#تلنگــر🖐🏻
با تمام وجود گناه كرديم؛
نه نعمتهايش را گرفت
و نه گناهانمان را فاش كرد.
اگر بندگیاش را میکردیم،چه میکرد؟!
| #آیتاللهبهجت |
@MohammadHossein_MohammadKhani
جز وصال تو
مداوا نشود زخم دلم،
چه شود
گر نظری بر منِ بیچاره کنی...
#محبوبی_حسین(علیہالسلام)
@MohammadHossein_MohammadKhani
.
#دلنشین(:
.
دنبال این باشید که
یه دوست خوب پیدا کنید
که شمارو به خدا برسونه!🙃
@MohammadHossein_MohammadKhani
#یک شَب🌙 . . .
#حَوالی همین ساعت⏰
یک شب🌟 بِخیر #گفتی و
#یک عُمرِ بیدآرم..
شب ✨بخير اى نفست قصه ى #پنهانى من ...
#شبتون_شهدایی🌙
#شهید_محمدحسین_محمدخانے🌹
🌷یازهرا🌷
@MohammadHossein_MohammadKhani
•┄❁بِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْ❁┄•
[🍃🌹زیـارتـنـامـہے شــہـــدا🌹🍃]
بخوانیم باهـم...
بہ نیت تمام شہدا💛🌱
#السلامعلیڪیاأباصالحالمہدے✋🏻
#صبحتونشهدایے🕊✨
@MohammadHossein_MohammadKhani
شخصى نزد امام صادق رفت و گفت
من از #لحظه_مرگ بسيار ميترسم
چــه کنــم؟
امام صادق(ع) فرمودند⇩
#زيـارت_عاشـورا را زيـاد بخوان..
آن مرد گفت: چگونه با خواندن زيارت
عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟
امام صادق فرمود: مگر
در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد؟
•{ اَللّهُمَّارْزُقْنیشَفاعَهَالْحُسَیْنِیَوْمَالْوُرُودِ }•
یعنی خدايا #شفـاعت_حسين علیـهالسلام
را هنگام ورود به قبر روزى من کن.
#شهید محمد حسین محمد خانی🌹
🌷یازهرا🌷
@MohammadHossein_MohammadKhani
#تلنگر
غیبت میکنی میگی "دیدم که میگم" ؟!
رفیق من (:
اگر ندیده بودی که تهمت بود!!!
ستارالعیوب باش (:
اگه چیزی هم میدونی نگو :)...
حواسمون هست؟!
#شهید محمد حسین محمد خانی🌹
🌷یازهرا🌷
@MohammadHossein_MohammadKhani
۲۴ام محرم الحرام 🏴سال ۱۴۳۷
✨تقریبا لحظههای بین الطلوعین بود
که دستور اومد بزنید.
به عمار ❤️گفتم:
#عمار آفتاب☀️ داره میزنه...
عمارم گفت:
میزنیم و روی آفتاب🌤 رو کم میکنیم...
زد!
روی آفتاب رو کم کرد...!✨
سالروز #شهادت🕊 قمری و آسمونی شدنتم مبارک باشه داداش...
.
.
#حاج_عمار
#شهادتت_مبارک
#فرمانده
#شهید_محمدحسین_محمدخانے 🌹
🌷یازهـرا🌷
@MohammadHossein_MohammadKhani
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
طــرح استـوری و بک گراند #شهید_محمد_حسین_محمد_خانی 🖤
🍂ماشین منفجر شد. بوی #دود می آمد و گوشت که در آتش آب می شد . هوا، هوای #روضهی_مادر بود.جلوتر که رفت فهمید #روح_الله_قربانی و #قدیر_سرلک شهید شده اند 😔
.
🍂مداح بود. در دلش روضه ی #علی_اکبر می خواند. پتو را پهن کرد.بدن #اربأ_اربأ و سوخته دوستانش را جمع کرد. بویید و بوسید و #اشک ریخت .نمیدانم از دلتنگی هایش گفت یا قول گرفت تا سفارشش را به #ارباب بکنند . امان از لحظه ای که خواست بلند شود .روضه ها به کمکش آمدند. #انکسرت_ظهری...کمرش شکست😞
.
🍂چه #عاشورایی شد آن روز. اشک و #روضه مرهم دل داغدار #جامانده ها شد. دلش تاب نیاورد. سه روز بعد خودش هم به جمع #شهیدان پیوست🕊
.
🍂رفت پیش ارباب با همان لبخند همیشگی اش .مراسم #تشییع اش روضه بود.یکی از لب های خشکیده #علی_اصغر می خواند یکی از بدن اربا اربا علی اکبر.ودرون قبر ارام خوابیده بود . #پیراهن_مشکی حسین بر روی سینه کشیده بود، #چفیه بر گردن انداخته بود و کسی برایش سینه می زد...
از #حرم تا #قتلگاه زینب صدا می زد حسین
دست و پا می زد #حسین، زینب صدا می زد حسین...
عده ای اشک ،گریه می کردند و عده ای خون. آسمان هم گریه می کرد.آرام، آرام 😭
.
#حاج_عمار....
در این #محرم پر از غریبی خسته ام از خودم، دستم را بگیر، #نفس کم آورده ام😞
.
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
.
💔به مناسبت سالروز شهادت قمری #شهید_محمد_حسین_محمدخانی
.
📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴
.
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار: ۲۲ شهریورماه ۱۳۹۹
.
🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #عمار_عبدی #مدافع_حرم
#حاجآقاپناهیان🌱
•
هرکی آرزو داشته باشه
خیلے خدمت کنه
#شهـــید میشه...!
یه گوشه دلت پا بده،
شهدا بغلت میکنن...
•
ـ مابه چشم دیدیم اینارو...
ـ ازاین شهــدا مدد بگیرید،
ـ مدد گرفتن از #شهدا رسمه...
.
دست بذار رو خاڪ قبر شهید بگو...
حُسین به حق این شهید،
یه نگاه به ما بکن...🌱
#شهادت🥀
@MohammadHossein_MohammadKhani
•┄❁بِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْ❁┄•
[🍃🌹زیـارتـنـامـہے شــہـــدا🌹🍃]
بخوانیم باهـم...
بہ نیت تمام شہدا💛🌱
#السلامعلیڪیاأباصالحالمہدے✋🏻
#صبحتونشهدایے🕊✨
@MohammadHossein_MohammadKhani
#صلیاللهعلیڪیااباعبداللهالحسیــن♥
#یاڪریماهلبیت💚
یڪ سوی دلم مرقد #ارباب_حسن است
یڪسوی دلم تربت #ارباب_حسین است
این عشق فقط موهبت حضرت #زهراست
دل ڪفتر دیوانہی #بینالحرمیناست
بھ نیت زیارتش هرصبح مۍخوانیم♥
💫 | صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰااَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟
🍀 صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟ |🍃
🌷|| صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟|| ✨
السلام علے من الاجابھ تحت قبتھ 💗.•
السلام علے من جعل اللھ شفاءفے تربتھ 💛.•
#صبحتوݧ #بابرکٺ 🌟•°
#براےهمہدعاکنیم🦋•°
@MohammadHossein_MohammadKhani
>•🌴🕊•<
هرکجاکه
شهیدیدفناست
بوی #حسین ازآنجااستشماممیشود...:)💔🥀
@MohammadHossein_MohammadKhani
#تلنگر🧐
تو کربلا داش مشتے ها
رفتن به یاری امام حسین(ع)
و شهید شدݧ...
مقدسها استخاره ڪردݩ
استخارهشان بد آمد..!💔🍃
#آیتاللهمجتهدیتهرانے
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفرَج🌤
@MohammadHossein_MohammadKhani
#نورهدایتـ ❥
امام سجاد (ع) ↓
کسى که بینش و عقل خود را به کمال نرساند و در رُکود فکرى و فرهنگى بسر برد ـ
به سادگى در هلاکت و گمراهى و سقوط قرار خواهد گرفت.
⇆❥ @ta_hedayat
▪️هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
▪️او ماند که در کنار زینب باشد
▪️سجّاد که سجّاده به او دل میبست
▪️تدبیر خدا بود که در تَب باشد
🏴شهادت وارث نهضت عاشورا،
حضرت امام سجاد(ع) را تسلیت
عرض می نماییم.
@MohammadHossein_MohammadKhani
دوشنبه 24 شهریور 99
◼️ ۲۵ محرم شهادت #امام_سجاد (علیهالسلام) تسلیت باد. 🏴
▪️از سخنان امام زین العابدین(عليهالسلام) در مجلس یزید، پس از حمد و ثناى خداوند و درود فرستادن بر پيامبر خدا:
🔹اى مردم! هر كس مرا مىشناسد كه مىشناسد و هر كس مرا نمىشناسد من خود را به او معرّفى مىكنم:
🔹من، فرزند مكّه و مِنايم. من فرزند مَروه و صفايم. من فرزند محمّد مصطفايم. من فرزند كسى هستم كه پنهان نيست. من فرزند كسى هستم كه اوج گرفت و بالا رفت تا از سِدرةُ المنتهى گذشت و فاصلهاش با خدا، به اندازه فاصله دو سرِ كمان يا كمتر شد.
🔹آنگاه صداى شاميان به گريه برخاست تا آن جا كه يزيد ترسيد كه جايگاهش را از او بگيرند. پس به مؤذّن گفت: اذان بگو... .
📔الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۳۲، ح ۱۷۵.
📔بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۱۶۱.
🌴 #شهادت یادگار کربلا #حضرت_سجاد علیه السلام بر شما عاشق حضرتش تسلیت باد. 🥀
🖤
بسم الرب الشھدا و الصدیـقین✨
سلام و عرض ادب خدمت اعضای عزیز و گرامی
ان شاءالله از امروز داستان ♥️قصھ دلبرے♥️ رو در داخل ڪانال بارگزارے میڪنیم
ڪانال رو بہ دوستانتـون معرفـی ڪنین تا از داستان قشنگـمون فیض ببـرن
اگر نظرے دارید با آیدے زیـر در میـون بزارید
@Sh_MohammadKhani
#قصہ_دلبـرے
#قسمت_اول
حسابی کلافه شده بودم .نمی فهمیدم که جذب چه چیز این آدم شده اند .
از طرف خانم ها چندتا خواستگار داشت.
مستقیم به او گفته بودند،آن هم وسط دانشگاه .
وقتی شنیدم گفتم:چه معنی داره یه دختر بره به یه پسر بگه قصد دارم باهات ازدواج کنم،اونم با چه کسی! اصلاً باورم نمی شد. عجیب تر اینکه بعضی از آن ها مذهبی هم نبودند.
به نظرم که هیچ جذابیتی در وجودش پیدا نمی شد. برایش حرف و حدیث درست کرده بودند. مسئول بسیج خواهران تاکید کرد : وقتی زنگ زد ،کسی حق نداره جواب تلفن رو بده !
برایم اتفاق افتاده بود که زنگ بزند و جواب بدهم . باورم نمی شد این صدا صدای او باشد . برخلاف ظاهر خشک و خشنش،با آرامش و طمانینه حرف میزد.
تن صدایش زنگ و موج خاصی داشت .
از تیپش خوشم نمیآمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود . شلوار شش جیب پلنگی گشاد میپوشید با پیراهن یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که میانداخت روی شلوار .
در فصل سرما با اورکت سپاهیاش تابلو بود . یک کیفبرزنتی کولهمانند یکوری میانداخت روی شانهاش، شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ.وقتی راه میرفت،کفشهایش را روی زمین میکشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد.
#ادامہ_دارد...💝
@MohammadHossein_MohammadKhani
#قصہ_دلبـرے
#قسمت_دوم
از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد،بیشتر می دیدمش. به دوستانم می گفتم:این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دههی شصت پیاده شده و همونجا مونده!
به خودش هم گفتم. آمد اتاق بسیج خواهران و پشت بهما و روبه دیوار نشست. آن دفعه را خودخوری کردم .
دفعه بعد رفت کنار میز که نگاهش به ما نیوفتد. نتوانستم جلوی خودم را بگیرم .بلندبلند اعتراضم را به بچهها گفتم . به در گفتم تا دیوار بشنود. زور میزد جلوی خنده اش را بگیرد .
معراج شهدای دانشگاه که انگار ارث پدرش بود . هرموقع میرفتیم،با دوستانش آنجا میپلکیدند. زیرزیرکی میخندیدم و میگفتم :بچهها،بازم دارودستهی محمدخانی!
بعضی از بچههای بسیج باسبک و سیاق و کار و کردارش موافق بودند، بعضی هم مخالف.
بین مخالفها معروف بود به تندروی کردن و متحجر بودن.اما همه از او حساب میبردند،برای همین ازش بدم میآمد. فکرمیکردم از این آدمهای خشکِمقدس از آنطرفبام افتادهاست.
اما طرفدار زیاد داشت .خیلیها میگفتند:مداحی میکنه،هیئتیه،میره تفحص شهدا،خیلی شبیه شهداست!
توی چشممن اصلا اینطور نبود. با نگاه عاقلاندرسفیهی به آنها میخندیدم که اینقدرها هم آش دهنسوزی نیست .
#ادامہ_دارد...💝
@MohammadHossein_MohammadKhani