eitaa logo
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
1.1هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
#بِسم‌الࢪب‌الشهدا ولۍاگہ شهید بشین تابوتتون بہ بوسہ آسیدعلۍ متبࢪڪ میشہ.! قشنگ‌نیس(: #تولد۱۳۷٠/۰۴/۲۱ #شهادت۱۳۹۶/٠۵/۱۸ خادم‌المحسن: @Bisimchi_hojaji فروش‌کتاب‌سربلند: @Atfe_M84 #ڪانال_ࢪسمۍ #باحضوࢪخانواده‍‌شهید #ڪپۍباذڪࢪصلوات‌
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ چهار پاسدار شهید مدافع حرم لشکر 8 نجف اشرف در یک ردیف. از راست به چپ در ردیف اول: شهید موسی جمشیدیان، شهید محسن حججی، شهید حمید رضا دایی تقی، یکی از همکاران شهدا و شهید حسن احمدی.
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
⭕️ چهار پاسدار شهید مدافع حرم لشکر 8 نجف اشرف در یک ردیف. از راست به چپ در ردیف اول: شهید موسی جمشید
هدیھ به شهدا و بࢪادࢪ شهیدمان آقا محسن حججۍ زیاࢪت عاشوࢪا ࢪا بخوانیم و تقدیم ڪنیم بࢪسد بھ دستشان ان شاءالله و دعاگویمان باشند🌹🌹 ⇦بزࢪگواࢪانۍ ڪھ تمایل داࢪند شࢪڪت ڪنند دࢪ لینڪ زیࢪ اعلام بفࢪمایند⇩ https://abzarek.ir/service-p/msg/1160337
⎋ ◌داداش محسن بࢪاے دلهایمان تو بࢪادࢪے ڪن◌
محــــღـن دلـها| 𝑀𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃𝒟𝑒𝓁𝒽𝒶
⎋ ◌داداش محسن بࢪاے دلهایمان تو بࢪادࢪے ڪن◌ #بࢪادࢪ_شهیدم
🍃میدونۍ دلم لڪ زده بࢪاے چھ حالۍ؟؟ 🍃زیࢪباࢪون باشۍ🌧 و مداحۍ آسیدࢪضانࢪیمانۍ 🍃باشھ🎧 و اشڪ باشھ😭 و یادمان شهداے 🍃نجف آباد پیش ࢪفیق آسمونیت باشۍ💔 ؟
بہ‌قوݪ‌شہید‌حججۍ: خدایا! مرگۍبہمون‌‌بده.. ڪہ‌همہ‌حسرتشوبخورن!💔 -قشنگ‌نیست‌خدایی؟!(: ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جانِ‌خواهر باش‌وروشن‌ڪن‌جہانم‌را... وگرنہ‌بےحضورِتـو درجہانِ‌من‌بہ‌غیرازخاڪ‌وخاڪستر ڪہ‌چیزے‌نیست! 🪴 ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثانیاّ دلتنگم.. ثالثاً دلگیرم.. رابعاً خسته ام.. - اولاً؟! اولاً همیشه دوستت دارم(:🖤
🌹❤️ صباح الخير للذين مازالت الضحكة على وجوههم رغم كل شيء. «صبح بخیر به کسانی که با وجود همه چیز هنوز لبخند بر لب دارند.» 🪴 ♥️
خدایا! چمران نیستم که برایت زیبا بنویسم.... همت نیستم که برایت زیبا شهید شوم.... آوینی نیستم که برایت زیبا تصویرگری کنم... متوسلیان نیستم که برایت زیبا جاوید شوم... بابایی نیستم که برایت زیبا پرواز کنم... حججی نیستم که برایت سر دهم٠٠ پرنده پر شکسته ای هستم که نیاز به مرهم دارم...🕊️ پس پروردگارا خودت مرهم رنج‌هایم باش... مرهم ما ظهور حجت توست... اللهم عجل لولیک الفرج...👌🏻💓
گویند چرا دل به شهیدان دادی ؟ ولله که من ندادم ... آنها بردند
چند صباحی است که در رسانه ملی نیز با پخش برنامه «از لاک جیغ تا خدا» با چنین افرادی آشنا می‌شویم؛ سوژه مطلب پیش‌رو نیز یکی از همان موارد جذاب و خواندنی است. مشروح صحبت‌های این بانو را در زیر می‌آوریم.
همسرم بی‌غیرت نبود در گذشته ظاهرم به‌ گونه‌ای بود که از پوشش ظاهری خوبی برخوردار نبودم و می‌توانم بگویم به معنای واقعی یک بدحجاب بودم. در پوششم از رنگ‌بندی‌های متنوع استفاده می‌کردم، به‌ گونه‌ای که جذاب و مورد پسند دیگران باشد، همواره با خود می‌گفتم داشتن حجاب، هنر نیست، اگر این گونه در جامعه حاضر شوند و با وجود نگاه‌های هیز نامحرمان در امان بمانند، این هنر است. همسرم راضی به این پوشش نبود و واقعاً ناراحت بود، این من بودم که به او تحمیل می‌کردم که بدحجاب باشم، شوهرم بی‌غیرت نبود اما از درون می‌شکست.
باحجاب‌ها را به سُخره می‌گرفتم ۳۲ سال سن دارم و خدا را شکر می‌کنم که امروز می‌توانم بگویم که یک محجبه هستم؛ حالا هم وقتی بد‌حجابی‌ها را می‌بینم به خودم جرأت نمی‌دهم کسی را نصیحت کنم یا عقایدم را به او تحمیل کنم. دو پسر ۱۴ و ۱۶ ساله دارم که حاضر نمی‌شدند در جمع‌ها همراهم باشند و یک دختر ۳ ساله دارم که لباس‌هایش را با خودم سِت می‌کردم و ناخواسته عقایدم به او تحمیل می‌شد. همیشه فکر می‌کردم حجاب عقب‌ماندگی و تحجر است و باحجاب‌ها را به سُخره می‌گرفتم؛ الان خودم به درد آنها دچار شدم و بعد از باحجاب شدن مورد تمسخر قرار می‌گیرم. روزی که می‌خواستم محجبه شوم، حقیقتاً خجالت‌زده بودم که این ناشی از حال و روز گذشته‌ام بود. فروشنده لوازم‌التحریر هستم، بعد از اینکه باحجاب شدم برخی از آشنایان مرا نمی‌شناختند، واقعاً حجاب به سلاحی برای حفظ من تبدیل شد.
شب چهارم محرم در محرم امسال، اتفاقی، مسیر زندگی مرا تغییر داد، هیچ شناختی نسبت به شهدای مدافعان حرم نداشتم و بر این باور بودم که آنها خودخواه هستند که از خانواده خود می‌گذرند تا در کشوری دیگر کشته شوند؛ تا اینکه شبی به یکی از شهدای مدافع حرم وقتی در حال ذبح او بودند، توهین کردم. شب چهارم محرم در عالم خواب دیدم چند تا خانم محجبه، چادری را به من هدیه کردند، حیران از خواب برخاستم، دوباره به خواب رفتم، باز هم همان خانم‌ها را دیدم که مقنعه سرم گذاشتند و پیشانی مرا بوسیدند، نسبت به این کارشان معترض شدم، باز هم از خواب بلند شدم، رفتم خواب را برای همسرم تعریف کنم اما شنیده بودم که خواب بد را تعریف نمی‌کنند. خوابیدم تا اینکه صبح از خواب بیدار شدم اما باز هم متقاعد نشدم که این خواب بد را برای کسی تعریف کنم.
صبح روز پنجم محرم ساعاتی از صبح نگذشته بود که باز هم خواب به سراغم آمد، این‌بار در خواب، شهید مدافع حرم محسن حججی که پرچمی به دستش بود را دیدم، خودش را معرفی کرد و گفت: آرزویم شهادت بود، من سرم رفت تا روسری‌ات نرود، اگر حجابت را رعایت کنی نزد خدا عزیز می‌شوی و ... . قبل از این خواب اصلاً شهید حججی را نمی‌شناختم، در فضای مجازی به‌ دنبال نامش رفتم تا اینکه عکس‎های بی‌سر او را دیدم، زندگی‌اش را مطالعه کردم و صحبت‌ها و نگرانی‌هایش را در مورد حجاب شنیدم. پس از شناخت کامل شهید، منقلب شدم و دیگر اشک امانم نمی‌داد، خواب را برای همسرم تعریف کردم و گفتم: «می‌خواهم چادری شوم». همسرم گفت: «اگر می‌خواهی مدت کوتاهی به‌ طور احساسی چادر بگذاری و دوباره از کار خودت پشیمان شوی، این کار را اصلاً انجام نده». همچنان در پی تعبیر کردن خوابم بودم و احساس می‌کردم تعبیر خوابم این است که باید چادری شوم.