مدافعان حرم 🇮🇷
✅شاید جالب باشه براتون،که بدونید همه #شهدای مدافع حرم ⛔در سوریه شهید#نشدند!!!!⛔ وگاها دلیل شهادت
#شهیدمدافع حرم
#محمد_پورهنگ
حدود 5 هفته از حضور ما در سوریه می گذشت
و همسرم دیگر خیلی شناخته شده بود.
همزمان با فعالیت #فرهنگی، فعالیت #نظامی هم در خط مقدم داشت
👈و همین موضوع مزید برعلت بود که ایشان توسط دشمن #شناسایی شود.
▫روزی که این اتفاق افتاد، هوا خیلی گرم بود. همسرم توسط یکی از نیروهای نفوذی دشمن که اهل #سوریه هم بود و مدتی با ایشان کار می کرد #مسموم شد.
این فرد یک لیوان آب به همسر من تعارف کرده بود.
❌ ظاهر آب هم که هیچ تفاوتی با آب های سالم نداشت.
اما همسرم می گفت:
که همان موقع که آب را نوشیدم
#در_شدیدی در معده ام احساس کردم. چندساعت بعد وقتی ایشان به خانه آمد حالش خیلی بد بود.
دکتر از همان اول تشخیص #مسمومیت داد اما ما فکر می کردیم که یک مسمومیت ساده غذایی است؛
▫تصورمان این بود که با مصرف دارو حالش بهتر می شود.
❌ اما این اتفاق نیفتاد.❌
سم ،رفته رفته بیشتر اثر کرد.
علائم دیگری هم از راه رسید،
➖ مثل تب شدید ،
➖علائم سرماخوردگی ،
➖ خون ریزی معده ،
➖تهوع شدید و ضعف و سردرد و سرگیجه. 👈در نتیجه همسرم در بیمارستان بستری شد و آنجا بود که تشیخص دادند که
#سم_وارد_خون شان شده و حتی چند واحد خون جدید به ایشان تزریق کردند که به خیال خودشان تعویض خون انجام شود.
اما چون در❌ #ترور_بیولوژیک❌ سم در مرحله ای وارد بدن می شود که قابل شناسایی نباشد و به سرعت هم اثر کند،
ظرف سه هفته این سم در بدن همسرم اثر کرد و کبد ایشان را از کار انداخت.
طوریکه ظاهر کبد ایشان سالم بود اما در داخل کاملا از کار افتاده بود.
ما همانجا به تشخیص فوق تخصص خون و دستور مافوق همسرم ، به ایران برگشتیم.
اما اینجا هم به خاطر پیشرفت بیماری، همسرم ظرف یک هفته در بیمارستان #شهید شد...
#شادی روحش#صلوات
#ترور_بیولوژیک
زبانحال این روزای #مادران شهدای مدافع حرم
پسرم !دلبندم!
خواستم سایه ی سرت بشوم
شوق بر دیده ی ترت بشوم
نذر کردم که مادرت بشوم
نذرها کردم و شدی پسرم وا شد
پدرت با غرور، بابا
تاکه چشمت به روی ما وا شد
سر بوسیدن تو دعشد
خواستم تا به آسمان بپرم ...
وقت شش ماهگیت خندیدم
از گلویت ستاره میچیدم
تا علی اصغرم شدی دیدم ...
چقدر تیر میکشد جگرم
میشدی در گذار ثانیه ها
نوجوان پا به پای مرثیه ها
قاسم خوش صدای تعزیه ها
فکر ها میدوید توی سرم...
آب زمزم تورا خوراندم تا
پای روضه تورا نشاندم تا
ان یکاد الذین خواندم تا ..
روزگاری ثمر دهد ثمرم
راه رفتی تو در برابر من ...
شانه ات میرسید تا سر من ...
قد کشیده علی اکبر من
خوب شد ،میشوی دگر سپرم
تا که دیدم جوانی و شادی
رفته بودم به فکر دامادی
گفتم اما به خنده افتادی
از نگاهت نشد که بو ببرم...
باز گرم بگو بخند شدی
روی زانو کمی بلند شدی
با ظرافت گلایه مند شدی :
"مگر از نذرهات بی خبرم ؟"
لرزه بر استکان من افتاد
سوز بر استخوان من افتاد
خنده ها از دهان من افتاد
آمد انگار خم شود کمرم
فکر کردم چرا تورا دارم
یادم آمد که نذرها دارم
برو مادر..برو هوادارم ..
برو بین #مدافعان_حرم
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
شهیـــــد احمد علی نیری #سالروزولادت❤️ یادش با صلوات
کرامت پس از شهادت 💔😔😭
من تا روزهای آخر همیشه همراه احمد آقا بودم. به یاد دارم یک روز از مریضی مادرم به احمد آقا شکایت کردم. گفتم: هر کاری کردیم مادرم خوب نشده. دکترها جوابش کردن. و بعد گریهام گرفت. احمد نگاه خاصی به چهرهی من انداخت و گفت: ناراحت نباش، مادرت خوب میشه!
فردای آن روز مادرم خوب شد! مادرم دیگر دچار بیماری نشد تا یک سال بعد.
سال بعد و در روزهای آخری که با احمد آقا بودیم دوباره رفتم به سراغ احمد آقا. به خاطر مریضی مادرم ناراحت بودم. لبخندی زد و گفت: خوب میشه انشاءالله. و بعد به طرز عجیبی مادرم خوب شد!
یک سال از شهادت احمد آقا گذشت. دوباره مریضی مادرم برگشت. حال مادرم بسیار بدتر شده بود. «یاد جمله امام خمینی افتادم که فرموده بود: این قبور شهدا تا ابد، دار الشفاء خواهند بود.» گفتم: احمد آقا فدات بشم. این بیماری مادر ما شده یک سال یک سال! شما زندهای و از همه چیز خبر داری. شما از خدا بخواه که این مریضی مادرم برای همیشه حل بشه!
این را گفتم و برگشتم.
مادرم فردای آن روز خوب شد؛ در حالی که همهی پزشکان از مادرم قطع امید کرده بودند امّا به دعای احمد آقا مادرم شفا یافت و با گذشت سالها از آن ماجرا، دیگر دچار آن مریضی نشد!
منبع: کتاب «عارفانه» – شهید احمدعلی نیّری، انتشارات شهید ابراهیم هادی، چاپ ۱۳۹۲؛ ص ۱۲۷
💔💔💔💔💔
مدافعان حرم 🇮🇷
اباصالح التماس دعا هرکجارفتی یاد ماهم باش😭😭😭
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش😭
اباصالح یا ااباصالح😭😭😭
خیلی قشنگه😭😭😭
@modafeaneharaam
این جمعه هم تموم شد نیامدی آقا😔
امیدمان به جمعه دیگر است🙏😔
اللهم عجل الولیک الفرج🌹
مدافعان حرم 🇮🇷
غرب تهاجم فرهنگی اش را از چادر تو شروع ڪرده•••❗️ پـس چادرت خط مقدم این جبهه است ۸سال مردها مان جن
#کمــےتأمل👌💕
✔سـکانـس اول
دخـترک شاید نمی داند و بد حجـــابے می کند تـو کــــه می دانـــی نگـــــاه نکـــــن!🚫
✔سـکانـس دوم
پســـرک شاید نمیداند و نگـــــاه می کـــند تـــو کـه میــــدانـے خـودت را بپـوشان🚫
کات🎬👇
دخــترجان❗️
گـناه تو نگـاه پسـر را به دنــبال دارد🔥
پســـرجان❗️
نگـاه تو ترویــج مےدهد این بی حجــابیها را🔥
✔هـر دوی شـــما مسـئولید✔️
👈《کُلُّ أُولَٰئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولا》
مدافعــــان_حجاب
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
مدافعان حرم 🇮🇷
❤️شهید روح الله قربانی❤️
کمتر پیش میآمد که #روحالله بیکار باشد همیشه مشغول بود با برنامه ریزی دقیق و خاص خودش تمام کارهایش را به ترتیب انجام میداد گاهی بین کارهایش، زمانهای کوتاهی پیش میآمد که وقتش خالی بود حتی برای آن زمانهای کوتاه هم برنامهریزی داشت یک #قرآن جیبی کوچک همیشه همراهش بود در زمانهای خالی اش مشغول قرآن خواندن میشد کتاب زبان انگلیسی و عربی را هم به همراه داشت تا در اوقات بیکاری زبان بخواند روحالله برای تک تک ثانیههای زندگیاش برنامه داشت...
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی
یادش با صلوات❤️