eitaa logo
مجتبی خرسندی
2هزار دنبال‌کننده
839 عکس
329 ویدیو
38 فایل
اشعار، نوشته‌ها #مجتبی_خرسندی _شعر _سرود _داستان _افتخارات _مرور خاطرات _معرفی کتاب‌ها _مصاحبه‌ها _نقدها تحلیل‌‌ها _وقایع روزمرّه _توییت‌ها _درددل‌ها _هنر گفت‌وگو
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣معاونت فرهنگی-تبلیغی بنیاد فرهنگی امامت برگزار می کند. 🔹نشست هنرمندان، شاعران و مادحین در آستانه ماه مبارک رمضان سوژه یابی و ایده پردازی 👌نگاه هنرمندانه به ادعیه ماه مبارک رمضان 🔹سخنران: حجت الاسلام والمسلمین استاد میرزامحمدی 🗓زمان: جمعه ۱۴۰۲/۱۲/۱۸ ساعت ۱۶:۳۰ 🏢 مکان: قم، بلوار سمیه، خیابان شهیدین، بنیاد فرهنگی امامت 🆔 @Bonyad_Emamat 🆔 @emamateradat 🆔 @Abedi_Aaeini
هدایت شده از دوبیتی
دوبیتی۲۳ چه‌می‌شد هردوگل پرپر نمی‌شد یکی می‌شد، یکی دیگر نمی‌شد علی‌اصغر علی‌اکبر نشد، کاش علی‌اکبر علی‌اصغر نمی‌شد... کانال اختصاصی دوبیتی در ایتا؛ https://eitaa.com/do_beiti
هدایت شده از یاقوت سرخ
52.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا ببینم رحمت پروردگار خویش را 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_Khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از گلچین شعر
یک‌عمر دلم به‌نام چشمان تو بود درگوشه‌ای ازمقام چشمان تو بود پرحرف‌ترین قطعه‌ی منظوم‌ِجهان موسیقی بی‌کلام چشمان تو بود... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکس که زائر حرم این کریمه بود از دوستانِ محترمِ اهل بیت شد ... 🔷🔸💠🔸🔷 https://eitaa.com/joinchat/4045733908C710c8085de
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم رزق، روزی یک‌نفس خواندمش و تحویل دادم. تقریبا سه‌ساعتی طول کشید. با لبخند گفتم؛ «داداش دمت گرم، خیلی خوب بود.» با تعجب پرسید؛ «واقعا تموم شد؟» به نشانه‌ی تایید سری تکان دادم. ادامه داد؛ «دوسه‌سال پیش توی یه همایشی این کتاب رو بهم هدیه دادند. امروز برای اولین‌بار از کتابخونه‌م برداشتمش. اونم برای این که نامه‌ تقسیم سربازیم تا نخورده بمونه و گم نشه.» @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجتبی خرسندی - شرح فعالیت ادبی.pdf
478.4K
✔️بخشی از فعالیت های ادبی سال‌های اخیر @Mojtaba_khorsandi
مجتبی خرسندی
✔️بخشی از فعالیت های ادبی سال‌های اخیر #مجتبی_خرسندی @Mojtaba_khorsandi
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ✔️هردم ازین باغ... 🔹از روز اولی که وارد دنیای شعر شدم می‌دانستم که در این مسیر سختی‌های بسیاری را پیش رو خواهم داشت. اما همیشه با توکل به‌خدا سعی کردم رو به جلو حرکتم را ادامه بدهم و سختی‌ها را به امید خوشی‌های آینده تحمل کنم. مانند همه‌ی جوان‌هایی که می‌خواهند به‌جایی برسند و برای خود، خانواده و جامعه‌شان مفید باشند. هرچند که در بسیاری از موارد دردها فراتر از حد توان و تحمل بود. ازجمله این که تقریباً از یک‌ماه‌ونیم پیش ۳درد بزرگ در وجودم رخنه کردند و علیرغم تحمل تمام سختی‌ها ذره‌ذره آبم کردند. آن‌هایی که کوچکترین شناختی از من حقیر دارند می‌دانند به هیچ عنوان غروری نداشته و نخواهم داشت ان‌شاءالله. 🔹اولین مورد این بود که قرار شد به‌عنوان جوان برتر استان لرستان انتخاب شوم. مدارکم را هم برای انتخاب و راه یافتن به‌مرحله کشوری ارسال کردم. اما در کمال ناباوری از ناداوری دوستانم! بهره‌مند شدم و کنار رفتم. درِ خانه‌ی دوست‌ودشمن را کوفتم تا صدایم به جایی برسد و نرسید. شروع کردم به پیگیری و به مطالبه‌گری، اما متأسفانه بازهم حرف مارا هیچ‌کس نمی‌خرید. چون هیچ برای رسیدگی به این امور تعریف نشده و سیستم طوری‌ست که شما دقیقا به‌کسی اعتراض می‌کنی که قرار است به دادت برسد. اما من ناامید نشدم، خسته نشدم و تا آخر کار هم رفتم. 🔹بعد از آن رسیدیم به شب شعر سالانه دیدار با رهبری و پروسه‌ی پیچیده انتخاب شاعران برای حضور یا شعرخوانی در آن جلسه. فهمیدم که تمام دردها، رنج‌ها و غصه‌هایی که برای این انتخاب می‌کشیم بیهوده است و انتخاب‌ها به شکل‌های دیگری اتفاق می‌افتد. بازهم من بودم و دست‌وپای بسته... 🔹قوزبالاقوز این ماجرا اما زمانی اتفاق افتاد که فهمیدم در حاشیه‌ی ! رقابت شاعرانه‌ای به‌نام سرزمین شعر درحال برگزاری‌ست به این عنوان که هر شاعری فعالیت‌هایی در طول سالیان اخیر داشته برای این رقابت دعوت شده است. هرچند بازهم آش همان بود و کاسه همان. شکرخدا فعالیت‌های ادبی مرا _که در فایل بالا بخشی از آن‌ها را مکتوب کرده‌ام_ در این سال‌ها همه شاهد بودند، اما نمی‌دانم دوباره چه شد که نشد... درد اما زمانی فراتر می‌رود که تو می‌بینم تمامی این رخ‌دادهای ادبی ملاک‌هایی برای انتخاب داشته‌اند، ولی همه آن ملاک‌ها توسط دوستانم! زیرپا گذاشته شدند تا در هیچ‌کدام نباشم. ملاک‌هایی که گویا همیشه فقط روی کاغذ بودند تا رفع تکلیف برگزارکنندگان در پیشگاه دیگران باشند. 🔺اما؛ پیگیری‌هایی که داشتم شاید علی‌الظاهر به هیچ‌کجا نرسید. اما مهم‌ترین دست‌آوردش این بود که حداقل دوستانم را آگاه کردم. و از این بابت بسیار خوشحالم که به واسطه همین پیگیری‌ها بیش‌از دویست نفر در سراسر کشور با سیستم انتخاب جوان برتر استان و کشور آشنا شدند و برخی هم از همین الان شروع کردند به انجام دادن کارهایی برای انتخاب شدن در سال‌های بعد. شاید به‌همین تعداد یا حتی بیشتر از این فهمیده‌اند که برای دعوت شدن، حضور و شعرخوانی در شب‌شعرها و مراسمات باید از چه طریق اقدام کرد. ✔️حالا من مانده‌ام و کوله‌باری از تجربه‌های جدید که حاصل همین خستگی‌ها، اشک‌ها، ناامیدی‌ها و امیدواری‌هاست. بله دقیقاً همین جمع اضداد؛ یعنی در اوج ناامیدی امروز برای خودم، به آینده بسیار امیدوارم. برای همه کسانی که در راه هدف مورد علاقه‌شان تلاش می‌کنند، کما این‌که بارها و بارها از تلاش‌هایی که کردم سال‌ها بعد به نتیجه رسیدم. این نتیجه‌‌ها آن‌قدر درست و پاک بود که خوشحالی‌اش با تمام ناراحتی‌ها و سختی‌های چندسال برابری داشت. بازهم منتظر می‌مانم... به امید موفقیت، یا علی مدد ارادتمند شما @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله الرحمن الرحیم دعای اول ؛ خدا ظهور ما برسان 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
🔸پویش همگانی «دعای مستجاب» 📿 ختم روزانه ۳۱۳ صلوات به نیت تعجیل فرج هدیه به پیشگاه حضرت نرجس سلام الله علیها 🔸شروع : آغاز ماه مبارک رمضان 🔸پایان:  عید فطر 🔹شرایط: 👈در این پویش قراره هر روز ۳۱۳ صلوات با عجل فرجهم بفرستیم. به نیت تعجیل در فرج مولا هدیه به حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها 👈فرقی نداره چه ساعتی، هر ساعتی از شبانه‌روز میشه خوند. 👈 ۳۱۳ صلوات باید یکجا باشه 👈بعد از فرج آقا، حاجات شخصی خودمون رو هم میتونیم درنظر بگیریم. 👈نیاز به ثبت‌نام و اعلام نیس! 👈اگه یه روزی نشد صلوات‌ها را بفرستید، میشه قضاش رو توی روزهای بعد خوند. 👈 بامداد هرروز ( حدود ساعت ۱۲ شب) با یک استوری روزشمار، قرارمون یادآوری میشه. میپرسی کجا؟ توی پیج اینستاگرم التجا و کانالهای تلگرام، بله و ایتای التجا 📌سوالی داری از اینجا بپرس: @Thdjvd @Elteja
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹توی این‌روزا که سخت مشغول جمع‌آوری منابع و خاطرات ۱۵ سال شاعرانگی خودم برای نوشتن «مجتبی» هستم، دارم تجربیات بسیار ارزنده‌ای رو هم به صورت نامحسوس کسب می‌کنم. نمیدونم، اما شاید واقعا خدا می‌خواد بهم کامل نشون بده که زیست شاعرانه چقدر دردکشیدن داره، تا بتونم مجتبی رو خیلی محکم‌تر و جا افتاده‌تر روایت کنم. روایتی که با هرچیزی که تا امروز خوندم و شنیدم و حتی دیدم فرق داره. حتی شاید با خود منم تفاوت‌هایی داشته باشه، هرچند که مجتبی خود منم. 🔹۱۵ سالی که پر از تلخی‌های شیرین و سختی‌های ساده بود و روز‌به‌روز منُ به خودم نزدیک‌تر کرد تا بهتر بشناسمش و بیشتر قدرش رو بدونم. باید بتونم با تحمل تمام دردها، به تلاش برای بهتر شدن اوضاع بپردازم و در اوج ضدحال‌هایی که زمانه با تمام قوا سعی می‌کنه به جسم و روحم وارد کنه، شکستش بدم و بهش نشون بدم که «انَّ مَعَ العُسرِ یُسرا» یعنی چی. باید بدونه من نه تنها کم نمیارم، بلکه با اختلاف بیشتر از یک‌گل هم برنده میشم و تازه وقت اضافی هم میارم. 🔹خیلی از دوستان گلایه‌هایی داشتند که چرا کم‌کار شدم و مثل قبل شعرهای جدید زیاد نمی‌گم و منتشر نمی‌کنم. با احترام به نظر لطف همه‌شون، ولی خودم این‌طور فکر نمی‌کنم. به‌نظرم مجتبی اتفاقا پرکارتر از قبل شده؛ فقط با این تفاوت که دیگه به راحتی انتشار نمیده نوشته‌هاش رو. شاید اثرات پختگی باشه، شایدم وسواس. ولی به‌هرحال خوبه، چون الان حسم دقیقا همینه. گواه این مطلب هم می‌تونه همین باشه که توی ۲۵ روزی که از خدمت سربازی گذشته، ۶تا کتاب بیش از ۲۰۰صفحه‌ای رو خوندم. یعنی تقریبا ۴ روزی ۱ کتاب، یا به عبارتی حداقل روزی ۵۰ صفحه. 🔹می‌خوام خودم دست مجتبی رو بگیرم و قدم‌به‌قدم جلو ببرمش تا هرجا زمین خورد، خدارو به یادش بیارم و دستاشو بگیرم و بهش یادآوری کنم دست رو زانوهاش بذاره و یه «یاعلی‌مدد» محکم بگه. بعدشم بلند شه و روز از نو، روزی از نو. حس می‌کنم مقاله ۱۵ صفحه‌ای شاعرانگی‌هام، نیاز به یه نتیجه‌گیری داره تا هرچه زودتر تمومش کنم و برم برای رقم زدن یه فصل تازه. امیدوارم سرلوحه‌ی تمام صفحات این فصل جدید هم مثل سابق یه تیتر مشترک باشه؛ «بسم الله الرحمن الرحیم.» التماس دعا @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مجتبی خرسندی
مجتبی خرسندی - ماه رمضان در ادب فارسی.pdf
544.3K
✔️جلوه‌ای از در احادیث اسلامی و ادبیات فارسی به سعی و قلم؛ پویش ادبی متون علمی 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_Khorsandi
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه کرببلا روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست :: فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای علی‌اکبرم گریست... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جمع مفرد - مجتبی خرسندی.pdf
650.5K
نام کتاب؛ برگزیده‌ابیات‌علوی، از رودکی تاشهریار گردآورنده؛ ناشر؛ انتشارات عصر صادق قم دانلود رایگان و حلال لطفا برای دیگران هم ارسال کنید. تعجیل در ظهور صلوات. 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از رباعی_تک بیت
برای ما که همه عمر در پی وصلیم همین که ختم شود انتظار، نوروز است @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زنی فراتر از ادراک و برتر از اوهام که جلوه کرده در او شأن زن به معنی تام زنی چنان که خدا هم به او رسانده سلام که بوده است مسلمان جلوتر از اسلام کسی به درک مقامش نمی‌رسد هرگز به درک معنی نامش نمی‌رسد هرگز "فَأيَنَ مِثلُ خَدیجَه؟" نبود در عالم خدیجه کیست؟ بپرس از پیمبر خاتم گدای سفره‌ی اکرام اوست صد حاتم از او اگرچه نوشتند عالم و آدم ولی مدارج شأنش هنوز ناپیداست همین مقام بس او را که "مادر زهراست" امینه بوده اگر همسر امین شده است تمام ثروت او خرج راه دین شده است که جزء چار زن برتر زمین شده است به امر حضرت حق "ام‌مومنین" شده است تمام ثروت اسلام در خزانه‌ی اوست چرا که عرش خداوند فرش خانه‌ی اوست کسی که در عرب و در عجم مثال نداشت فضائلش همه رو بود، پس سوال نداشت که درک نور نیازی به قیل و قال نداشت "خدیجه بیشتر از بیست‌و‌هشت سال نداشت" به جهل و کینه از او خط به خط غلط گفتند "صحیح"های دروغین فقط غلط گفتند کنار نام رسول خدا و شیر خدا نوشته است خدا نام نامی او را چنان که بین رجزهای ظهر عاشورا حسین‌ گفت؛ "أناابْنُ خَدیجَةَ الغَرّاء" چرا که قبل همه بوده از غدیر آگاه و گفته: "أَشْهَدُ أَنَّ عَلی وَلیُ الله" چه بانویی که چنان ترس از خدا دارد که از رسول خدا خواهش دعا دارد و برخلاف بقیه چنان حیا دارد که از گرفتن حتی عبا، إبا دارد! ولی به خواسته‌ی خود رسید آخر سر شفیع مادر خود شد شفیعه‌ی محشر رسید روح‌الامین در دقایق آخر گرفته بود ولی پنج‌تا کفن در بر یکی برای خدیجه، یکی به پیغمبر... به گریه گفت: قرار است این سه‌تای دگر برای فاطمه و حیدر و حسن باشد ولی حسین قرار است بی‌کفن باشد... @sher_alghoth