eitaa logo
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
1.5هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
41 فایل
شهید محمدحسین محمدخانے [حاج عمار] ولادت ۱۳۶۴/۴/۹ ټـهران شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۶ حلب سوریہ🕊 با حضور مادر‌بزرگـوار شهیــد🌹 خادم تبادل⇦ @shahid_Mohammad_khani_tab خادم کانال ⇦ @Sh_MohammadKhani کانال متحدمون در روبیکا⇦ https://rubika.ir/molazeman_haram313
مشاهده در ایتا
دانلود
نه دری داری و نه دربانی نه پسِ هفت‌ پرده پنهانی ... زائران حاجتی اگر دارند به خودت مستقیم می‌گویند!((: مولاحسن💚
‌روایـتی‌از"ط":)💚🍃 دردسـرت‌نـدهم‌.اولیـن‌بار‌بـا‌احـسان‌رفـتم‌هـیئتشان‌،تـوۍنماز‌خـانه‌ی‌عـلوم.بـرایـم‌نـوبـر‌بـود.فقـط‌به‌عـزادارۍیزدی‌عـادت‌داشـتم،سیـنه‌زنےسه‌ضرب‌و‌شش‌ضـرب‌.دیـدم‌لخـت‌شـده‌انـد‌وذڪر‌گـویاݩ‌بـالا‌و‌پـاییڹ‌می‌پـرنـد‌و‌به‌سر‌و‌سینہ‌مۍزنـند.احـسان‌دسـتم‌را‌گـرفت‌و‌بـرد‌حـلقه‌ی‌دوم.نفـهمیدم‌،ولےناخـوآگاه‌مـن‌هـم‌لخـت‌شـدم‌.آخـرِ‌سـر‌،سفـره‌انـداخـتنـد،آبـگوشت.غـذا‌ڪم‌آمـد.دیـدم‌حـتے‌یکی‌از‌بچـه‌هـای‌ڪادرشـان‌به‌غـذا‌لـب‌نـزد.محـمدحـسین‌‌فـرسـتاد،رفـتنـد‌سانـدویچ‌خـریدنـد.نـگذاشتنـد‌حـتی‌یڪ‌نفر‌گـرسنہ‌بـرود‌بیرون.بیـرون‌هم‌که‌آمـدیم‌،دیدم‌بــہ!دم‌در‌چـند‌نـفر‌کفـش‌هـا‌را‌واڪس‌می‌زننـد.الـکۍ‌الکے‌مجـذوب‌کارهـایـشان‌شـده‌بـودم.رفـیق‌هـای‌قـدیمی‌ام‌مۍگفـتند:«ریگۍ‌بـه‌کفشـت‌هـست،دنـبال‌نـون‌هـستـی!» https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
بدون‌تعارف _وقتی‌ندونی‌چقدرمی‌ارزی باکم‌ترین‌مبلغ،خودت‌رومیفروشی..! می‌دونی‌چی‌میگم‌رفیق🙃🙂 https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a
خوابش‌ را دید و گفت: _چگونه: توفیق شهادت پیدا کردی؟ +گفت:از آنچه دلم میخواست گذشتم...🌱 یادت باشه هرچی‌‌هوای‌نفس بیشترله بشه روحت‌بیشتر اوج‌میگیره😍🕊
‌روایـتی‌از"ط":)💙🙃 گـذشت‌تا‌رسـید‌روز‌هـایی‌که‌نیـمی‌از‌وقـتم‌را‌در‌خـانه‌ی‌محـمدحـسین‌می‌گذرانـدم‌.هـمان‌زیر‌زمینی‌که‌معـروف‌شـده‌بـودبـه‌«خـیمه».نـاخـواآگـاه‌در‌مـسیرۍ‌قـرار‌گـرفـتم‌که‌چـشم‌بـاز‌ڪردم‌،دیـدم‌رفیـق‌هـای‌خـوبے‌در‌کنـارم‌هـستند‌.خـانـواده‌ام‌خـیالشان‌راحـت‌شده‌بود.قـبل‌از‌آن‌مـدام‌گیـر‌می‌دادنـد‌از‌سـاعت‌هفـتِ‌شـب‌خـانه‌بـاشـم‌،ولے‌از‌آن‌به‌بعـد،حـتے‌اگـر‌پـنج‌‌روز‌هـم‌خـانه‌نمۍرفـتم،پـدرم‌خـاطر‌جـمع‌بـود.حـتی‌یڪ‌بـار‌بچـه‌هـای‌هـیئت‌را‌دعـوت‌ڪردم‌منزلـمان‌.‌مـادرم‌تـوۍ‌آشپـز‌خـانه‌در‌تـدارک‌پـذیرایۍ‌بـود.بـا‌اینـکه‌بـا‌هیئـت‌هـای‌پـر‌سر‌وصـداۍ‌امـروزی‌مخـالف‌بـود،ولے‌عـزادارۍ‌بچـه‌هـاخـیلی‌خـوشش‌آمـد... https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کار رسانه‌ای؛ وظیفه‌ای برای همه‼️ 🔻ماجرای عجیب آدم‌های مذهبی و انقلابی که در فضای مجازی، صفحات خوب و مفید رو در حد لایک و فالو کردن،حمایت نمی‌کنند! https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a
نشست‌‌تو‌تاکسے دید‌راننده‌‌نوار‌‌قرآن‌‌گذاشته گفت‌ آقا‌کسے‌مرده؟! راننده‌‌با‌یہ‌‌لبخند‌‌گفت بلہ؛‌دل‌‌منو‌شما(: ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
بسم‌اللھ‌الرحمن‌الرحـیم
شهـادت هدیه‌ا؎‌بزرگیـست‌ازجانب‌خداوند برای‌کسـانی‌که‌‌بااخلاص‌‌هستند🌱🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• من می‌خوام برگردم، • من می‌خوام از یه میانبر سریع و رساننده برگردم، • من میخوام اشتباهاتم در کمترین زمان جبران بشه! ✘ چکار کنم⁉️ https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
چلہ ميگرفت ؛ قرار هاي مختلفي مي گذاشت؛ زيارت عاشورا ميخواند يا يک چله نماز صبح ميرفت کنار شهداي گمنام تيپ الغدير. نيتش را نميدانستيم ،وقتي مدتي بعد از نماز مغرب عاشورا ميخواند حدس ميزديم ک دوباره چلہ خواني دارد يکي از کار هايي ک باب کرده بود و به ما هم ياد داد ، قبل از محرم شروع ميکرديم به عدس پلو خوردن، ميگفت عدس اشک را زیاد میکند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای دلـارامی که جانِ ما "نگـاهِ لطفِ توسـت" بی تو مـا را هیچ‌گـاه‌ در زندگـی آرام نیسـت 🖇✨
🎙استاد قرائتی میگفتن: یک روز شیطان😈 که از مسئله توبه آگاه میشه... میره به اصحابش میگه: ما این همه بنده رو فریب میدیم؛ اما خدا راه توبه رو براش قرار داده. پس ما چه کنیم؟ 👿 یکی از یارانش میگه : بهش القا کنیم که برای توبه هنوز زوده، هنوز جوونه و... حالا حالاها برای توبه وقت داره|: اینجوری توبه رو براش عقب میندازیم تا مرگش فرا برسه.. _مواظب باش دیر نشه رفیق جان🌿 گـفت به پیری رسم و تـوبه کنم آنقدر جوان مرد و یکی پیر نشد https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
دهه محرم روی پایش بند نبود. توی هیئت انصار ولایت یزد صبح عاشورا ، زیارت عاشورای مفصل می خواندم. می آمد. قبل از ظهر توی خانه خودش مجلس خصوصی می گرفت. به سر و سینه می زدند. ظهر توی هیئت زیارت ناحیه مقدسه داشتیم، می آمد. 🕊🥀