♢ لحظه اے تامل ڪرد ...
مقابلش فرزند زهرا سلام الله علیها بود
ادب ڪرد ..
دلش لرزید ..پشیمان شد
و باسری افڪنده
در محضر ارباب توبه ڪرد ،
خدا او را خرید و
رستگارشد.
حر را میگویم ڪه چگونه عاقبت بخیر شد.☆•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾ای آفتاب روشن و ای سایه همای
🌾ما را نگاهی از تو تمامست اگر کنی
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب🤲🌾
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
🌑شب قدر از خداوند چه بخواهیم؟
🌹رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
🌷حضرت موسی علیه السلام به خداوند عرض کرد:
خدای من! قرب تو را میخواهم.
💚خدا فرمود: قرب من برای کسی است که شب قدر را بیدار بماند.
🌻عرض کرد: خدای من! رحمت تو را میخواهم.
💚 فرمود: رحمت من برای کسی است که شب قدر به مساکین رحم نماید.
🌻عرض کرد: خدای من، جواز عبور از صراط را میخواهم.
💚فرمود: این جواز برای کسی است که در شب قدر صدقه ای بدهد.
***
🌼از پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) سوال شد:
اگر شب قدر را درک کردم از خدا چه بخواهم؟
🖤آن حضرت فرمود: عافیت و سلامتی.
پیوست:
🏴در این شب باعظمت، برای سلامتی مولای غریبمان حضرت صاحب الزّمان علیه السلام، صدقه دهیم.
📕بحارالانوار ج۹۵ ص ۱۴۸
@Emamzamaniam313
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
🔥عبدالرّحمن بن ملجم مرادى(لعنت الله علیه) ترور اميرالمؤمنين ، امام على عليه السلام را در كوفه به عهده گرفته بود.
☑️روزى در يكى از كوچه هاى كوفه زنى را به نام قُطّام كه پدرش در جنگ نهروان كشته شده بود ملاقات كرد.
🔥چون قطّام زنى بسيار زيباروى و خوش اندام بود؛ و عبدالرّحمن نيز از قبل مذاكراتى با او براى خواستگارى كرده بود، پس شيفته جمال او گرديد و نسبت به آن اظهار عشق و علاقه نمود؛ و سپس پيشنهاد ازدواج به قطّام داد.
♨️ قطّام در پاسخ گفت : در صورتى با پيشنهاد تو موافقت مى كنم كه سه هزار درهم و يك غلام مهريه ام قرار دهى ، مشروط بر آن كه علىّ ابن ابى طالب را نيز به قتل برسانى .
گفت :من به كوفه نيامده ام ، مگر به همين منظور.
⚡️چون آتش عشق و شهوت عبدالرّحمن شعله ور گشته و فزونى يافت ؛ و نيز زمان موعود با هم پيمانانش فرا رسيد، آن ملعون شمشيرى مسموم همراه خود برداشت ؛ و سحرگاه به مسجد كوفه وارد گشت .
🌿و هنگامى كه نماز صبح به امامت حضرت علىّ عليه السلام شروع شد، عبدالرحمن(لعنت الله علیه) پشت سر امام ايستاد؛ و هنگامى كه سر از سجده برمى داشت ناگهان فريادى كشيد و با شمشير بر فرق مقدّس آن امام مظلوم فرود آورد و گريخت ...
🌺 در همين لحظه امام عليه السلام اظهار داشت : ((فُزْتُ وَرَبِّ الْكَعْبَةِ)) يعنى ؛ قَسَم به پروردگار كعبه ، رستگار و سعادتمند شدم ..
🌷 بعد از آن ، حضرت را با فرق شكافته و بدن خونين به منزل آوردند؛ پزشكى بود به نام اثير بن عمرو سكونى ، كه بر بالين حضرت وارد شد و شروع به مداوا گرديد.
🍀 اطرافيان و اعضاء خانواده حضرت ، اطراف بستر آن بزرگوار حلقه زده بودند و با حالتى نگران چشم به پزشك دوخته كه آيا چه مى گويد؛ و نتيجه چه خواهد شد.
💥پس از آن كه پزشك نگاهى به جراحت آن حضرت كرد، گفت : گوسفندى را ذبح نمائيد و سفيدى جگر ريه آن را تا سرد نشده ، سريع بياوريد.
🔰 وقتى آن را آوردند، پزشك رگ ميان سفيدى را بيرون آورد و ميان شكاف سر آن حضرت قرار داد؛ و لحظه اى درنگ نمود، در حالتى كه تمامى افراد در انتظار نتيجه ، لحظه شمارى مى كردند.
سپس شكاف سر را باز كرد و رگ را خارج نمود.
🍁سپس نگاهی به حضرت كرد و عرضه داشت : اى اميرالمؤمنين ! اگر وصيّتى دارى بفرما، چون متاسّفانه زخم شمشير و زهر آن به مغز سر اصابت و سرايت كرده ؛ و راهى براى معالجه آن نيست...▪️
⚫️آجرک الله یا صاحب الزمان..
🔥اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین علیه السلام..
📓اعیان الشیعه،ج1،ص532
@Emamzamaniam313
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
17.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️روایت بسیار زیبا،حزن انگیز و بسیار تاثیرگذار از لحظات آخر زندگی امیرالمومنین(ع) و آمدن تمام انبیا به پیشواز مولا...
▪️کاری از کانال*ندبه های انتظار*
▪️التماس دعای فرج..
@Emamzamaniam313
در جوشن كبير يك عبارتی هست
كه :
"یا كٓريمٓ الصَّفْح"
یک جوری تو رو میبخشه انگار نه انگار که تو خطایی مرتکب شدی
و خدای ما اینگونه است...