سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
. آخرین جمعهٔ سال است ، کجایی آقا ؟!💔 چند کلوم با آقا حرف بزنین ؛ چی توی دلتونه که دوست دارین به آق
.
#حُرِّامامِزَمان
#سِـدنـا
#حا_میم
#خورشید_من
#همیشهتنها
#زد_الف
#شین . . .
#سین
منتظر نوشتههاتون هستیم . . . ✨
.
سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
. #حُرِّامامِزَمان #سِـدنـا #حا_میم #خورشید_من #همیشهتنها #زد_الف #شین . . . #سین منتظر نوشته
✍️ #شما_نوشتید
سلام مولای من
سلام آقای صبورم
باز هم منم، آهوی گریزپای بزم نوکری !
حتم دارم این نامهها را که میخوانی، جای کلمات، اشک میخوانی و دلتنگی میبینی.
حتم دارم نامههایم را که میخوانی، پدرانه فراموش میکنی خطایم را و گرچه زود متوجه نشوم اما، حتم دارم با خواندن هر واژه و دیدن هر اشکِ قبل از نوشتناش، به آغوش گرفتهای مرا
میدانم عزیزِ جانم، میدانم ..
هر زمان که دست شما را رها کردم، به ظاهر نفس کشیدم و زندگی کردم. که من در این دوری، در گیرِ گناه و خطا بودم
هر گناه؛ لکهی ننگ سنگین و گرانی بود که به جانم خریدم و در عوض فروختم نگاهت را، ارزان تر از همه چیز .. خوب میدانم
اما تو خود شاهدی
که چگونه ثانیه به ثانیهی هفتهها را به شوق دیدار و ملاقات شما دویدم. غمگین مباش که زمین خوردم .. اصلا خوشا احوال من که جمعهها را میان هر عبارت دعای ندبه گم شدم و تو را پیدا کردم ..
#شین
___
📪 پیام جدید
سلام علیکم خوب هستید؟ زیارتتون قبول
ببخشید بنده هم به تازگی متوجه شدم .. تبریک میگم ازدواجتون رو، خیلی خوشحال شدم✨
انشاءالله زیر سایه خاندان کرم خوشبخت و سلامت باشید، فرزندان صالح و خدمتگزاری برای اسلام تربیت کنید🌿
#شین
___
#سیدمعین
سلام و نور ✨
ممنونم از لطف و محبتتون 🍃
انشاءالله با دعای شما و عنایت آقا
خیلی دعامون کنین
منتظر نوشتههاتون هستیم ..
.
آمدهام از اشک بنویسم ،
از روزهایی که شما را نمیبینم ؛
از همان زمان هایی که سرتاسر وجودم
از حرارت غم میسوزد و چشمم که نه ،
قلبم غرق در سیل اشکها میشود و میبارد ..
نمیدانم مرا به یاد میآوری یا نه ،
اما من ،
همان طفل گریزپا و ناخلفی هستم
که وقتی از زخم روی دست و پایش
خسته میشد و دلش از دنیا و آدمهایش میگرفت ،
کنج کمد دیواری اتاق مینشست
و خودش را زیر سایهات و در حریم حرمات
تصور میکرد ..
امامِ من ،
عزیزِ من ،
ای که رویای دیدارت خیالِ هر شب و روزم !
نمیخواهی فرزند دلشکستهات را به آغوشت بفشاری ؟!
حالا که بالأخره ابر چشمم باریدن گرفت
و با اشک زائرت شدم چه ؟
سهمم از خیال دیدنت ،
پناهگاهی به وسعت آغوشت نمیشود؟
ای آرامش دلهای بی قرار !
با دست و دل و جوارحی که نفْسم آنها را
سوی دنیا میکشید و فریب میداد ،
آمدهام سویت ..
آغوشت را باز نگهدار که طولانی مدتیست
در راهم و جز آغوش تو ،
خیال خوش دیگری ندارم ..
✍️ #شین
✍️ #شما_نوشتید