⭕️الهی شکر به نعمتهای بیکرانی که به ماعنایت فرمودی.
الهی:
باردیگر نعمت بوییدن، لمس کردن،ونشانه های الهی رابه عنایت میکنی...
باردیگر فضای آلوده، استان، شهر، خیابان، محله مان به عطر. معطر ترین انسانها عطر آگین میگردد.
باردیگر بزرگترین ایثارگران قرن و نمایی میکنند.
باردیگر آبدان مطهرشان بارجعت ازشام بلا، ناله های کاروان سجادی و زینبی رابه گوش ومشام مان میرسانند.
باردیگر درایام سوگواری سرور سالار شهیدان وایام حضور کاروان اسرا درشام، آبدان شهیدان به میهن اسلامی ایران می آیند.
باردیگر صف آرایی فرهنگ عاشورایی شهیدان، جانبازان، ایثارگران درمقابل فرهنگ ابتذال غرب هویدا میگردد.
باردیگر آلاله های مازندران قهرمان درحال بازگشت به دیارمان هستند.
باردیگر پیکرهای دو شهید مدافع حرم شهید سید جواد اسدی و شهید علیرضا بریری
#لشکرظفرمند۲۵کربلا درحال بازگشت به وطن اسلامی هستند
الهی :
شکر که بارجعت وبازگشت شهیدان عظیم الشان، آرامش، اعتماد به نفس، تعهد دینی و اسلامی و انقلابی رابه ما گوشزدفرمودی.
الهی :
بماتوفیق قدردانی از حماسه هاو جانفشانی های شهیدان راعنایت فرما.
الهی :
توفیق شفاعت شهیدان راعنایت فرما.
#الهی_آمین
✍ انصار المهدی
#شهید_سید_جواد_اسدی
#شهید_علیرضا_بریری
#عشق_داره_برمیگرده
🍃🌹🍃🌹
چہ مراعات و نظيريست
ميانِ ڪلمــات
بوی تـو ، آمـدنت ،
نم نم بـاران با عشـــق ...
پیڪرمطهر #شهيد_مدافع_حرم
#سید_جواد_اسدی
بعد از گذشت دو سال و نیم
از زمان شهـادت شناسـایی
و به آغوش میهن برمیگردد
📢📢📢 شناسایی پیکر دیگر ی از شهدای #خانطومان #سوریه
🌷شهید #علیرضا_بریری از #بابلسر
تاریخ شهادت: ١٧ اردیبهشت ٩۵
جمعه ٢٠ مهر ٩٧؛
#روحمان_با_یادشان_شاد
مدافعان حرم 🇮🇷
.
تاریخ امام را دیده که تا منبر رفته، رد طناب را بر گردن امام دیده، قدمهاى امام را بر پلههاى منبر شمرده و بعد صداى امام را شنیده، صدا بلند بوده، جان داشته، صدا خون داشته. تاریخ دست امام را دیده که بالا رفته و بعد شنیده که: من فرزند مکه و منا هستم، فرزند زمزم و صفا هستم، فرزند بهترین کسى که کعبه را طواف کرده، فرزند کسى که معراج رفته، همراه ملائک نماز خوانده، از جبرائیل فراتر رفته، من فرزند کسى هستم که خدا به او وحى کرده، فرزند کسى که همراه پیامبر در بدر جنگیده، کسى که به قدر پلک زدنى کافر نشد، فرزند وارث پیامبران، قاتل از دین برگشتگان، کسى که فرزندانش نوه پیامبر بودند، فرزند کسى که به خون آغشته شد، کسى که در کربلا ذبح شد.
تاریخ چشم بر هم نگذاشته، انگار صدا ناى نفس را از همه بریده بوده. تاریخ یک باره صداى ضجه شنیده، صداى ناله و بعد شانه اهل مسجد را دیده که مىلرزیده و صورتهاشان را که خیس بوده.
تاریخ چشم نگران یزید را روى تختش دیده و بعد اشاره دستش را به موذن که اذان بگوید و راه حرف را بر امام ببندد. تاریخ صداى تکبیر موذن را شنیده، صداى شهادتش به یگانگى خدا و شهادتش به رسالت پیامبر را. بعد یک باره امام را دیده که نگاه به یزید انداخته و بلندتر از قبل گفته: این رسول عزیز، جد توست یا من؟ و واى از قیامتى که جد من دشمن تو باشد.
تاریخ نگاه لرزان یزید را دیده که باز دنبال موذن گشته و عتابش کرده که اقامه بگوید و راه نماز را باز کند و بعد امام را دیده که دست به زانو گرفته و از منبر پایین آمده و مردم را دیده که پیش پایش بلند شده اند، چشم خشک کردهاند و دست به تبرک به خاک لباسش زدهاند.
.
پ.ن: چله نشينى روايت ها، در فردانيوز
پ.ن: روز سوم صفر
.
#روايت_عاشورايى #كربلا #مقتل_به_روايتى_ديگر
@modafeaneharaam
👇فرقی ندارد...
کنار دریا باشد یا هیئت
مهمانی باشد یا مجلس روضه
🌹قامتی که فاطمی باشد
چادر به سر است
#من_حجاب_را_دوست_دارم
#حجاب_مصونیت_است_نه_محدودیت
❤️❤️❤️