eitaa logo
مدافعین شهدا
125 دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
21.3هزار ویدیو
109 فایل
﷽ . اگر می‌خواهید تاثیرگذار باشید . اگر می‌خواهید به عمر و خدمت و جایگاه‌تون ظلم نکرده باشید ؛ ما راهـے جز اینکھ یک شهید زنده در این عصر باشیم نداریم ! _ حاج احمد کاظمی . @Maskat 👈 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
2.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هفدهم اسفندماه سالروز شهادت سردار «محمد ابراهیم همت» فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) است. روحش شاد و یادش گرامی
3.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅به مناسبت سالروز شهادت سردار رشید سپاه اسلام، سرلشکر پاسدار، شهید 🌷 حاج محمدابراهیم همت معروف به «سردار خیبر» 🗓 ولادت 🌺 ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ (استان اصفهان، شهرستان شهرضا) 👈فوق دیپلم از دانشسرای تربیت معلم اصفهان 👈معلم در مدارس آموزش و پرورش استان اصفهان 👈از مبارزان انقلاب اسلامی در دوران ستمشاهی پهلوی 👈متأهل 👈دارای ۲ فرزند پسر (مهدی و مصطفی) 👈از افراد فعال در مبارزه با ضدانقلاب داخلی در سمیرم، سیستان و بلوچستان، خوزستان، کردستان و کرمانشاه 👈فرمانده سپاه پاوه قبل از شروع جنگ تحمیلی 👈از اعضای مؤسس و قائم مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله (صلوات الله علیه) 👈فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (صلوات الله علیه) بعد از سردار جاویدالاثر 🌺 حاج احمد متوسلیان 🗓 شهادت 🌷 ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ 🔹 اصابت گلوله توپ و آسیب شدید سر 👈تقریباً سرشان قطع و قابل شناسایی نبود. 👈 عملیات خیبر 📌 منطقه هورالعظیم، جزیره مجنون، در مسیر حرکت با موتور از جزیره شمالی به جنوبی، ضلع (پد) میانی 📍 مزار اصلی استان اصفهان، شهرستان شهرضا، گلزار شهدای امامزاده شاهرضا 📍 مزار یادبود تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها)، قطعه ۲۲، جنب زیارتگاه شهدای هفتم تیر 🏴 درگذشت مادر (حاجیه خانم "نصرت همت") 🗓 شامگاه یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۹ 🍃🌷🍃🌷🍃
1.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️‌اگر خواسته زنان غزه کنار گذاشتن حجاب بود، اگر خواسته مردان غزه همجنس بازی بود، اگر خواسته ی کودکان غزه "تغيير جنسیت" بود، همه‌ی سازمانهای بین المللی برای آنها اشک میریختند 🔹‌اما اینجا مسئله ایمان و کفر است و ایمان یتیم است ولی کفر طرفداران بسیار دارد ✍ ‌غریبه
⬅️حضور دوباره باربد بابایی نشون میده حال مردم خوب شده وگرنه قرار بود تا حال مردم بده هیچ جا اجرا نکنه! ✍برادر مصطفی
3.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️نهی از منکر بهاره رهنما دیگه اونقدر شور هرزگی رو در آوردن که صدای بهاره رهنما هم در اومده. اما میدونید کجاش خیلی تلخه؟ اینکه وزیر انقلابی از این قماش آدمها عذر خواهی کرد.😐😏 ✍عالیه سادات
⬅️کاملا گویای ماجرا هست البته از قبل هم معلوم بود
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گزیده‌ای از درس خارج حضرت آیت‌الله نوری همدانی در مسجد اعظم رو مشاهده می‌کنید. به نحوه راه رفتن ایشون در سن ۹۸ سالگی دقت کنید! دو سال قبل فرمودن: «۸۰ سال است که را ترک نکردم...۹۶ سال سن دارم اما نشاط یک جوان ۴۰ ساله را در خود احساس می‌کنم» ══════════✦✧ ⃟ ⃟♥️
حسین حبیبی1_9824470322.mp3
زمان: حجم: 2.79M
بیا آقام😭🤲 تو رو بحق روضه ی زینب جمعه ها یکی یکی رفت وخبرازتو نیومد😭 این فراق فاصله چه آتیشی به قلب مون زد😭 ما هنوز نفهمیدیم که زندگی بی توتباهه😭 داشتن امید به هرکسی به جز تو اشتباهه آخه تنهام تویی دوای دردمون آقام... 😭😭😭 اللـــــــــهم عجــــــــــل لولیــــــــــــک الفـــــــــــــــرج🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اهمیت حجاب سخنران : شیخ احمد کافی بزرگواران و خواهران حجاب دستور خداست .
‍ آقایان متاهل ؛ هشدار هشدار بنده تاکنون سعی کرده ام به انحائ مختلف خطرات علاقمند شدن به زن دیگر را برایتان بیان کنم این داستان واقعی را بخوانیم و عبرت بگیریم!!!!!! ( این داستان واقعی است !) چند سالی بود ازدواج كرده و از زندگی زناشویی‌ام هم نسبتا راضی بودم. روزی در یك مغازه با زن جوان و زیبایی آشنا شدم. این زن كه «ش» نام داشت با همان نگاه اول مرا تحت تاثیر قرار داد طوری كه با یكدیگر شماره تلفنی رد و بدل كرده و ارتباط‌مان شروع شد. «ش» گفت به تازگی به علت اعتیاد همسرش از او جدا شده و تنها زندگی می‌كند. وی پس از چند ارتباط تلفنی و یك بار قرار گذاشتن در كافی شاپ فكر و ذهن مرا اسیر خود كرد طوری كه در همان روزهای اول به وی پیشنهاد كردم در ازای تامین مقداری از هزینه زندگی‌اش وی را به‌طور مخفیانه به صیغه موقت خود درآورم و او هم قبول كرد. چون می‌دانستم اگر همسرم از این ماجرا با خبر شود دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. این اقدام خود را از وی مخفی كردم. دیالوگ با اجنه مرد شاكی ادامه داد: در محل كار دائم با «ش» در تماس بودم و گاهی اوقات تا پاسی از شب پیش او می‌ماندم و به همسرم هم می‌گفتم به خاطر اضافه كار بعضی شب‌ها مجبورم دیرتر به خانه بیایم اما این خوشی دیری نپایید و حدود 10 روز از رابطه ما گذشته بود كه متوجه بعضی رفتارهای عجیب و ترسناك این زن شدم.او رفتار مرموزی داشت، گاهی به من زل می‌زد و حرف‌های عجیب و غریبی رد و بدل می‌كرد طوری كه انگار با موجود دیگری در حال صحبت است. وقتی هم از او در این باره سوال می‌كردم نگاهی خوف‌آور به من می‌كرد و لبخندی غیر عادی می‌زد.این رفتارها ادامه پیدا كرد تا اینكه یك شب كه پیش او بودم از من خواست لامپ‌های خانه را خاموش و ساكت گوشه‌ای بنشینم. چیزی نگذشت كه از جا بلند شده و ضربه محكمی به شیشه پنجره زد و زوزه‌ای كشید و نشست. سر جایم خشكم زد با ترس از او علت این كار را پرسیدم. او كه از دستش خون زیادی جاری شده بود گفت شیطان قصد ضربه زدن به تو را داشت جلویش را گرفتم. حمله وحشیانه شیاطین شاكی ادامه داد: ترس فراوانی وجودم را گرفت.ساعتی بعد كه از خانه‌اش خارج شدم به من گفت از مدتی قبل توسط یك جن‌گیر جنی را به تسخیر خود درآورده و مهره ماری كه این جن برای او از غار مارها آورده است هم باعث علاقه شدید تو به من شده است وی از من خواست چیزی در این باره به كسی نگویم وگرنه توسط همین جن مورد اذیت و آزار قرار خواهم گرفت.فردا شب وقتی دوباره با ترس ولرز به منزل وی رفتم یكمرتبه زوزه‌های وحشتناكی را شنیدم كه از داخل حمام به گوش می‌رسید. وقتی از او در این باره سوال كردم گفت اجنه برای عقد من و او جشنی به پا كرده‌اند.من كه داشتم قالب تهی می‌كردم بلافاصله از خانه او گریخته و به منزلم رفتم اما او دست بردار نبود او مدام با من تماس می‌گرفت و می‌خواست پیش او بروم و وقتی از این كار امتناع كردم، گفت جن‌ها بعد از آنكه خانه‌اش را ترك كرده‌ام او را بارها مورد هجوم خود قرار داده و زخمی كرده‌اند! «ش» گفت اجنه از اینكه حرمت جشن آنها را پاس نداشته و این رابطه را تمام كرده‌ام عصبانی شده و تهدید كرده‌اند اگر شوهرت برنگردد هم تو و هم او را خواهیم كشت! نمی دانستم چه كار كنم از نگرانی اینكه این قضیه صحت داشته باشد و واقعا بلایی سر او بیاید به خانه‌اش رفتم. او زخم‌هایی كه به جای ناخن می‌مانست روی بدن خود نشان داد و از من خواست با او ازدواج كنم. ضبط صوتی در حمام مرد پریشان خاطر گفت: مانده بودم چه خاكی بر سرم بریزم این رابطه كج دار و مریز ادامه داشت تا اینكه یكروز كه دوباره صداهای عجیب و غریب از حمام می‌آمد و او هم مشغول ظرف شستن بود ترس را كنار گذاشته و داخل حمام رفتم.از مشاهده آنچه می‌دیدم خشكم زد . ضبطی را دیدم كه داخل حمام قرار داده شده واین صداهای وحشتناك از آن خارج می‌شود. خونم از كلاه بزرگی كه بر سرم رفته بود به جوش آمد. از حمام بیرون آمده و دعوای مفصلی با او راه انداختم. بعد از ترك وی از اینكه از دست این زن مالیخولیایی و متوهم خارج شده‌ام احساس راحتی می‌كردم اما این آسایش دیری نپایید و چند روز بعد متوجه تماس تلفنی شدم كه این زن دیوانه با همسرم برقرار و قضیه رابطه مرا با وی برملاكرده بود.از آن روز دیگر زندگی واقعا برای من زهرمار شد حال كه در آستانه جدایی با همسرم قرار دارم آمده‌ام از این زن مكار شكایت كنم. هنوز نمی‌دانم با این تحصیلات بالا چطور گول ادعاهای این زن حقه‌باز را خوردم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┏━━━ 🍃 💞 🍂💞🍃 ━━━┓