#تلنگرانه
❌چرا حجاب داری خانم؟
✔️چون با ارزشم
❌یعنی چی!!
✔️یعنی عمومی نیستم
❌اگه خوشگل بودی حجاب نمیکردی حتماً یه چیزی کم داری
✔️آره بیعفتی و بیحیایی کم دارم
❌یعنی من بیعفتم..!؟
✔️اگه با عفت بودی نمیذاشتی از نگاه کردنت لذت ببرن
❌کیا..!؟!
✔️همه مردا غیر از شوهرت
❌خب نگاه نکنن
✔️خب وقتی داری گدایی نگاهشونو میکنی چجوری ردت کنن؟
❌من واسه دل خودم خوشگل کردم..!!
✔️حواست به دل اون خانمی که شوهرش با دیدن تو نسبت بهش سرد میشه یا اون پسر جوونی که شرایط ازدواجو نداره هم هست؟
❌به اینش فکر نکرده بودم..!
✔️خدایی تو خونه هم واسه شوهرت اینجور شیک میکنی؟؟
❌راستش نه کی حوصله داره آخه..!
✔️پس شوهرتم مجبوره بیاد زنای خیابونی رو نگاه کنه مثل این مردایی که زل زدن به تو!!
❌داری عصبیم میکنی دختره امل
✔️من خودمو خوب پوشوندم تو مثل...
لباس پوشیدی پس به من نگو امل
❌خب مُده
✔️آخرین مُدت کَفَنه خانمی
❌هنوز جوونم بذار جوونی کنم فرصت دارم
✔️اگه تو همین حالت ملک الموت بیاد ببرتت چی؟
❌ینی جهنمی میشم؟! نهنه!
✔️یعنی واقعاً بیحجابی ارزش سوختن داره؟!
❌راستش نه
✔️پس خواهر گلم هم خودتو هم مردمو از این فتنه نجات بده
❌چطوری؟!
✔️با حجاب با حیا با عفت با خدا
❌چیکار کنم که بتونم؟!
✔️به رضایت خدا فکر کن به بهشت به امنیت حجاب به پاکیت
❌راستش چادر گرمه دست و پاگیره
✔️بگو آتش جهنم گرمتر است اگر میدانستند (تؤبه۵۱)
✔️دستو پا گیر بودنش حرف نداره
✔️نه میذاره پاهات کج بره
✔️نه دستات آلوده گناه شه
✔️خب خواهرم ؟
❌ینی خدا میبخشه؟
✔️إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیِعاً
✔️خدا همهی گناهان رو میبخشه
❌چقد مهربون، ولی آرزوهامو دوستامو... چیکار کنم؟
✔️اَلَیْسَ اللّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ؟
✔️آیا خدا برای بندهاش کافی نیست
@modafeaneharaam
✨اللـــهم عجل لولیک الـفرج✨
گم ڪرده اے دارم
گم ڪرده اے تنها.....😔
مرا دوست دارد ،
براے من دل میسوزاند ،😔
براے من غصہ میخورد،😔
براے من دعا میڪند،😔
امــــــــــا.....
من دیر بہ دیر او را یاد میڪنم....😓😭
گاهے حتے فراموش میڪنم ڪہ هست.😓😭
ڪاش میدیدم او را😞
ڪاش میشناختمش😞
"ڪاش بیـــــاید"
ڪــــــــاش....
السلام علیڪ یا اباصالح المهدے(عج)
#جمعہ_هاےچشم_انتظارے😞💔
مدافعان حرم 🇮🇷
💠شهید مدافع حرم محمد تاجبخش
💠مادر شهید مدافع حرم محمد تاجبخش
🌷روزی که می خواست اعزام شود،نماز صبح را که خواندم دیدم محمد هم نمازش را تمام کرده است.بعد آمد جلوی من پای سجاده زانو زد.دست هایم را گرفت بوسید،صورتم را بوسید.من همینجا یک حال غریبی شدم.گفتم:مادر جان تو هردفعه می رفتی تهران مأموریت،هیچ وقت این طوری خداحافظی نمی کردی.گفت:این دفعه مأموریتم طولانی تر است دلم برای شما تنگ می شود.من دیگر چیزی نگفتم،بلند شدم قرآن آوردم و از زیر قرآن ردش کردم،بعد که محمد رفت برگشتم سر سجاده و ناخودآگاه گریه کردم.انگار همان موقع همان خداحافظی به من الهام کرده بود که این دیدار آخرمان است.
یاد شهید با صلوات❤️
تقدیم بہ خواهراݧ محجبہ ❤️☝️😍
جانت راكه بدهے در راه خـــــدا
"شهيد" مے نامند تو را ،
به گمانم اگرروحت را هم بدهي شايد...!
و من احساس ميڪنم
اينجا و در اين سرزمين
دختران زيادے هستند كه هرروز ،
پشتِ سنگر ِسياه ِساده ی سنگينِ خود
دفاع مے كنند از نجابتشان
☜و هر لحظه شهيد مے شوند انگار !
پس "شهيد زنده" حواست به حجابت باشد...
💔💔💔💔
مدافعان حرم 🇮🇷
#ترور_بیولوژیک شنیده بودید؟؟؟ #شهید_مدافع_حرم #محمد_پورهنگ اینطور به شهادت رسیدند... 💔💔💔💔
✅شاید جالب باشه براتون،که بدونید
همه #شهدای مدافع حرم
⛔در سوریه شهید#نشدند!!!!⛔
وگاها دلیل شهادت
#ترکش#گلوله#انفجار
👈👈👈#نبوده❌❌
یعنی داریم فردی که به
#واسطه_حضور_در_سوریه_شهید_شد.
و بدون#اصابت تیرو ترکش .....شهید شدند
👇👇👇
انهم شهیدی نیست جز
#شهید_محمد_پورهنگ....
▫#ترور_بیولوژیک_شدند...▫
به روایت همسر ایشون:
اقامحمد خوابهایی که میدیدند رویای صادقانه بوده و هرچی درخواب میدیدند اتفاق می افتاد...
خواب دیده بودند که در اینده
صاحب دو #فرزند_دوقلوخواهندشد👈وشد
خواب دیده بودند که زندگی خوبی خواهند داشت👈و شد
و خواب دیده بوده بودند که#در۴۰سالگی #شهید میشوند👈و شدند....
و تو خواب دیده بودند که در#تهران_شهید میشن...
وقتی میرن سوریه....حدس میزنند که خب لابد #خواب_شهادت درسته
ولی مکان#شهادت جای دیگه رقم خورده....
اما واقعا #شهادتشون در تهران بود....
میخونیم شرح نحوه شهادتشون رو👇👇
مدافعان حرم 🇮🇷
✅شاید جالب باشه براتون،که بدونید همه #شهدای مدافع حرم ⛔در سوریه شهید#نشدند!!!!⛔ وگاها دلیل شهادت
#شهیدمدافع حرم
#محمد_پورهنگ
حدود 5 هفته از حضور ما در سوریه می گذشت
و همسرم دیگر خیلی شناخته شده بود.
همزمان با فعالیت #فرهنگی، فعالیت #نظامی هم در خط مقدم داشت
👈و همین موضوع مزید برعلت بود که ایشان توسط دشمن #شناسایی شود.
▫روزی که این اتفاق افتاد، هوا خیلی گرم بود. همسرم توسط یکی از نیروهای نفوذی دشمن که اهل #سوریه هم بود و مدتی با ایشان کار می کرد #مسموم شد.
این فرد یک لیوان آب به همسر من تعارف کرده بود.
❌ ظاهر آب هم که هیچ تفاوتی با آب های سالم نداشت.
اما همسرم می گفت:
که همان موقع که آب را نوشیدم
#در_شدیدی در معده ام احساس کردم. چندساعت بعد وقتی ایشان به خانه آمد حالش خیلی بد بود.
دکتر از همان اول تشخیص #مسمومیت داد اما ما فکر می کردیم که یک مسمومیت ساده غذایی است؛
▫تصورمان این بود که با مصرف دارو حالش بهتر می شود.
❌ اما این اتفاق نیفتاد.❌
سم ،رفته رفته بیشتر اثر کرد.
علائم دیگری هم از راه رسید،
➖ مثل تب شدید ،
➖علائم سرماخوردگی ،
➖ خون ریزی معده ،
➖تهوع شدید و ضعف و سردرد و سرگیجه. 👈در نتیجه همسرم در بیمارستان بستری شد و آنجا بود که تشیخص دادند که
#سم_وارد_خون شان شده و حتی چند واحد خون جدید به ایشان تزریق کردند که به خیال خودشان تعویض خون انجام شود.
اما چون در❌ #ترور_بیولوژیک❌ سم در مرحله ای وارد بدن می شود که قابل شناسایی نباشد و به سرعت هم اثر کند،
ظرف سه هفته این سم در بدن همسرم اثر کرد و کبد ایشان را از کار انداخت.
طوریکه ظاهر کبد ایشان سالم بود اما در داخل کاملا از کار افتاده بود.
ما همانجا به تشخیص فوق تخصص خون و دستور مافوق همسرم ، به ایران برگشتیم.
اما اینجا هم به خاطر پیشرفت بیماری، همسرم ظرف یک هفته در بیمارستان #شهید شد...
#شادی روحش#صلوات
#ترور_بیولوژیک
زبانحال این روزای #مادران شهدای مدافع حرم
پسرم !دلبندم!
خواستم سایه ی سرت بشوم
شوق بر دیده ی ترت بشوم
نذر کردم که مادرت بشوم
نذرها کردم و شدی پسرم وا شد
پدرت با غرور، بابا
تاکه چشمت به روی ما وا شد
سر بوسیدن تو دعشد
خواستم تا به آسمان بپرم ...
وقت شش ماهگیت خندیدم
از گلویت ستاره میچیدم
تا علی اصغرم شدی دیدم ...
چقدر تیر میکشد جگرم
میشدی در گذار ثانیه ها
نوجوان پا به پای مرثیه ها
قاسم خوش صدای تعزیه ها
فکر ها میدوید توی سرم...
آب زمزم تورا خوراندم تا
پای روضه تورا نشاندم تا
ان یکاد الذین خواندم تا ..
روزگاری ثمر دهد ثمرم
راه رفتی تو در برابر من ...
شانه ات میرسید تا سر من ...
قد کشیده علی اکبر من
خوب شد ،میشوی دگر سپرم
تا که دیدم جوانی و شادی
رفته بودم به فکر دامادی
گفتم اما به خنده افتادی
از نگاهت نشد که بو ببرم...
باز گرم بگو بخند شدی
روی زانو کمی بلند شدی
با ظرافت گلایه مند شدی :
"مگر از نذرهات بی خبرم ؟"
لرزه بر استکان من افتاد
سوز بر استخوان من افتاد
خنده ها از دهان من افتاد
آمد انگار خم شود کمرم
فکر کردم چرا تورا دارم
یادم آمد که نذرها دارم
برو مادر..برو هوادارم ..
برو بین #مدافعان_حرم
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
شهیـــــد احمد علی نیری #سالروزولادت❤️ یادش با صلوات
کرامت پس از شهادت 💔😔😭
من تا روزهای آخر همیشه همراه احمد آقا بودم. به یاد دارم یک روز از مریضی مادرم به احمد آقا شکایت کردم. گفتم: هر کاری کردیم مادرم خوب نشده. دکترها جوابش کردن. و بعد گریهام گرفت. احمد نگاه خاصی به چهرهی من انداخت و گفت: ناراحت نباش، مادرت خوب میشه!
فردای آن روز مادرم خوب شد! مادرم دیگر دچار بیماری نشد تا یک سال بعد.
سال بعد و در روزهای آخری که با احمد آقا بودیم دوباره رفتم به سراغ احمد آقا. به خاطر مریضی مادرم ناراحت بودم. لبخندی زد و گفت: خوب میشه انشاءالله. و بعد به طرز عجیبی مادرم خوب شد!
یک سال از شهادت احمد آقا گذشت. دوباره مریضی مادرم برگشت. حال مادرم بسیار بدتر شده بود. «یاد جمله امام خمینی افتادم که فرموده بود: این قبور شهدا تا ابد، دار الشفاء خواهند بود.» گفتم: احمد آقا فدات بشم. این بیماری مادر ما شده یک سال یک سال! شما زندهای و از همه چیز خبر داری. شما از خدا بخواه که این مریضی مادرم برای همیشه حل بشه!
این را گفتم و برگشتم.
مادرم فردای آن روز خوب شد؛ در حالی که همهی پزشکان از مادرم قطع امید کرده بودند امّا به دعای احمد آقا مادرم شفا یافت و با گذشت سالها از آن ماجرا، دیگر دچار آن مریضی نشد!
منبع: کتاب «عارفانه» – شهید احمدعلی نیّری، انتشارات شهید ابراهیم هادی، چاپ ۱۳۹۲؛ ص ۱۲۷
💔💔💔💔💔