کار مبارزه با نفس بسیار پیچیده است، چون نفس، به انسان نیرنگ میزند. نفس حتی میتواند دینداری را هم به نفع خودش مصادره به مطلوب کند. یعنی اینطور نیست که به طور مطلق با همۀ دوست داشتنیها مبارزه کنیم، بلکه باید با برنامه مبارزه کنیم. برنامهریزی متمرکز و پرهیز از تکثرهای مضر در جریان مبارزه با نفس لازم است.
مُکاتبات؛
کار مبارزه با نفس بسیار پیچیده است، چون نفس، به انسان نیرنگ میزند. نفس حتی میتواند دینداری را هم
علت توجه به رنج در کنار توجه به مبارزه با نفس این است که چون میخواهیم به اصلیترین راه کمال و رشد توجه کنیم، نیاز به مخالفت با هوای نفس داریم و هوای نفس عملیات اصلی ما در این دنیا است. مهمترین و شاید تنها عامل ترک مبارزه با نفس در میان ما، فرار از رنج است. پس نیاز است که ابتدا از رنج صحبت شود و موضوع رنج درست جا بیافتد.
مُکاتبات؛
علت توجه به رنج در کنار توجه به مبارزه با نفس این است که چون میخواهیم به اصلیترین راه کمال و رشد
چرا به نصیحتهای خوبان برای مبارزه با نفس گوش نمیکنیم؟ چرا به آیات مربوط به بهشت و جهنم دقیق اهتمام لازم را نداریم؟ چون ما دوست نداریم اذیت بشویم و رنج بکشیم. ایراد انسان ها معمولاً، موضوع رنج است. ترس از رنج پسندیده نیست و ما حتی نیاز به طلب کردن برخی از رنجها داریم.
مُکاتبات؛
چرا به نصیحتهای خوبان برای مبارزه با نفس گوش نمیکنیم؟ چرا به آیات مربوط به بهشت و جهنم دقیق اهتم
ترس از رنج موجب فرار انسان از مبارزه با نفس و سایر خوبیها میشود، لذا باید تکلیف این رنج و نوع برخورد خود را با آن مشخص کنیم. رنج، گذرا است و بعد از آن یک راحتی و خوشی طولانی وجود دارد.
مُکاتبات؛
ترس از رنج موجب فرار انسان از مبارزه با نفس و سایر خوبیها میشود، لذا باید تکلیف این رنج و نوع بر
امیرالمومنین(ع) در خطبه۱۹۷ نهج البلاغه در وصف متقین میفرمایند: چند روز کوتاه دنیا را با صبر و شکیبایی میگذرانند و در پی آن آسایش طولانی دارند :)
مُکاتبات؛
امیرالمومنین(ع) در خطبه۱۹۷ نهج البلاغه در وصف متقین میفرمایند: چند روز کوتاه دنیا را با صبر و شک
رنج گاهی به دلیل ترک لذت است و گاهی واقعاً رنج و درد است. اگر مشکل ما با این دو رنج در ابتدای کار حل نشده باشد؛ دو مشکل پیش میآید :
مُکاتبات؛
رنج گاهی به دلیل ترک لذت است و گاهی واقعاً رنج و درد است. اگر مشکل ما با این دو رنج در ابتدای کار
۱- کسی که مسئلۀ رنج را حل نکرده باشد، نفسش مدام فریبش میدهد، هر چند با دلایل به ظاهر دینی. اگر انسان موضوع رنج و راحتطلبی و خوشیطلبی را برای خودش حل نکرده باشد، در همان اول راه، نفس انسان او را فریب میدهد.
مُکاتبات؛
۱- کسی که مسئلۀ رنج را حل نکرده باشد، نفسش مدام فریبش میدهد، هر چند با دلایل به ظاهر دینی. اگر ا
اگر موضوع رنج حل نشده باشد، نفس تو به تو نیرنگ میزند و متوجه نمیشوی. مثلاً اگر جایی عصبانی شدی و رنجِ «برخورد تند دیگران» را تحمل نکردی و تو هم ناسزا گفتی، نفس میگوید: «حق او بود که ناسزا بشنود! تو که تقصیر نداشتی!» ولی حل موضوع رنج کمک میکند که با دیدن اینطور رنجها، نیرنگ نخوری و از تحمل این رنج خوشحال هم بشوی :)!
مُکاتبات؛
اگر موضوع رنج حل نشده باشد، نفس تو به تو نیرنگ میزند و متوجه نمیشوی. مثلاً اگر جایی عصبانی شدی
- یکی از نقاطی که زندگی من رو تغییر داد و باعث این شد تا به نعمتِ حفظ آرامش در برابر رنج و سختی برسم دقیقا همینجا بود. خیلی مهمه این بحث :))))
مُکاتبات؛
- یکی از نقاطی که زندگی من رو تغییر داد و باعث این شد تا به نعمتِ حفظ آرامش در برابر رنج و سختی برسم
این درک مهم است که انجام تکلیف، موضوع اصلی است و رنج کشیدن در این راه را باید مبنا قرار داد، ولی برنامهریزی باید طبق برنامه خدا باشد. اگر چه انتخاب دل ما باید لذتگریزی باشد، اما در مقام عمل، لذتگریزی فقط بر اساس دستورات و برنامه الهی است نه بر اساس انتخاب ما.
مُکاتبات؛
این درک مهم است که انجام تکلیف، موضوع اصلی است و رنج کشیدن در این راه را باید مبنا قرار داد، ولی ب
- یعنی برخی از لذایذ روزی ما هستند و از طرف خدا فرستاده شدهاند، نباید جلوی این لذتها ایستاد و باید استفاده کرد. حرف ما این است که دیدگاه ما باید طوری باشد که در آن رنجها را پذیرفته باشیم.