14.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مــادر شهیـد مدافـع حــرم
حسیـــن محـــرابــے:🌹
عکسـای کوچیکیه.. ولی حاجـتای بزرگی میده....🌺🍃
🍃🌹🍃
#خاطره ای از شهید #حسین_محرابی :
بعد از پیاده روی اربعین سال(94) که از #کربلا اومده بود دیدمش واحوال پرسی وقبول باشه گفتم بهشو ازش پرسیدم چطور بود؟
شب اربعین حرم رفتی یا نه؟
گفت واقعا جز زیبایی چیزی نبود🌺 عالی🌹 ولی اگه به من بود میگفتم همه پیاده از #کربلا به #سامرا برن
با تعجب گفتم چرا سامرا؟😳
اخه سامرا ناامن بودو صدای انفجار به گوش میرسید💣
گفت اخه خیلی پر رو شدن داعشی ها😡 تانزدیکی حرم میان.😡
اگه مردم پیاده روی کنند به سمت سامرا و از اون طرفشم برن جنگ با دشمن خیلی سریع به هدف (قدس)میرسیم.👌✌️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃
خاطره ای از سید رضا علیزاده از ذاکرین اهل بیت از شهید محرابی:🍃
او گفت: یک روز به بهشت رضا رفته بودم در کنار مزار شهید مدافع حرم رضا اسماعیلی خلوت کرده بودم. شهید حسین محرابی کنارم آمد و دستم را گرفت و گفت بیا. گفتم کجا؟ گفت بیا یک #روضه_حضرت_رقیه(س) برام بخون. گفتم شما برو من میام. یک ربع منتظرم شد تا رفتم پیشش. خانواده شهید محرابی هم اونجا حضور داشتند. کنارش نشستم. گفت برام روضه حضرت رقیه(س) را بخون. گفتم کدوم روضه ایشان را بخونم. گفت روضه ای که تو همه ی مراسمات او می خونی بعد ادامه داد روضه ای که سه ساله امام حسین(ع) را زدند.😔😔
گفتم من روضه را می خونم ولی نقد چی بهم میدی؟ گفت: شفاعت.👌 بعد ادامه داد وقتی من را میارن چهره غرق به خون من را خواهی دید.☝️🕊🍃
سپس ادامه داد من روضه را با دو سه مصرع شروع می کنم شما بقیه اش را بخون
موهام و کشید بابا بابا
هی گفتم بهش میام میام
موهام و نکش میام میام
😭😭😭
20181129_005.amr
1.22M
صدای شهیـد محـرابی🌹
شب شهـادت حضـرت رقیـه سلام الله علیه💔
خاطره ای کوتاه از شهيد مدافع حرم حاج حسین محرابى به روايت يكى از همرزمان
"شهادت" ...
داشتیم می رفتیم حرم حضرت زینب [سلام الله علیها ]. توی راه بودیم که حاج حسین شروع کرد از #شهادت گفتن. می گفت: اگه میخواین شهید بشین باید خالص بشین👌، به مادیات دنیوی دل نبندید☝️ که میان سینه ات را بو می کنند اگه بوی شهادت می دادی می برنت بالا ...🕊🍃
اول باید از خود بی بی زینب و ائمه اطهار طلب کنید و دوم اینکه از همه چی این دنیا ... پدر، مادر، زن و بچه و دارایی هایت دل بکنی. چون شهادت آسان نیست و شهادت رو به هر کسی نمی دهند. تنها کسانی به این درجه والا دست پیدا می کنند که سعادت و لیاقت اش رو داشته باشند ...
از ماشین پیاده شدیم اشک تو چشماش حلقه زد😔. مسافت کمی را طی کردیم که رسیدیم به درب ورودی حرم. از بازرسی که رد شدیم تا چشمش به گنبد افتاد شروع کرد زار زار گریه کردن😭😭. بعد اینکه زیارت کردیم و می خواستیم برگردیم پاهایش شل شده بود. نمی تونست راه بره. می گفت: چجوری از این جا دل بکنم ...😭💔
آخرش هم برات شهادتش رو همون شب گرفت.🍃🕊
ارادت خاصی به علی ابن موسی الرضا [عليه السلام] داشت ... که شب شهادتش هم مصادف شد با سالروز شهادت امام رضا [عليه السلام] ...
خیلی صاف و ساده بود و اهل اشک و گریه. هر موقع با خودش خلوت می کرد به یه جا خیره می شد و اشک می ریخت ... 💔
خوش به حال شهیدان ...
میگن اگه رفیق شهید داشته باشی آنقدر باهاش انس می گیری که ظاهر و باطنت مثل اون شهید میشه و در آخر اینکه اون رفیق شهیدت نمیزاره که بمیری. آخر شهیدت می کند.
سعی کنیم با شهدا خو بگیریم ..
🍃🌺🍃🌺
28.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 مستند زندگے شهیــد مدافــع حـــرم #حسیــن_محــرابـے
🍃🌺🍃🌺🍃