🔴نمی دانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم...
نمیدانم چه شد که #سرنوشت مرا به این راه پر از #عشق رساند ؛ نمی دانم چه چیزهایی عامل آن شد ؛
.
⬅ولی ️بدون شک شیر حلال #مادرم ، #لقمه_حلال پدرم و #انتخاب_همسر در آن اثر داشته است...
.
💖(📝قسمتی از وصیتنامه #شهید_محسن_حججی )
.
💖 #همسر #شهید_حججی :
🔴شب #خواستگاری آقامحسن از من خواسته بود در مسیری حرکت کنم که سعادت و #شهادت را به دنبال داشته باشد ؛
عقد بودیم که خیلی اتفاقی به این فکر افتادم پیشنهاد رفتن و پیوستن به #سپاه را به او بدهم. ابتدا گفتند باید فکر کنم اما بعد از گذشت مدتی کوتاه، جواب مثبت دادند و گفتند که بله من مشتاقم و مسیرم را پیدا کردم. بعد هم رفتند دنبال کارهای استخدام و از سال ۹۳ عضو رسمی این نهاد شد... آقامحسن بعد از آنکه وارد سپاه شد عصرها به کتابفروشی مؤسسه #شهید_حاج_احمد_کاظمی میرفت و پولی را که از قِبَل این کار به دست میآورد، برای #اردوهای_جهادی به مناطق محروم کنار میگذاشت...
.
🔴این اواخر در فضای مجازی از نظر #فرهنگی بسیار فعال بود،مخصوصا نسبت به صحبتهای رهبر انقلاب دغدغه خاصی داشت ؛ میگفت وقتی که آقا فرمودهاند: «جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است» ،تکلیف ما را در انجام کار فرهنگی روشن کردهاند. ما نباید این عرصه را خالی بگذاریم. شبهایی بود که تا صبح بیدار میماند، #کتاب میخواند یا روی بیانات #حضرت_آقا کار میکرد و نکات مهم را داخل سایت یا کانال موسسه میگذاشت...
.
🔴درمورد رفتن به سوریه هیچ وقت نگفتم نرو! بلکه برعکس، همیشه سعی کردم مشوق اصلیاش در این راه باشم. بار دوم حتی با اینکه تازه بچه دارشده بودیم ساک سفرش را خودم بستم و اتیکتی که روی آن نوشته بود«#جون_خادم_المهدی» را به لباسش زدم!...
.
🔴من همه جا گفتهام #همسر من قطعا به خاطر شیرپاکی که خورد و نان حلالی که سر سفره پدرشان بود، به این مقام رسید و البته خودش هم به حق #امام_حسین (ع) را شناخت و نسبت به مقام ایشان معرفت پیدا کرد...
.
🔴دغدغه آقا محسن برای #تربیت علی چه قبل از #تولد و چه بعد از تولد خیلی زیاد و عجیب بود. روی لقمهای که میخوردیم خیلی حساس بود. حتی در دوران بارداری من خیلی حواسش بود هرجایی نروم و هرچیزی را نخورم. خمسش را به موقع میداد و رد مظالم هم پرداخت میکرد. به شدت روی #بیت_المال و #حق_الناس حساس بود و دقت عمل داشت....
.
.
❤ #همسر_یعنی_همسفر_تا_بهشت
#زندگی_به_سبک_شهدا
#زندگی_اسلامی_ایرانی
سلام دوستان یه کانالی آوردم براتون پر از چیز های مذهبی 👇🏻
#دلنوشته
#شعر
#شنیدنی
#کتاب
#طنز
#استوری
#پروفایل
#یادت _باشد
#آیه_گرافی
#حدیث_گرافی
#حدیث
#تلنگرانه
#شهیدانه
#شهید_شناسی
#حجاب
#حاج_قاسم
#فاطمیه
#امام_زمان
#خود_سازی
لینک کانال 👇🏻💚
@moheban_hosain
🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷
مرتب پیش امام جماعت مساجدِ شهرمی رفت وبا آن ها حرف میزد.
می گفت:«اجازه بدید چند دقیقهای بین دو نماز حرف بزنم کتابی رو به نمازگزار معرفی کنم.»
آن ها هم قبول می کردند. محسن کتابی را انتخاب می کرد و درباره آن برای مردم توضیح میداد. مردم هم خوب استقبال می کردند و می خریدند.
یک شب محسن توی یکی از مساجد،فقط شصت کتاب فروخت.حتی یکبار رفت پیش امام جمعه نجف آباد و به او گفت:«حاج آقا،توخطبه هاتون جای یه چیز خالیه .»
امام جمعه گفت:«چی؟»
گفت :«کتاب.اگه زحمتی نیست دربارهی این مسئله حرف بزنید.چون حضرت آقا خیلی تاکید داره روی کتاب وکتابخونی.»
حاج آقای حسناتی راهم آورد توی خط.از آن هفته به بعد ،حاج آقا توی خطبه هایش مرتب درباره کتاب حرف می زد و کتاب های نابِ دفاع مقدس رابه مردم معرفی می کرد.
نماز جمعه که تمام می شد،مردم می آمدند واز نمایشگاهی که من ومحسن بیرون مصلا زده بودیم ،کتاب می خریدند.
چقدر کتاب مفاتیح الحیات ودا ونورالدین فروختیم.چقدر کتاب من زنده ام ونامیرا وهنرِاهل بیت علیهم السلام فروختیم.
چقدر کتاب خاک های نرم کوشک و سلام بر ابراهیم وشاهرخ وطیب فروختیم .بالای ده هزارتا.واقعاًاستقبال می کردند.
هرکسی محسن را می دید فکر می کرد او با این فروش بالا ،چه سودهنگفتی را به جیب می زند.
اما محسن پول خیلی کمی را برای خودش برمی داشت.شاید در حدّ هیچ.همه ی سودها را می ریخت توی حساب مؤسّسه.
می گفت:«برای اردوهای جهادی.»
آنقدر توی کار کتاب بود که هر وقت نگاهش می کردی،بی اختیار لیست بلند بالایی از کتاب های مختلف توی ذهنت رژه می رفت .
#کتاب📖
#شهید_محسن_حججی
هدایت شده از ˼خودسازےبراےظهور⸀
صد در صد کتاب خاک های نرم کوشک رو بخرید بخونید بچه ها صد در صد ❗️❗️
ی کتابی از شهید برونسی مثل کتاب سلام بر ابراهیم ✨
#کتاب
#خاکهاینرمکوشک
#محرم_به_سبک_شهدا🌷
#شهیدمحسن_حججی🌷
هر شـب🌙 وسـطِ های های گریه هایش میزد روی شانه ام: "رفیق! دعا کن منم این طور شهید بشم"🕊
وقتی از اِرباً اِربا شدن علی اکبر (ع) میخواند💔
وقتی از گلوی بریده ی حضرت علی اصغر (ع) می گفت،😭
وقتی از جدا شدن دستان حضرت عباس (ع) می گفت ؛ وقتی از بی سر شدن امام حسین (ع) ضجه می زد و حتی از اسارت حضرت زینب (س)💔
.
یک شب از دستش کلافه شدم، بهش توپیدم: .
"مسخره کردی ما رو؟؟
هر شب هر شب دوست داری یه شکلی #شهید بشی!🍃
لبخندی زد و گفت: "حاجی، دعا کن فقط! .
💥{چقدر لایق شد به همه شکل شهید شد 😭🌷🥀}
📚 #کتاب سربلند ، روایت زندگی
#شهید_محسن_حججی✨
سالروز شهادت 🌷🥀
هدیه صلوات ✨
#شهدا_را_یادکنید_باذکر_صلوات 🌷
🔴نمی دانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم...
نمیدانم چه شد که #سرنوشت مرا به این راه پر از #عشق رساند ؛ نمی دانم چه چیزهایی عامل آن شد ؛
.
⬅ولی ️بدون شک شیر حلال #مادرم ، #لقمه_حلال پدرم و #انتخاب_همسر در آن اثر داشته است...
.
💖(📝قسمتی از وصیتنامه #شهید_محسن_حججی )
.
💖 #همسر #شهید_حججی :
🔴شب #خواستگاری آقامحسن از من خواسته بود در مسیری حرکت کنم که سعادت و #شهادت را به دنبال داشته باشد ؛
عقد بودیم که خیلی اتفاقی به این فکر افتادم پیشنهاد رفتن و پیوستن به #سپاه را به او بدهم. ابتدا گفتند باید فکر کنم اما بعد از گذشت مدتی کوتاه، جواب مثبت دادند و گفتند که بله من مشتاقم و مسیرم را پیدا کردم. بعد هم رفتند دنبال کارهای استخدام و از سال ۹۳ عضو رسمی این نهاد شد... آقامحسن بعد از آنکه وارد سپاه شد عصرها به کتابفروشی مؤسسه #شهید_حاج_احمد_کاظمی میرفت و پولی را که از قِبَل این کار به دست میآورد، برای #اردوهای_جهادی به مناطق محروم کنار میگذاشت...
.
🔴این اواخر در فضای مجازی از نظر #فرهنگی بسیار فعال بود،مخصوصا نسبت به صحبتهای رهبر انقلاب دغدغه خاصی داشت ؛ میگفت وقتی که آقا فرمودهاند: «جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است» ،تکلیف ما را در انجام کار فرهنگی روشن کردهاند. ما نباید این عرصه را خالی بگذاریم. شبهایی بود که تا صبح بیدار میماند، #کتاب میخواند یا روی بیانات #حضرت_آقا کار میکرد و نکات مهم را داخل سایت یا کانال موسسه میگذاشت...
.
🔴درمورد رفتن به سوریه هیچ وقت نگفتم نرو! بلکه برعکس، همیشه سعی کردم مشوق اصلیاش در این راه باشم. بار دوم حتی با اینکه تازه بچه دارشده بودیم ساک سفرش را خودم بستم و اتیکتی که روی آن نوشته بود«#جون_خادم_المهدی» را به لباسش زدم!...
.
🔴من همه جا گفتهام #همسر من قطعا به خاطر شیرپاکی که خورد و نان حلالی که سر سفره پدرشان بود، به این مقام رسید و البته خودش هم به حق #امام_حسین (ع) را شناخت و نسبت به مقام ایشان معرفت پیدا کرد...
.
🔴دغدغه آقا محسن برای #تربیت علی چه قبل از #تولد و چه بعد از تولد خیلی زیاد و عجیب بود. روی لقمهای که میخوردیم خیلی حساس بود. حتی در دوران بارداری من خیلی حواسش بود هرجایی نروم و هرچیزی را نخورم. خمسش را به موقع میداد و رد مظالم هم پرداخت میکرد. به شدت روی #بیت_المال و #حق_الناس حساس بود و دقت عمل داشت....
.
.
❤ #همسر_یعنی_همسفر_تا_بهشت
#زندگی_به_سبک_شهدا
#زندگی_اسلامی_ایرانی
لعنت به یهود...
پیشنهاد میکنم اگر اطلاعات و شناخت کامل نسبت به قوم یهود و رگ و ریشه اش و جنایت های صدر اسلامش تا الان رو ندارید حتما #کتاب سنگی که سهم من شد رو بخونید
فوق العاده کتاب خوبیه در راستای یهود شناسی👌