نقاشی زیبا از چهره شهید مصطفی صدر زاده
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
عادت مصطفی این بود که هرگاه به خانه میآمد ابتدا دست پدر و مادرش را میبوسید و در همان حین سلام
میکرد.
- سلام بابا.
- سلام مصطفی جان فکر کنم شکست خوردید که اینجوری برگشتی.
- نه بابا اتفاقاً پیروز شدیم. خدا روشکر.
- چکار کردی؟
- هیچی همه تیراندازی کردیم و یه نارنجک بود که توی همۂ بچه ها به من دادنش تا بزنم.
- خدا روشکر بابا.
- بابا میشه از این به بعد بیشتر توی برنامه های بسیج شرکت کنم؟
- آره بابا جون ولی مواظب درسات باش.
- چشم. با اجازه من برم بخوابم خیلی خسته ام.
از آن روز تا روزی که مصطفی چشم از دنیا بست محمد همیشه یاد آن روز بود و همیشه پسر خود را
پیروز میدانست.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عکس هایی از کوچکی تا بزرگی شهید مصطفی صدرزاده
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
کاش همانگونه که در نوشته ها و شعرهایم به دنبال قافیه و هماهنگی هستم تا نوشته هایم زیباتر شوند میتوانستم قافیه های زندگی ام را با تو هماهنگ کنم...
و تو شوی قافیه ی روزگار من...
قید و نهاد زندگی من...
#شهید_مصطفی_صدرزاده_سیدابراهیم 💔
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
سلام داداش مصطفی!!~[❤°~^]
منم میبری پیش خودت؟!😔🖤
دلم گرفته ای رفیق😭
لبریز بغضم این روزا😭💔
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
#قصه_دلبری
#قسمت_پنجاه_و_چهارم
صدای گریه اش آرومم کرد.نمف راحتی کشیدم.
دکتر گفت :بچه رو مرده دنیا آوردم،ولی به محض دنیا اومدن گریه کرد.اجازه ندادند بچه را ببینم.دکتر تأکید کرد اگر بچه رو نبینم به نفعه خودته.گفتم یعنی مشکلی داره.گفت نه هنوز موندن یا رفتنش معلوم نیست ،احتمال رفتنش زیاده.بهتره نبینیش.
وقتی به هوش آمدم محمد حسین رو دیدم.حدود هشت و نیم صبح بود و از شدت خستگی داشت وا میرفت ،نا و نفسی برایش نمانده بود.آنقدر گریه کرده بود که چشمش شده بود مثله کاسه خون.هرچه بهش میگفتند که اینجا بخش زنانه و باید بروی بیرون به خرجش نمیرفت.اعصابش خورد بود و با همه دعوا میکرد.سه نصف شب حرکت کرده بود.میگفت نمیدونم چطور رسیدم اینجا.وقتی دکتر برگه مرخصی رو امضا کرد،گفتم میخوام ببینمش.باز اجازه ندادن.گفتن بچه رو بردن اتاق عمل،شما برین خونه و بعد بیاین ببینیدش . محمد حسین و مادرم بچه رو دیده بودند.روز چهارم پنجم رفتم بیمارستان دیدمش.هیچ فرقی با بچه های دیگه نداشت . طبیعیه طبیعی.فقط کمی ریز بود،دو کیلو و نیم وزنش بود و چشمان کوچک معصومانه اش باز بود.
بخیه های روی شکمش را که دیدم دلم برایش سوخت.هنوز هیچ نشده رفته بود زیر تیغ جراحی.دوباره ریه اش را عمل کرده بودند.حواب نداد.نمیتونست دوتا کار را همزمان انجام بدهد .اینکه هم شیر بخورد هم نفس بکشد.پرسنل بیمارستان گفتند :تا ازش دل نکنی این بچه نمیره.
دوباره پیشنهاد و نسخه هایشان مثله خوره افتاد به جونم.
ادامه دارد...
#قصه_دلبری
#قسمت_پنجاه_و_پنجم
با دستگاه زنده است.اگه دستگاه رو جدا کنی میمیره.
رضایت بدین دستگاه رو جدا کنیم.هم به نفع خودتونه،هم به نفع بچه.اگه بمونه تا آخر عمر باید یه کپسول اکسیژن ببنده به کولش.
وقتی میشد با دستگاه زنده بماند،چرا باید اجازه میدادیم دستگاه رو قطع کنند.
۲۴ ساعته اجازه ملاقات داشتیم ولی نه من حال روزه خوبی داشتم نه محمد حسین.
هردو مثل جنازه ای متحرک خودمان را به زور نگه میداشتیم.نامنظم به بچه سر میزدیم.
عجیب بود برایم.یکی دو بار تا رسیدم ان آی سی یو مسعول بخش گفت به تو الهام میشه،همین الان بچه رو احیا کردیم .
یکی از پرستار ها گفت این بچه آرومه ،درست وقتی شما میاین گریش شروع میشه.میگفت انگار بو میکشه که اومدین.
میخواست کارش را ول کند.روز به روز شکسته تر میشد.رفت کلی پرچم و کتیبه از هیأت گرفت و آورد خانه پدرم را سیاهی زد و شب وفات حضرت ام البنین مجلس گرفت.
مهمان ها که رفتند،خودش دوباره شروع کرد روضه خواندن.روضه حضرت علی اصغر و حضرت رباب.
خیلی صدقه دادیم و قربانی کردیم.همه طلا ها و سکه هایی را که در مراسم عقد و عروسی به من هدیه داده بودند یکجا دادیم برای عتبات.میگفتند نذر کنید ،اگر خوب شد بعد بدید.
قبول نکردیم.محمد حسین گذاشت کف دستشان که: معامله که نیست.
ادامه دارد...
@MohammadHossein_MohammadKhani
♥️✨~امامصادق(علیه السلام)فرمودند :
[هرکهبعدازنمازعصر
هفتادمرتبهاستغفارکند~^📿🌻
یعنیاستغفراللهبگوید ،
خداوندگناههفتادسالاورامیآمرزد
و اگراینقدرگناهندارد🌿💕
ازگناهانپدرومادرشمیآمرزد
واگرآنهاهمنداشتهباشند
ازفامیلاومیآمرزد
واگراینهاهمندارند
همسایههایاورامیآمرزد|¦🧡🍊]
📓🌈⛈~بحارالانوار ج ۸۳
♥️⃟اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج⃟🦋
@MohammadHossein_MohammadKhani
سلام علیکم
شهادت آقا مصطفی مبارک😢💔
ختم قرآن داریم برای شهید تا پنج شنبه هفته شهید وقت داره هر جزئی که قرائت می کنید رو به این آیدی ارسال کنید :
@CiefKomeyl
یادمون باشه شهدا خیلی بیشتر از هدیه هامون جبران می کنن
یا علی مدد🌿
آهایبَچهحزباللهی✌️
الاناگردرسنخونےکہنمیگن
طیبہاللھانفسکم
فقطدرگیرکارفرهنگیہ
فرداپسفردامیگن
نگاهکنانقلابیاچقدربےسوادن
هیچےبارشوننیست💔
اینانقلاب
بہامثالشهیداحمدیروشننیازداره✌️🏻✨
#کارفرهنگےدرکناردرس
#شهیدعشق ❤️🌱
#شهید_محمدحسین_محمدخانے
@MohammadHossein_MohammadKhani
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹 شهـــید مصطفی صدرزاده:
وقتی کار فرهنگی را شروع می کنیم با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم. وقتی که کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود، تازه اول مبارزه است. زیرا تازه شیطان به سراغتان می آید.
#شهید_محمدحسین_محمدخانے 🌹
🌸یازهرا🌸
🌹❤️🌹❤️🌹❤️
@MohammadHossein_MohammadKhani
✨با اینکه جانشین فرماندهی تیپ شده بود و کل نیرو ها زیر نظرش بود، همیشه گوشه نمازخانه می خوابید.
یک شب برای آب خوردن به سمت نمازخانه رفتم دیدم دارد نماز شب میخواند...📿
✨آنقدر محو مناجات با خدا بود که متوجه حضورم نشد.
نماز شبش که تمام شد کنارش نشستم و گفتم: خب آقاجان، ما بعد از ظهر کلی کار کردیم. توی کوه و جنگل بالا و پایین کردیم و خسته شدیم.
کمی هم استراحت کن شما فرمانده مایی، باید آماده باشی!
✨لبخندی زد و گفت: خدا به ما به جون بخشیده، باید جونمون رو فداش کنیم... جز این باشه رسم آزادگی نیست❗️
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_محمدحسین_محمدخانے
🌺یازهرا🌺
@MohammadHossein_MohammadKhani
یہبندهخدایۍمیگفت:
همہمیگن:شھدارفتن
تامابمونیم...!
ولےمنمیگم:شھدا؛
رفتنتامادنبآلشونبریـم..🚶♂
آره...!
جـامــوندیــم...! :)💔
دلروبایدصافکرد!!!
@MohammadHossein_MohammadKhani
تـآ متـوجه نـشوے مســآفری
تـآ نـفـهمے مـقصـــدے داری
هـرگز عـزمت رآ جــزم نمیکنے
هـرگز ارآده نـخـوآهـے یــافت...
#امام_خمینی(ره)
#شهیدعشق ❤️🍃
#شهید_محمدحسین_محمدخانے
@MohammadHossein_MohammadKhani
#دلتنگی_شهدایی 💔
پاییز می رسد که تو را، یادم آورد :)
پاییز می رسد که مرا سر به راه کند....💔
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
#شهید_محمدحسین_محمدخانے
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
مولا جان،
بار ها آمدی و نبودم
در تقلای این زندگی
نیاز مند تو اما بی تو بودم
بار ها آمدی ونیامدم
بر دلم بار ها نشستی و
بی تو بودن را گریستم
❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️
#شهید_محمدحسین_محمدخانے
🌸یازهرا🌸
@MohammadHossein_MohammadKhani
هدایت شده از 『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
دعای هفتم صحیفه سجادیه😍
رهبر معظم انقلاب گفتند: البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگتر از آن نیز وجود داشته است اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند.
رهبر معظم انقلاب در ادامه افزودند: دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوشمضمونی است که میتوان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت
#رهبرم_سیدعلی
#شهید_محمدحسین_محمدخانے
#کرونا
به مدد الهی کرونا را شکست میدهیم🥀
@MohammadHossein_MohammadKhani
نام و نام خانوادگی: شهید مصطفی صدر زاده با نام جهادی سید ابراهیم
تاریخ تولد: ۱۹ شهریور ۱۳۶۵
محل تولد: خوزستان، شوشتر
تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴
محل شهادت: حلب سوریه
وضعیت تأهل: متأهل
تعداد فرزندان: دوفرزند
مصطفی صدر زاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش از خاندان جلیله سادات هستند.
مصطفی ۱۱ ساله بود که از اهواز به همراه خانواده به استان مازندران و پس از دو سال به شهرستان شهریار استان تهران نقل مکان و در آنجا ساکن گردید.
ایشان دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیئتهای مذهبی، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردند. در دوران جوانی درحوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدند، همزمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاسها و اردوهای فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی و... برای آنان بودند.
نتیجه ازدواج ایشان در سال ۸۶، دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی است.
مصطفی صدر زاده در سال ۹۲ برای دفاع از دین و حرم بیبی زینب (س) با نام جهادی سید ابراهیم، داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرماندهی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت...
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌸وصیت نامه🌸
💔بسم رب الشهدای و الصدیقین💔
خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست.
🌸سپاس خدایی را که بر سر ما منت نهاد و از میان این همه مخلوق ما را انسان خلق کرد.
🌸شکر خدایی را که از میان اینهمه انسان ما را خاکی مقدس به نام ایران قرار داد.
و شکر خدایی را که به بنده پدر و مادر و همسر صالح عطا کرد.
🌸و شکر بیپایان خدایی را که محبت شهدا و امام شهدا را در دلم انداخت و به بنده توفیق داد تا در بسیج خادم باشم.❤
🌸خدایا از تو ممنونم بیاندازه که در دل ما محبت ❣سید علیخامنهای❣ را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم.💓💦
🌸*پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد*🌸
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌷یازهرا🌷
@MohammadHossein_MohammadKhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنمو ،بچمو،هفت جد وآبادم فدای یه کاشی حرم بی بی ...💔
این حرفا ینی عشششق ❤️این ینی خدا خریدش 😍 این ینی #شهادت ...🥀
#استوری
#سالروزشهادت
#شهید_مصطفی_صدرزاده_سیدابراهیم 🥀
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹 یازهرا 🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani