eitaa logo
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
1.4هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
41 فایل
شهید محمدحسین محمدخانے [حاج عمار] ولادت ۱۳۶۴/۴/۹ ټـهران شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۶ حلب سوریہ🕊 با حضور مادر‌بزرگـوار شهیــد🌹 خادم تبادل⇦ @shahid_Mohammad_khani_tab خادم کانال ⇦ @Sh_MohammadKhani کانال متحدمون در روبیکا⇦ https://rubika.ir/molazeman_haram313
مشاهده در ایتا
دانلود
مدیر بخش گفت شما متوجه نیستید اینجا بخش زنانه.دکتر را راضی کرد با مادرم بماند،اما کادر بیمارستان اجازه ندادند.تا یازده دوازده شب بالای سرم ایستاد.به زور بیرونش کردند.باز صبح روز سر و کله اش پیدا شد. چند بار بهش گفتم مستحبه روز هفتم مو های سر بچه را بتراشیم.راضی نشد.بهش گفتم چون خودت درد بی مویی کشیدی دلت نمیاد. گفت حیفم میاد. امیر حسین سیزده روزش بود که بردیمش هیأت.تولد حضرت زینب بود و هوا هم سرد و هیأت هم شلوغ.مدام به من می‌گفت بچه رو بمال به در و دیوار هیأت.خودش هم آمد برد سمت آقایان و مالیده بودش به دیوار ها. براش دوبار عقیقه کرد.یک بار یک ماه و نیم بعد از تولدش که عقیقه را ولیمه داد،یکی راهم برد حرم حضرت معصومه. برای خواندن اذان و اقامه درگوشش پیش هرکسی که زورمان رسید بردیمش.پر یزد رفتیم پیش حاج آقا آیت اللهی و حاج آقا مهدوی نژاد.در تهران هم حاج منصور ارضی و حاج آقا قاسمیان و حاج حسین مردانی.با هم رفتیم منزل حاج آقا آیت اللهی.حرف هایی که رد و بدل شد می‌شنیدم.وقتی اذان و اقامه حاج آقا تموم شد،محمد حسین گفت دو روز دیگه میرم مأموریت،برای شهادت منم دعا کنید.دلم هری ریخت.دیدم دستشان را گذاشتند روی سینه محمد حسین و شروع کردند به دعا کردند.بعد که دعا تموم شد گفتند ان شاءالله خدا شما رو به موقع ببره.مثل شهید صدوقی و شهید دستغیب ادامه دارد...