eitaa logo
🕊شهیدعباس دانشگر۱۲🕊(یزد)
1هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
5.2هزار ویدیو
164 فایل
﷽ کانال۱۲ کانون شهیدعباس دانشگر مشخصات‌شهید: 🍃تولد:۱۸/ ۰۲ /۱۳۷٢ 🍂شهادت:۲٠/ ۰۳ /۱۳۹۵ 🌹محل تولد:سمنان 🥀محل شهادت:سوریه لقب: جوان مومن انقلابی نام جهادی:کمیل خادم کانال: @Aramesh_15 برای آشنایی بیشتردرکانال زیرعضوشوید: @kanoon_shahiddaneshgar
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کُری خونی بچه های انقلابی در جواب دشمنای داخلی و خارجی باهام مشکل داره بچه خوشگل جووون😂👌🏻 تروریست هفت جد و آبادتونه!
به طبیبان دگر نسخه‌ی ما را مسپار درد با دست تو درمان بشود خوب‌تر است
وَ مَکَروا وَ مَکَرَالله وَالله خَیرُالماکِرینَ وقتی خودتو جر میدی که ایران شلوغ بشه ولی آخر تل آویو شلوغ میشه، یقین بدان خدا با تو نیست… چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مدعیه روح مهسا امینی رو احضار کرده و باهاش حرف میزنه 😐😐 🔹 واقعا پدرسوخته بازی رو به حد اعلا رسوندید شما براندازا 🔹 واقعا مصدری و غیر مصدری و اسم مصدری خرن 😂
🌒 اعمال ماه مبارک رجب
اعمال شب اول ماه رجب حلول مباااارک❤️
🌺🌸جدول مدیریت اعمال ماه رجب در قالب یک برنامه روزانه ♦️با صرف تنها ۱۰ دقیقه زمان می توان اعمال ماه رجب را به جا آورد 🌹🌹اعمال را به نیت امام زمان و شهدا وبویژه سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی به جا آوریم
🙃🍃 تلوزیون میدیدم مصاحبہ شهردار شهرمون رو نشون میداد سرش رو انداختہ بود پایین و آروم آروم حرف میزد با خودم گفتم: این دیگہ چہ جور شهرداریہ؟!😒 حرف زدن هم بلد نیست😕 پا شدم و تلوزیون رو خاموش ڪردم چند وقت بعد همین آقاے شهردار شد شریڪ زندگیم😊💕 روزے ڪہ اومد خواستگارے راستش... نہ من درست و حسابے دیدمش! نہ اون منو!🙃 بس ڪہ هر دومون سر بہ زیر نشستہ بودیم🙂 بعد اون روز دیگہ دیدارے نبود،تا روز عقدمون💍 روزهاے قبل از عقد خواهرهاش با تعجب و اعتراض بهش میگفتن: آخہ داداش من، شما ڪہ دخترہ رو نگاشم نڪردے چرا و چطور پسندیدیش آخہ؟ بابا نمیگے شاید كور باشہ...؟! كچل باشہ؟! تو جوابشون گفتہ بود: ازدواج من محض رضاے خداست،معیارایے كہ مدّ نظرم بود ایشون داشت مطمئنم همراہ و همسفر زندگیمہ روز عقد زن هاے فامیل منتظر رؤيت روے ماہ آقا داماد بودن وقتے اومد گفتم:بفرماييد،اینم شادوماد دارہ میاد... ڪت و شلوار پوشیدہ و ڪراواتشم زدہ! همہ با تعجب نگاہ میڪردن!😳 مرتب بود و تر و تمیز با همون لباس سپاه فقط پوتینایش یہ ذرہ خاڪے بود😍 همسر
سردرگم مانده‌ایم ڪه چگونه قیمتی شویم… از طرفی هم ته دلمان غصه گرفته‌‌ایم ڪه ما از میزبانِ این میهمانی خیلی فاصله داریم. از سالِ قبل و از میهمانیِ پیشین، نشده‌است یڪبار سراغ او برویم و درِ خانه اش را بزنیم… یڪ طورهایی در این مدت بــے‌معرفتی ڪرده‌ایم و حالا رویمان نمی‌شود برویم به میهمانـی🚶🏾‍♀… • . کلامِ الھی جان و دلمان را نوازش می‌دهد: +این ماه را طنابـی قرار دادم، بین خودم و بین بندگانــم… می‌دانید یعنـی‌چه؟! یعنـی کافیست این ماه را دریابیم، سر طناب را بگیریم و صاف برویم در آغوشِ خودِ او🕊✨ به قول خودمانی ها، سیم‌مان وصل شود😉✔️' . • دغدغه‌ی دوری‌مان از میزبان، به همین راحتــی حل می‌شود و ماهِ رجب، می‌شود حلقھ‌ی وصل "ما" و "او" راهڪار قیمتی شدن را نیز در همین ماه، میابیم":)🌿 ادامہ‌دارد… ▫️ ⌝پرواز ‌بــھ ‌سوی ‌او🕊 ࣫͝ ⌞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️͜͡🇮🇷 حاج‌قاسِـم'! اصلا‌من‌زاده‌شدم تا‌تـ‌و‌را‌دوست‌بدارم:) 🇮🇷 🧕 ♥️
- سپاه‌پرافتخارترین نهادملی‌است...🎖 ✋🏼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ما اگࢪ ؏ـاشـق جبهه بودیم، بھ خاطࢪ صفاۍ بچھ هایے بود ڪھ لذت هاۍ مادۍ ࢪا فࢪاموش ڪࢪدند و اکنون ما نیز چون شـماییم. وقتے دࢪ خون خویش غلتیدیم و چشـم از دنیا بسـتیم، فڪࢪ مےڪࢪدیم ڪھ دیگࢪ همھ چیز تمام شـد اما این گونھ نشـد. دࢪدهاۍ شـما دࢪ فࢪاق ما، دݪ ما ࢪا بیشـتࢪ آتش مےزند.💔 دࢪسـت اسـت ڪھ ما بھ هࢪ چھ مےڪنید، آگاهیم؛ اما این بݪاۍبزرگے بود ڪھ اێ ڪاش نصیب ما نمےشـد.🥀 وقتے شـما از این و آن طعنھ مےخوࢪید و ݪاجࢪم بھ گوشھ اتاق پناھ مےبࢪید و با عڪس های ما سخن مےگویید و اشڪ مےࢪیزید، بھ خدا قسـم اینجا ڪࢪبلا مےشـود و بࢪای هࢪ یڪ از غم هاۍ دݪتان اینجا تمام شـھیدان زاࢪ مےزنند..💔]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
براندازا چند روز فشار گاز کم شد سریع چالش رفتن و گازهاشونو باز گذاشتند تا مردم آسیب ببینن این بسیجیا و سپاهیا هم چندین ساله علاوه بر انجام وظایفشون، هزاران گروه جهادی تشکیل دادن و دارن به مردم فقیر کمک می‌کنند جالبه که دسته‌ی اول صبح تا شب به دسته‌ی دوم توهین می‌کنه!
♥️ اے خوبم . . تو نبض نا آرام زندگیِ بۍجانم شدی وقتی مرگ ِ گل سرخ نفس‌های امیدم را به شمارھ انداختہ بود ! تو آمدی ڪه میان هیـٰاهـوۍ سڪوتم جنگ بپا کنۍ و آشوب بھ‌ راه بیندازی ، تو همیشہ بوده‌اے . . کنارِ یاس‌های سفید دیوار بلند آرزوهـٰایم بہ کنار بہ کنار خنده‌های بی‌دلیلم ، کنار تلاطُم امواج بغضم و همیشه دست‌های تو بود ڪه شانہ‌های فرو ریختھ‌‌ام را دوباره بنا می کرد . تو همیشہ بودی و من ندیدم چشم دوختھ‌ای تا شاخہ‌های نیلوفرۍات را گرھ بزنم به مرداب ِ دلم ؛ هر زمان آه ، نهادم را تکہ‌تکہ می‌ڪرد و طغیان می‌نمود زیر ِ چتر تو از گلولھ بـٰارـٰان چشمانم زنده می ماندم . تو دیدنی هستی میان انبوھ نبودن‌ها و شنیدنی میان غوغایِ مترسڪ‌ها . . تو صدای قل‌قل چشمہ نوپایی هستی ڪه گوش می‌خواهد شنیدنش و چشم می‌خواهد دیدنِ پاکی و زلالی بودنش . . . - مطهرھ‌سیروس‌پـور🖊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚سلام بر مولایمان مهدی 💚 ❤️هر روز را با سلام بر تو آغاز می‌کنیم! 🌷سلام بر تو... که صاحب‌اختیار مایی! عجل‌الله‌فرجه
بهش گفتند: برامون یه شعر می‌خونی؟ گفت: میشه دعای فرج بخونم؟ گفتند بخون و چقدر زیبا خوند! گفتند: بَه‌بَه چقدر زیبا خوندی! گفت: من روزی هزار بار دعای فرج می‌خونم! 🔸 ازش پرسیدند: چرا هزار بار؟! گفت:اینقدر‌ می‌خونم‌ تا امام‌ زمان‌ ظهور کنه آخه میگن: اگه امام زمان ظهور کنه، شهدا هم باهاش میان شاید یه بار دیگه بابامو ببینم -فرزندشهیدمدافع‌حرم:) 👈 تصویر مربوط به فرزند شهید مدافع حرم شهید اکبر زوار جنت در تشییع پیکر مبارک این شهید بزرگوار می باشد. یاد شهدا با ذکر صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷
گفت: وقتے من را گذاشتید توے قبر، یڪ مشت خاڪ بپاش بہ صورتم... پرسیدم چــرا؟ گفت: براے اینڪہ بہ خودم بیایم و ببینم دنیایے ڪہ بهش دل بسته بودم و بہ خاطرش معصیت مے کردم یعنے همین راوی: همسر شهید
گفت:بازم شهید آوردن؟ یه مشت استخون؟ شب خواب دید تو یه باتلاقه!! دستے او را گرفت... گفت کے هستے؟ گفت: "من همون یه مشت استخونم..!
مواظب دینِ همدیگه باشید! ما امتحانِ جمعی میشیم.. نمره‌یِ جمع رو میگیرن، به تک تکِ ما میدن..
‹.🤲🏻💙.› میخوام‌بگم هرکـی‌از‌فتنـه‌۸۸سربلنـد‌بیرون‌اومد مدافع‌حرم‌شد... هرکی‌تو‌فتنه۱۴۰۱سربلند‌بیرون‌اومد سرباز‌مهدی‌فاطمه‌میشه:)🌿' اللـهـم‌؏ـجل‌‌لولیڪ‌الفـࢪج🌿♥️"
میگفت: دو جعبه سیب و پرتقال آوردیم تو چادر و سریع پشت لباس ها قایم کردیم ؛ آقا مهدی که اومد گفت اینا چیه؟ گفتیم: میوه است! گفت: میدونم میوه است اینجا چیکار میکنه؟ از تدارکات برداشتین؟! می‌برید سر نماز بین بچها تقسیم میکنید گفتیم: توروخدا آقا مهدی! اونجا نه لااقل! بچها به ریشمون میخندن... گفت: [ اتفاقا لازمه بعضی وقتا بچها به ریش آدم بخندن ... ]