eitaa logo
🇵🇸🥀مدیران طرح ثامن 🥀🇵🇸
109 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.9هزار ویدیو
228 فایل
/اطلاع رسانی ✔ +محتوا بصیرتی /🎤🕪 ارتباط با مدیر کانال @I_Moazeni
مشاهده در ایتا
دانلود
ضرورت سوادرسانه ای در مواجهه با کلیشه ای بنام "کاهش مشارکت" 🔻اریک ژیویان روان‌پزشک و مدیر پروژه‌های ارتباطی دانشگاه هاروارد معتقد است، همه‌ی انسان‌ها نیاز دارند در ذهن خود و تصاویری را نسبت به اشیاء، افراد و حتی موقعیت‌های جغرافیایی گوناگون ترسیم کنند، این کار کمک می‌کند تا افراد احساس کنند در زمینه‌های مختلف قابلیت سخنرانی و نظر دهی دارند و جهان اطراف خود را به‌خوبی می‌شناسند. 🔸 با توجه به آن‌که عمده اطلاعات لازم برای خلق این طرح‌ها و تصاویر در هر فرد از طریق رسانه‌ها به دست می‌آید، بنابراین طبیعی است که ذهن ما مرتب در دام کلیشه‌های رسانه‌ها بیفتد.  🔸در فرآیند ، رسانه ها با تکرار تصاویری در ذهن مخاطب به دیدگاه او در برابر موضوعات شکل می دهند و عملا بر روی قضاوت و تصمیمات وی اثر می گذارند. در واقع با تکرار یک واژه آن را به تبدیل کرده و نسبت به یک موضوع، شخص یا جریان، انگاره ای را تعمیق می بخشد. 🔸شاید بتوان اسمش را در رسانه هم نام نهاد. چرا که وقتی یک گزاره، از فاز عادی یک گزاره خنثی، با تکنیک تکرار حرفه ای و در بازه های زمانی مختلف و از طریق تریبون های متفاوت و چه بسا در مدیوم های متنوعی بازنشر و مرور می شود، بدلیل فاصله گرفتن از سایر عبارات و واژه ها، برجسته سازی در ذهن شکل می یابد. 🔸این برجسته سازی بدلیل مقاومت ذهنی پایین در عموم مردم و نداشتن سوادرسانه ای و تحلیل سیاسی در نقد یا دفع آن موضوع برساخته، به تدریج تعمیق یافته و تبدیل به یک طرحواره یا سنگ بنا و به اصطلاح مبنای فکری شده و رفتار یک شخص یا جامعه را رقم می زند که در رسانه به آن نام می‌نهند. 🔻اگر به تناسب حال، این تکنیک را بررسی کنیم باید گفت که اصل انتخابات، میدان حاصلخیزی است تا دوست و دشمن از آن بهره برداری کنند. 🔹استفاده دوستان که معلوم است و اما چه مزیتی برای بیگانه دارد؟ سیاهنمایی، القای بحران های مصنوعی، القای ناکارآمدی، مخدوش کردن فراروایت های نظام و ایجاد بی اعتمادی و شکاف میان مردم و حکومت، تضعیف انسجام اجتماعی، ، به چالش کشیدن اخلاق و..‌‌.همگی دستاورد فضای رسانه زده و هیجان محور ایام انتخابات است. 🔹با توجه به آنچه که گفته شد، یکی از محورهای جنگ روانی که از اخبار شبکه های معاند بدست می آید، کلیشه سازی در باب در انتخابات است. این گزاره که "مردم در انتخابات شرکت نخواهند کرد" هرچند حاکی از حقایقی عیان در معیشت و اقتصاد مردم است، اما تمام واقعیت این نیست. 🔹اینکه مردم برای تغییر وضعیت از صندوق رای قهر خواهند کرد، یا مثلا چون فلان شخص یا جناح، نفرات اصلی شان ردصلاحیت شده، پس شور انتخاباتی کم خواهد شد و مشارکت دستخوش کاهش جدی خواهد بود، از گزاره هایی است که تکنیک های ، و سازی را ترکیب کرده و با موج سازی رسانه ای و در بستر یک ضعف اقتصادی مشهود و غیرقابل انکار، تلازمی بی ربط و کلیشه ای را تولید می کند. 🔎حضرت آقا در دیدار اخیر خود با نمایندگان مجلس، این کلیشه دست ساز خارجی مشارکت پایین را به نقد کشیدند و فرمودند: "من معتقدم میزان مشارکت مردم ارتباطی با این اسم یا آن اسم ندارد بلکه مردم به‌دنبال فردی هستند که دارای مدیریت و اراده قوی و کارآمدی بالا برای حل مشکلات کشور باشد و برای مردم هم مهم نیست که این فرد چه عنوانی دارد و یا از چه جناحی است، البته شاید این موضوع برای گروههای سیاسی مهم باشد ولی برای عامه اینگونه نیست. مهم این است که نامزدها مردم را کنند که مشکلات جامعه را می شناسند، مدیر و مدبر و با صداقت هستند و توانایی اداره کشور را دارند. در این صورت به لطف خدا مردم با مشارکت بالا در پای صندوق های رأی حاضر خواهند شد". ✔️پس مراقب باشیم در ای عمل نکنیم و با تعابیر احساسی و نادقیق و تحلیل های ناقص از وضعیت اجتماعی_سیاسی کشور، به دستپخت رسانه های بیگانه در بستر ضعف ها و کاتالیزورهای داخلی ضریب اضافی در اذهان عمومی نبخشیده و روایت آلوده به تحریف و تضعیف در باب مشارکت را به ذهنیت اجتماعی پمپاژ نکنیم. ✍علیرضامحمدلو
⭕️ چرا قصه آدم‌های شکست‌خورده، نمی‌تواند حرکت‌دهنده به سمت سواد رسانه‌ای باشد؟ محسن احمدی؛ پژوهشگر و مدرس سواد رسانه‌ای 🔻 مدرسان سواد رسانه ای اغلب برای ترغیب مخاطبان خود (به خصوص والدین و خانواده ها) به سوی سواد رسانه ای داستان ها و روایت هایی از انسان های آسیب‌دیده از بی سوادی رسانه ای بیان می کنند تا با نشان دادن الگویی باورپذیر، مخاطب خود را قانع کنند که باید سواد رسانه ای را جدی بگیرند؛ و گرنه به سرنوشت آدم های همان داستانهای فوق الذکر دچار خواهند شد! 🔻 این شیوه اقناع که بنای آن بر «ترس» است، نمونه های متعددی دارد که شاید معروفترین آنها قصه باردار شدن آن دختر 12 ساله با 12 گیگ اینترنت باشد. این داستان تا مدت ها در فضای مجازی عاملی برای تمسخر گوینده و اصل داستان تبدیل شده بود اما کلاس های سواد رسانه ای، پر از اینگونه قصه ها و داستان هاست که ممکن است واقعی هم باشند اما بازگویی آنها، اثر حرکت‌آفرینی در جامعه نخواهد داشت. 🔻 به نظر می رسد روایت ها و مثال هایی که خانواده ها یا افراد موفق را روایت می کنند، اثرگذاری بیشتری بر مخاطب دارند و بهتر می توانند مخاطب را برای کنشگری در حوزه سواد رسانه ای اقناع کنند. مثلا قصه آدم های بیکار و گرفتاری که با داشتن سواد دیجیتال و رسانه، ممر درآمدی یافته اند و درآمدهای خوبی از راه رسانه کسب می کنند. یا قصه خانواده ای که فرزندشان مشکل اعتیاد به بازیهای رایانه ای داشته و با سواد و تربیت رسانه ای توانسته اند او را از بحرانی روحی نجات دهند. یا قصه مالباخته ای در فضای مجازی که وقتی برای بار دوم مورد سوءقصد هکرها و کلاهبردارهای فضای مجازی واقع شده، زرنگی کرده و دست آنها را خوانده است. صدها و بلکه هزاران قصه با لحن روایی مثبت می توان در کلاس های سواد رسانه ای روایت کرد که در آن انسان ها به جای «قربانی» شدن، «قهرمان» می شوند. 🔻 داستان های با لحن منفی، گرچه در کوتاه مدت انسان ها را با ترساندن، به فکر فرو می برند اما در بلندمدت نمی توانند اثر ایجابی برای تربیت و رشد او داشته باشند؛ در حالیکه داستان های با لحن مثبت که در آن، شخصیت اول روایت یا داستان، پیروز از چالش بیرون می آید، قابلیت اثرگذاری بیشتری بر مخاطب دارند و بهتر می توانند او را به حرکت وادارد تا سواد رسانه ای بیاموزد و مهارت سواد رسانه ای را در زندگی به کار ببندد. #رسانه