#سخن_بزرگان
🛑تقوا، محصول ماه رمضان
📝 محصول عمدهی ماه رمضان تقواست؛ «دستی که عنان خویش گیرد»؛ معنای تقوا این است. عنان دیگران را گاهی درست میتوانیم بگیریم؛ اگر بتوانیم عنان خودمان را بگیریم، خودمان را از چموشی، از وحشیگری، از عبور از خطوط قرمز الهی باز بداریم، این هنر بزرگی است. تقوا یعنی مراقبت از خود برای حرکت در صراط مستقیم الهی...
🌙ماه رمضان، مظهری از بندگی خداست؛ راه روشنی بهسوی تقواست؛ مایه غفران ذنوب است؛ مایه روشنی دلهاست. ماهی است که خدای متعال بندگان را به ضیافت خود میپذیرد و بندگان به خدای متعال نزدیک میشوند. ماه عظیمی است.
#رهبر_معظم_انقلاب
#ماه_مبارک_رمضان
🌸پیامبر مهربانی ها میفرماید:
کسی که نظر به نامحرم را از خوف خداوند ترک کند، خداوند به او ایمانی عطا میکند که شیرینی آن را در قلبش مییابد.
الحکم الزاهره،ج۱
🌟شهید ابراهیم هادی، موقع صحبت با نامحرم حتی بستگان خود، هیچگاه سرش را بالا نمیگرفت. به قول دوستانش، ابراهیم به نامحرم آلرژی داشت.
🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات
🕊🌷🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷
🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 هدف اصلی قرآن کریم چیست؟
🔰 تمام تلاش قرآن، واقعبین کردن انسان است!
برگرفته از جلسات #واقع_بینی و احساسات معنوی در قرآن؛ با نگاهی به تفسیر سوره محمد(ص)"؛ شبها حوالی ساعت۲۳ در فاطمیۀ بزرگ تهران
#رمضان _در_ نگاه_ شهدا🌷
عراقیها به ما خیلی سخت میگرفتند جز ارتباط و تکیه به خدا هیچ راهی نبود تنها امیدمان استعانت خداوند بود یکی از راههای تحکیم ارتباط الهی بحث نماز و روزه بود بچههایی که با ما در اردوگاه 12 و 18 بودند تقریبا ماه رجب و ماه شعبان را در استقبال از ماه رمضان روزه میگرفتند هر چند که روزه گرفتن و نماز خواندن حتی به صورت فرادی هم جرم بود.
روزه گرفتن جرم سنگینتری بود بچهها غذای ظهر را میگرفتند و در یک پلاستیک میریختند چهار گوشه آن را جمع کرده و گره میزدند سپس این غذا را در زیر پیراهن خود پنهان میکردند و افطار میخوردند اگر موقع تفتیش از کسی غذا میگرفتند او را شکنجه میدادند.
آن غذای سرد ظهر با غذای مختصری که احیانا در شب میدادند را بچهها به عنوان افطار میخوردند و تا افطار بعد به همین ترتیب میگذشت.
🖊سردار مرتضی حاج باقر
🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتون_شهدایی
شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات
🕊🌷🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷
🌷
🌷 #دختر_شینا – قسمت 96
✅ فصل هجدهم
💥 پدرشوهرم قبول کرد. من هم سفرهی صبحانه را انداختم. خدیجه و معصومه را از خواب بیدار کردم. داشتم صبحانهشان را میدادم که صمد آمد و نشست کنار سفره. گفت: « قدم! » نگاهش کردم. حال و حوصله نداشتم. خودش هم میدانست. هر وقت میخواست به منطقه برود، این طور بودم کلافه و عصبی.
گفت: « یک رازی توی دلم هست. باید قبل از رفتن بهت بگویم. »
💥 با تعجب نگاهش کردم. همان طور که با تکهای نان بازی میکرد، گفت: « شب عملیات به ستار گفته بودم برود توی گروهان سوم. اولین قایق آمده بود تا برویم آن طرف رود. نفراتم را شمردم. دیدم یک نفر اضافه است. هر چی گفتم کی اضافه است، کسی جواب نداد. مجبور شدم با چراغقوه یکییکی نیروها را نگاه کنم.
یکدفعه ستار را دیدم. عصبانی شدم. گفتم مگر نگفته بودم بروی گروهان سوم. شروع کرد به التماس و خواهش و تمنا. ای کاش راضی نمیشدم. اما نمیدانم چی شد قبول کردم و او آمد. آن شب با چه مصیبتی از اروند گذشتیم. زیر آن آتش سنگین، توی آن تاریکی و ظلمات زدیم به سیمخاردارهای دشمن.
💥 باورت نمیشود با همان تعداد کم، خط دشمن را شکستیم و منتظر نیروهای غواص شدیم؛ اما گردان غواصها نتوانست خط را بشکند و جلو بیاید. ما دستتنها ماندیم. اوضاع طوری شده بود که با همان اسلحههایمان و از فاصلهی خیلی ندیک روبهروی عراقیها ایستادیم و با آنها جنگیدیم.
💥 یکدفعه ستار مرا صدا کرد. رفتم و دیدم پایش تیر خورده. پایش را با چفیهام بستم و گفتم برادرجان! مقاومت کن تا نیروها برسند. آنقدر با اسلحههایمان شلیک کرده بودیم که داغِداغ شده بود. دستهایم سوخته بود. »
ادامه دارد...
🌷 #دختر_شینا – قسمت 97
✅ فصل هجدهم
💥 دستهایش را باز کرد و نشانم داد. هنوز آثار سوختگی روی دستهایش بود. قبلاً هم آنها را دیده بودم اما نه او چیزی گفته بود و نه من چیزی پرسیده بودم.
💥 گفت: « برایم چای بریز. »
صدای شرشر آب از حمام میآمد. سمیه، زهرا و مهدی خواب بودند و خدیجه و معصومه همانطور که صبحانهشان را میخوردند، بهتزده به بابایشان نگاه میکردند.
چای را گذاشتم پیشش. گفتم: « بعد چی شد؟! »
گفت: « عراقیها گروهگروه نیرو میفرستادند جلو و ما چند نفر با همان اسلحهها مجبور بودیم از خودمان دفاع کنیم.
زیر آن آتش و توی آن وضعیت، دوباره صدای ستار را شنیدم. دویدم طرفش، دیدم اینبار بازویش را گرفته. بدجوری زخمی شده بود. بازویش را بستم. صورتش را بوسیدم و گفتم:
" برادرجان! خیلی از بچهها مجروح شدهاند، طاقت بیاور. "
دوباره برگشتم. وضعیت بدی بود. نیروهایم یکییکی یا شهید میشدند، یا به اسارت درمیآمدند و یا مجروح میشدند. دوباره که صدای ستار را شنیدم، دیدم غرق به خون است. نارنجکی جلوی پایش افتاده بود و تمام بدنش تا زیر گلویش سوراخسوراخ شده بود. کولش کردم و بردمش توی سنگری که آنجا بود. گفتم:
" طاقت بیاور. با خودم برمیگردانمت. "
💥 یکی از بچهها هم به اسم درویشی مجروح شده بود. او را هم کول کردم و بردم توی همان سنگر بتونی عراقیها. موقعی که میخواستم ستار را کول کنم و برگردانم، درویشی گفت حاجی! مرا تنها میگذاری؟! تو را به خدا مرا هم ببر. مگر من نیرویت نیستم؟!
💥 ستار را گذاشتم زمین و رفتم سراغ خیراللّه درویشی. او را داشتم کول میکردم که ستار گفت بیمعرفت، من برادرتم! اول مرا ببر. وضع من بدتر است. لحظهی سختی بود. خیلی سخت. نمیدانستم باید چهکار کنم؟ »
ادامه دارد...
#آیات_انقلابی ۷
#تفسیر آیه ای از قرآن کریم
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️
👈پيروى نكردن از كفّار كافى نيست، جهاد لازم است، آن هم جهادى بزرگ و همهجانبه.
سوره الفرقان آيه 52 و 53
👈 "فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً "(52)
"وَ هُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً "(53)
پس، از كافران پيروى نكن و به وسيلهى قرآن (يا ترك پيروى از آنان) با آنان به جهادى بزرگ بپرداز.
و او خدايى است كه دو دريا را به هم پيوست، اين يكى شيرين و گوارا و آن ديگرى شور و تلخ و ميان اين دو حايلى قرار داد كه هميشه از هم جدا باشند.
پيامها
۱. نرمش درمقابل كفّار ممنوع است. «فَلا تُطِعِ» (هر گونه تقاضاى انحرافى كفّار را با قاطعيّت رد كنيد)
۲. زمانى مىتوانيد در برابر كفّار، مستقل و مقاوم و با صلابت باشيد كه امت باشيد. «لَوْ شِئْنا لَبَعَثْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ نَذِيراً » « فَلا تُطِعِ» 51 / فرقان
۳. پيروى نكردن از كفّار كافى نيست، جهاد لازم است، آن هم جهادى بزرگ و همهجانبه. «فَلا تُطِعِ ... وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً»
۴. قرآن بهترين ابزار جهاد علمى و فرهنگى و نيرومندترين وسيلهى بحث ومحاجه با دشمنان اسلام است. «جاهِدْهُمْ بِهِ»
۵. دشمنان شما براى تهاجم فرهنگى و فكرى تلاشها دارند، شما هم بيكار نباشيد. «جاهِدْهُمْ» طرفينى است.
۶. خدايى كه اجازه نمىدهد آب گوارا و آب شورى كه در كنار يكديگرند با هم مخلوط شوند، چگونه اجازه مىدهد حقّ و باطل و كفر و ايمان، آميخته شوند؟ «فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً ... مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ»
بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۹۵/۰۳/۰۶
جهاد کبیر یعنی این؛ جهاد برای عدم تبعیّت، برای عدم دنبالهروی از دشمن.
پس مسیر ؛ مسیر انقلابی، مسیر انقلابی گری، تعقیب راه انقلاب، تحکیم اسلام، تحکیم دین خدا.💪
ما اگرچنانچه دنبال اقامهی حکم الهی و دین الهی نباشیم، چرا اینجا هستیم؟
چرا بنده اینجا باشم؟ خب همان هایی که بودند -یا آنها یا امثال آنها- بیایند اداره کنند حکومت را.
ما هستیم برای اینکه میخواهیم دین خدا را تحکیم کنیم؛ حاکمیّت دین خدا باید تحقّق پیدا کند؛ ما دنبال این هستیم؛ این است که اگرچنانچه کسی در راهش کشته شد، شهید در راه خدا است.
اگر بحث دین خدا و تحکیم دین خدا و حاکمیّت الهی نباشد، بودن من و شما در اینجا اصلاً ضرورتی ندارد😖
❤سلام مهربان پدرم ، مهدی جان
💐این روزهای معطر نورانی ، در امتزاج سحرآمیز و آسمانیِ دعا و عطش و انتظار ، دلخوشم که با تو روزه ام ، با تو افطار می کنم و با تو عطشناکی ام را به یاد لبهای تشنه ی جدت متبرک می کنم ...
ای کاش بازمی آمدی پدر .
کنار سفره های افطار ، جای بزرگت چقدر خالیست ...
#السلام_علیک_یاصاحب_الزمان💖
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و بیست و یکم
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه199 : این سخنرانی در آستانه یکی از جنگ ها ایراد شد، امام (علیه السلام) همواره یارانش را سفارش می کرد که:
1⃣ ره آورد نماز
🔻مردم! (خواندن و اقامه نماز) را برعهده گيريد و آن راحفظ كنيد، زياد نماز بخوانيد و با نماز خود را به خدا نزديك كنيد، «نماز دستوری است كه در وقتهای خاص بر مؤمنان واجب گرديده است»، آيا به پاسخ دوزخيان گوش فرانمی دهيد، آن هنگام كه از آنها پرسيدند: چه چيز شما را به دوزخ كشانده است؟ گفتند: «ما از نمازگزاران نبوديم». همانا نماز گناهان را چونان برگهای پاييز فرو می ريزد و غُل و زنجير گناهان را از گردنها می گشايد، پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) نماز را به چشمه آب گرمی كه بر در سرای مردی جريان داشته باشد تشبيه كرد، اگر روزی پنج بار خود را در آن شستشو دهد، هرگز چرك و آلودگی در بدن او نماند. همانا كسانی از مؤمنان حق نماز را شناختند كه زيور دنيا از نماز بازشان ندارد و روشنایی چشمشان يعنی اموال و فرزندان مانع نمازشان نشود. خدای سبحان می فرمايد: «مردانی هستند كه تجارت و خريد و فروش، آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات باز نمی دارد». رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) پس از بشارت به بهشت، خود را در نماز خواندن به زحمت می انداخت، زيرا خداوند به او فرمود: «خانواده خويش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شكيبا باش». پس پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)
پی در پی خانواده خود را به نماز فرمان می داد و خود نيز در انجام نماز شكيبا بود.
2⃣ ارزش و ره آورد زكات
🔻همانا پرداخت زكات با نماز، عامل نزديك شدن مسلمانان به خداست، پس آن كس كه زكات را با رضايت خاطر بپردازد، كفاره گناهان او می شود. بازدارنده و نگهدارنده انسان از آتش جهنم است، پس نبايد به آنچه پرداخته با نظر حسرت نگاه كند و برای پرداخت زكات افسوس خورد، زيرا آن كس كه زكات را از روی رغبت نپردازد و انتظار بهتر از آنچه را پرداخته داشته باشد، به سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نادان است و پاداش او اندك و عمل او تباه و هميشه پشيمان خواهد بود.
3⃣ مسؤوليت ادای امانت
🔻يكی ديگر از وظائف الهی، ادای امانت است. آن كس كه امانتها را نپردازد زيانكار است. امانت الهی را بر آسمانهای برافراشته و زمينهای گسترده و كوههای بپا داشته عرضه كردند، كه از آنها بلندتر، بزرگتر و وسيع تر يافت نمی شود، اما نپذيرفتند اگر بنا بود كه چيزی به خاطر طول و عرض و توانمندی و سربلندی از پذيرفتن امانت سر باز زند آنان بودند، اما از كيفر الهی ترسيدند و از عواقب تحمل امانت آگاهی داشتند، كه ناتوان تر از آنها آگاهی نداشت و آن انسان است كه خدا فرمود:
« همانا انسان ستمكار نادان است».
4⃣ دانش الهی
🔻 همانا بر خداوند سبحان پنهان نيست آنچه را كه بندگان در شب و روز انجام می دهند، كه دقيقاً بر اعمال آنها آگاه است و با علم خويش بر آنها احاطه دارد، اعضا شما مردم گواه او و اندام شما سپاهيان او و روان و جانتان جاسوسان او و خلوتهای شما بر او آشكار است.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄
#سخن_بزرگان
حالت تضرع در دعا🤲
📝خدای متعال، گاهی برای من و شما مشکلاتی به وجود میآورد، تا وادار به تضرّع و توجّه و خشوعمان کند.
👌همانطور که در آیات کریمه قرآن میفرماید: «و لقد ارسلنا الی امم من قبلک فاخذناهم بالبأسا والضّراء لعلهم یتضرّعون. فلولا اذ جائهم بأسنا تضرّعوا و لکن قست قلوبهم و زیّن لهم الشّیطان ما کانوا یعملون.»
👈این تضرّع، نه برای خاطر خدا، که به خاطرِ خودِ ماست. خدا احتیاجی به تضرّعِ من و شما ندارد:
💗تیشه زان بر هر رگ و بندم زنند
تا که با مهر تو پیوندم زنند
👈 این حالت تضرّع است که دل را از عشق خدا پر میکند؛ انسان را با خدا آشنا میکند؛ انسان را از خودبینی و خودنگرىِ فسادانگیز تهی میکند و او را از نورِ مقدّسِ پروردگار و لطفِ الهی، سرشار میسازد. قدرِ این را بدانید که از همه چیز بالاتر است.
#مقام_معظم_رهبری
#ماه_مبارک_رمضان
🌸امام صادق علیه السلام:
کسی که به دنبال روزی حلال، روز خود را خسته و درمانده سپری کرده، بداند که شب خود را با گناهان آمرزیده سپری خواهد نمود.
🌟آقا ابراهیم هادی میگفت:
روزی را خدا میرساند؛ مهم برکت پول است. کاری هم که برای خدا باشد برکت دارد.
🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات
🕊🌷🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷
🌷
#رمضان_ در_نگاه _شهدا🌷
سال 60 ماه رمضان در اوایل مرداد ماه و گرمای بالای 50 درجه خوزستان بسیار طاقت فرسا بود.
رزمندگانی که از اقصی نقاط کشور به جبهه میآمدند حکم مسافر را داشتند و کمتر میتوانستند یک جا ثابت باشند بعضی از آنها در یک منطقه میماندند و از مسئول و یا فرمانده مربوطه مجوز میگرفتند و قصد ده روز نموده و روزه دار میشدند.
روزهای طولانی بالای 16 ساعت گرمای شدید و سوزان، نبرد با دشمن حتی در منطقه پدافندی شدت یافتن تشنگی و ضعف و بی حالی از جمله مواردی بود که وجود داشت اما به لطف خدا در ایمان و ارادهی رزمندگان خللی ایجاد نمیشد.
گرمای شدید باد و طوفان شنهای روانپ و از همه مهمتر نبرد با دشمن آنهم برای کسانی که روزه دار بودند بسیار سخت بود.
انسان تا در شرایط موجود قرار نگیرد درک مطلب برایش سنگین است. در آن عملیات بسیاری از عزیزان به وصال حضرت حق پیوستند در حالیکه روزه دار بودند و لبهایشان خشکیده بود. اما به عشق اباعبدالله الحسین(علیهالسلام ) و عطش کربلا رفتند و به شهادت رسیدند.
🖊 سید ابراهیم یزدی
🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتون_شهدایی
شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات
🕊🌷🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷
🌷
🌷 #دختر_شینا – قسمت98
✅ فصل هجدهم
💥 صمد چایش را برداشت. بدون اینکه شیرین کند، سر کشید و گفت: « قدم! مانده بودم توی دو راهی. نمیدانستم باید چهکار کنم. آخرش تصمیمم را گرفتم و گفتم من فقط یک نفرتان را میتوانم ببرم. خودتان بگویید کدامتان را ببرم. اینبار دوباره هر دو اصرار کردند.
💥 رفتم صورت ستار را بوسیدم. گفتم خداحافظ برادر، مرا ببخش. گفته بودم نیا. با آن حالش گفت مواظب دخترهایم باش. گفتم چیزی نمیخواهی؟! گفت تشنهام. قمقمهام را درآوردم به او آب بدهم. قمقمه خالی بود؛ خالیخالی. »
صمد این را که گفت، استکان چایش را توی سفره گذاشت و گفت: « قدمجان! بعد از من اینها را برای پدرم بگو. میدانم الان طاقت شنیدنش را ندارد، اما باید واقعیت را بداند. »
گفتم: « پس ستار اینطور شهید شد؟! »
گفت: « نه... داشتم با او خداحافظی میکردم، صورتش را بوسیدم که عراقیها جلوی سنگر رسیدند و ما را به رگبار بستند. همان وقت بود که تیر خوردم و کتفم مجروح شد. توی سنگر، سوراخی بود. خودم را از آنجا بیرون انداختم و زدم به آب. بچهها میگویند خیراللّه درویشی همان وقت اسیر شده و عراقیها ستار را به رگبار بستند و با لب تشنه به شهادت رساندند. »
💥 بعد بلند شد و ایستاد. گفتم: « بیا صبحانهات را بخور. »
گفت: « میل ندارم. بعد از شهادتم، اینها را موبهمو برای پدر و مادرم تعرف کن. از آنها حلالیت بخواه، اگر برای نجات پسرشان کوتاهی کردم. »
بعد رو به خدیجه و معصومه کرد و گفت: « باباجان! بلند شوید، برویم مدرسه. »
ادامه دارد...
🌷 #دختر_شینا – قسمت 99
✅ فصل هجدهم
💥 همینکه صمد بچهها را برد، پدرش از حمام بیرون آمد تا صبحانهاش را بخورد و آماده شود.
صمد برگشت. گفتم: « اگر میخواهی بروی، تا بچهها خواباند برو. الان بچهها بلند میشوند و بهانه میگیرند. »
صمد مشغول بستن ساکش بود که مهدی بیدار شد، بعد هم سمیه و زهرا. صمد کمی با بچهها بازی کرد. بعد خداحافظی کرد. اما مهدی پشت سرش دوید. آنقدر به در زد و گریه کرد که صمد دوباره برگشت. مهدی را بوسید. بردش آن اتاق، اسباببازیهایش را ریخت جلویش. همینکه سرگرم شد، بلند شد که برود. این بار سمیه بهانه کرد و دنبالش دوید.
💥 پدرشوهرم توی کوچه بود. صمد گفت: « برو بابا را صدا کن، بیاید تو. »
پدرشوهرم آمد و روی پلهها نشست. حوصلهاش سر رفته بود. کلافه بود. هی غر میزد و صمد را صدا میکرد.
صمد چهارپایهای آورد. گفت: « کم مانده بود یادم برود. قدم! چند تا پتو بیاور بزنم پشت این پنجرهها. دیشب خیلی سرد بود. برای رعایت خاموشی و وضعیت قرمز هم خوب است. »
💥 سمیه و زهرا و مهدی سرگرم بازی شده بودند. انگار خیالشان راحت شده بود بابایشان دیگر نمیرود. صمد، طوری که بچهها نفهمند، به بهانهی بردن چهارپایه به زیر راهپله، خداحافظی کرد و رفت. چند دقیقه بعد دوباره صدای در آمد. با خودم فکر کردم این صمد امروز چهاش شده.
در را که باز کردم، دیدم پشت در است. پرسیدم: « چی شده؟! »
گفت: « دستهکلیدم را جا گذاشتم. »
رفتم برایش آوردم. توی راهپله یک لحظه تنها ماندیم. صورتش را جلو آورد و پیشانیام را بوسید و گفت: « قدم! حلالم کن. این چند سال جز زحمت چیزی برایت نداشتم. »
تا آمدم چیزی بگویم، دیدم رفته. نشستم روی پلهها و رفتم توی فکر.
ادامه دارد...
#آیات_انقلابی ۸
#تفسیر آیه ای از قرآن کریم
❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️
👈عدم اطاعت از کفار و طاغوت ومبارزه با آنان و سخت گیری علیه آنان از ویژگی های مومنان انقلابی است
👈 "يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرين"(احزاب/1)
👈 "وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوت
فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّه فقد استمسک بالعروه الوثقی يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ" (73/توبه)
👈 "يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ" (9/تحریم))
برداشت:
۱. دستور خدا به پیامبر است که از کفار اطاعت نکنی
۲. اگر وظیفه است که از کفار نباید اطاعت کنی از طاغوت که اولیاء کفارند به طریق اولی نباید اطاعت کنی
۳. شرط تمسک به ریسمان الهی نیز این است که مرز خودت را با کفار و رهبران آنان که طاغوت هستند باید روشن کنی
۴. ضمن اینکه نباید از آنان اطاعت کنی بلافاصله می فرماید باید با انان به جهاد برخیزی
۵. ضمن جهاد با کفار و رهبران آنان باید در برخورد با آنان سخت گیری هم بکنی
👈 "فَلا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبيراً" (52/ فرقان)
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و بیست و دوم
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه198 : سفارش به تقوا
1⃣ علم الهی
🔻 خدا از نعره حيوانات وحشی در كوهها و بيابانها و گناه و معصيت بندگان را در خلوتگاهها و آمد و رفت ماهيان را در درياهای ژرف و به هم خوردن آبها را بر اثر وزش بادهای سخت، آگاه است و گواهی می دهم كه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) برگزيده خدا، سفير وحی و رسول رحمت اوست.
2⃣ ارزش پرهيزگاری
🔻 پس از ستايش پروردگار، همانا من شما را به ترس از خدا سفارش می كنم، خدایی كه آفرينش شما را آغاز كرد و به سوی او باز می گرديد. خدایی كه خواسته های شما را برآورد و رغبت و آرزوی شماست، راه راست شما به او پايان می پذيرد و به هنگام ترس و وحشت او پناهگاه شماست. همانا تقوا و ترس از خدا، داروی بيماريهای دل ها، روشنایی قلبها و درمان دردهای بدنها، مرهم زخم جانها، پاك كننده پليديهای ارواح و روشنایی بخش تاريكی چشمها و امنيت در ناآراميها و روشن كننده تاريكيهای شماست.
پس اطاعت خدا را پوشش جان قرار دهيد، نه پوشش ظاهری و با جان فرمانبردار باشيد نه با تن تا با اعضاء و جوارح بدنتان درهم آميزد و بر همه امورتان حاكم گردانيد. اطاعت خدا را راه ورود به آب حيات، شفيع گرفتن خواسته ها، پناهگاه روز اضطراب، چراغ روشنگر قبرها، آرامش وحشت های طولانی دوران برزخ و راه نجات لحظات سخت زندگی قرار دهيد، زيرا اطاعت خدا وسيله نگهدارنده از حوادث هلاك كننده و جايگاه های وحشتناك كه انتظار آن را می كشيد و حرارت آتشهای برافروخته می باشد. پس كسی كه تقوا را انتخاب كند، سختی ها از او دور گردند، تلخی ها شيرين، فشار مشكلات و ناراحتيها برطرف خواهد شد و مشكلات پياپی و خسته كننده، آسان و مجد و بزرگی از دست رفته چون قطرات باران بر او فرو می بارند، رحمت باز داشته حق باز می گردد و نعمتهای الهی پس از فرو نشستن به جوشش می آيند و بركات تقليل يافته فزونی گيرند. پس از خدایی بترسيد كه با پند دادن شما را سود فراوان بخشيده و با رسالت پيامبرش شما را نيكو اندرز داده و با نعمتهايش بر شما منت گذاشته است. خود را براي پرستش خدا فروتن داريد و با انجام وظائف الهی، حق فرمانبرداری را به جا آوريد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
🍃🌸🍃
🌸السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَديلَ الْخَيْرِ...
🍃سلام بر تو ای مولایی که هرکس تو را یافت به تمام خیر و خوبیها رسیده.
🌸سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، زمین از خیر و خوبی لبریز خواهد شد.
📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها، ص578.
🍃🌸🍃
#امام_زمان
#ماه_رمضان
#ماه_مبارک_رمضان