eitaa logo
مجتبی خرسندی
2هزار دنبال‌کننده
853 عکس
336 ویدیو
38 فایل
🔷️صفحه آرشیو و ثبت فعالیت‌های ادبی؛ #مجتبی_خرسندی _شعر _سرود _داستان _افتخارات _مرور خاطرات _معرفی کتاب‌ها _مصاحبه‌ها _نقدها تحلیل‌‌ها _وقایع روزمرّه _توییت‌ها _درددل‌ها _هنر گفت‌وگو 🔶️ارتباط و سفارش کار؛ @Adminpoet
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5780849547454451114.mp3
9.61M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت هجدهم: منزلگاه‌های عسقلان و جبل‌جوشن ▪️کانال صباحاً و مساءً👇 @Sabahan_masaa ▪️کانال اصلی التجا👇 @Elteja
مجتبی خرسندی
📽ببینید | #گزارش_تصویری ✔️شعرخوانی شاعر اهل‌بیت علیهم‌السلام #مجتبی_خرسندی در سی‌ونهمین #شب_شعر_عاش
به نام حضرت صاحب‌سخن... علاوه بر شور و اشتیاق همیشگی خودم، آقاهاشم کرونی هم خیلی تاکید کرده بود که راس ساعت ۲۰ همه شاعران در تالار حافظیه شیراز آماده باشند و حتی تهدید کرده بود که اگر مجری اسم‌مان را بخواند و در جلسه نباشیم، نوبت شعرخوانی‌مان حذف خواهد شد. حدود ساعت ۱۹:۳۰ پیاده با دوستان به‌سمت حرم حضرت شاه‌چراغ علیه‌السلام راه افتادیم، زیارت کردیم و برگشتیم تا آماده‌ی رفتن بشویم. حالا تقریبا سی‌ساعت بود که نخوابیده بودم. سرم را زمین گذاشتم و چشمانم بی‌اختیار بسته شد. از آن خواب‌هایی که آرزویش را همه‌ی خستگان دارند. باصدای مجتبی‌مجتبی گفتن حاج‌ابوالفضل(جدیّان شربیانی) بیدار شدم و دیدم ساعت ۲۰:۲۰ است. فهمیدم که با توجه به‌مسافت تقریبا ۲۰ دقیقه‌ای تا مقصد و همچنین ترافیک این ساعت خیابان‌های شیراز، کم‌ِکم ساعت ۲۱ به تالار می‌رسیم. با عجله جوراب‌هایم را برداشتم و رفتم که داخل ماشین بپوشم‌‌. اما با اولین تماس علیرضا(شریف‌زاده) فهمیدم که کار از کار گذشته و اجراکنندگان برنامه را عصبانی کرده‌ام. استرس و نگرانی عین خوره به جانم افتاد. به حدّی که تا دم در تالار جوراب‌هایم را هم نتوانستم بپوشم. دقیقه‌ها می‌گذشت، استرس من بیشتر می‌شد و تماس‌های آقاهاشم و علیرضا هم مزید بر علّت. القصه به تالار حافظیه رسیدم و دوان‌دوان به سمت جایگاه رفتم. پله‌ها را دوتا یکی طی می‌کردم و همین‌کار به استرسم، نفس‌نفس‌زدن را هم اضافه کرده بود. تازه یادم افتاد که شعرم را هم کامل حفظ نکرده‌ام و البته دیگر زمانی هم برای نوشتنش روی کاغذ ندارم. از طرفی شعرخواندن از روی گوشی را هم دوست نداشتم. به هر طریق ممکن رفتم و با دعوت مجری عزیز آقا سید محمدامین جعفری عزیز پشت تریبون قرار گرفتم. من بودم و شعرخوانی با کوهی از استرس و سرازیر شدن عرق از پیشانی‌ام. کاملا برای خودم قابل حدس بود که قرار است چند تپق مردانه بزنم و مدت‌ها سوژه‌ی خنده‌های جمع رفقا باشم. به این فضا قرار گرفتن در شرایط خاص جلسه با حدود هزار «مستمع» آماده را هم اضافه کنید. با یک‌رباعی آغاز کردم و همراهی زیرلب و زمزمه‌وار جمعیت در تکرار ردیف رباعی کمک کرد تا کمی از استرسم کاسته بشود. بعد از آن نیز، بندی از یک‌چهارپاره را با توضیحی نیم‌خطی ارائه دادم و مشخص کردم قرار است درباره‌ی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها شعر بخوانم. وارد فضای شعرخوانی شدم و در همان دوسه‌بیت اول اتفاق جالبی افتاد. شاید شماهم مثل من بارها این مصراع معروف ضرب‌المثل شده را شنیده و خوانده‌اید که؛ «مستمع صاحب‌سخن را بر سر ذوق آورد.» اما من اینجا باتمام وجودم این سخن را درک کردم. درست در شرایطی که استرس کاملا در تلاش بود تا قدرت اجرای شعر را از نفسم بگیرد، صدای همراهی مستمعین، مخصوصا یکی از دوستان عزیز -که هرکجا هست خدایش به سلامت دارد.- به دادم رسید. صدای سید رسول منصوری عزیز بود که وقتی مکث کردم تا نفس بگیرم، با شور و شوق دستانش را بالا گرفت و ادامه‌ی بیتم را با صدای بلند خواند. همین کار کافی بود تا چنان دلگرمی و آرامشی به وجودم دست بدهد که حالا حس می‌کنم حتی اگر از قبل تمام شرایط آماده بود و سر‌وقت رسیده بودم و جوراب‌هایم را پوشیده بودم و شعرم را نوشته بودم و چندین بار هم تمرینش کرده بودم، بازهم نمی‌شد به این خوبی اجرا کرد. باشد که همیشه -علی‌الخصوص در مجالس اهل‌بیت‌علیهم‌السلام- مستمعین خوبی باشیم و صاحب‌سخن‌هارا بر سر ذوق آوریم. آمین. @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با شعر خوانی، نوحه خوانی و دکلمه خوانی مداحان نوجوان @emamateradat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5787647037575009138.mp3
10.34M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت نوزدهم: دِیر راهب، مرزین، حرّان و ... ▪️کانال صباحاً و مساءً👇 @Sabahan_masaa ▪️کانال اصلی التجا👇 @Elteja
25.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 خاطره مرحوم از عنایت امام حسین (ع) به مداحی به نامِ 🔸️امام حسین گفت: آسدجلال! امروز از تو راضی شدم... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5791868165793254914.mp3
15.63M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت بیستم: دِیرِ راهب ▪️کانال صباحاً و مساءً👇 @Sabahan_masaa ▪️کانال اصلی التجا👇 @Elteja
هدایت شده از حامد کاشانی
اگر روزی در مدینه سایه‌بانی را _که صدیقه‌ی طاهره سلام‌الله‌علیها زیر آن از حرارت آفتاب سوزان قدری در امان بود_، تخریب کردند، روزگاری هم آمد که دخترش زینب کبری سلام‌الله‌علیها از کربلا تا شام در بیابان‌ها در زیر همان آفتاب سوزان از این شهر به آن شهر آواره بود. أو وَهَجَتهَا الشَّمسُ مِن قَطعِهِم أراكَــــــةً تُــــظِـلُّــــهـا فــي نَــــهــــار فَذِي مِـنَ الطَّـفِ إلَى الشّامِ قَـد كابَــدَتِ الشَّـمـسُ بِتِلـكَ القِـفار ✍ المجموعة الشعرية الكاملة، للشيخ علي الجشي القطيفي (١٣٧٦ هـ)، ج ١، ص ١٩٢ @kashani1395
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5794119965606939750.mp3
12.92M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت بیست و یکم: مصائبِ کوفه تا شام... ▪️کانال صباحاً و مساءً👇 @Sabahan_masaa ▪️کانال اصلی التجا👇 @Elteja
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📨 بدین‌وسیله از شما و خانواده گرامی جهت تشریف فرمایی دعوت می‌کنیم. 📌پنجشنبه ۱۴۰۳/۵/۱۸ ساعت ۱۷:۳۰ 🆔 @emamateradat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5796477687904079505.mp3
15.08M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت بیست و دوم: دمشق... ▪️کانال صباحاً و مساءً👇 @Sabahan_masaa ▪️کانال اصلی التجا👇 @Elteja
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
هروقت بوده است غم ما زیادتر دست کرامتت شده پیدا زیادتر چشم امید ما به عطا و محبتت قبلا زیاد بوده و حالا زیادتر ای خوش‌به‌ حال‌ و روز گدایی که در طلب دستش به سمتت آمده بالا زیادتر وقت اجابت است دل شب، به این دلیل دارد اثر دعای سحرها زیادتر عاشق حسین بود که در امتحان عشق گفتی: بس است؟ گفت: خدایا زیادتر... روز حساب گریه‌ی بسیار می‌کند چشمی که نیست در غم آقا زیاد، تر این دائم‌البکایی ما بی‌سبب نبود مادر نوشت روزی ما را زیادتر بیهوده نیست شوق دل ما به کربلا دیوانه مایل است به صحرا زیادتر در این حرم مگر چه خبر شد که کعبه هم خواهان نداشته‌ست از اینجا زیادتر از اهل‌بیت قول شفاعت گرفته‌ایم اما امید ماست به زهرا زیادتر 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5798667614418897823.mp3
13.4M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت بیست و سوم: دروازه‌ی ساعات... ▪️کانال صباحاً و مساءً👇 @Sabahan_masaa ▪️کانال اصلی التجا👇 @Elteja
🚨تا ساعاتی دیگر لیست برنامه چهاردهمین نشست مدح امیر با اجرای نوجوانان ساعت / موضوع 17:30 سنج و دمام 17:40 قرائت قرآن 17:50 مدح خوانی 18:00 اجرای نونهالان 18:10 تئاتر دروازه ساعات 18:25 مرثیه و نوحه خوانی 18:35 سخنرانی استاد میرزامحمدی 19:00 دکلمه پایانی و عهد با امام زمان عجل الله فرجه 🔺بنیاد فرهنگی امامت 🔺پنجشنبه ۱۴۰۳/۵/۱۸ 🆔 @emamateradat
خدا را شکر امروز در جلسه مدح امیر میزبان پرچم حرم سیدالشهدا و ابوالفضل العباس علیهما السلام هستیم
تـــو را هربـار با احساس می‌خواند تو را هرلحظه‌ی حساس، می‌خواند همیـــن بس در مقام تــــو که ارباب «بِنَفسی اَنتَ یاعَبـــاس» می‌خواند 🏴 @hoseiniye_ye_del