eitaa logo
مخاطب خاص خداست❤
307 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
29 فایل
🌸آرامش‌نه‌عاشق‌بودن‌است نه‌گرفتن‌دستهایی‌ که‌رهاست‌میکند آرامش حضور خـُـ❤️ــداستـ‌ وقتی‌دراوج‌نبودن‌ها‌نابودت‌نمی‌کند.. ❄️أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج❄ 👤خادم ڪانال:اگربرای‌خداست‌بگذارگمنام‌بمانم
مشاهده در ایتا
دانلود
*═✧❁﷽❁✧═* 💭دهه شصت ... نسل سوخته ... هیچ وقت نتونستم درک کنم چرا به ما میگن نسل سوخته 😢 ما نسلی بودیم که هر چند کوچیک اما تو هوایی نفس کشیدیم که شهدا 🌷هنوز توش نفس می کشیدن ما نسل جنگ💪 بودیم ...  آتش🔥 جنگ شاید شهرها رو سوزوند دل خانواده ها رو سوزوند، جان عزیزان مون رو سوزوند❤️‍🔥، اما انسان هایی توش نفس کشیدن  که وجودشون بیش از تمام آسمان و زمین🌎 ارزش داشت  بی ریا،مخلص،با اخلاق،متواضع،جسور،شجاع💪،پاک ... انسان هایی که برای توصیف عظمت وجودشون تمام لغات زیبا و عمیق این زبان کوچیکه و کم میاره ...  و من یک دهه📆 شصتی هستم. یکی که توی اون هوا به دنیا اومد توی کوچه هایی که هنوز شهدا🌷 توش راه می رفتن و نفس می کشیدن، کسی که زندگیش پای یه تصویر ساده شهید رقم خورد ...  من از نسل سوخته ام اما من ... از آتش جنگ نبود ❌...  داشتم از پله ها می اومدم بالا که چشمم👀 بهش افتاد ، غرق خون با چهره ای آرام زیرش نوشته ✍بودن "بعد از شهدا چه کردیم؟ ... شهدا شرمنده ایم" ... چه مدت پای اون تصویر ایستادم و بهش نگاه کردم؟ نمی دونم 🤔... اما زمان برای من ایستاد محو تصویر شهیدی شدم که حتی اسمش رو هم نمی دونستم ... مادرم 🧕فرزند شهیده همیشه می گفت: روزهای بارداری من  از خدا یه بچه می خواسته مثل شهدادست روی سرم می کشید و اینها رو کنار گوشم👂 می گفت ... اون روزها کی می دونست نفس مادر، چقدر روی جنین تاثیرگذاره. حسش،فکرش،آرزوهاش و جنین همه رو احساس می کنه ... ایستاده بودم و به اون تصویر 🖼نگاه می کردم مثل شهدا، اون روز فقط 9 سالم بود ... اون روز پای اون تصویر احساس عجیبی داشتم که بعد از گذشت 19 سال هنوز برای من زنده 😍است. مدام به اون جمله فکر می کردم منم دلم❤️ می خواست مثل اون شهید باشم اما بیشتر از هر چیزی قسمت دوم جمله اذیتم می کرد بعضی ها می گفتن مهران خیلی مغروره  مادرم می گفت:عزت نفس داره   غرور یا عزت نفس، کاری نمی کردم که مجبور بشم سرم رو جلوی کسی خم کنم و بگم - ببخشید ... عذر میخوام ... شرمنده ام ...👌  هر بچه ای شیطنت های 😈خودش رو داره منم همین طور اما هر کسی با دو تا برخورد می تونست این خصلت رو توی وجود من ببینه خصلتی که اون شب🌌 خواب رو از چشمم گرفت صبح، تصمیمم رو گرفته بودم - من هرگز کاری نمی کنم که شرمنده شهدا بشم ... 👌 دفتر 📘برداشتم و شروع کردم به لیست درست کردن به هر کی می رسیدم ازش می پرسیدم - دوست شهید داشتید؟ _ شهیدی رو می شناختید؟ _ شهدا چطور بودن؟ یه دفتر شد  پر از خصلت های اخلاقی شهدا 🌷 خاطرات کوچیک یا بزرگ رفتارها و منش شون بیشتر از همه مادرم کمکم کرد می نشستم و ازش می خواستم از پدربزرگ 👴برام بگه اخلاقش،خصوصیاتش، رفتارش،برخوردش با بقیه... و مادرم ساعت ها برام تعریف می کرد خیلی ها بهم می خندیدن، مسخره ام😂 می کردن ولی برام مهم نبود گاهی بدجور دلم می سوخت ❤️‍🔥اما من برای خودم هدف داشتم هدفی که بهم یاد داد توی رفتارها دقت کنم  ،خودم،اطرافیانم،بچه های 🏦 و پدرم ... ♻️ادامه دارد... ══ ೋ💠🌀💠ೋ══