دائرةالمعارفاربعیناصلی.pdf
29.71M
📚 دائرةالمعارف #اربعین
👈 همه چیز درباره معارف اربعین، مجموعه #دانستنیها از منابع گوناگون، در یک بسته «آموزشی، پژوهشی»/ تاریخچه، اصطلاحات، چرایی، چیستی، اهداف، پیامها، توصیهها، نکتهها، تصاویر...
📑 تعداد صفحه: ۶۵۱
👈 مشتمل بر:🔰
📕کتاب "اربعین جاذبه مغناطیس حسینی"/سید رضی سیدنژاد
📕کتابچه "به رهبری حسین(علیهالسلام)"/بازخوانی ابعاد گوناگون «حماسه اربعین» در بیانات حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای(حفظهالله)
📕کتاب "اربعین حسینی"/محمد رضا حدادپور جهرمی
📷 مجموعه تصاویر حضور مراجع و علما در حماسه اربعین
📕کتاب مجموعه "۲۶ عنوان سخنرانی روشمند در مسیر اربعین" ویژه علاقمندان [کرامتی: درستش علاقهمندان است] به تبلیغ/ به همراه توضیحات و نکات ناب برای بهرمندی معنوی از سفر
📔فرهنگ کاربردی لغات، به زبان عربی فصیح و گویش عراقی
و...
✳️ @tasnim_pdf
#سؤال
سؤال سخت برای اعضای علاقهمند به سؤالات سخت
مراد از متن زیر را که در تفسیر تسنیم آمده است در کوتاهترین بیان تا فردا ساعت 05:00 برایم بفرستید.
اگه دوست داشتید اسم خودتان و اسم شهرتان را هم بنویسید.
مشتق در جملهی «و إن جهنم لمحیطة بالکافرین» ظاهر در تلبس فعلی است.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
[جالب توجه برای مشکلپسندان و استادان محترم حوزه و دانشگاه]
تعليقه علّامه طباطبائى بر «بحار الانوار» علّامه مجلسى قدّس الله سرّهما
علّامه طباطبائى قدَّس الله تربتَه به كتاب «بحار الانوار» جدّ ما مرحوم علّامه مجلسى بسيار ارج مىنهادند و آن را بهترين دائرة المعارف شيعه از نقطه نظر جمع اخبار مىدانستند؛ و بالاخصّ كيفيّت تفصيل فصول و تبويب ابواب آن كه بر نَهج مطلوب، در هر كتابى ابواب را مرتّباً احصاء فرموده است و سپس در هر بابى به ترتيب، آيات مناسب را از سوره حمد تا آخر قرآن آورده و سپس به تفسير إجمالى اين آيات به ترتيب پرداخته است، و پس از آن جميع رواياتى كه در اين باب از معصومين عليهم السّلام وارد شده است مرتّباً بيان كرده است، و در ذيل هر روايت و نيز در آخر باب اگر نيازى بشرح و بيان داشته، بيانى از خود ايراد نموده است.
و معتقد بودند كه{علّامه مجلسى}، يك نفر حامى مذهب و احياء كننده آثار و روايات ائمّه عليهم السّلام بوده، و مقام علمى و سعه اطّلاع و طولِ باع او قابل تقدير. و از كيفيّت ورود در بحث و جرح و تعديل مطالب وارده در
«مِرءَاة العقول» علميّت اين مجتهد خبير معلوم مىشود؛ و اينكه زحمات او تا چه حدّ قابل تقدير است.
وليكن معذلك (با وجود اجتهاد و بصيرت در فنّ روايات و احاديث) در مسائل عميقه فلسفيّه وارد نبوده است؛ و مانند{شيخ مفيد}، و{سيّد مرتضى}، و{خواجه نصير الدّين طوسى}، و{علّامه حِلّى} كه از متكلّمين شيعه و پاسداران و حافظان مكتب بودهاند نبوده است.
و بنابراين در بعضى از بياناتى كه دارد دچار اشتباه گرديده است، و اين امر موجب تنزّل اين دائرة المعارف مىگردد. و بر اين اصل بنا شد در بحارالانوارى كه طبع جديد مىشود، ايشان يكدوره مرور و مطالعه نموده و هر جا كه نياز به بيان دارد تعليقه بنويسند؛ تا اين كتاب پر ارزش، با اين تعليقات، مستواى علمى خود را حفظ كند.
اين امر عملى شد. و ايشان تا جلد ششم از طبع جديد را تعليقه نوشتند، ليكن به لحاظ يكى دو تعليقهاى كه صريحاً در آنجا نظر علّامه مجلسى را ردّ كردند، اين امر براى طبقهاى كه تا اين اندازه حاضر نبودند نظريّات مجلسى مورد ايراد واقع شود خوشايند نشد؛ و متصدّى و مباشر طبع، بنا به الزامات خارجيّه، از ايشان تقاضا كرد كه در بعضى از مواضع قدرى كوتاهتر بنويسند؛ و از بعضى از ايرادات صرف نظر كنند.
علّامه حاضر نشدند؛ و فرمودند: در مكتب شيعه ارزش{جعفر بن محمّد الصّادق} از علّامه مجلسى بيشتر است؛ و زمانيكه دائر شود بجهت بيانات و شروح علّامه مجلسى، ايراد عقلى و علمى بر حضرات معصومين عليهم السّلام وارد گردد، ما حاضر نيستيم آن حضرات را به مجلسى بفروشيم.
و من از آنچه بنظر خود در مواضع مقرّر، لازم مىدانم بنويسم؛ يك كلمه كم نخواهم كرد.
لذا بقيّه مجلّداتِ «بحار» بدون تعليقه علّامه طباطبائى طبع شد؛ و اين اثر نفيس فاقد تعليقات علّامه گرديد. «1»
و ما دو تعليقه از تعليقات علّامه را كه آنها باعث تعطيل تعليقات شد در اينجا مىآوريم، و قضاوت را بعهده خوانندگان و اهل تحقيق مىگذاريم.
*{ذكر مواردى از تعليقات علّامه طباطبائى بر «بحار الانوار»}*
{اوّل:} تعليقه صفحه 100 از جلد اوّل، كه چون علّامه مجلسى معانى مختلفى را از نزد خود براى عقل نموده است، ايشان اين معانى را ردّ نموده، و مىگويند:
آنچه را كه او- كه رحمت خدا بر او باد- معانى مختلفى براى عقل ذكر مىكند، به ادّعاء اينكه اين معانى در اصطلاح، معانى عقل هستند؛ چنانچه بر شخص خبير و مطّلع در اين ابحاث پوشيده نيست، نه منطبق است بر اصطلاح اهل بحث و نه منطبق است بر آنچه عامّه مردم از غير اهل بحث، آنرا معانى عقل مىشمرند
===========
(1). حضرت استاد مىفرمودند: ما درباره امامت كه در احاديث جستجو و تفحّص بعمل مىآورديم، در كتاب «بحار الانوار» به بيست و پنج حديث از صحاح معتبره اهل تسنّن برخورد كرديم كه از آن مصادر معتبره نقل شده است. سپس آنچه ما در كتب مطبوعه و در كتب خطّى آنها تفحّص كرديم، يافت نشد. و حتّى كتابى كه مربوط به هشتصد سال قبل بود؛ آن را از اوّل تا به آخر ورق زديم، يكى از اين روايات بيست و پنجگانه در آنجا هم نبود؛ از طرف عامّه بسيارى از احاديث كم شده و در كتب ساقط شده است- انتهى كلام استاد فقيد رضوان الله عليه. البتّه اگر دوره «بحار الانوار» با تعليقات ايشان طبع مىشد، در جاهاى مناسب، از اين احاديث و غيرها سخن به ميان مىآمد و بسيارى از مشكلات دگر نيز حلّ مىشد؛ و با تعطيل تعليقههاى ايشان چه جنايت و ضرر عظيمى بر اين دائرة المعارف شيعه در طبع مجدّد آن وارد گرديده است.
و آنچه او را در اين واقعه افكنده است دو چيز است:
اوّل: سوء ظنّ به بحث كنندگان در معارف عقليّه از راه استدلالات عقليّه و براهين فلسفيّه.
دوّم: آن راهى را كه خود او در طريق فهم معانى اخبار پيش گرفته، و پيموده است؛ و آن اينست كه جميع روايات را از طريق بيان، در مرتبه واحدی دانسته است
و آن همان مرتبه ايست كه افهام عامّه مردم بدان دسترسى دارند؛ به اين دعوى كه اين مرتبه همان منزله ايست كه مُعظم اخباريكه جواب سؤالهاى مردم از ائمّه عليهم السّلام را در بردارند؛ مشخّص مىسازد.
در حاليكه مىدانيم در اخبار، مطالب عاليه و نفيسه ايست كه به حقائقى اشاره دارد كه بدانها غير از افهام عاليه و عقول خالصه كسى دسترسى ندارد.
و در يك سطح قرار دادن اخبار، موجب شده است كه معارف عاليهاى كه از ائمّه عليهم السّلام افاضه شده است اختلاط پذيرد، و بيانات عاليه بعلّت تنزّل آنها به منزلهاى كه منزله آنها نيست فاسد گردد؛ و بيانات ساده نيز بعلّت عدم تعيّن و تميّز، ارزش خود را از دست بدهد.
همه سؤال كنندگان از راويان احاديث، در سطح واحدى از فهم و ادراك نبودهاند؛ و هر حقيقتى نيز در سطح واحدى از دقّت و لطافت نمىباشد. و كتاب خدا و سنّت رسول خدا مشحون است از اين كلام كه معارف دينى داراى مراتب مختلفى هستند، و براى هر مرتبه افراد خاصّى مىباشند.
الغاء كردن و ناديده گرفتن مراتب، موجب از بين رفتن معارف حقيقيّه خواهد شد
{. دوّم:} تعليقه صفحه 1 0 4 از جلد اوّل، كه بعد از آنكه علّامه مجلسى قول بعقول مجرّده را ردّ مىكند و مىفرمايد: تجرّد عقول عقلًا محال است؛ و تجرّد اختصاص بذات واجب دارد، و كلام فلاسفه را فضول قلمداد مىكند؛ و بعد از آنكه گفته است: و بنا بر آنچه گفتهاند ممكنست كه مراد از عقل همان نور پيغمبر باشد كه از آن انوار، ائمّه عليهم السّلام منشعب شده است؛ علّامه طباطبائى در اينجا تعليقه دارند كه:
رجوع فلاسفه بر ادلّه عقليّه فضول نيست؛ بلكه اوّلًا: آنها اثبات كردهاند كه حجّيّت ظواهر دينيّه متوقّف است بر برهانى كه عقل اقامه مىكند؛ و عقل نيز از اعتماد و اتّكائش به مقدّمات برهانيّه، فرقى بين مقدّمهاى و مقدّمه ديگرى نمىگذارد.
بنابراين اگر برهان بر امرى اقامه شد، عقل اضطراراً بايد او را قبول كند.
و ثانياً: ظواهر دينيّه متوقّف است بر ظهورى كه در لفظ بوده باشد، و اين ظهور دليل ظنّى است؛ و ظنّ نمىتواند با علم و يقينى كه از اقامه برهان بر چيزى حاصل شده، مقاومت كند.
و امّا مسأله تمسّك به برهان عقلى در مسائل اصول دين و سپس عزل كردن عقل را در اخبار آحادى كه در معارف عقليّه وارد شده است و عمل نكردن به آن، نيست مگر از قبيل باطل كردن مقدّمه بسبب نتيجهاى كه از همان مقدّمه استنتاج مىشود؛ و اين تناقض صريح است؛{و اللهُ الهادى.}
پس اگر اين ظواهر بخواهند حكم عقل را ابطال كنند، اوّلًا مفاد حكم خود را كه حجّيّتشان مستند به حكم عقل است ابطال كردهاند.
و راه استوار و احتياط دينى براى كسانيكه گامى متين در ابحاث عميقه عقليّه نگذاردهاند، اينست كه بظاهر كتاب و ظاهر اخبار مستفيضه عمل كنند؛ و علم بواقع امر را به خدا ارجاع دهند؛ و از ورود در ابحاث عميقه عقليّه إثباتاً و نفياً خوددارى كنند.
امّا اثباتاً چون اثباتش، مظنّه ضلال و گمراهى است؛ و در آن، هلاكت دائميّه است. و امّا نفياً چون در آن، منقصت گفتار بدون علم مىباشد، و يارى كردن دين به آن چيزى است كه خدا نمىپسندد، و مبتلا شدن به تناقض در آراء؛ همانطور كه مؤلّف رحمة الله عليه بدين مناقضه گوئى دچار شده است. چون در مباحث مبدأ و معاد در هيچيك از آراء اهل نظر اشكالى وارد نكرده است مگر آنكه خود بدان دچار شده است، كه عين آن اشكال يا شديدتر از آن را قبول كند؛ و ما در مواضع خود بدان اشاره خواهيم كرد.
و اوّل آنها در همين مسأله است كه بر حكماء الهيّه در گفتارشان به وجود مجرّدات عقليّه طعن زده است و آنگاه خود، جميع آثار تجرّد را براى انوار پيغمبر و ائمّه عليهم السّلام اثبات نموده است؛ و متنبّه نگرديده است كه اگر تحقّق موجود مجرّد غير از خداوند در خارج محال باشد، حكم محاليّت آن به تغيير اسم تفاوت نمىكند و تسميه آن عقل مجرّد را به{نور} و{طينَت} و نحوهما تبديلى در استحاله نمىدهد.- تمام شد كلام استاد.
و افراد مطّلع بر قياس و برهان مىدانند كه يكايك از جملات اين حكيم الهى در اين بيان، برهانى و استدلاليست؛ و آنگاه سِرّ كلام او كه مىگويد: مراجعه بظواهر روايات قبل از رجوع به ادلّه عقليّه، در حكم{كَفانا كِتابُ اللَه} است، چه مىباشد.
اجتهاد در مذهب شيعه، موجب نگهدارى دين از اندراس و كهنگى و عدم تعبّد به آرائى مىشود كه در يك زمان در نزد بعضى، از اصول مسلّمه شمرده مىشده، و در زمان ديگر بطلانش از بديهيّات مىگردد.
و تعبّد بغير قول خدا و رسول خدا و معصومين عليهم السّلام در احكام فرعيّه، موجب سدّ باب اجتهاد و وقوع در مهالك و مزالّى است كه عامّه بدان دچار شدهاند. و امّا در احكام اصوليّه تعبّد و تقليد بطور كلّى معنى ندارد؛ و عقل و نقل حاكم بلزوم رجوع به ادلّه عقليّه هستند و علّامه رحمة الله عليه در اين مسأله نقل اجماع فرموده است.
حسینی طهرانی، سید محمد حسین، مهر تابان، صص 55 تا 61
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
چون بعضی از اعضای محترم کانال، الحمد لله از نظر علمی بسیار قوی هستند لذا گاهی مطالبی در شأن آن بزرگواران گذاشته شود بهتر است.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
14.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
♨️ اعتراض رسایی به توئیت معاون پارلمانی رئیس جمهور که «کابینه با مشورت و تایید رهبری معرفی شده»
قالیباف: چون حرف دقیقی زدند، تایید میکنم؛
حمید رسایی در صحن علنی مجلس:
🔹معاون پارلمانی رئیس جمهور در صفحه شخصی خود نوشته و در آنجا ادعا کرده که کابینه با مشورت و تایید رهبری معرفی شده و از ما میخواهند که مخالفت نکنیم.
🔹من میخوام از حضرت عالی سوال بکنم که آیا واقعاً درباره رای به کابینه یا وزیر خاصی از طرف رهبر انقلاب سفارش و توصیهای شده است؟
🔹این ادعا که وزرا با تایید رهبری معرفی میشوند قبلا در دورههای دیگر هم مطرح شده آخرین بار در دولت دوم آقای روحانی مطرح شده بود که دفتر رهبر انقلاب تکذیب کردند.
📌 خبر فوری سراسری
@fori_sarasari
#فرق_کلمات
غَلّ، غِلّ و غُلّ
غَلّ: داخل کردن چیزی در چیز دیگر است که مایهی دگرگونی و تحول در آن شود.
غِلّ: کینه.
غُلّ: قید و زنجیری که به دست و پا بسته شود.
تسنیم 180/16 و 554/28
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
.
♨️ سخنگوی سپاه پاسداران هم اکنون: رژیم صهیونیستی و شهرک نشینانش فعلا باید تلخی انتظار پاسخ ایران و محور مقاومت را بچشند، زمان در اختیار ماست و هیچکس نمیتواند پیش بینی کند که خونخواهی شهید هنیه چگونه است و ممکن است اینبار پاسخ ما متفاوت با گذشته باشد
🔹پاسخ ایران رژیم صهیونیستی را ادب خواهد کرد.
📌 خبر فوری سراسری
@fori_sarasari
14.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
♨️ عضو حماس در پاسخ به لفاظی مجری العربیه؛ ایران روی سر و چشم ما جا دارد!
🔹دکتر «غازی حمد» عضو ارشد حماس: "بگذار صحبتم را کامل کنم؛ ایران بهتر از کشورهای عربیست که نه تنها حامی ما نیستند بلکه با ما در جنگ هستند و علیه ما کار میکنند."
📌 خبر فوری سراسری
@fori_sarasari
700.4K
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
#گزیده_تفسیر_سوره_آلعمران_آیه 55
در برابر مكر و تصميم قوم عيسي براي قتل آن حضرت(عليهالسلام) تدبير لطيف و تقدير نيكوي الهي اين بود كه وي را توفي كرد و به سوي خويش بالا برد.
از اين آيه وضع آن حضرت به لحاظ حيات و ممات روشن نمي شود، زيرا توفّي به معناي خصوص اماته نيست، بلكه به معناي اخذ و گرفتن تام و كامل روح است؛ خواه به گونه مرگ يا به شكل خواب. البته بر اساس آيات ديگر، آن حضرت مقتول و مصلوب نشد، بلكه خداوند وي را در حال زنده بودن بالا برد و او زنده به سوي حضرت حق تعالي صعود كرد و با اين رفع مكانتي و معنوي، نعمتي خاص بدو مرحمت كرد، بنابراين همان گونه كه بدء ولادت و مدت حيات حضرت با معجزه آميخته بود، بقا و توفّي آن حضرت نيز با معجزه قرين بود.
خداوند سبحان عيساي مسيح(عليهالسلام) را از جامعه آلوده به كفر و از ايذا و توطئه كافران اسرائيلي آلوده به رجس و رجز شرك نجات داد.
سنت الهي تا قيامت، تفوّق و برتري فرهنگي، سياسي، اجتماعي همراه با اخلاق و اعتقاد پيروان راستين حضرت مسح [مسیح] (عليهالسلام) و معتقدان و مؤمنان به نبوّت و رسالت وي و مصدّقان به حقانيت اوست؛ همچون حواريان و نيز مسلمانان معتقد به رسالت و عصمت آن حضرت؛ نه مسيحياني كه به تثليث تن دادند. البته اين پيروزي و تفوّق در صورت پيروي تمام و كمال است.
مرجع همه كارهاي انسان ها در دنيا و آخرت خداست. مرجعيت او مطلق است نه مخصوص معاد، هرچند ظهور آن در آخرت است. اين رجوعْ همگاني و هميشگي است و هر لحظه مرجع انسان ها اوست.
ادامه دارد 👇
اختلاف بعد از علم كه بر اثر آن عده اي راه ايمان و گروهي راه كفر را ترجيح مي دهند مذموم است و ستم به شمار مي آيد و در محكمه عدل الهي به آن رسيدگي مي شود.
تسنيم ج 14 صص 385 و 386
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402