز بلند شین سحر با من بیاین حرم تا بدونید یه لذتی داره سحر از خیابون طوسی بندازی بری حرم🕊🍃
چهارشنبه روز آقاست من این توفیق رو با هیچی عوض نمی کنم...
#شهید_حادثهی_منا
محسن حاجی حسنی کارگر🌺
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه #روز_جانباز تقدیم به #علمدار_انقلاب ❤️
جان ایران! چه شد که جانت را
جان ناقابلی گمان کردی؟!😔
آبروی همه مسلمانان
اشک ما را چرا درآوردی؟!😭
جسم تو کامل است، ناقص نیست
میدهد عطر یک بغل گل یاس🌸
دستت اما حکایتی دارد…
رَحِمَ اللهُ عَمِی العباس! 🍃
@Modafeaneharaam
#انگار_همه_چیز_از_قبل_مهیا_شده_بود
یه شب محمدتقی بهمراه خواهرش و سیده نرگس (همسرشهید) اومدن پیشم🍃.ازش پرسیدم:محمدجان اتفاقی افتاده؟ این وقت شب، اینجا چیکار مےکنید😕؟ گفت اومدم برا خداحافظی☺️،انشاءالله فردا قراره اعزام بشیم برای سوریه✌️،بهش گفتم:این سری هم میخوای دیر برگردی😒؟ گمان میکنم بهش الهام شده بود گفت: نه، نگران نباش، خیلی طول نمیکشه. من هفت روز دیگه برمیگردم🙂.مثل همیشه سر قولش موند.بعد ۷ روز برگشت،اما این بار با تابوت😭😔
راوی:مادرشهید
#محمدتقی_سالخورده
#سالروزشهادت🕊
@Modafeaneharaam
فرزند شهید مجتبی ذوالفقارنسب نیز در دلنوشته ای خطاب به پدر شهید خود آورده است:
«به نام خدای شهیدان. بابای خوبم سلام؛ خوش آمدی، شهادتت مبارک.😊 خیلی دلم برایت تنگ شده، 😔خیلی زودتر از اینها منتظرت بودم. فکر میکردم برای عید میآیی.😔💔 من و داداش عباس کنار سفره هفت سین برایت دعا کردیم، هر وقت کسی در میزد دعا میکردیم تو باشی، مامان میگفت بابا جانتان رفته از حرم حضرت زینب سلام الله علیها دفاع کنه،✌️آخه دشمنا میخوان اونرو خراب کنن.😔
بابای شهیدم حالا دیگه به جای تو باید به عکست نگاه کنم؛😔 اگه دل منو و داداش عباس برایت تنگ شد باید چکار کنم⁉️ یادمان نرفته ما رو بغل میکردی و میبوسیدی.😘 بابا جون عزیزم، نگران ما هم نباش مردم همه آمدهاند تا ما تنها نباشیم؛✊نگران مامان هم نباش، حالا دیگه خودم مرد خونه شدم💪 و از مامان و داداش عباس مراقبت میکنم. بابا جون مهربونم تو هم برای ما خیلی دعا کن؛❤️ همه میگن که پیش امام حسین علیه السلام رفتی. سلام منو و داداش عباس رو به آقا برسون و بهش بگو اگر چه دشمنان، پدرم را از من گرفتند ولی مردانه تا پای جان ایستاده و گوش به فرمان پدرم سیدعلی خواهیم بود.✊✊ دوستت دارم بابا.»❤️
#سالروز_شهادت🕊
@Modafeaneharaam
روایتی از رشادت مدافع حرم شهیدسیدسجاد خلیلی در عقب آوردن جنازه شهید بواس از زبان یکی از همرزمانشان ؛🌹
« من با موتور راه افتادم وسط راه، با خمپاره بارانی که بر سرمان می ریختند💣، زمین خوردم و پایم آسیب دید تویوتا نگه داشت سیدسجاد پرید پایین و چفیه اش را به پایم بست🍃 بعد هم خودش پرید عقب تویوتا و جایش را جلوی ماشین ، به من داد با رسیدن به خط، سیدسجاد، پیشقدم شد و جلو رفت بواس و برادری از لشکر فاطمیون شهید شده بودند💔 دشمن با تانک و نفربر لحظه به لحظه جلوتر می آمد دقیقه ای نبود که چند خمپاره کنار💣 دستمان نخورد سید سجاد رفت و بواس و برادر افغانی را روی پتو گذاشتند و به عقب منتقل کردند🍃 اگر سید سجاد این کار را نمی کرد، جنازه ی این دو نفر هم مانند دیگر جنازه هایی که در دست تکفیری ها ماند، هرگز به میهن باز نمی گشت💔❤️
بخش کوتاهی از کتاب «از حاج ابراهیم تا خانطومان»📕
شهید_مدافعحرم
#سید_سجاد_خلیلے
#سالروز_شهادت🕊
@Modafeaneharaam
🌺 امام سجاد میفرمایند: «... و [مرا] شتاب کننده ترینشان به سوی خرسندی و رضایت او،... و پایدارترینشان در امر او قرار ده، و شهادت در پیشگاه او را روزی من گردان، تا تو را در حالی که از من راضی هستی ملاقات کنم.»
🌸 به راستی این مهدی کیست که «سید الساجدین» اینگونه از خداوند درخواست می کند که از یارانش باشد؟!
💐 ولادت #امام_سجاد را محضر حضرت صاحب الزمان و شما تبریک می گوییم.
@Modafeaneharaam