ایجاد زمینه و انگیزه آیا تا کنون دقت کرده‌اید تقدم و تأخر دو طرف «و» در دو متضاد یا متناقض یا مترادف (با فرض پذیرش صحت ترادف) یا به نوعی مرتبط با هم، بر چه قاعده‌ی اکثری، استوار است؟ مثلا در عباراتی مثل «پدر و مادر»، «تلخ و شیرین»، «دور و نزدیک»، «دوست و دشمن»، «صبر و تحمل»، «ضد و نقیض»، «حجر و مدر»، «سنگ و کلوخ»، «دیدن و شنیدن»، «ساخت و ساز»، «تقدم و تأخر» و... تقدم و تأخر طرفین «و» طبق چه قواعد اکثری است؟ (فعلا فرض کنیم عبارت «قاعده‌ی اکثری» عبارتی درست باشد) این مطلب، سال‌هاست أحيانا (نه همیشه) فکر مرا به خود جلب کرده و به تصور خودم قواعد اکثری برایشان استخراج کرده‌ام. بنا دارم در آینده در این مورد صحبت کنم. الآن به ذهنم رسید که بپرسم آیا کسی در این مورد کتاب یا مقاله‌ای دیده است؟ البته تجربه کرده‌ام که این چنین سؤالاتم از سوی تمام اعضا یا اکثر قریب به اتفاق آنان بی‌جواب می‌ماند. محمدرضا کرامتی https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402

🔶معاویه ها در حال تحریف‌ انقلاب هستند! ➖خط تحریفی که حق را از حضرت علی‌ع سلب کرد، حسن مجتبی‌ع را به صلح واداشت، سیدالشهداء را به گودی قتل‌گاه فرستاد، اکنون نیز در حال تحریف است! ➖کوتاهی و سکوت در مقابل این جریان مشخص میکند که آیا ما اهل کوفه هستیم و علی تنها میماند، یا خیر!!!! #فتأمّل ➖➖➖➖ سخنرانی کامل | حمایت مالی 🆔 @Tablighgharb

. ♻️ برای اولین بار / در جلسه شکایت محسن هاشمی از رسایی چه گذشت 🔰 حمید رسایی: اخیرا محسن هاشمی در یکی از برنامه‌های شبکه ۳ ادعا کرده که رسایی برای اولین بار مرگ هاشمی در استخر فرح را مطرح کرده و رسایی تندرو است. بنده به دلایلی قصد طرح علنی این موضوع را نداشتم اما با توجه به اصرار محسن هاشمی نکاتی را یادآوری می‌کنم. اولا اساسا اینکه هاشمی در داخل استخر فوت کرد یا جای دیگر از استخر محل تردید است. محسن خودش بهتر می‌داند از چه چیز صحبت می‌کنم. ثانیا ادعای مرگ هاشمی در ‎#استخر_فرح برای بار اول توسط بنده مطرح نشد بلکه این موضوع همان ایام پس از مرگ آقای هاشمی، در رسانه‌های مختلف بدون اینکه تکذیب شود، مطرح می‌شد تا اینکه پس از مدت زیادی در‌ نشریه ۹دی در ضمن یادداشتی مطرح شد. محسن هاشمی بدون شکایت از بقیه فقط از بنده که مدیر مسئول ۹ دی بودم شکایت کرد و توسط دادگاه ویژه هم بنده احضار شدم. در دادگاه ویژه مستنداتم در این باره را ارائه کردم. پس از آن دادگاه ویژه، آقای محسن هاشمی را هم فراخواند. در جلسه مذکور، محسن هاشمی استخر را ساخته شده پس از انقلاب دانست که در کاخ متعلق به همسر هویدا ساخته شده! من گفتم اولا چرا وقتی این همه مطرح شد، تکذیب نکردید، ثانیا اینکه بدتر شد! اعتراض ما به خُلق اشرافی هاشمی رفسنجانی بود ولی اعتراف به ساخت استخر اختصاصی آن‌ هم با بیت المال برای استفاده شخصی شخص هاشمی و خانواده وی، یعنی او خودِ فرح شده بود! در این جلسه مستندات متعددی به نقل از خانواده هاشمی درباره این استخر اختصاصی ارائه کردم که همگی در رسانه‌های عمومی مطرح شده بود و من فقط آنها را کنار هم قرار داده بودم. محسن هاشمی عصبانی شد و شروع کرد به فریاد زدن. کار از فریاد گذشت و از عصبانیت نعره می‌کشید! من فقط در حالی که لیوان آب را سر می‌کشیدم و به او نگاه می‌کردم، گفتم صدای من از تو بلندتر است ولی اینجا جای دلیل آوردن است نه فریاد! محسن هاشمی در حالی که ساختمان دادگاه ویژه را روی سرش گذاشته بود، ادعا می‌کرد که من به پدرش بی‌احترامی کرده‌ام! من هم فقط می‌گفتم اینها ادعاهای مستند خواهر و برادر خودت و وکیل خانوادگی و دوستانتان است که من کنار هم قرار دادم. اگر توهین است آنها کرده‌اند. به دلیل فریادهای نامتعارف، محسن را از جلسه بیرون بردند. مسئولان جلسه دادگاه ویژه از صبوری و خویشتنداری من در برابر فریادهای هاشمی و توهین‌های وی تشکر کردند. در نهایت کلیه مستندات را به آنها ارائه دادم و نتیجه جلسه دادگاه با توجه به ادله ارائه شده (که تمامی آنها مواضع فرزندان هاشمی، وکیل خانوادگی هاشمی، دوستان نزدیک وی بود) پس از مدتی تبرئه بنده بود و حکم منع تعقیبم صادر شد. عصبانیت محسن هاشمی از آن جلسه است که درکش می‌کنم. 👈 کانال حمید رسایی: @rasaee

إن شاء الله مردم مسلمان در عمل به قرآن، از جمله به کریمه‌ی «... لا تسرفوا...» سابق باشند (از غیر مسلمانان سبقت بگیرند) و به این نهی خداوند منتهی شوند (أعنی: خدا که فرمود اسراف نکنید، آنان هم اسراف نکنند). علی أمير المؤمنين عليه السلام فرمود و الله الله فی القرآن لا يسبقکم بالعمل به غیرکم (نهج البلاغه، نامه 47). https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402

یکی از اعضای محترم کانال این پیام را برایم ارسال کردند: «سلام، سؤال دارم. بارها دیدم که در بعضی متن‌ها می‌نویسین: در این کریمه، و به آیه قرآن اشاره می‌کنین. ما طبق عادت همیشه گفتیم : در این آیه‌ی کریمه، یا. آیه‌ی شریفه، اما شما « آیه » را در نگارش حذف می‌کنین. می‌دونم که هیچ وقت کاری رو بی‌علت انجام نمی‌دین. اگه مزاحم وقتتون نیستم می‌شه علتشو بگین؟!» اما جواب کرامتی به ایشان: گاهی از ترکیب وصفی (موصوف+صفت) موصوف حذف شده و صفت جانشین موصوف می‌گردد. مثلا ممکن است به جای اینکه گفته شود: «الإنسان المؤمن، مرآة الله المؤمن» گفته شود: «المؤمن مرآة المؤمن». (الإنسان و الله که موصوف بودند حذف شدند و فقط صفتشان ماند. در «ما نحن فيه» (چیزی که ما در آن هستیم: از آن صحبت می‌کنیم) موصوف (آيه) حذف شده و صفت (کریمه) جای آن نشسته است. از تفسیر تسنیم هم سند خواهم آورد. 👇 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402

یکی از خاطرات تلخ علامه جوادی آملی که موجب نماندن در حوزه علمیه مشهد و محروم شدن چنین علامه بالقوه. امیدوارم برادران و خواهران محترم مشهدی ناراحت نشوند چون چنین اشتباهی ممنوع التعميم است. 👇 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402

به هر روي، مرحوم آقاي حاج شيخ شعبان نوري در مشهد هم دوره هايي داشت كه آن ها نيز از شاگردان مرحوم آقا ضياء عراقي و مرحوم علامه آقاي ناييني[1] بودند. از اين رو، دو نامه براي دو نفر از شخصيت هاي علمي معروف آن روز مشهد نوشت و ما را به آن ها جهت ادامه‌ي تحصيل در آن حوزه معرفي كرد تا پس از ورود به مشهد با كمك و راهنمايي آن دو بزرگوار در مدارس علميه‌ي حوزه‌ي مشهد ادامه‌ي تحصيل دهيم. =========== [1]ـ آية اللّه علامه حاج ميرزا حسين ناييني (1355 ـ 1273ه.ش) صاحب كتاب مشهور تنبيه الامة و تنزيه الملة درباره‌ي حكومت اسلامي و از بزرگ ترين و نامورترين علما و مراجع دوران اخير است. در خدمت مرحوم پدرم رهسپار حوزه‌ي علميه‌ي مشهد شديم. در بدو ورود در يكي از مدارس علميه با بعضي از طلبه هاي آن جا برخوردي داشتم و برخي را ديدم كه در كسوت روحانيت بودند، ولي نسبت به علماي بزرگ مشهد آن روز، تكريمي ندارند؛ تكريمي كه طلبه بايد نسبت به مرجع ديني داشته باشد. چگونگي تعبير و برخوردشان نسبت به علماي بزرگ جاذبه نداشت و همراه با تندي و طعن بود! اين حادثه برايم دور از انتظار بود و در من بسيار اثر سوء گذاشت. چگونه كسي خود را طلبه مي نامد و در مدرسه‌ي طلاب و در جوار حرم امام هشتم(عليه السلام) زندگي مي كند و به خود جرأت مي دهد به شخصيت هاي علمي بي احترامي و اهانت كند! به اندازه اي اين خاطره براي من تلخ بود كه هرگز حاضر نبودم در چنين حوزه اي درس بخوانم! گرچه مشهد نيز از حوزه هاي عظيم ايران بوده و هست و اساتيد، مراجع، مدرسان و محققان بزرگ و فضلاي نامي و طلاب عزيز متدين و متعهد فراوان داشته و دارد، ليكن بعضي از افراد كمي زبانشان مُجلم نبود: «المؤمن مُلجم»[1] و آن لجام ايماني را در برخي نيافتم. از اين رو، با مشاهده‌ي تعبير تند آن ها درباره‌ي برخي علماي مشهد، ناگهان در ذهنم خطور كرد كه اين جا جاي ماندن نيست. باز تأكيد مي كنم شايد در ميان هزارها افراد وارسته‌ي عميق علمي يك نفر پيدا شود كه دهانش لجام نداشته باشد و تعابير زشتي نسبت به بزرگان علما داشته باشد، ولي همان يك نفر، كار خود را كرد و در من اثر سوء گذاشت. از اين رو، آن نامه ها را نيز به آن دو تن از علماي مشهد نداديم و به اتفاق مرحوم پدرم به سوي حوزه‌ي تهران رهسپار شديم. =========== [1]ـ «مؤمن لجام بر دهان دارد و زبانش كنترل شده است». اين سخن از امام جعفر صادق(عليه السلام) است. ر.ك: بحار الأنوار، ج 75، ص 275 و ج 68، ص 216، چاپ تهران. مهر استاد صص 52 و 53 کرامتی: متن بالا یک اشتباه نگارشی هم دارد. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402

بنا به خواسته یکی از اعضای محترم اشتباه موجود تبیین می‌شود. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402

جواب سؤال. الآن گوش دادم باید در اوایل صوت می‌گفتم در مورد دو مطلب، سؤال کردند اما اشتباها گفتم در باره‌ی دو سؤال سؤال کردند. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402

یکی از اعضای محترم چنین سؤالی ارسال کردند: «سلام آیا حضرت محمد ص در نماز به رسالت خودش شهادت میداد ، یعنی میگفت اشهدان محمدا رسول الله؟ و اگر میگفت ،آیا خود خواهی نبود،؟» در این صوت به این سؤال جواب داده شده https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402

. (و لو كانوا يؤمنون بالله و النبي و ما أنزل إليه ما اتخذوهم أولياء)[1] يعني اگر آنها به خدا و پيغمبر و قرآن ايمان آورده كسي غير از خدا و پيغمبر را به عنوان سرپرست اتخاذ نمي كردند، هرگز بيگانگان را سرپرست، محرم اسرار و دوست سرّي نمي گرفتند. از اين آيه معلوم مي شود، علاوه بر ايمان به خدا، ايمان به وجود مبارك پيغمبر و قرآن كريم ضروري و لازم است. همان طور كه ديگران در تشهد نماز مي گويند: «و أشهد أن محمداً عبده و رسوله» پيغمبر هم آن را در نماز مي گويد، آن حضرت، هم به رسالت وشخصيت حقوقي خود و هم به قرآن ايمان دارد (امن الرسول بما أنزل إليه من ربه و المؤمنون كل امن بالله و ملائكته و كتبه و رسله)[بقره 285] تسنیم ج 8 ص 180 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402