eitaa logo
محسن الویری
355 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
12 ویدیو
325 فایل
این کانال برای اطلاع‌رسانی در باره رویدادها و بازتاب دادن دیدگاه‌های شخصی و نیز بازنشر پاره‌ای اطلاعات سودمند علمی ایجاد شده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 خوانش تمدنی غدیر و رفتار تمدنی حضرت امیر علیه السلام ـ از چهار قسمت روز دوشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۰ بحثی با عنوان خوانش تمدنی غدیر و رفتار تمدنی حضرت امیر علیه السلام به صورت مجازی برای اعضای محترم هیأت علمی دانشگاه سیدجمال‌الدین اسدآبادی ارائه شد که گزارشی از آن چنین است: ضمن تشکر از دست‌اندرکاران برگزاری این نشست، ولادت امام هادی علیه السلام را تبریک عرض می‌کنم و برای تبرک و تیمن، این حدیث شریف منقول از آن امام همام در آغاز سخن تقدیم می‌دارم: ـ اَذْکُرْ حَسَراتِ التَّفْرِیطِ بِاَخْذِ تَقْدیمِ الْحَزْمِ (بحار، ج ۷۸، ص ۳۷۰) ـ افسوس‌ خوردن‌ها برای کوتاهی کردن را با پیش‌انداختن دوراندیشی، یاد کن. اکنون که کشور عزیزمان به ویژه در استان خوزستان شرایطی بسیار سخت را تجربه می‌کند، پیام این حدیث نورانی برای همگان به ویژه حکمرانان این است که همراه با حسرت کوتاهی‌هایی که در حق مردم صورت گرفته است، دوراندیشی پیشه سازند. خوانش‌های گوناگون غدیر تا کنون شاهد خوانش‌های گوناگونی از غدیر بوده‌ایم: • خوانش تاریخی ـ که رایج‌ترین خوانش از غدیر است و هدف آن کند و کاو در باره هر چیزی است که برای به دست دادن یک روایت قابل اعتماد از این رویداد به کار آید. پژوهش در باره مکان دقیق این رویداد، زمان دقیق آن، افراد حاضر در آن، متن کامل سخنان پیامبر، تعداد افراد حاضر، مقدمات وقوع رویداد از جمله محورهای این خوانش از غدیر است. منابع کهن و جدید تاریخی از جمله منابعی هستند که متون مربوط به این خوانش را در آن‌ها می‌توان یافت. • خوانش کلامی ـ دغدغه خوانش کلامی غدیر مفاد سخنان پیامبر و دلالتهای آن است. این که دلالت‌های حدیث غدیر در زمینه کلام چیست و آیا بر امامت عامه، امامت خاصه، شؤون امامت و حتی شؤون نبوت دلالت دارد یا نه در این خوانش مورد توجه است. مطالب مربوط به این خوانش را نیز در منابع کلامی و نوشته‌های قدیم و جدید متکلمان می‌توان جست‌وجو کرد. • خوانش ادبی ـ خوانش ادبی همان چیزی است که در قالب مجموعه‌های شعری و سروده‌های عربی و فارسی تولید شده است و نقطه کانونی آن بهره‌گیری از عنصر ذوق و خیال برای تبیین و تبلیغ رویداد غدیر است. • خوانش فقهی و مناسکی ـ این خوانش نیز به جای بررسی وقوع این رویداد و دلالت‌های آن بر وظایف مکلفان نسبت به آن به ویژه در سال‌روز وقوع آن تکیه دارد. مانند آن چه مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان در باره آداب و آیین این روز بزرگ آورده است. مراد از خوانش تمدنی معیارهای گوناگونی (تا شانزده معیار و شاخصه) برای مفهوم تمدنی بودن و خوانش تمدنی می‌توان در نظر گرفت که صاحب این قلم، پیش از این هم بارها به آن اشاره کرده است. یک تعریف کوتاه و در بردارنده مهمترین معیارهای خوانش تمدنی یک پدیده این است که آن پدیده را در گسترده‌ترین و جامع‌ترین و پیچیده‌ترین سطح مناسبات انسانی در نظر بگیریم. گسترده‌ترین سطح مناسبات انسانی سطحی فراتر از سطح خانوادگی، قبیلگی، محلی، شهری، استانی، کشوری، منطقه‌ای، قاره‌ای و حتی سطح جهانی است. گسترده‌ترین سطح مناسبات انسانی سطحی فراتر از سطح جهانی است، چون افزون بر جهان‌نگری، نگاهی به گذشته و آینده هم در آن وجود دارد. جامع‌ترین سطح مناسبات انسانی نیز سطح توجه همزمان به همه نظامات مختلف اجتماعی است. وقتی یک پدیده را که می‌تواند یک رویداد، یک متن، یک دیدگاه، یک نماد و یا هر چیز دیگری باشد در جامع‌ترین سطح مورد توجه قرار می‌دهیم یعنی به همه تأثیرگذاری‌ها و تأثیرپذیری‌های آن در نظام‌های مختلف اجتماعی نظر می‌افکنیم. پیچیده‌ترین سطح مناسبات هم آن است که مسائل مختلف مرتبط با یک پدیده در نقطه تلاقی سطوح و نظام‌های مختلف در درون یک کل یک‌پارچه مورد توجه و بررسی قرار گیرد. ۴ مرداد ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
السلام علیک یا اباعبدالله گونه‌شناسی شبهات عاشورایی و رهیافتی برای پاسخ به آن‌ها ـ از دو قسمت شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ برابر با شب ششم محرم (14 اوت)، بحثی با عنوان " گونه‌شناسی شبهات عاشورایی و رهیافتی برای پاسخ به آن‌ها " به صورت مجازی در اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا ارائه شد که گزارشی کوتاه از مفاد آن چینن است: مقدمه ـ فراوانی پرسش‌ها و شبهه‌ها حضور مجازی در جمع دانشجویان عزیز عضو اتحادیه انجمنهای اسلامی یادآور جلسات حضوری پرشور با شما دانشجویان بااخلاص، دغدغه‌مند، سخت‌کوش، نکته‌بین و متدین در چند نوبت سفر تبلیغی در سال‌های گذشته است. برای یکایک شما آرزوی تندرستی و کامیابی دارم. در روزگاری که حجم ابهام‌های واقعی و یا غیرواقعی و پرسش‌سازی‌ها و شبهه‌سازی‌های طبیعی و یا مدیریت شده در باره قیام حضرت سید الشهداء علیه السلام بسیار زیاد است، سزاوار است درنگی در باره چگونگی مواجهه با این پدیده داشته باشیم. البته مخاطب اصلی این سخن وعاظ و منبری‌ها و متولیان امور دینی هستند، ولی از آن جا که معمولا انجمن‌های اسلامی به ویژه انجمن‌های اسلامی دانشجویی در خارج از کشور محل مراجعه دانشجویان پرسشگر و محلی مناسب برای این گونه گفت‌وگوهاست، مناسب دیده شد این سخن کوتاه هم به این موضوع اختصاص یابد. شکل‌های گوناگون دسته‌بندی شبهات و پرسش‌ها پرسش‌ها و شبهه‌های عاشورایی از منظرهای مختلف قابل دسته‌بندی است. اگر بر پایه سه مؤلفه مهم انگیزه، تبار و موضوع آن‌ها را دسته‌بندی کنیم، می‌توانیم به چنین گونه‌شناسی برسیم: • پرسش‌ها و شبهه‌های عاشورایی از نظر انگیزه که می‌توان آن‌ها را به دو دسته غرض‌ورزانه و حقیقت‌جویانه تقسیم کرد. • پرسش‌ها و شبهه‌های عاشورایی از نظر تبار علمی که می‌توان آن‌ها را به دو دسته علمی (دارای یک منطق قابل فهم و دفاع در چارچوب یکی از دانش‌ها) و غیر علمی تقسیم کرد. • پرسش‌ها و شبهه‌های عاشورایی از نظر موضوع که به دو دسته ناظر به خود قیام حضرت و ناظر به رفتارهای ما قابل تقسیم است. دو تقسیم‌بندی نخست یعنی تقسیم‌بندی از منظر انگیزه و تبار در حقیقت یک تقسیم‌بندی به خوب و بد است، به این معنی که پرسش و شبهه غرض‌ورزانه بد و فاقد ارزش و پرسش و شبهه حقیقت‌جویانه خوب است، همان طور که پرسش و شبهه غیرعلمی بد و پرسش و شبهه علمی خوب و ارزشمند است. رهیافتی مهم برای پاسخ به پرسش‌ها و شبهه‌های عاشورایی در حالت طبیعی این سخن گزاف نیست که وظیفه متولیان امور دینی نسبت به پرسش‌ها و شبهه‌های حقیقت‌جویانه و علمی، باید یک برخورد ایجابی و همدلانه و همراه با احساس مسؤولیت نسبت به مطرح کننده آن باشد و چه بسا بتوان گفت نسبت به پرسش‌ها و شبهه‌های غرض‌ورزانه چنین وظیفه‌ای متوجه آنها نیست. به عبارت دیگر تفاوت شیوه برخورد ما با این دو دسته متفاوت پرسش‌ها و شبهه‌های عاشورایی کاملا طبیعی و قابل درک است، ولی با توجه به شرایط کنونی فرهنگی و وضعیت دین‌ورزی مردم ونیز تجربه‌های موجود، به نظر می‌رسد سزاوار است این رهیافت تغییر کند و همه ما این وظیفه را بر دوش خود احساس کنیم که تا حد ممکن غرض‌ورزی‌های احتمالی نهفته در پرسش‌ها و شبهه‌ها را نادیده بگیریم و همه آن‌ها را به چشم یک کوشش حقیقت‌جویانه بنگریم. به بیانی دیگر اصل را بر این بگذاریم که در باره قیام سید الشهداء علیه السلام هر چه گفته می‌شود پرسش واقعی است. اگر در شرایط عادی، بین روش پاسخ‌گویی به پرسش (که اغلب حقیقت‌جویانه است) با پاسخ‌گویی به شبهه (که اغلب غرض‌ورزانه است) به دلیل تفاوت پیش‌فرض‌های ما در باره هر یک از این دو، تفاوت وجود دارد، در شرایط کنونی باید چشم بر این تفاوت بست و همه را به چشم پرسش نگریست. در همین چارچوب پیشنهاد می‌شود در باره پرسش‌ها و شبهه‌های ناظر به خود قیام حضرت هم بکوشیم آن را معطوف به فهم و تقریر خودمان از قیام آن حضرت کنیم. اولین و مهمترین پیامد این نگاه که انگیزه پیشنهاد آن هم هست، احترام به مخاطب و یک برخورد همدلانه با او و کوشش برای فهم حداکثری سخنان اوست و این همان چیزی است که باید از آن به عنوان یکی از گمشده‌ها و یا بایسته‌های همیشگی تبلیغ دینی از آن یاد کرد. در پرتو چنین نگاهی بازخوانی متون دینی نیز تفاوت‌هایی پیدا خواهد کرد. ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
السلام علیک یا ثار اللهامت‌گرایی در نهضت عاشورا؛ چیستی و دلالت‌ها ـ از سه قسمت روز چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۰ برابر با شب عاشورای ۱۴۴۳ ق. بحثی با عنوان "امت‌گرایی در نهضت عاشورا؛ چیستی و دلالت‌ها" در وبینار نشست‌های عاشورائی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی ارائه شد که گزارش فشرده آن چنین است: ... اشهد أنّک قتلت و لم تمت بل برجاء حیاتک حییت قلوب شیعتک وَ بِضِیَاءِ نُورِکَ اهْتَدَى الطَّالِبُونَ إِلَیْکَ‏ ... (زیارت امام حسین علیه السلام در نیمه شعبان) گواهی می‌دهم که تو کشته شدی، اما نمردی؛ بلکه به امید زندگی تو، دل‌های پیروانت زنده شد و در پرتو نور تو خواهندگان به سویت راهنمایی شدند. ضمن تسلیت ایام شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، یاد مرحوم استاد مهدی پیشوایی را که به تازگی در پی ابتلا به کرونا به رحمت خدا پیوستند گرامی می‌دارم. امت و امت‌گرایی مراد از امت، همان جامعه اسلامی یعنی جامعه تشکیل شده از مسلمانان با محوریت و پیشوایی پیامبر است. این جامعه که پیامبر آن را در بدو ورود به مدینه بنیان نهادند، همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد، با این تفاوت که محوریت پیامبر پس از رحلت ایشان جنبه معنوی یافته است. انسجام و یک‌پارچگی سیاسی این جامعه نیز با روی کار آمدن عباسیان و جدا شدن منطقه اندلس از سلطه دولت مرکزی آسیب دید و پس از آن تا به امروز، جهان اسلام به صورت یکپارچه تابع یک دولت مرکزی واحد نبوده است، ولی وحدت معنوی جهان اسلام با محوریت پیامبر و قرآن و کعبه همچنان پا بر جاست. امت‌گرایی در گفتار یعنی توجه به این که نهضت سیدالشهداء علیه السلام در ظرفی به نام امت اسلامی به وقوع پیوست و رعایت مصالح و مفاسد این جامعه بزرگ بر این نهضت اثرگذار بوده است. واکاوی امت‌گرایی در نهضت امام حسین علیه السلام یعنی توجه کردن به پیام‌های این نهضت فراتر از یک مذهب یا مکتب یا جریان خاص فقهی، کلامی و سیاسی و اجتماعی خاص و برجسته ساختن پیام‌هایی که همه آحاد و گروه‌های موجود در امت اسلامی را مخاطب قرار می‌دهد. رابطه امت‌گرایی با دیگر لایه‌های هم‌گرایی در نهضت عاشورا اگر از منظر باورهای دینی به نهضت عاشورا نگریسته شود، چهار لایه برای پیام‌های آن می‌توان در نظر گرفت: • لایه پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام، به این معنی که نهضت عاشورا دارای پیام‌هایی ویژه شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام است و رعایت مصالح و مفاسد جامعه شیعی در نهضت عاشورا اثرگذار بوده است و در نتیجه نهضت عاشورا از ظرفیت ایجاد هم‌گرایی بین پیروان اهل بیت علیهم السلام برخوردار است. • لایه امت اسلامی، به این معنی که نهضت عاشورا دارای پیام‌هایی ویژه همه آحاد و گروه‌های امت اسلامی است و رعایت مصالح و مفاسد امت در این نهضت اثرگذار بوده است، و در نتیجه نهضت عاشورا از ظرفیت ایجاد هم‌گرایی در سطح امت اسلامی برخوردار است. • لایه بین الادیانی، به این معنی که نهضت عاشورا فراتر از امت اسلامی، برای پیروان ادیان آسمانی دارای پیام است و در نتیجه این نهضت دارای ظرفیت ایجاد هم‌گرایی دینی در بین پیروان ادیان آسمانی هم هست. • لایه فرادینی، به این معنی که نهضت عاشورا حتی برای کسانی که به یک دین آسمانی باور ندارند، ولی از جوهره انسانیت برخورداند دارای پیام است، و در نتیجه این نهضت دارای ظرفیت ایجاد هم‌گرایی بین همه انسان‌ها فراتر از دین و آیین آن‌ها هم هست. تأکید بر امت‌گرایی که در پیوند با دومین لایه از چهار لایه‌ای است که ذکر شد، به معنای نادیده گرفتن دیگر لایه‌ها نیست؛ بلکه برای تأکید بر توجه به این بُعد و لایه در کنار دیگر ابعاد و لایه‌هاست. درک جامع پیام‌های دینی نهضت عاشورا در گروه توجه هم‌زمان به این لایه‌هاست. توجه به هر یک از این لایه‌ها نباید به گونه‌ای باشد که با دیگر لایه‌ها ناسازگار باشد. به عنوان مثال اگر پیام‌های درون شیعی این نهضت به گونه‌ای فهم شود که در تضاد و تغایر با پیام‌های معطوف به امت باشد می‌توان درستی فهم خود را زیر سوال برد. ۲۸ مرداد ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔹 خوانش تمدنی خطبه شامیه زینب کبری سلام الله علیها ـ از سه قسمت پنج‌شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ بحثی با عنوان "خوانش تمدنی خطبه شامیه زینب کبری سلام الله علیها" در حسینیه مجازی پژوهشکده اسلام تمدنی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی ارائه شد که گزارش آن چنین است: مقدمه ـ مفهوم خوانش تمدنی خوانش تمدنی نگاهی تازه به تراث دینی و عاشورایی است که در کنار و در ادامه گفتمان‌های گوناگونی که تاکنون در تحلیل عاشورا وجود داشته است، می‌کوشد عاشورا را در مقیاس تمدنی فهم کند و پیام‌ها و دلالت‌های آن در سطح تمدن را بکاود. خوانش تمدنی بر پایه تعریف متداول تمدن، بررسی پیام‌های فراگیر گفتارها و رفتارهای عاشورایی است که می‌تواند مخاطبانی فراتر از یک زمان خاص و زمین خاص داشته باشد و در گسترده‌ترین، فراگیرترین و پیچیده‌ترین سطح مناسبات انسانی اثرگذار باشد. خوانش تمدنی به این معنی قرابت مفهومی و حتی گاه با اندکی مسامحه همسانی مفهومی با رویکرد تمدنی و با گفتمان تمدنی دارد. قانون تاریخی به مثابه یک موضوع تمدنی یکی از نکاتی که بر پایه معیار ذکر شده، یک موضوع تمدنی به شمار می‌رود و در خوانش تمدنی رویدادها جایگاهی ویژه می‌یابد، مسأله قانون تاریخی است که در دوران معاصر نزد مسلمانان با عنوان سنت‌های الهی شناخته می‌شود. البته روشن است که سنت‌های الهی دامنه‌ای گسترده‌تر از سنت‌های تاریخی دارد و بسیاری از قلمروهای غیرتاریخی را هم در برمی‌گیرد ولی سنت‌های تاریخی بیش از دیگر سنت‌ها در دوران معاصر مورد توجه اندیشمندان مسلمان قرار گرفته است. زیرا این قوانین به ویژه قوانینی که قرآن معرفی و بیان کرده است، از دگرگونگی و جا به جایی به دورند و نسبت به جوامع بشری، جاودانگی دارند و می‌توانند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر همه نظام‌های مختلف اجتماعی اثرگذار باشند و مفهوم تمدنی بودن آن‌ها هم همین است. سنت‌های الهی هم یک موضوع تمدنی هستند و هم اشاره به آن‌ها و پرداختن به آن‌ها و استناد به آن‌ها برخاسته از یک رویکرد تمدنی است. از این رو، استناد نقش‌آفرینان عاشورا به سنت‌های الهی را می‌توان بخشی از پیام‌های تمدنی به شمار آورد. خطبه شامیه حضرت زینب سلام الله علیها خطبه حضرت زینب کبری سلام الله علیها در شام که در قدیم‌ترین منابع اسلامی درج شده است تا کنون بیشتر از منظر وجه حماسی آن و بازتاب شجاعت علوی و فاطمی بازتاب یافته در آن مورد توجه بوده است، و این گفتار کوتاه می‌کوشد از منظر تمدنی نگاهی به آن بیاندازد. نقل‌های این خطبه در منابع گوناگون، همچون هر گزارش تاریخی دیگر، تفاوت‌هایی جزئی با یکدیگر دارد. متن مورد استناد در اینجا متن درج شده در کتاب ارزشمند بلاغات النساء نوشته ابوالفضل احمد بن ابی‌طاهر ملقب به ابن طیفور (۲۸۰ ق.) است. این خطبه پس از شهادت امام حسین علیه السلام و بردن کاروان اسراء به کوفه و از آنجا به شام و به دربار یزید و اهانت یزید به سر بریده سیدالشهداء علیهم السلام ایراد شده است. یزید در این مجلس اشعاری خواند و در آن، پیروزی ظاهری خود بر امام حسین علیه السلام را انتقام از کشته‌های قریش در غزوه بدر شمرد و زینب کبری سلام الله علیها در مقام نقد رفتار و سخن یزید این خطبه را ایراد فرمودند. ۲۲ شهریور ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 سهم توده‌ها و نخبگان برای کمک به نقش‌آفرینی نهضت امام حسین علیه السلام در دنیای معاصر ـ از دو قسمت روز چهارشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۰، سمینار مجازی "الامام الحسین علیه السلام و مکانته فی العالم المعاصر" از سوی مؤسسة البیان للتواصل و التأصیل با همکاری رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در لبنان با حضور تنی چند از اندیشمندان جهان اسلام برگزار شد. گزارش فارسی مقاله‌ای که در این سمینار با عنوان "دور الجماهیر و النخب فی الاستخدام الفعال لحركة الحسین علیه السلام في العالم المعاصر" ارائه شد، چنین است: افزایش توجه به امام حسین علیه السلام و شعائر حسینی در دنیای معاصر قابل انکار نیست. این توجه در دو قلمرو متفاوت آشکارا به چشم می‌آید: قلمرو مناسکی و قلمرو علمی. حجم قابل توجه پژوهش‌ها و کتاب‌ها و مقالات و همایش‌ها و سخنرانی‌ها در باره ابعاد تاریخی، اعتقادی، جامعه‌شناختی، حماسی، ادبی و آیینی حادثه عاشورا که به صورت آشکار و بر اساس آمارهای رسمی قابل استخراج از مراکز داده‌پردازی علمی هر سال بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شود، گواه خوبی بر این افزایش توجه در قلمرو علمی است. و بهترین شاهد برای افزایش توجه در قلمرو مناسکی هم، افزایش کمی و کیفی مراسم عزاداری در روز عاشورا در سراسر جهان و نیز افزایش کمی و کیفی حضور مردم در پیاده‌روی اربعین است. روشن است که وقتی از جایگاه امام حسین علیه السلام در جهان معاصر سخن می‌گوییم نباید تنها به این افزایش سطح توجه به آن امام شهید بسنده کنیم و بدان، دل خوش داریم، بلکه باید به ظرفیتی که امام حسین علیه السلام برای تحولات بزرگ در دنیا ایجاد کرده است، هم بپردازیم. باید این ظرفیت را شناخت و به آن فعلیت بخشید. در مقایسه دو قلمرویی که نام برده شد، یعنی قلمرو مناسکی و قلمرو علمی، وجه مناسکی به صورت آشکاری بر و جه علمی غلبه دارد، زیرا هم نقش‌آفرینان آن که اغلب از توده‌های مردمند، بیشترند و هم جلوه‌ها و آثار آن بیشتر به چشم می‌آید و هم بازتاب رسانه‌ای بیشتر دارد. از سوی دیگر به انجام رساندن وجه علمی اهتمام به نهضت امام حسین علیه السلام بر دوش نخبگان است ولی وجه آیینی آن یا یکسره بر دوش توده مردم است و یا مردم و نخبگان در کنار هم آن را سامان می‌دهند. بنا بر این روشن است که وجه مناسکی در مقایسه با وجه علمی بسیار پرشورتر و گسترده‌تر و عمومی‌تر باشد. ولی همه ما می‌دانیم که وجه مناسکی شعائر حسینی اگر به صورت مستمر در پیوند با پیام‌ها و آموزه‌های بنیادی فرهنگ عاشورا نباشد، به تدریج از روح خود فاصله می‌گیرد و اثرگذاری مطلوب خود را از دست می‌دهد. قرآن به صراحت در آیه ۴۵ سوره مبارکه عنکبوت، می‌فرماید که نماز باید نمازگزاران را از فحشاء و منکر باز دارد ولی همان طور که همه ما در عمل مشاهده می‌کنیم، وقتی این عبادت که ستون دین شمرده شده است، از روح خود فاصله بگیرد هر چقدر هم باشکوه برگزار شود هیچ بازدارندگی از فحشاء و منکر نخواهد داشت. افزایش توجه به سالار شهیدان در دنیای معاصر بسیار امیدبخش است، ولی روشن است مادام که این توجه به تحولات عینی و ملموس در زیست مسلمانان نیانجامد، نمی‌توان مدعی شد این توجه در مسیر مطلوب قرار داد. با تأکید دوباره بر بر اهمیت بسیار زیاد وجه مناسکی عاشورا، و با وجود ظرفیت بسیار بزرگ فراهم آمده به وسیله آن، به نظر می‌رسد بزرگ‌ترین چالش فراروی نقش‌آفرینی بایسته فرهنگ عاشورا در دنیای معاصر، غلبه یافتن وجه مناسکی بر وجه معرفتی و علمی و خالی شدن تدریجی مناسک از روح و پیام اصلی عاشوراست. و بر پایه همین تحلیل، به نظر می‌رسد تنها راه دور ماندن از این آسیب، این است که همه فعالیت‌های دینی از جمله شعائر حسینی و عاشوراپژوهی با نگاه تمدنی و رویکرد تمدنی صورت پذیرد تا بتواند نقش بایسته خود را در جهان معاصر ایفا کند. ۲۶ شهریور ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔹 مرحوم پیشوایی و تاریخ مقدس ـ از سه قسمت امشب پنج‌شنبه اول مهر ۱۴۰۰ مراسم بزرگداشت مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای پیشوایی به صورت مجازی از سوی معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبیلغات اسلامی برگزار شد. در این مراسم بحثی با عنوان "مرحوم پیشوایی و تاریخ مقدس" ارائه شد که گزارش آن چنین است: مقدمه در آستانه چهلمین روز درگذشت مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای مهدی پیشوایی (۱۳۲۱ ـ ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ ش.) بار دیگر این مصیبت بزرگ را به خانواده و دوستان و شاگردان و خانواده بزرگ تاریخ تسلیت عرض می‌کنم. این حادثه تلخ با رحلت فرزند برومندشان مرحوم مهندس پیشوایی تلخ‌تر و جانکاه‌تر شد. خداوند هر دو عزیز را از رحمت و غفران و رضوان خویش متنعم کناد. مرحوم پیشوایی در یک نگاه همه کسانی که با مرحوم پیشوایی آشنایی داشتند سلامت نفس، چهره گشاده و لبخند همیشگی و صفا و صمیمیت ایشان را در کنار فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی و مدیریت علمی آن مرحوم را همواره به خاطر دارند. حیطه‌ اصلی فعالیت ایشان تاریخ بود و آثاری ارزشمند در این زمینه از خود باقی گذاشتند و کمتر طلبه‌ای در دو سه دهه اخیر است که آثار ایشان را به عنوان متن آموزشی و یا کمک‌آموزشی مطالعه نکرده باشد. حضور بسیار مؤثر ایشان در برنامه پرسمان تاریخی رادیو معارف در کنار فعالیت‌هایی که نام برده شد، یک برگ زرین و پرافتخار دیگر در کارنامه علمی ایشان و نشان‌دهنده اهتمام جدی آن مرحوم به ارائه مباحث تاریخی متناسب با نیاز مخاطب است و امید است این اقدام ایشان نصب العین تاریخ‌پژوهان ما به ویژه در حوزه قرار گیرد و آن‌ها نیز به نیازها و عطش مردم عزیزمان به ویژه جوانان عزیز توجه کنند و بخشی از زمان خدمت خود را به پاسخ به پرسش‌های فزاینده و گونه‌گون مردم به ویژه جوانان اختصاص دهند. با توجه به اهتمام مرحوم پیشوایی به تاریخ، مناسب است در مجلس تکریم ایشان هم نکته‌ای در این زمینه ذکر شود. تاریخ مقدس یکی از عرصه‌های تاریخ‌نگاری، عرصه‌ای به نام تاریخ مقدس است که همچون همه دیگر مفاهیم، تعریف واحدی از آن وجود ندارد. گاه این تعبیر را برای اشاره به تاریخ موجود در کتاب مقدس و عهدین به کار می‌برند و لذا در این کاربرد، تاریخ مقدس در حقیقت به معنای تاریخ موجود در کتاب مقدس و مطالب تاریخی موجود در عهدین است. توماس الوود Thomas Ellwood تاریخ مقدس را به این معنی به کار برده است. ولی گاه مراد از تاریخ مقدس مطلق شگفتی‌های قلمرو معنوی و عملکرد ماوراء العطبیعه است؛ به عنوان نمونه مارک لوث Mark Looth در کتاب "تاریخ مقدس؛ فرشتگان و عارفان و هوش برتر چگونه جهان ما را ساختند؟" که سال گذشته به زبان فارسی هم ترجمه شد، چنین برداشتی از مفهوم تاریخ مقدس را مبنا قرار داده است. کاربرد سوم تاریخ مقدس بر پایه یک توسعه مفهومی، شاخه‌ای از تاریخ‌نگاری است که علاوه بر تاریخ برگرفته از عهدین، تاریخ کلیساها را هم در بر می‌گیرد. (ادامه دارد) ۱ مهر ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔹 گریزناپذیری گذار از وصف به هنجار در مطالعات اربعین ـ از سه قسمت روز دوشنبه ۵ مهر ۱۴۰۰ همزمان با روز اربعین، بحثی با عنوان "گریزناپذیری گذار از وصف به هنجار در مطالعات اربعین" در اولین همایش ملی مطالعات اربعین (برگزار شده از سوی بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی ـ شعبه قم) ارائه شده که گزارش آن چنین است: اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ ـ اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ ـ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ ـ اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ ـ اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ مقدمه ضمن تسلیت ایام اربعین شهادت سیدالشهداء علیه السلام، از دوستان بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی ـ شعبه قم برای ابتکار در انتخاب موضوع این همایش ملی تشکر می‌کنم. انتخاب این موضوع یعنی ایستادن پس از مدتی حرکت و نگاه کردن به راه طی شده و راه پیش رو و ارزیابی وضعیت خود. تحول کمی و کیفی در مطالعات اربعین همزمان با گسترش چشمگیر سنت دیرپای پیاده‌روی اربعین در دو دهه اخیر، مطالعات اربعین نیز یکباره دستخوش تحول کمی و کیفی گسترده‌ای شد. اگر تا پیش از دو دهه اخیر مطالعات و پژوهش‌های اربعین تنها محدود به این بود که آیا خاندان رسالت پس از رهایی از اسارت در اربعین همان سال ۶۱ ق. در مسیر بازگشت به مدینه از کربلا عبور کردند و یا در سال بعد، اکنون شاهد نوشته‌های گوناگون و پرشماری از منظرهای مختلف در باره اربعین هستیم. دسته‌بندی‌های ممکن برای مطالعات و پژوهش‌های اربعین مطالعات و پژوهش‌های گسترده اربعینی از منظرهای مختلف قابل دسته‌بندی است. مثلا می‌توان این مطالعات را به مطالعات علمی و هنری تقسیم کرد و سپس مطالعات علمی را بر اساس تبار دانشی موضوعات به شاخه‌های مختلف تقسیم و برای هر یک از شاخه‌ها نیز، نمونه‌‌هایی را ذکر نمود؛ مانند مطالعات قرآنی و روایی (برای بررسی ریشه‌های تاریخی و روائی پیاده‌روی و آداب آن)، کلامی (از منظر پیوند آن با عقلانیت و مهدویت)، تاریخی (اعم از تاریخ نخستین اربعین و تاریخ پیاده‌روی اربعین و سندپژوهی متنی و تصویری پیاده‌روی در سده اخیر)، فلسفه تاریخی (پیوند پیاده‌روی با سنت‌های الهی و تداوم تاریخی جریان حق و مهدویت)، عرفانی و سلوکی، اخلاقی و تربیتی، فقهی، جامعه‌شناختی، روانشناختی، فرهنگی، ارتباطاتی (رسانه‌ای و نشانه‌شناختی)، مردم‌شناختی، سیاسی، اقتصادی، سیاحتی و جهانگردی، روابط بین‌الملل (اعم از روابط دو کشور ایران و عراق و مسائل منطقه‌ای مانند مقاومت و مسائل جهانی). این مطالعات را از نظر رویکردی نیز می‌توان به مطالعات با رویکرد سیاسی یا فرهنگی یا دینی یا آیینی و یا تمدنی تقسیم کرد. از نظر ژرفای بررسی نیز این مطالعات قابل تقسیم به مطالعات روایی و تحلیلی و تبیینی و ترویجی است، همان طور که از نظر سطح تحلیل نیز به مطالعات فردی، خانوادگی (با تأکید بر نقش زنان)، اجتماعی و تمدنی قابل تقسیم است. تقسیم‌بندی‌های دیگری هم می‌توان به آن چه ذکر شد، افزود، مثلا مطالعات اربعین را از نظر دینی به سه سطح مطالعات درون دینی، بین الادیانی و فرادینی می‌توان تقسیم کرد. مطالعات درون دینی و حتی درون‌مذهبی اربعین که روشن است کدام‌هاست، ولی مطالعات مربوط به مقایسه پیاده‌روی اربعین با پیاده‌روی به قصد زیارت در دیگر ادیان مانند پیاده‌روی در مسیر یاکوب به سوی زیارتگاه سنت جیمز در اسپانیا و یا پیاده‌روی به سوی کلیسای ماریا بیستریسا Marija Bistrica در منطقه زابک Zabok در پنجاه کيلومتری زاگرب از نمونه‌های مطالعات بین الادیانی و مطالعه در زمینه پیامهای بشری و انسانی اربعین در شمار مطالعات فرادینی قرار می‌گیرد. اگر روزی بانک جامع نوشته‌های مرتبط با اربعین تشکیل شود، از طریق کلیدواژه‌های کتاب‌ها و مقالات و سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها می‌توان به یک دسته‌بندی دقیق‌تر از آثار اربعینی دست یافت. ۶ مهر ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 عاشورای حسینی در خامه علامه حکیمی ـ از پنج قسمت پنج‌شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ در یکی از جلسه‌های سلسله نشست‌های عاشورایی که پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام با همکاری انجمن تاریخ‌پژوهان عهده‌دار برگزاری آن بود، بحثی با عنوان "عاشورای حسینی در خامه علامه حکیمی" ارائه شد که گزارش آن اکنون به مناسبت چهلمین روز درگذشت آن عالم فرزانه تقدیم دوستان می‌شود: مقدمه ضمن تسلیت ایام شهادت امام سجاد علیه السلام، باید افسوس خورد که چرا این قصه پر غصه تاریخ باز مکرر شد که چهره‌هایی مانند مرحوم محمدرضا حکیمی پس از رفتنشان و وقتی که دیگر جز از طریق آثارشان نمی‌توان از علم و فیض آن‌ها بهره برد، مورد توجه قرار می‌گیرند. مرحوم حکیمی و نگاه به تاریخ مرحوم حکیمی یک مورخ نبود ولی حجم نوشته‌های در پیوند با تاریخ ایشان بسیار زیاد است. ایشان افزون بر کتاب‌هایی که ویژه بزرگانی مانند میرحامد حسین و شرف الدین و علامه امینی و دیگر بیدارگران اقالیم قبله نگاشته‌ند، سی و هفت مقاله نیز در یادنامه‌ها که ویژه شخصیت‌های مخلتف دینی و فکری است از خود به یادگار گذاشته‌اند، ولی با این وجود نمی‌توان ایشان را یک مورخ خواند. خود نیز چنین ادعایی نداشتند و در جایی به صراحت می‌گویند که هدف من از پرداختن به این شخصیت‌ها، شرح‌حال‌نگاری نیست، بلکه پرداختن به "نکته‌ها و خصوصیات و ویژگی‌هایی هست که ممکن است سرمایه تربیت دیگران و خودسازی خودسازان شود و در سطح جامعه و تاریخ و فرهنگ اهمیت داشته باشد." (فیلسوف عدالت، ص ۴۲) مرحوم حکیمی در مقدمه زندگی‌نامه خودنوشت خود، در این باره چنین می‌نویسد: "بنده خودم چند شرح حال نوشته‌ام که اصولا هیچکدام جنبه شرح حال نویسی ندارند، بلکه به طور خاص، غرضم تحلیل ابعاد شخصیت‌هایی چند بوده است که فکر می‌کنم هر کدام از جهاتی می‌توانند سرمشق و نمونه باشند. و این بنده بدنبال همین نکته‌ها در زندگی این بزرگواران بوده‌ام، نه این که بخواهم صرفا تاریخ تولد و فوت و بقول قدما زایچه شخص را ترسیم کنم و از اولاد و احفاد نام ببرم. " (فیلسوف عدالت، صص ۴۲ ـ ۴۳) بر همین اساس اگر از نگاه متعارف تاریخ‌پژوهی به نوشته‌های تاریخی ایشان نگاه شود، مواردی مانند پای‌بند نبودن به ذکر سند و منبع در همه جاهایی که نیازمند ذکر سند است، عدم رعایت ضوابط تاریخ‌نگاری به ویژه عدم نسبی رعایت توالی زمانی در بیان رویدادها، پیوند گاه ضعیف شواهد تاریخی اقامه شده برای اثبات مدعا، عدم تناسب کامل بین عنوان مباحث و محتوای آن مانع از آن است که این آثار را همسان دیگر پژوهش‌های تاریخی قرار داد. البته نگاه ویژه ایشان به تاریخ یعنی کاویدن آن چه ممکن است سرمایه تربیت دیگران و خودسازی خودسازان شود، خود گونه‌ای از تاریخ‌ورزی است که می‌بتوان آن را در چارچوب مباحث مربوط به معنی تاریخ و یا تأویل در تاریخ بررسید. آثار عاشورایی مرحوم حکیمی مرحوم حکیمی دو کتاب مستقل با موضوع عاشورا به نام‌های قیام جاودانه (دربردارنده سرآغاز و هشت فصل) و عاشورا؛ مظلومیتی مضاعف (دربردارنده پنج مقاله) دارد و در کتاب بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی هم فصلی ویژه عاشورا اختصاص داده است. افزون بر این در جای جای دیگر آثار خود از سرود جهش‌ها گرفته که در شمار نخستین نوشته‌های اوست تا کتاب امام در عینیت جامعه که در شمار آثار میانه اوست و مروری بر زندگی ائمه اطهار علیهم السلام دارد تا کتاب منهای فقر که در شمار آخرین نوشته‌های اوست، اشارات و تصریحاتی به قیام و پیام عاشورا دارد. آن چه در این‌جا بیان می‌شود بیشتر مستند به دیدگاه بازتاب یافته ایشان در دو کتاب و یک مقاله مستقل است که در سطرهای نخستین این پاراگراف نام آن‌ها برده شد. به راستی آدمی آرزو می‌کند که به جای سخن گفتن در باره دیدگاه عاشورایی حکیمی، تنها به خواندن نوشته‌های ایشان بپردازد. قلم ویراسته و فاخر و نافذ ایشان به ویژه آن گاه که از حماسه‌ها می‌گوید و به صورت مشخص آن گاه که از حماسه عاشورا می‌گوید آن چنان گیرا و مسحور کننده است که دل کندن و چشم برگرفتن از آن را بسیار دشوار می‌کند. نجوایی که ایشان در فصل دوم کتاب عاشورا، مظلومیتی مضاعف دارد و در آن "بیدادهایی را که بر ستمدیدگان رفته است و می‌رود دوباره در گوش عاشورا زمزمه" می‌کند و "خون دلی را که بر گونه‌های انسان بی‌پناه روان است را بر لوح عاشورا" می‌نگارد آن چنان بر قله زیبایی و استواری و پیام‌آوری است که برای هر بند آن بی هیچ زیاده‌گویی می‌توان جستاری و یا حتی دفتری نوشت. ۸ مهر ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 برگزاری نشست "بررسی جایگاه تاریخ اسلام جدید کمبریج؛ در پژوهش‌های آکادمیک و کاربرد آن به مثابه منبعی دانشگاهی" ـ از سه قسمت روز سه‌شنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۰، نشست “بررسی جایگاه تاریخ اسلام جدید کمبریج؛ در پژوهش‌های آکادمیک و کاربرد آن به مثابه منبعی دانشگاهی” از سوی گروه مطالعات تاریخی (کارگروه مطالعات تاریخ اسلام) پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی سمت به صورت مجازی برگزار شد. در این نشست که آقای دکتر محمد احمدی‌منش دبیری آن را بر عهده داشتند، چهار نفر دیدگاه‌های خود را در باره موضوع نشست، مطرح ساختند: سرکار خانم دکتر فهیمه مخبر دزفولی، آقای دکتر مسعود صادقی، آقای دکتر ابراهیم موسی‌پور بشلی و بنده.  گزارشی کوتاه و ویراسته از مطالبی که از سوی حقیر مطرح شد، همراه با افزوده‌هایی اندک بر پایه مطالب مطرح شده در بخش پاسخ به پرسش‌ها، چنین است: مقدمه از برنامه‌ریزان و دست‌اندرکاران برگزاری این نشست و نیز استادان محترم که درخدمتشان هستیم تشکر می‌کنم. بر اساس هماهنگی قبلی در این نشست تنها به بیان کلیاتی در باره کتاب بسنده می‌شود و بررسی تفصیلی و یا بررسی  انتقادی کتاب را باید به فرصتی دیگر وانهاد. معرفی کتاب ویرایش نخست کتاب تاريخ اسلام کمبریج The Cambrige history of Islam  در سال ۱۹۷۰ م. در دو جلد با ویراستاری سه خاورشناس پرآوازه یعنی پیتر هولت Peter Hot ، آن لمبتون Ann Lambton و برنارد لوئیس Bernard Lewis منتشر شد. ترجمه فارسی این کتاب هم در سال ۱۳۷۷ ش. با قلم مرحوم احمد آرام از سوی انتشارات امیرکبیر در دسترس قرار گرفته است. ویرایش جدید این کتاب با عنوان The New Cambridge History of Islam در سال ۲۰۱۰ م. منتشر شده است. سرویراستاری این مجموعه شش جلدی که جمعا ۴۷۷۴ صفحه دارد، بر عهده مایکل کوک Michael Cook و ویراستاری هر یک از  مجلدات به ترتیب بر عهده این افراد بوده است:  • جلد اول: شکل‌گیری جهان اسلام، ویراستار: چیس، اف. رابینسون Chase F. Robinson (۸۲۳ صفحه) • جلد دوم: غرب جهان اسلام از قرن یازدهم تا هجدهم میلادی، ویراستار: ماریبل فی‌یرو Maribel Fierro (۸۴۲ صفحه)  • جلد سوم: شرق جهان اسلام از قرن یازدهم تا هجدهم میلادی، ویراستار:  دیوید مورگان David Morgan و آنتونی رید Anthony Reid (۷۰۷ صفحه) • جلد چهارم: فرهنگ‌ها و جوامع اسلامی تا پایان قرن هجدهم میلادی، ویراستار: روبرت اروین Robert Irwin (۸۵۸ صفحه) • جلد پنجم: جهان اسلامی در عصر چیرگی غرب، ویراستار:  فرانسیس رابینسون Francis Robinson (۸۰۵ صفحه) • جلد ششم: مسلمانان و مدرنیته: فرهنگ و جامعه اسلامی از ۱۸۰۰ م. بدین سو، ویراستار: روبرت و. هفنر Robert w. Hwfner (۷۳۹ صفحه) نسخه الکترونیک این مجموعه، در قالب پی‌دی‌اف به آسانی و رایگان در دانشگاه کمبریج در دسترس است. ۲۹ آبان ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔹 نگاه فاطمی به مشترکات شیعی ـ سنی؛ بررسی موردی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ـ از سه قسمت چهار‌شنبه، ۱۵ دی ۱۴۰۰ و در شب شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها، در مراسمی که به صورت مجازی از سوی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا با همکاری مجمع انجمن‌های اسلامی منطقه بریتانیا و مجمع انجمن‌های اسلامی دانشجویان منطقه فدراسیون روسیه برگزار شد، بحثی با عنوان "نگاه فاطمی به مشترکات شیعی ـ سنی؛ بررسی موردی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله" ارائه شد که گزارش آن چنین است:  مقدمه با توجه به تغییر گفتمانی تدریجی فرهنگ عزاداری فاطمی و غیرفاطمی در کشور ما و به حاشیه رانده شدن تدریجی گفتمان معرفت‌افزا و چیرگی گفتمان مناسک‌گرا، ما اکنون دو گزینه پیش روی داریم: تن سپردن به این تغییر گفتمان و دست کشیدن از ادامه گفتن‌ها و نوشتن‌ها و ابراز نگرانی‌ها از این تغییر و یا ادامه دادن گفتن‌ها و نوشتن‌ها با انگیزه جلوگیری از خاموشی کامل گفتمان‌معرفت‌افزا با وجود نومیدی از هوشیار شدن بزرگان دین نسبت به پیامدهای این گفتمان جدید. بی‌ هیچ سخنی، روشن است که اقتداء و اهتداء به پیشوایان دینی، ما را به سوی گزینه دوم می‌کشاند. بر این پایه، هر چند در دوران کنونی و در یک نگاه کلی، فضای مجالس فاطمی ما اغلب به فضای عاطفی و احساسی و اقناعی نزدیک شده است و در نتیجه، با تغییر ذائقه مخاطبان، مباحث علمی در مجالس عزاداری نه رونقی دارد و نه بهایی، باز این وظیفه بر دوش مبلغان دینی سنگینی می‌کند که این مناسبت‌ها را مغتنم شمرند تا نَمی از یَم معارف قرآنی و نبوی و علوی و فاطمی برگرفته شود.  تاریخ مضاف و تحول در سیره‌پژوهی  یکی از تحولات مهم در نگاه به تاریخ اهل بیت علیهم السلام در دهه‌های اخیر، تحول سیره‌پژوهی از سیره‌پژوهی فردمحور به سیره‌پژوهی جامعه‌گرا و از سیره‌پژوهی جامعه‌گرا به سیره‌پژوهی تمدن‌گراست. این مهم را در فرصتی دیگر باید با حوصله و دقتی بیشتر بررسید ولی یکی از گونه‌های تاریخ‌نگاری همسو با این تحول در سیره‌پژوهی، تاریخ مضاف یا همان مطالعات تاریخی بین‌رشته‌ای است. در چنین نگاهی به تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام، قرار نیست کشفی تازه در عرصه گزارش رویدادها صورت بندد، ولی همواره با نگاه‌هایی تازه به رویداد و تحلیل‌هایی نو در چارچوب و از منظرهای مختلف روبرو خواهیم بود.  تقلیل‌گرایی در مجالس فاطمی در مجالس فاطمی کنونی ما نوعی نگاه تقلیل گرایانه به شخصیت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها دیده می‌شود، بدین معنی که از انبوه مسائل مربوط به تاریخ، سیره، معارف، اندیشه‌ها و فضائل دریاوش آن بانوی بزرگ دو عالم، تنها به بخشی از رویدادهای پس از رحلت پیامبر بسنده می‌شود و دیگر موارد کأن "لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا" وانهاده شده است. نمونه‌ای از این مسائل، نگاه حضرت زهراء سلام الله علیها به مشترکات شیعی و سنی مانند پیامبران پیشین، قرآن، پیامبر و امت پیامبر، باورهای دینی، اخلاق و احکام شرعی است.  پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در خطبة لُمّه نمونه‌ای که در این گفتار کوتاه بدان اشاره می‌شود، تحلیل حضرت زهرا سلام الله علیها در بخش نخست خطبة لُمّه ـ که ما از آن، بیشتر با عنوان خطبه فدکیه یاد می‌کنیم ـ در باره پیامبر است که می‌توان آن را به شش بخش تقسیم کرد. این گفتار، تنها در پی برجسته ساختن این عبارات و جلب نگاه پژوهشگران و باورمندان حضرت صدیقه کبری به آن برای واکاوی و تبیین است.  یک. پیوند پیامبر با عالم پیش از خلقت وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبی مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیبِ مَكْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهایةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّـهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ. و گواهى می‌دهم که پدرم محمّد بنده خدا و فرستاده اوست، او را پیش از آن که پیامبر کند برگزیده بود، و پیش از آن که برگزیند نام‌بردار ساخته بود و پیش از آن که او را برانگیزاند برتر نهاده بود، این، وقتی بود که آفریده‌ها در پرده غیب نهان بودند، و پوشیده در تاریکی‌ها بودند و با مرز نیستی هم‌نشینی داشتند، خداوند چنین کرد چون به  انجام کارها آگاهی داشت و به رویدادهای زمانه‌ها احاطه داشت و به زمان و مکان پدیده‌ها شناخت داشت. (ادامه دارد.) ۱۷ دی ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔸 تشیع معرفتی و زهرای مرضیه سلام الله علیها ـ از دو قسمت روز پنج‌شنبه ۳۰ دی ۱۴۰۰ در مراسم هفتگی قرائت زیارت عاشورای دانشگاه باقر العلوم علیه السلام، بحثی با عنوان "تشیع معرفتی و زهرای مرضیه سلام الله علیها" ارائه شد که گزارشی فشرده از آن چنین است: تحولات بنیادی در یک جامعه و تقسیم‌بندی‌های جدید متأثر از آن تحولات اساسی در هر جامعه‌ای دسته‌بندی‌های جدیدی به دنبال دارد، مثلا وقتی اسلام ظهور کرد و جامعه اسلامی تشکیل شد، دسته‌بندی‌هایی مانند مؤمنان و منافقان و کافران معنی پیدا کرد و یا دسته‌بندی‌هایی بر پایه مذهب مانند شیعه و سنی و یا بر پایه نگرش‌های کلامی مانند معتزلی و اشعری پدیدار شد. برخی از این دسته‌بندی‌ها بی‌تردید ریشه در دوران پیش از اسلام دارد ولی تعین اجتماعی آن‌ها مربوط به دوره اسلامی است.  بروز اجتماعی دو نوع تشیع پیروزی انقلاب اسلامی هم چنین پیامدی برای تشیع داشته است. دست کم سه نوع شناخته شده تشیع إثنی‌عشری، تشیع اسماعیلی و تشیع زیدی قرنهاست در جهان اسلام شناخته شده است، ولی اکنون در پی تحولات فکری و فرهنگی و سیاسی برآمده از انقلاب می‌توان از گونه‌های جدیدی از تشیع نام برد که گوش‌های ما با برخی از آن‌ها مانند تشیع انگلیسی آشناست. به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین تقسیم‌بندی‌‌ها از نظر نوع نگاه به باورهای شیعی و امتداد اجتماعی آن به ویژه با نگاهی به حیات فکری و فرهنگی کنونی ایران، تقسیم تشیع به تشیع مناسکی و تشیع معرفتی است. در نگاهی کلی مهم‌ترین رسالت تشیع مناسکی را می‌توان چنین برشمرد: زنده نگاه داشتن شعارها و مؤلفه‌های هویتی تشیع، ابراز ارادت به ساحت قدسی پیشوایان معصوم و مظلوم شیعه، آشکار ساختن بغض تاریخی در گلو نهفته شیعیان، گستراندن هر چه بیشتر مناسک و تبدیل به مناسک کردن هر چه چیزی که اندک قابلیتی در این زمینه داشته باشد؛ و همه این‌ها بدون توجه به مصالح و مفاسد امت اسلامی. و به همین سان مهم‌ترین رسالت تشیع معرفتی را که تشیع فقاهتی هم زیر مجموعه آن قرار می‌گیرد، چنین است: بازخوانی و بازتولید اندیشه شیعی متناسب با عطش معنوی و معرفتی جهان امروز و ارائه یک نمونه زیست شیعی شایسته الگوبرداری از سوی هر کسی که به جهانی بهتر از آن چه هست می‌اندیشد.  گفتمانی شدن دو نوع تشیع آن چه انقلاب بزرگ اسلامی و حماسه دفاع مقدس را رقم زد یک نظام باورها و ارزش‌های دربردارنده این دو نگاه بود، ولی این دو نگاه که قطعا می‌توان ریشه و پیشینه‌ای پیش از انقلاب هم برای آن‌ها نشان داد، اکنون متأسفانه در چهره دو گفتمان، تعین بیرونی یافته است، به گونه‌ای که این دو گفتمان نقش تکمیل خود و حتی شانس همزیستی مسالمت‌آمیز را از دست داده و خواسته یا ناخواسته و آگاهانه یا ناآگاهانه پا به عرصه ستیز با یکدیگر نهاده‌اند و بر پایه عواملی مختلف گفتمان مناسک‌گرا حس پیروزی در میدان به خود گرفته و هر روز که می‌گذرد عرصه را بر گفتمان معرفت‌گرای شیعی تنگ‌تر می‌کند و آن را به حاشیه می‌راند. مفاهیم بنیادی تشیع مانند امامت و ولایت، مهدویت، انتظار، شهادت، عدالت، بقیع، اربعین، چهره‌های الگو از معصومان علیهم السلام گرفته تا علمای دیار در این دو گفتمان دو تعریف و دو نقش و دو گونه متفاوت ویژگی دارند.  حضرت زهرا سلام الله علیها در دو گفتمان مختلف حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها نیز در گفتمان تشیع مناسکی به گونه‌ای فهم و روایت و پاس داشته می‌شود و در گفتمان تشیع معرفتی به گونه‌ای دیگر. حضرت زهرای مناسک‌گرایان نماد مظلومیت است و ایام فاطمیه فرصتی برای ابراز ارادت به آن حضرت و آشکار ساختن کینه نسبت به متعدیان به حق آن بانوست و حضرت زهرای معرفت‌گرایان افزون بر همان مظلومیت، یکی از نمادها و کانون‌های اندیشه‌ای مکتب اهل بیت علیهم السلام است و ایام فاطمیه فرصتی برای خوانش‌های مکرر گفتار و رفتار به یادگار مانده از آن بانو متناسب با نیازهای کنونی شیعیان و مسلمانان و پیروان دیگر ادیان آسمانی و حتی دیگر مردمان است.  ادعای گفتمان تشیع معرفتی این است که نگاه به صدیقه کبری سلام الله علیها در آثار همه بزرگان شیعه همواره یک نگاه معرفتی و غیرمنحصر به نگاه مناسکی بوده است، و اکنون جای افسوس بسیار است که این نگاه در مجالس فاطمی به حاشیه رانده شده است. (ادامه دارد.) ۲ بهمن ۱۴۰۰ @MohsenAlviri
🔹 حدیث نامکرر اختلاف دیدگاه در باره حوزه و تمدن‌سازی ـ از دو قسمت یادداشت زیر روز چهارشنبه ۹ دی ۴۰۰ در سایت مباحثات به نشانی زیر منتشر شده است:  حدیث نامکرر اختلاف دیدگاه در باره حوزه و تمدن‌سازی – مباحثات (mobahesat.ir) مقدمه سایت مباحثات چندی پیش استاد محترم جناب آقای رسول جعفریان در دو متن کوتاه(توئیت) نکاتی پیرامون بحث تمدن‌سازی و نقش حوزه علمیه بیان کرده‌اند که در پی بازنشر یادداشت ایشان در یکی از گروه‌های واتساپی و درخواست یکی از اعضای گروه از آقای دکتر الویری برای بیان دیدگاه خود در این زمینه، ایشان هم دیدگاه خود را در قالب یادداشت زیر در همان گروه منتشر ساختند. اکنون با توجه به اهمیت موضوع، متن کوتاه استاد آقای جعفریان و پاسخ آقای دکتر الویری (با کسب اجازه از هر دو استاد گرامی) به صورت عمومی بازنشر می‌شود. یادداشت کوتاه استاد آقای جعفریان « با تشکیل گروه تمدن اسلامی در این جا و آنجا و از جمله برخی از پژوهشگاه‌ها، تمدن درست نمی‌شود. تمدن را مردم، دولت، برنامه‌ریزی علمی و نیروی متخصص ایجاد می‌کند. هزینه اینها را باید در دانشگاه و صنعت هزینه کرد تا تمدن درست شود. باید نیروی متخصص و نخبه در کشور بماند تا تمدن درست کند» «اشکال این است که در ۵۰ سال کذشته، دیگران کشف علمی یا اختراع جدید و ..دارند و ما بدون این‌که مشارکت علمی و تکنیکی در این امور داشته باشیم فقط حکمش را بیان می‌کنیم! اشکالی ندارد، امر شرعی است. اما اولا خوب بشناسیم و نیامده انکارش نکنیم، ثانیا داعیه حل همه معضلات را نداشته باشیم» پاسخ آقای دکتر الویری (با حذف تعارفات ابتدای یادداشت) پیش از این نیز در سال ۱۳۹۸، به بهانه نقدی که از استاد گرامی جناب آقای جعفریان در باره نشست "مسأله آب و آینده آن در جهان اسلام" (برگزار شده از سوی پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی دفتر تبلیغات اسلامی)، که در گروهی منتشر شده بود، گفت‌وگوی مکتوب مفصلی با این استاد عزیز داشتم که بازتابی تقریبا گسترده در پایگاه‌های اطلاع‌رسانی با گرایش‌های فکری مختلف، داشت، به عنوان نمونه: http://farhangemrooz.com/news/59922/جدال-قلمی-رسول-جعفریان-و-محسن-الویری-در-مورد-تمدن-اسلامی-صبغه http://basijnews.ir/fa/news/9162023/صبغه-دینی-به-علوم-ره-به-ناکجاآباد-می-بردبینش-تمدنی-را-تقویت-کنیم... در ادامه آن گفت‌وگو، اکنون نیز بنده مخالفتی با بخش عمده موضع و سخنان دردمندانه حضرت استاد جعفریان ندارم. بنده هم بر این باورم تعداد قابل توجهی از گروه‌ها و مجموعه‌هایی که ذیل عنوان تمدن نوین اسلامی پدید آمده‌اند و فعالیت‌های آن‌ها، اگر در مسیر تمدن‌سوزی نباشد، به آسانی نمی‌توان آن‌ها را همسو با تمدن‌‌سازی پنداشت. ولی با وجود این هم‌آوایی نسبت به یادداشت آقای جعفریان، نسبت به متنی که بازنشر شده ‌است، شش نکته را که شاید بتوان آن‌ها را نقد به حساب آورد و البته با تأکید بر آن چه در دفتر تبلیغات اسلامی می‌گذرد، شایسته تأمل می‌دانم: ۱. یکسان‌انگاری همه مجموعه‌های فعال در حوزه تمدن‌پژوهی و فرق ننهادن بین آن‌ها ـ سویه کلی گزاره‌های استاد جعفریان در این یادداشت و به یک چوب راندن همه کسانی که پای در عرصه تمدن‌پژوهی و تمدن‌نویسی نهاده‌اند، به راستی دل‌آزار است. هم پیش از این، از این استاد گرامی دعوت کرده‌ایم که از نزدیک در جریان فعالیت‌های زیر نظر میز تمدن اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی قرار بگیرند و هم اکنون این دعوت را تکرار می‌کنیم. با این تفاوت که قبلا بنده به اعتبار بر عهده داشتن مسؤولیت این میز، اصالتا این دعوت را انجام دادم و اکنون نیابتا. این نوع نادیده گرفتن زحمات طاقت‌فرسای دوستان جوانی که کارهایی بسیار خوب در سال‌های اخیر انجام داده‌اند و همسان انگاشتن کار آن‌ها با پاره‌ای شعارهای سطحی، شاید که آنان را در ادامه این مسیر دشوار دلسرد کند. نمایشگاه سالانه دفتر تبیلغات اسلامی در دو سال اخیر در هفته پژوهش و نمایشگاهی که ویژه مطالعات و فعالیت‌های تمدنی، اخیرا در دانشگاه تهران برپا شد مجالی برای آگاهی از این فعالیت‌ها فراهم آورده بود. ۲. در هم‌آمیختن ادعاهای تمدن‌سازی و کوشش‌های معطوف به تقویت بینش تمدنی ـ در ادامه بند پیش، استاد جعفریان عزیز هیچ تفکیکی بین شعارها و برنامه‌های مجموعه‌های فعال در حوزه تمدن ندارند، درست است که برخی دوستان آن چنان ساده‌انگارانه از تمدن سخن می‌گویند که گویی اگر یک دولت مورد نظر آن‌ها به قدرت برسد، به فاصله چند سال یک تمدن در مقیاس ملی شکل خواهد گرفت و همه کشورهای اسلامی هم در برابر ما به صف خواهند ایستاد تا در برابر ما کرنش کنند. (ادامه دارد.) ۵ بهمن ۱۴۰۰ @MohsenAlviri