‌‌ 🕊🌱 ‌‌ خون‌شهید، جاذبه‌ےخاڪ‌راخواهدشڪست؛ وظلمت‌را‌خواهد‌دَرید، ومعبرے‌ازنورخواهدگشود؛ وروحش‌را‌از‌آن،‌ بہ‌سفرے‌خواهد‌برد‌ ڪه‌براے پیمودن‌آن، هیچ‌راهے‌جز #شهادت ‌وجود‌ندارد. ‌ #شهید_محسن_حججی 🥀 #شهید_مرتضی_آوینی 🕊 #شهیدانه 🌷

بزرگواران یه مصاحبه از خواهر شهید حججی هست تو یک‌کانالی میزارم اینجا برا کسایی که میخان با شهید بیشتر اشنا بشن🌱✨

خب بریم سراغ مصاحـبه🌱😅 سلـام خـدمت شـما خواهـر بزرگـوار🌱'! خـب بریـم سـراغ مصاحـبه•• اول میشـه شهـید رو معرفـی کنید و یـه بیـوگـرافـی از شهـید بدیـد؟

#جوابشون ¹-بسم رب الشهدا و الصدیقین. خدمت همه شما عزیزان عرض سلام و ادب و احترام دارم. آقا محسن متولد ²¹ تیر ماه ¹³⁷⁰ و فرزند سوم خانواده هستند. از دوران نوجوانی پا به عرصه ی اردوی جهادی و کارهای فرهنگی گذاشتن... سال ⁹⁴ اولین حضورشون در سوریه بود و سال ⁹⁶ برای بار دوم به سوریه اعزام شدن که اینبار به آرزوشون رسیدن و به درجه رفیع شهادت نائل شدن...🌿 •••••••

#سوالمـون 🔗²- بـه نظـر شما چه چیزی باعـث میشه که شهدا این قدر سـخت کوش باشند و بـرای اسلام سخت کار کنند و سختی برایشـان معنا نداشته باشه؟ 🔗³-اخـلاقیات این شهیـد چجوری بود؟

#جوابشون ²_ببینید دقتی ایمان آدم قوی باشه و اعتقادات راسخ باشه.اون موقعه ک سختی اصلا معنایی نداره...شهدای عزیز ما اونقدر با عشق و خالصانه به سمت هدفشون قدم برداشتند ک هیچ گاه احساس خستگی نکردند.....🌿 •••••••

#جوابشون ³_اینکه حاج قاسم میگفتن شرط شهید شدن شهید بودن است رو من واقعا حس کردم...شهدا قبل از اینکه شهید بشن، پاک و شهیدانه زندگی میکنن....آقا محسن توی خانواده و فامیل و حتی جامعه زبانزد بودن.از نظر اخلاق عالیشون..احترامی ک به پدرو مادر میگذاشتن..رفتارشون با کوچیک و بزرگ..بحث اعتقاداتشون...درس خوندنشون...کارکردن و اینکه چقدر قشنگ با رفتارشون تو دل همه جا باز کرده بودن....🌿 ••••••

#سوالمـون 🔗⁴-ویـژگی بارز اخـلاقی ایشـون چی بود؟ 🔗⁵-رابـطه شون با خانواده به خصوص مادر و پدر چجـوری بود؟

#جوابشون ⁴_ویژگی بارزشون از دیدگاه من بی ریا و خالصانه برای خدا کار کردنشون بود...خیلی از کارهای خیری ک انجام میدادن رو هیچ کس نمیدونست و ما بعد شهادتشون متوجه شدیم....🌿 •••••••

#جوابشون ⁵_اوج احترام به پدرو مادر در وجود ایشون تجلی داشت....هرموقع ک خونه پدرو مادر میومدن دستشون رو میبوسیدن.هیچ وقت جلوی ایشون بلند صحبت نکردن یا اینکه ندیدم هیچ وقت رفتاری داشته باشن ک پدرو مادر ناراحت بشن.توی همه کارهاشون با پدرم مشورت میکردن.و همیشه کمک حال پدرم بودن. ایشون همیشه میگفت آقا محسن عصای پیری منه....🌿 ••••••••

#سوالمـون 🔗⁶-چجوری خانواده و همـسر رو راضی کردن برن سوریـه؟ 🔗⁷-چهرشـون آرامش خاصی داره حتی زمانی که در اسارت بودن نظرتون چرا؟

#جوابشون ⁶-ببینید همیشه وقتی بحث سوریه رفتن ایشون پیش میومد همه نگران میشدیم و استرس کل وجودمون رو میگرفت.... خب بالاخره اوضاع سوریه و شهدایی که میاوردن باعث میشد دلشوره داشته باشیم ولی اقا محسن اونقدر زیبا و منطقی درمورد دلیل رفتنشون به سوریه صحبت میکردن و از مظلومیت مردم سوریه میگفتن، از اینکه حرم حضرت زینب در خطره و از هدف زیبایی که داشتن حرف میزدن،ک همه رو راضی میکرد.. دلیل دیگه شم شور و اشتیاق فراوانی بود که برای رفتن داشتن و وقتی پدرو مادرم اینقدر اصرار و علاقه ایشون رو دیدن راضی شدن.. که البته ماجرای مشهد رفتن و رضایت گرفتن از مادرم هم از دلایل مهم راضی شدن پدرو مادر برای رفتن ایشون به سوریه بود🌿 ••••••